جستجو در سایت

1396/07/19 00:00

سقوط در خط روایی

سقوط در خط روایی

نقد و بررسی فیلم ویلایی ها 

منتقد و تحلیلگر :مهیار محمد ملکی

#مهیارمحمدملکی


ویلایی ها شرح    سینمایی است که از فرط  تکرار  میتوان ان را جنگ زده نامید منیره قیدی که اولین تجربه کارگردانی خود را در سینما تجربه میکند  با یک رویکرد تحت عنوان زنانگی  محض در روزگار دفاع مقدس ،سعی به  تشریح  نقش شیرزنانی دارد که انها نیز پا به پای مردان رزمنده خود پشت خط های نبرد جنگیدند تا امروز ما در اسایش باشیم

اما باید دید تفهیم این موضوع به مخاطب را چگونه میتوان در قالب و چارچوب روایی ویلایی ها جای داد و ایا اساسا منیره قیدی در به تصویر در اوردن این حقیقت موفق بوده است یا خیر ؟


از انجا که سینمای خانوم قیدی سینمای داستانی محسوب میشود پس انتظار میرود اثر پیش رو از قواعد این نوع اثار پیروی کند اما در نهایت تعجب شاهد هستیم ویلایی ها به شرح موضوعاتی میپردازد که هیچ کدام و چفت و بسط روایی ندارد بدین معنا که هیچگاه نمیتوان بین گره های موجود داستانی  یک خط روایی پررنگ مشخص کرد در بهترین حالت فیلمنامه ایشان شبیه یک نوع خاطره نویسی است


زنانگی محض واژه درستیست وقتی مشاهده میکنید  منیره قیدی  در مقام کارگردان و فیلمنامه نویس اثر تنها وسیله اش برای القای حس یا فرمیک کردن پروژه بهره وری از تمام وجوه احساسی یک زن میباشد و از این طریق سعی به برانگیخته کردن احساسات مخاطب خود دارد


همانطور که عرض شد ویلایی ها علیرغم دریافت جوایز متعدد به هیچ عنوان پروژه موفقی نیست یا به عبارتی انچنان موفق ظاهر نشده که ما بعد از تماشای ان با خود بگوییم روایت متفاوتی از جنگ را شاهد بودیم 

بر عکس ان ،ویلایی ها به مثابه تجمیع خاطرات ریز و درشت جمع اوری شده از رزمندگان یا خانواده های انها میباشد شاید بتوان گفت عیب بزرگ این پروژه این بوده که حتی در مرحله ایده هم موفق ظاهر نشده است


با تمام این تفاسیر ویلایی ها اولین ساخته خانوم قیدی شرح کامل از فضای اردوگاهی است که مملو از زنانی میباشد که هرکدام چشم انتظار همسر رزمنده خود میباشند در این بین تنها پارادوکس و شاید موتور تکان دهنده قصه ورود سیما (طناز طباطبایی)به بطن قصه میباشد که وی میبایست با ایجاد تناقضات فکری میان جمعیت حاضر در اردوگاه انها، و شاید قصه را به چالش های مهمی بکشاند 

چالش ها و تضاد های فکری که میتوانست پایه گذار پاسخ به چرایی جنگ باشد 

اما در پرداخت این موضوع هم همچون موضوعات دیگر به شدت ضعیف ظاهر میشود


یکی دیگر از نکات منفی کار را میتوان در شیوه تصویر برداری دید که این تصویر برداری یا حتی بالاتر از ان تدوین به غیر از چند صحنه محدود جنگی هیچ عملکرد مثبت و رو به رشدی ندارد


از قسمت های خوب تصویربرداری میتوان به نمای سر پایین پرنده به صورت های انگل از سینه خیز شدن زنان روی زمین و محافظت از فرزندانشان در مقابل بمباران هوایی اشاره داشت  که در بحث نمادین هم این نما میتواند به گونه ای نمایانگر سقوط باشد


ویلایی ها سه شخصیت محوری با نام های 

عزیز(ثریا قاسمی)سیما(طناز طباطبایی)

خانوم خیری(پریناز ایزدیار)

