بهترین فیلم های کمدی جشنواره فجر از نگاه کاربران سلام سینما
اختصاصی سلام سینما - چهلمین جشنواره فیلم فجر بهزودی آغاز میشود. در ادامه مجموعه یادداشتهای جشنوارهای سلام سینما، این بار به سراغ فیلمهای کمدی رفتهایم که در دورههای مختلف در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور داشتهاند و در رشتههای اصلی و فرعی توانستهاند سیمرغ بگیرند.
امتیاز هر فیلم را که توسط کاربران سلام سینما داده شده در این یادداشت مرور میکنیم. فیلمهای کمدی معمولاً در جشنواره حاضر نمیشوند. این مسئله دو دلیل مشخص دارد. اول اینکه عموماً فیلمهای کمدی ایرانی از نظر کیفیت سینمایی بسیار سطح پایین هستند و در صورت شرکت در جشنواره احتمالاً در بخش مسابقه پذیرفته نخواهند شد. ثانیاً اینکه از نظر فروش در گیشه، برخلاف سایر فیلمها، آثاری که در ژانر کمدی ساخته میشوند با اکران محدود در جشنواره، در اکران عمومی با افت فروش مواجه میشوند.
بر همین اساس سالهاست که فیلمهای کمدی ایرانی راه خودشان را از جشنواره جدا کردهاند. بااینوجود در هر دهه معدود فیلمهای کمدی بودهاند که در جشنواره اکران شوند. این کمدیها یا توسط کارگردانان صاحبنام ساخته شدهاند یا واقعاً حرفی برای گفتن داشتهاند و صرفاً مجموعهای از لوده بازی برای خنداندن تماشاگر نبودهاند.
با وجودی که تعداد آثار کمدی در دورههای مختلف جشنواره کم بوده است اما ارزش معنوی و سینمایی این فیلمها از جریان کمدی سینمای ایران، عموماً بیشتر هستند. اساس انتخاب این فیلمها نه فقط حضور در جشنواره که دریافت سیمرغ بوده است. خواه در بخشهای اصلی مانند فیلمنامهنویسی و بازیگری، خواه بخشهای جانبی مانند طراحی چهره. سپس در میان این فیلمها، دستهای که امتیاز بالای ۶ را از کاربران سلام سینما دریافت کردهاند، در این لیست نهایی گردآوری کردهایم.
در جشنواره فجر ۴۰ منتظر کدام فیلمها باشیم؟
مارمولک
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۸.۶
دریافت سیمرغ: بهترین فیلمنامه برای پیمان قاسم خانی در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: کمال تبریزی
بازیگران: پرویز پرستویی، شاهرخ فروتنیان، رعنا آزادی ور، مهران رجبی
خلاصه داستان: رضا مارمولک یک خلافکار حرفهای است. او دستگیر و در بیمارستان زندان با یک روحانی بستری میشود. رضا لباسهای مرد روحانی را میدزدد و فرار میکند. برخورد مردم در شهر با او در لباس روحانیت بسیار متفاوت است و کارهایش بهراحتی رفعورجوع میشود. او از تهران خارج میشود و به محلهای بیبضاعت میرود که منتظر روحانی جدیدشان برای مسجد محله هستند. آنها رضا مارمولک را با روحانی اشتباه میگیرند و این باعث اتفاقات جالب و خندهداری در محل میشود. رضا مارمولک توجهش به یکی از زنان محل جلب میشود که شوهرش او را مورد آزار و اذیت قرار میدهد.
«مارمولک» یکی از مهمترین فیلمهای کمدی بعد از انقلاب است. فیلمی که برای دهه هشتاد بسیار ساختارشکن به نظر میرسید. داستان فیلم بدیع و جدید بود و قهرمان آن رضا مارمولک بهقدری خوب پرداخته شده بود که توجه هر تماشاگری را به خود جلب کند.
قراردادن یک خلافکار در لباس روحانیت پارادوکسی را در «مارمولک» شکل میبخشید که بدل به وجهه برتری فیلم شد. علاوه بر شخصیتپردازی، روایت فیلمنامه و طراحی موقعیتهای مختلف بامزه که با الهام از واقعیت جامعه طراحی شده بودند، هم جز نکات ویژه فیلمنامه «مارمولک» بود. «مارمولک» خیلی زود در میان مردم تبدیل به یک فیلم محبوب شد و از سوی دیگر مخالفان افراطی خودش را هم پیدا کرد. مخالفانی که معتقد بودند شوخی با لباس روحانیت پذیرفته نیست و فیلم باید توقیف شود.
جنبههای سیاسی موقعیت پارادوکسیکال اولیه «مارمولک» همان عنصری است که فیلم را در جشنواره فجر هم سربلند کرد. تماشاگران و منتقدان فراتر از مرزهای خنده و کمیک، «مارمولک» را به دلیل همین جنبه کناییاش دوست داشتند که خیلی زود سیاسی هم شد. بد نیست یادی هم کنیم از بازی درخشان پرویز پرستویی در نقش رضا مارمولک که بیاغراق بهترین بازی کارنامه او تا به امروز است.
ورود آقایان ممنوع
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۷.۷
دریافت سیمرغ: بهترین بازیگر نقش اول زن برای ویشکا آسایش در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: رامبد جوان
بازیگران: ویشکا آسایش، رضا عطاران، مانی حقیقی، پگاه آهنگرانی
خلاصه داستان: مدیر بدعنق یک دبیرستان دخترانه شدیداً با حضور معلم مرد در مدرسهاش مخالف است اما مجبور میشود که یک معلم شیمی مرد را استخدام کند. معلمی دستوپا چلفتی که دردسرهای جدید را در مدرسه به وجود میآورد. معلم باید بچهها را برای المپیاد شیمی آماده کند و این باعث میشود مدیر مدرسه درگیر ماجراهایی تازه شود.
«ورود آقایان ممنوع» هرچند پرفروشترین فیلم کمدی دهه نود نیست اما مطمئناً سروشکلدارترین و بهترین فیلم کمدی این دهه میتواند باشد. یک فیلم کمدی جاندار که رویه معمول جریان مضحک کمدیهای ایرانی را پی نمیگیرد و بهجای لوده بازی و استفاده از موقعیتهای تکراری سعی میکند با تعریف یک داستان خوب و بامزه و پرداخت کاراکترهایی جالب، تماشاگر را به خنده بیندازد. رامبد جوان موفق میشود به شکلی محترمانه یک کمدی بسازد که تماشاگر در عین اینکه با آن خوش میگذراند و کیفور میشود، وقتش را دور نمیریزد.
ایده اصلی «ورود آقایان ممنوع» برگ برنده فیلم است. ورود یک معلم مرد دستوپا چلفتی به یک دبیرستان زنانه و جدال میان خانم مدیر جدی و سرسخت و این معلم متفاوت. در کنار دو شخصیت اصلی، شخصیتهای فرعی «ورود آقایان ممنوع» هم بسیار خوب پرداخته شدهاند و در جای درستی از داستان قرار گرفتهاند. همه اینها باعث میشود که عبارتی را درباره فیلم رامبد جوان به کار ببری که قطعاً درباره پرفروشترین کمدیهای ایرانی در دهه نود نمیتوان به کار برد: یک فیلم کمدی خوب.
در سینمای ایران فیلمی که هم کمدی باشد و هم خوب بسیار نادر است. باید قدر «ورود آقایان ممنوع» را حسابی بدانیم. ویشکا آسایش برای بازی در این فیلم موفق به کسب سیمرغ بلورین شد. بازی او در فیلم دیدنی است و بهخوبی توانسته آن مدیر سختگیر و بدعنق را با همه خواستهای درونی و سرکوبشده و احساسات تربیتنشدهاش، به تصویر بکشد.
لیلی با من است
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۷.۵
دریافت سیمرغ: بهترین فیلمنامه برای کمال تبریزی و رضا مقصودی در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: کمال تبریزی
بازیگران: پرویز پرستویی، محمود عزیزی، شهره لرستانی
خلاصه داستان: صادق یک فیلمبردار تلویزیونی است که در پی گرفتن یک وام میباشد اما موفق نمیشود. یکی از همکاران او پیشنهاد میکند که در سفری چندروزه برای فیلمبرداری به مناطق جنگی برود تا بتواند وام را بگیرد. صادق علیرغم میلش برای حضور در جنگ و با ترس زیادی به جبهه میرود و در آنجا با مردی همسفر میشود.
صادق که نمیخواهد ترسش را بروز دهد، خود را مشتاق خط مقدم و شهادت نشان میدهد و همسفرش که او هم ترسیده در رودربایستی با او همراهی میکند. صادق علیرغم اینکه همه سعیاش این است که از خط مقدم فاصله بگیرد ناگهان سر از میدان نبرد درمیآورد.
کمال تبریزی مهمترین کارگردانی است که فیلمهای کمدیاش در جشنواره جریانساز شدهاند. حتی میتوان گفت فیلمهای کمدی او از فیلمهای دیگرش هم موفقتر بودهاند و هم فیلمهای بهتری هستند. پیش از سروصداها و جوی که «مارمولک» به وجود آورد، کمال تبریزی با «لیلی با من است» هم در جشنواره سال هفتاد و چهار حضور موفقی داشت. او یکی از محبوبترین فیلمهای سینمای دفاع مقدس را ساخته بود و به عبارتی اولین کسی بود که با دفاع مقدس بهمثابه یک مفهوم ملی مقدس شوخی میکرد. «لیلی با من است» بهاندازه یا چهبسا بیشتر از «مارمولک» حاشیه برانگیخت اما فیلم کمال تبریزی آنقدر خوب ازکاردرآمده بود که کمتر کسی میتوانست دوستش نداشته باشد. فیلمی شیرین و بامزه درباره مردی که تصادفاً قدمبهقدم به خط مقدم جنگ نزدیکتر میشود درحالیکه مدام در پی فرار از جبهه است.
این فیلم تصویر تقدسی یک رزمنده و مبارز را درهم میشکست و بسیاری این را خوش نداشتند. بااینوجود «لیلی با من است» هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای سینمای دفاع مقدس شناخته میشود. تماشای فیلم هنوز هم لذتبخش است و تماشاگر را حسابی میخنداند. «لیلی با من است» از آن فیلمهایی است که تکراری نمیشود و تاریخ مصرف هم ندارد. دیالوگنویسی فیلم هم درخشان است.
مهمان مامان
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۷.۳
دریافت سیمرغ: بهترین فیلم برای داریوش مهرجویی از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: گلاب آدینه، حسن پورشیرازی، پارسا پیروزفر، امین حیایی، ملیکا شریفینیا، نسرین مقانلو
خلاصه داستان: خانوادهای پایین شهری با کلی گرفتاری و مسئله برایشان مهمان سرزده میآید. یک تازهعروس و داماد. مامان همه سعیاش را میکند تا بهترین میزبانی را از مهمانانش کند اما همسرش ناگهان با اصرار بر ماندن مهمانان برای شام، مامان را به دردسر میاندازد. اوضاع مالی خانواده وخیم است و مامان غذای آبرومندی نمیتواند درست کند ... همه اعضای خانواده و همسایهها دست در دست هم میدهند تا آبروی مامان حفظ شود.
هجدهمین فیلم بلند داریوش مهرجویی، در جشنواره بیست و دوم فیلم فجر حسابی دیده شد. نهتنها مورد استقبال تماشاگران و پسند منتقدان قرار گرفت که سیمرغ بلورین بهترین فیلم را هم از آن خود کرد تا تنها فیلم کمدی باشد که در تمام ادوار جشنواره بهعنوان بهترین فیلم انتخاب شده است.
داریوش مهرجویی «مهمان مامان» را بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی با همین نام نوشت و با یک تیم بازیگری درجه یک آن را جلوی دوربین برد. بخش زیادی از فضاسازی و اتمسفر گرم و همدلیبرانگیز «مهمان مامان» نتیجه هماهنگی و شیمی متعادل گروه بازیگری است. آنها در کنار یکدیگر حضوری دلنشین و باورپذیر دارند و تماشاگر را غرق در داستانهای آن خانه کهنه اما اصیل میکنند. هرچند که هیچکدام سیمرغ نگرفتند. این فیلم در همه رشتههای بازیگری و دیگر بخشهای اصلی مانند فیلمبرداری و کارگردانی، فیلمنامه و طراحی لباس هم کاندید بود.
«مهمان مامان» یکی از بهترین فیلمهای داریوش مهرجویی هم هست که به سبک و سیاق آثار دهه شصت و هفتادی دیگر او مضمونی استعاری دارد و خانواده مدنظرش را بدل به ما بهازای کوچکی از جامعه معاصر ایرانی میکند. پیش از او مرادی کرمانی هم در کتاب آن را به نگارش درآورده است.
اجارهنشینها
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۷.۲
دریافت سیمرغ: بهترین صدابرداری برای جهانگیر میرشکاری و اصغر شاه وردی و بهروز معاونیان در پنجمین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: اکبر عبدی، عزتالله انتظامی، حمیده خیرآبادی
خلاصه داستان: خانهای فرسوده و قدیمی در تهران مالکش از دنیا رفته و مباشر او که خود از مستأجران است، امور خانه و مستأجران را اداره میکند. او در پی این است که ملک را تصاحب کند. ساختمان خرابیهای زیادی دارد که کسی حاضر به تعمیرش نیست و این ماجراهای عجیبی را میان مستأجران به وجود میآورد.
«اجارهنشینها» نهتنها یکی از بهترین فیلمهای داریوش مهرجویی که یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران هم هست. فیلمی که نامش همیشه در لیست ده فیلم ایرانی برتر و برگزیده منتقدان سینمایی به چشم میخورده. بااینوجود این فیلم از جشنواره فجر پنجم تنها یک سیمرغ جانبی دریافت کرد. البته ناگفته نماند که در همهٔ رشتههای اصلی از جمله بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمبرداری، فیلمنامهنویسی، تدوین و بازیگر اصلی نازد دریافت سیمرغ بلورین بود.
«اجارهنشینها» یک کمدی مفهومی و عمیق است که در لوای داستان بامزه خود اشارات جدی به مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد. این فیلم خصوصاً در مذمت حرص و طمع آدمی و ضعف و سستیاش در برابر پول است. فیلمی که محبوب تماشاگران در همه نسلهای بعد از انقلاب میباشد.
خط ویژه
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۷
دریافت سیمرغ: بهترین فیلم از نگاه تماشاگران برای مصطفی کیایی و بهتری بازیگر نقش مکمل مر برای میلاد کی مرام از سی و دومین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: مصطفی کیایی
بازیگران: هانیه توسلی، هومن سیدی، میلاد کی مرام، مصطفی زمانی، میترا حجار
خلاصه داستان: داستان یک زن و شوهر که یکی در کار سینماست و دیگری کارمند بانک است و برادرزن که نابغه کامپیوتر است. آنها نقشهای میکشند تا در برابر وامهای ناعادلانهای که رئیس بانک به مرد پرنفوذی میدهد، بایستند و تصمیم میگیرند پول یک وام را به شش حساب دیگر منتقل کنند. این آغاز دردسرها و موش گربه بازیهای آنها با قدرتمندان است.
