جستجو در سایت

1396/04/04 00:00

دل می خورد و دیده برون میریزد

دل می خورد و دیده برون میریزد


حمید نعمت الله و آن شور و اشتیاق عشق نوجوانانه و نویی که در "وضعیت سفید" برای امیر محمد گلکار تصویر کرده بود همواره برای من جذاب و قابل احترام بوده است.

نعمت الله به یک بلوغ رضایت بخش در فیلنامه نویسی برای فیلم های ایرانی رسیده است و از همین رو رگ خواب بیننده خودش را ناامید نمیکند و پس نمیزند.اما همین دیالوگ نویسی و بعضی خلاقیت ها در فیلمنامه هم نمیتوانند شکل نگرفتن و خام بودن عشق رگ خواب را جبران کنند.

جزییات در بعضی از سکانس ها مثال زدنی اند اما کلیت عشق به درستی شکل نمیگرد و همین سبب میشود به درستی بیننده درگیر آن نشود و فروپاشی نهایی شخصیت "مینا"هم چندان ملموس نباشد.

نعمت الله  به کمک فیلمنامه همسرش (معصومه بیات)سعی در خلق اثری دارد که مسائل دیگر تحت شعاع رخداد های عاطفی فیلم هستند اما موفق نیست و بطور کلی یک عاشقانه بی منطق ِمدرن و ناقص در انتها شکل میگیرد و حتی گاهی به کلیشه میرسد. 

شاید دلیل موفقیت عشق یک طرفه و نافرجام وضعیت سفید فرصت بیشتر نعمت الله برای پرورش آن و همراهی جزییات با کلیت آن است.

شخصیت  پردازی و مخصوصا شخصیت "مینا" هرچند خوب شکل گرفته اند  اما کامل نیست.منطق ندارد و معلق است.همه چیز را خوب میفهمد اما ساده لوح و شکننده است(آسیب پذیر بودن حاتمی به لطف بازی خوب حاتمی و تجربه نعمت الله در "سربه مهر" نقطه قوت مینای رگ خواب است ، اما عمق ندارد و در حد چند جمله در نریشن ابتدایی باقی می ماند).اتفاقا این تضاد ها اگر به صورت ایده آل و کامل پرداخت میشد و شاید اگر نعمت الله به شکل گیری آنها فرصت بیشتری میداد میتوانست بیننده را بیشتر با خود همراه کند.

نریشن در فیلم جبران کننده نقص روایت نیست بلکه خود نقطه مثبت موثری محسوب میشود که به استحکام هرچه بیشتر روایت تا پایان کمک میکند(هرچند پایان ناهمگون رگ خواب ازرش نریشن را نیز خدشه دار میکند.).

بازی" لیلا حاتمی" درشخصیتی شبیه همان متد همیشگی خودش میتوانست کاملا هدر برود اما تلاش او برای ارائه جزییات اضمحلال مینا در کنار موسیقی کلاس بالای پورناظری نقاط پررنگ تر رگ خواب هستند.بازی لیلا حاتمی  همچنین بازی متوسط "کوروش تهامی" را پوشش میدهد .

دوربین بسیار درست است،نماهای بسیار نزدیک(BCU)در چند سکانس کلیدی کمک شایانی به اجرا میکند.البته در مقام مقایسه نماهای رگ خواب به جذابیت نماهای وضعیت سفید نیستند اما به هرشکل به اقتضای روایت رگ خواب رضایت بخش است.

در نهایت موسیقی سهراب پورناظری یک قدم از خود فیلم جلوست و شاید تنها همزاد پنداری تماشگران در زمان پخش صدای همایون شجریان پس از انفصال خام و دم دستی زوج فیلم بود.

به طور کلی رگ خواب ممکن است انتظار بیننده را کاملا برآورده نکند اما همان طور که اشاره شد چندان ناامید  کننده نیست و شکست نمیخورد.


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط