تعریف و بررسی زیرگونه فراطبیعی از ژانر وحشت؛ پرطرفدارترین زیرگونه ترسناک!

اختصاصی سلام سینما – رضا زمانی: این درست که در ابتدا زیرگونهی گوتیک به واسطهی نوشتههای کسانی چون ادگار آلن پو یا برام استوکر در قرن نوزدهم و ساختههای فیلمسازانی همچون ژرژ میلیس با فیلم «قصر شیطان» در اواخر همان قرن و بعدها کارهای دههی 1930 کمپانی یونیورسال به عنوان نمادی از ژانر وحشت، چه در ادبیات و چه در سینما معرفی شد، اما رفته رفته و با پدید آمدن زیرگونههای دیگر، این فیلمهای ترسناک فراطبیعی بودند که دل مخاطب سینما را بردند؛ اگر زیرگونههای اسلشر و هراس جسمانی به دلیل نمایش خشونت و خون و خونریزی بسیار کم طرفدارترین زیرگونهی ژانر وحشت باقی ماندند و صرفا مخاطب وفادار ژانر را راضی میکردند، روز به روز به تعداد طرفداران ترسناکهای فراطبیعی اضافه شد.
بیشتر بخوانید:
بررسی خاستگاه زیرگونه زامبی از ژانر وحشت | رژه مردگان
تعریف و بررسی خاستگاه زیرگونه اسلشر از ژانر وحشت؛ عصر قاتلان
تعریف و بررسی زیرگونه گوتیک از ژانر وحشت | اولین گونه فیلم ترسناک
تعریف و بررسی زیرژانر روانشناختی از ژانر وحشت | وقتی همه ما هیولا هستیم!
وحشت فراطبیعی ترجمهی Supernatural/ Paranormal Horror Movies است که یکی از زیرژانرهای مهم سینمای ترسناک به حساب میآید و طیف متنوعی از فیلمها را از آثار موسوم به خانهی جنزده یا افراد تسخیر شده گرفته تا فیلمهایی مانند «بیگانه» (Alien) که در آن با موجوداتی فرازمینی سروکار داریم، شامل میشوند. هر کدام از این مضامین هم رفته رفته به زیرژانرها یا سابژانرهای کوچکتر و دیگری تقسیم شدند تا این سابژانر را علاوه بر پرطرفدارترین، به یکی از وسیعترین ساب ژانرهای سینمای وحشت تبدیل کنند.
فیلمهای فراطبیعی و ارواح سرگردان
برای نمونه فیلمهای موسوم به خانهی جنزده دسته وسیعی از فیلمها را شامل میشوند و سابقهای طولانی در تاریخ سینما دارند؛ چرا که از باورهای خرافی محلی و فولکلور مردمان سرتاسر عالم سرچشمه میگیرند و به راحتی هم میتوانند بومیسازی شده و خود را با فرهنگ هر کشوری وفق دهند. از همان سالهای ابتدایی پیدایش سینما سر و کلهی این فیلمها هم پیدا شد و البته بخشی از بهترینهای تاریخ هم ذیل همین نوع سینما قرار گرفتند. اگر توجه کنید که اساسا وجود خانههای جنزده یا افرادی که مورد تسخیر شیطانی پلید قرار گرفتهاند هیچگاه به لحاظ علمی ثابت نشده، آنگاه متوجه خواهید شد که چرا این نوع سینما را چنین اطلاق میکنند.

یکی از دلایل علاقهی مخاطب به این سابژانر به همین فیلمهای مربوط به ارواح سرگردان ارتباط دارد. بنا به دلایلی که یکی از آنها عدم نمایش سکانسهای خونریزی است، این نوع فیلمها علاوه بر جلب رضایت مخاطب وفادار ژانر وحشت، موفق به کشاندن مخاطب عام هم به سالن سینما میشوند. از فیلم «در چنگ ارواح» (The Haunting) به کارگردانی رابرت وایز در سال 1963 گرفته تا یک دهه بعد که اوج این سینما با فیلم «جنگیر» (The Exorcist) ساختهی ویلیام فریدکین رقم خورد تا به امروز جذابیت این زیرگونه هیچگاه برای مخاطب کم نشده است. در قرن حاضر با پیدا شدن سر و کلهی فیلمهایی چون فرنچایز «احضار» (The Conjuring) میزان اقبال مخاطب عام و غیر سنتی ژانر وحشت هم بیشتر شد و تماشاگران بسیاری برای تماشای یک فیلم ترسناک دست به جیب شدند و بلیط خریدند.
این در حالی است که به دلیل ریشهی این نوع فیلمها در فرهنگ بومی و باورهای خرافی اهالی یک منطقه، دست فیلمسازان کشورهای مختلف برای بومیسازی المانهای سینمای وحشت فراطبیعی بسیار باز است. نگاه کنید که چگونه کشورهایی مانند ژاپن با ساختن شاهکارهایی چون «کوایدان» (Kwaidan) به کارگردانی ماساکی کوبایاشی یا «حلقه» (The Ring) ساختهی هیدئو ناکاتا یا کره جنوبی با آثاری همچون «شیون» (The Wailing) با بهرهگیری از باورهای خرافی محلی خود آثار مهمی تقدیم علاقهمندان ژانر وحشت کردند. حتی فیلم خوبی چون «شب بیست و نهم» ساختهی حمید رخشانی هم از کلیشههای این زیرگونه بهره میبرد.
آدم فضاییها؛ نقطه اشتراک ترسناک و علمی-خیالی

از سمت دیگر فیلمهایی که با مفاهیمی مانند آدم فضاییها گره خوردهاند و اصطلاحا از کلیشههای ژانر علمی خیالی هم بهره میبرند، نیز چنیناند. هنوز هیچ آژانس فضانوردی جهان وجود آدم فضاییها را تایید نکرده، چه برسد به این که از تهاجمی بودن آنها هم خبر دهد. پس این نوع فیلمها هم ذیل سینمای وحشت فراطبیعی دسته بندی میشوند. اما فیلمهای بسیاری با موضوع حملهی آدم فضاییها به زمین به قصد کشتن ما انسانها ساخته میشوند. در این صورت می توان چنین سوالی را مطرح کرد که آیا همهی فیلمهای این چنینی ترسناک هستند؟ البته که خیر. در بسیاری از فیلمها روابط علت و معلولی و روند پیشبرد داستان به گونهای است که داستان در نهایت به نبرد بین دو سمت یعنی فضاییها و انسانها برسد. ضمن این که نبرد میان دو طرف هم نبردی عظیم است که کل بشریت را درگیر کرده است، پس قصه در لانگ شات میگذرد. در این صورت با داستانی فانتزی از ژانر فانتزی روبه رو هستیم که کاربردی عام دارد و ترسی که ایجاد میکند هم ترسی عام است که نمیتوان آن را با پوست و گوشت و خون خود احساس کرد.
در حالی که سینمای وحشت هر ترسی را به موضوعی شخصی تبدیل میکند و قصهاش به اصطلاح در کلوزآپ جریان دارد؛ به این معنا که تعداد کمی شخصیت در برابر آن موجود ترسناک فضایی قرار میگیرند و فیلمساز مفصل و در کلوزآپ صحنههای خشن را به تصویر میکشد نه در لانگ شات و از دور. ضمن این که اساسا در فیلمهای ترسناک روابط علت و معلولی به گونهای در کنار هم قرار میگیرند که داستان از صحنهای وحشتاک به صحنهی وحشتناک دیگر برود و تمام تمرکز سازندگان هم روی پرداخت هر چه بهتر سکانس ترسناک باقی میماند. علاوه بر فیلمهای ترسناکی چون مجموعه «بیگانه»، فرنچایز «غارتگر» (The Predator) و زیر شاخههایش هم به این دسته تعلق دارند.