«خط ویژه» فیلمی بود که نام مصطفی کیایی را بر سرزبانها انداخت. فیلمساز جوانی که جرئت به خرج داده بود و خیلی قبلتر از آنکه آقازادهها نقل محافل فیلمسازی شوند و سر از قصه کلی فیلم و سریال دربیاورند، به سراغ چنین موضوعی رفت و داستانی جسورانه تعریف کرد. داستان جوانانی که علیه فساد اقتصادی میایستادند و پولها را رابینهودوار بین مردم تقسیم میکردند.
«خط ویژه» برای زمان خود فیلم جدیدی بهحساب میآمد. فیلمی که علیه آقازادهها ساخته شده بود و این دل کلی بیننده را خنک میکرد. آنها با قهرمانان فیلم همراه میشدند، اتفاقات بامزهشان را از سر میگذراندند و در نهایت با دلی سبکتر سالن سینما را ترک میکردند؛ بنابراین سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به «خط ویژه» رسید. در کنار این سیمرغ ارزشمند، میلاد کی مرام هم برای حضور در این فیلم سیمرغ نقش مکمل مرد را به خانه برد.
من دیهگو مارادونا هستم
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۶.۹
دریافت سیمرغ: بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای هومن سیدی، بهترین صدابرداری برای محمود سماکباشی و جایزه ویژه هیئت داوران برای بهرام توکلی از سی و سومین جشنواره فیلم فجر.
کارگردان: بهرام توکلی
بازیگران: سعید آقاخانی، سارا بهرامی، گلاب آدینه، بابک حمیدیان، هومن سیدی، صابر ابر، پانتهآ پناهیها، مهسا علافر، ویشکا آسایش
خلاصه داستان: داستان دو خواهر که مدتی است باهم قهر هستند. هرکدام خانوادهای شلوغ دارند. یکی با وضع مالی خوب و دیگری با اوضاع اقتصادی بد. هرکدام از فرزندان این خانوادهها درگیر مسائل عدیده و شخصی خود هستند و قطعاً کلی هم اختلافنظر با یکدیگر دارند. فرزند خواهر مرفه، یک نویسنده است که مشغول کار روی داستانی است که آن را دزدیده. او راوی داستانهای عجیبوغریب این خانواده و تلاقی زندگی هرکدام از اعضای آن است که در فضایی پستمدرنیستی تعریف میشود.
«من دیهگو مارادونا هستم» فیلمی بود که همه را شوکه کرد. کسی از کارگردانی که فیلمهای تلخ و نیهیلیستی میساخت انتظار نداشت که یک کمدی سرحال و بهروز ببیند، یک کمدی پستمدرن که نمونه مشابهش را در سینمای ایران بهسختی میتوان پیدا کرد.
فیلمی شلوغ و با ضرباهنگی سریع که داستانهای در هم گره خوردهای را از یک خانواده پرحاشیه و شلوغ تعریف میکند. داستان تنها فیلم کمدی بهرام توکلی درباره تلاقی اخلاقیات، عادات و شکل زیست اعضای خانواده است. توکلی با روایتی غیرخطی داستان هرکدام از اعضای خانواده و ارتباطشان با یکدیگر، تلاقیهای اجتماعی و طبقاتیشان را برای تماشاگر تعریف میکند و سعی دارد به نوعی از کمدی موقعیت برسد. یعنی سبکی از طنزپردازی که بهواسطه قراردادن آدمها در موقعیتهای اشتباهی و یا درهمآمیزی موقعیتهای تصادفی، ایجاد خنده میکند نه با شوخیهای کلامی و یا اکتهای اسلپ استیکی.
جالب است که توکلی درباره تفاوت معنایی این فیلم با آثار دیگرش، آن را متأثر از تولد فرزندش دانسته که نگاهش به زندگی را تغییر داده است. هرچند که این فیلم بهاندازه باقی کمدیها در گیشه نفروخت اما در جشنواره موردتوجه قرار گرفت و جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کرد. ضمن اینکه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین صدابرداری را هم دریافت کرد.