را دارا میباشد 

ویلایی ها  با تغییر زاویه دید قصه بین شخصیت ها و به نوعی پاسکاری بین انها ،مخاطب را دچار سردرگمی مینماید موضوعی که در قصه بار ها و بارها مشاهده میگردد با این حال انتظار میرفت وقتی قصه نیست با  استفاده از تمهیدات  خوبی در بخش فیلمنامه به شرح زندگانی این شخصیت ها به صورت جامع پرداخته شود به طوریکه ضمن شخصیت پردازی خوب کاراکتر ها شاهد یک تعامل خوب و سازنده بین مخاطب با ویلایی ها باشیم که این تعامل سازنده نتیجه اش همان همذات پنداری میگردد


یکی از مواردی که به صورت پرتکرار و با پرداخت یکسان و گاها حوصله سر بر در دل قصه رویت میشود ورود ماشین ون  به دل قصه میباشد ماشینی که میتواند حامل خبر بدی برای اهالی مجتمع ویلایی باشد از این رو شب و روز اهالی با مشاهده این خودرو دچار وحشت و استرسی میگردند که برای القای این حس به مخاطب  نیاز به یک بک گراند قوی داستانی برای تک تک کاراکتر هایی داشتیم که همسر خود را از دست میدهند موضوعی که با دیالوگ نویسی ضعیف و پرداخت بد توسط منیره قیدی مورد بی مهری قرار میگیرد


در خلال قصه شاهد رابطه عاشقانه ای میان راننده ون و یکی از دختران اردوگاه هستیم که به قدری به این رابطه بی توجهی شده است که اساسا هیچ تاثیری از ان را در بحث القای حس در مخاطب شاهد نیستیم به عبارت دیگر این موضوع هیچگاه برای مخاطب اهمیت پیدا نمیکند


یکی از موارد خوب ویلایی ها نمایش بی تابی کودکان در نبود پدر میباشد که از لحاظ فرمیک و تصویر برداری نیز عملکرد روشن و خوبی دارد منتها چون اساسا داستان و خط روایی ای وجود ندارد این مورد همچون دیگر نکات مثبت کار فدای محتوای غیر داستانی ان میگردد


منیره قیدی شخصیست که به سبب شناخت خوبی که از جامعه زنان جنگ یا حتی بعد جنگ دارد توانسته این روایت را در سکانس هایی  شیرین اما غمناک


نمایش دهد که این تضاد بین این دو حس نیز جز جذابیت های کار ایشان است برای مثال در پلانی  اقای خیر ی به همراه کودکانش مشغول گل مالی خودرو در تاریکی شب قبل اعزام به منطقه جنگی میباشد فیلم در ان لحظه میزانسن یا تلفیقی از موسیقی و تصویر را به نمایش میگذارد که به خودی خود ما را یاد این موضوع میاندازد که وی دیگر بر نمیگردد 

به عبارت دیگر شادی بازی گل مالی بچه ها با حس غم نبود و یا شهادت او تلفیق میگردد


ویلایی ها در بخش های پایانی دارای شوکیست که این شوک حاصل بذر کاشته شده ایست که در سکانس های پیشین کاشته میشود و انتظار میرفت منیره قیدی بتواند با شرح یک پیچاپیچ پر از گره و البته مربوط به خط روایی قصه، ذهن مخاطب را از موضوع مربوطه طوری دور کند که سکانس های پایانی حکم غافلگیری را داشته باشد اما بر عکس شاهد حدس و یا پیش بینی بخش های پایانی فیلم در ذهن مخاطب میباشیم


در این بین میتوان به بازی به شدت تیپیکال ثریا قاسمی و طناز طباطبایی و بازی خوب پریناز ایزدیار اشاره داشت


جمع بندی:

شاید بزرگترین ضعف ویلایی ها انتخاب نادرست مدیوم از جانب خانوم قیدی بوده است 

ویلایی ها از حیث موضوع قابل احترام میباشد  اما قطعا یک اثر از سینمای داستانی قلمداد نمیگردد و هر انچه که ما شاهدش هستیم تاریخ بریده بریده از جنگیست که هیچ خط روایی پر رنگ و قابل توجهی ندارد ضمن ان که در بحث دیالوگ نویسی نیز مشکلات جدی ای به همراه دارد 

نمره ارزشیابی از ده :۶

منتقد و تحلیلگر:مهیار محمد ملکی

#مهیارمحمدملکی


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط