نقد و بررسی انیمیشن افسانه سپهر به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی
انیمیشن افسانه سپهر به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی ماجراجویی پسری به نام سپهر را به همراه دوست یوزپلنگش به نام بو روایت میکند.
سپهر در این سفر متوجه میشود پدر و مادرش جز هفت قهرمان نامداری هستند که سالها پیش تحت عنوان گروهی به نام هفت قهرمان، شروری به نام بدنام را شکست داده بودند.
داستان انیمیشن افسانه سپهر
داستان افسانه سپهر نبرد خیر و شر را به تصویر میکشد. مردمانی که در سرزمین روشنی زندگی میکردند اما با بازگشت شخصیت بدنام در سرزمین گرفتار تاریکی میشوند. سپهر برای نجات جان مادر و پدرش و دیگر اهالی روستای خود از همرزمان قدیمی والدینش کمک میگیرد اما در نهایت همراه با بو راهی میدان نبرد میشود و مسیری پر چالش را برای بازگرداندن والدین و دیگر افراد گرفتار طی میکند.
این مسیر تلفیقی از الگوی سفر قهرمان و داستانهای اسطورههای ایرانی است. مرحله به مرحله قهرمان شرایط سختتری را پشت سر میگذارد اما هر مرحله پیروز از آزمونها بیرون میآید. در نهایت در مرحله آخر سپهر با شخصیت بدنام مواجه میشود و شخصیت شرور را شکست میدهد.
تلاش برای نزدیک شدن به استاندارد جهانی
افسانه سپهر تلاش داشته تا با نزدیک شدن به استانداردهای جهانی انیمیشن سازی مخاطب را با خود همراه سازد. در این مسیر تا حدود زیادی نیز موفق بوده و تصاویری که خلق کرده قادر است کودکان را به وجد آورد. به خوبی از عناصر طبیعی سود برده و برخوردی خلاقانه با آنها داشته است. از طرفی با تلفیق تکنیکهای انیمیشنسازی تلاش شده تا بیشترین اثرگذاری بر مخاطب صورت پذیرد. با این حال این انیمیشن در عین سود بردن از برخی ویژگیهای قصهپردازی نتوانسته به فیلمنامهای منسجم و البته نوآورانه دست پیدا کند.
برای مثال از الگوی قهرمان و همراه همیشگی او در این انیمیشن استفاده شده که در بسیاری لحظات در عین شجاعت، دست به کارهایی احمقانه میزنند اما شوخیها طراوات چندانی ندارد و موجب نمیشود سپهر و بو برای مخاطب تبدیل به کاراکترهایی دوست داشتنی و خاص شوند. از طرفی صداپیشگی نیز نتوانسته است نقش چندانی در جذاب شدن شخصیتها ایفا کند.
مخاطب افسانه سپهر با چه نوع فیلمی مواجه است؟
مشکل عمده دیگر در فیلمنامه به این مسئله برمیگردد که در هیچ کجای مسیر این دو دوست با یکدیگر دچار چالش نمیشوند و هیچ کدام از صفتهای انسانی چون عصبانیت، حسادت، شکست، اندوه و ناامیدی در این دو کاراکتر اصلی که درگیر سفری قهرمانانه هستند، شکل نمیگیرد. بنابراین مخاطب از لحاظ مضمونی با داستانی واپسگرایانه مواجه است که قهرمانهایش برای مخاطب امروزی ملموس نیستند. در نتیجه تلاش تیم سازنده در بخش فنی با مشکلات عدیده در فیلمنامه در نهایت با شکست مواجه میشود و افسانه سپهر را به یک اثر کاملا معمولی تبدیل میکند.