ضدگلوله
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۶.۷
دریافت سیمرغ: بهترین فیلمنامه برای مصطفی کیایی و دیپلم افتخار بهترین فیلم برای رضا رخشان در سیامین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: مصطفی کیایی
بازیگران: مهدی هاشمی، ژاله صامتی، مسعود کرامتی، سعید آقاخانی
خلاصه داستان: داستان مردی که در کار فروش قاچاقی نوار و فیلم ویدئویی است. زمان جنگ است و مرد متوجه میشود توموری در سر دارد و زیاد زنده نخواهد ماند؛ بنابراین تصمیم میگیرد عازم جبهه شود. در این مسیر و در جبهه اتفاقات عجیب و بامزهای انتظار او را میکشند.
«ضدگلوله» دومین فیلم مصطفی کیایی است. فیلمی با حال و هوای جنگی که کیایی خط داستانی اصلی آن را متأثر از «لیلی با من است» طراحی کرده. «ضدگلوله» در همان سال موردتوجه اهالی مطبوعات و جشنواره قرار گرفت. این فیلم دیپلم افتخار بهترین فیلم را از آن خود کرد و در کنار آن مصطفی کیایی هم سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را گرفت.
در این فیلم هم مانند اثر تبریزی با قهرمانی روبهرو هستیم که با جنگ و فضای عارفانه رزمندگان چندان همخوانی ندارد اما در پی دلیلی شخصی تصمیم میگیرد به جبهه برود. حضور او در جبهه یک پارادوکس اولیه در ذهن تماشاگر میکارد که او را تا انتهای فیلم با خود همراه میکند. «ضدگلوله» فیلمی بود که هرچند جسارت «لیلی با من است» را نداشت اما خوب ساخته شده بود و سعی میکرد تماشاگرش را دستکم نگیرد. همین مسئله هم باعث شد فیلمنامه فیلم به مذاق هیئت داوران خوش بیاید.
خجالت نکش
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۶.۷
دریافت سیمرغ: بهترین کارگردان فیلم اول برای رضا مقصودی در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: رضا مقصودی
بازیگران: احمد مهرانفر، شبنم مقدمی، لیندا کیانی، الناز حبیبی
خلاصه داستان: یک زن و شوهر روستایی در میانسالی به سر میبرند. در پی تشویق دولت به فرزندآوری، مرد تشویق میشود و این زوج صاحب فرزند جدیدی میشوند. درحالیکه این مسئله برای زن باورنکردنی است و نمیتواند با آن کنار بیاید. چرا که روستا کوچک است و او نگران آبرویشان است. آنها این مسئله را از همه پنهان میکنند تا اینکه فرزندان، عروسها و خانواده برای تعطیلات به روستا میآیند. حالا مخفی کردن حاملگی و زایمان ناگهانی از آنها بسیار سخت به نظر میرسد ...
«خجالت نکش» اولین فیلم رضا مقصودی در مقام کارگردان است و فیلمی که به موضوع بارداری در سنین بالا میپردازد و جنبههای اجتماعی آن را موردنظر قرار میدهد. این فیلم در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین طراحی لباس کاندید شد و در بخش بهترین کارگردان اول توانست سیمرغ بلورین را از آن خود کند.
«خجالت نکش» یک کمدی آبرومند بود که بیش از هر چیز نقشآفرینی دو بازیگر اصلی یعنی احمد مهرانفر و شبنم مقدمی باعث همراهی تماشاگر با آن میشد. جنس کمدی فیلم هرچند لوده و سخیف نبود اما نمیتوان آن را خلاقانه یا بدیع هم خواند. «خجالت نکش» موردتوجه تماشاگران قرار گرفت و بهعنوان یکی از معدود کمدیهای جشنواره آن سال توانست کام تماشاگران را شیرین کند.
فرش باد
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۶.۶
دریافت سیمرغ: بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه ویژه هیئت داوران برای کمال تبریزی و علیرضا شجاع نوری در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: کمال تبریزی
بازیگران: رضا کیانیان، فریبا کامران، تاکاتی اینوکی
خلاصه داستان: مردی ژاپنی برای جشنواره فرشی در ژاپن به ایران میآید تا سفارش بافت فرشی را در اصفهان بدهد. او با خانوادهای فرشباف آشنا میشود و کار را به آنان میسپارد اما در پروسه بافت فرش، مرد به طرز ناگهانی میمیرد و پروژه نیمهکاره میماند اما همسر مرد و دخترش به ایران میآیند تا کار را تمام کنند و در این مدت پیش خانواده اصفهانی میمانند.
«فرش باد» در سال ۸۱ و در بیست و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و بسیار موردتوجه قرار گرفت. هرچند نام این فیلم در آخر این لیست قرار گرفته و امتیازش ۶.۶ است اما به عبارتی میتوان آن را پرافتخارترین فیلم کمدی جشنواره فجری ایرانی دانست. فیلمی که توانست هم جایزه ویژه هیئت داوران و هم سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردمی را از آن خود کند و هم کاندیدای بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلم هنر و تجربه و بهترین بازیگر نقش اول زن باشد.
داستان «فرش باد» گیرایی خاصی داشت و ترکیب جالب و توأمانی از اشکها و لبخندها بود که توجه ویژهای هم به فرهنگ ایرانی داشت. بازی تیم بازیگری بسیار همدلیبرانگیز بود و آدمهای قصه و داستانهای هرکدامشان تماشاگر را مجذوب فیلم میکردند. اگر «فرش باد» را یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی بخوانیم، بیراه نگفتهایم.
طبقه حساس
امتیاز فیلم در سلام سینما: ۶.۶
دریافت سیمرغ: بهترین بازیگر نقش اول مرد برای رضا عطاران در سی و دومین جشنواره فیلم فجر
کارگردان: کمال تبریزی
بازیگران: رضا عطاران، پانتهآ بهرام، محمدرضا فروتن، بهاره رهنما، هوتن شکیبا، آزاده صمدی
خلاصه داستان: همسر آقای کمالی از دنیا میرود. آقای کمالی که مردی متعصب است یک قبر دوطبقه برای همسرش و خودش تهیه میکند اما فروشنده قبر کلاهبردار از آب درمیآید و مشخص میشود که قبر را به مرد دیگری هم فروخته و حالا همسر آقای کمالی در کنار یک مرد نامحرم دفن شده است. آقای کمالی نمیتواند این مسئله را هضم کند.
«طبقه حساس» با وجودی که در شمار معمولیترین فیلمهای کمال تبریزی دستهبندی میشود بازهم در این لیست حضور دارد که نشان از محبوبیت آن در میان تماشاگران دارد. تبریزی احتمالاً بهتر از هرکس دیگری میداند چطور کمدیهایی بسازد که در عین خندهدار بودن، ماهیت یک فیلم سینمایی راهم داشته باشد و به شعور مخاطب حداقل احترام را بگذارد. تبریزی در این فیلم هم همانند آثار دیگرش دست روی موقعیتی حساس میگذارد: خاک شدن زنی بهاشتباه در یک قبر با یک مرد نامحرم دیگر. اتفاقی که همسر او اصلاً آن را برنمیتابد و میخواهد به هر شکلی شده همسرش را از آن قبر بیرون بکشد.
اما تنها همین موقعیت اولیه «طبقه حساس» جالب از آب درآمده است و باقیاش یک فیلم معمولی است. در نهایت هم فیلم تنها موفق شد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کند. جالب است بدانید در پوستر فیلم اسم آن به این صورت نوشته شده است: «طبقه هساث»