پرونده تحلیلی سلام سینما به یاد بهرام بیضایی + لینکها و اطلاعات

اختصاصی سلام سینما: بهرام بیضایی تنها یک سینماگر برجسته نبود بلکه یکی از ستونهای هنرهای نمایشی ایران بود که در حوزههای مختلف، از نمایشنامهنویسی تا کارگردانی سینما و حوزه پژوهش، برای همیشه ماندگار خواهد بود.
به مناسبت درگذشت این چهره ماندگار، سلام سینما مجموعهای از مطالب تحلیلی را جهت بزرگداشت یاد او تدارک دید.

بخش اول این پرونده به مرور آثار بهرام بیضایی اختصاص داشت. امید پورمحسن، مازیار وکیلی و مهران صفرخانی یادداشتهایی در مورد پنج فیلم بیضایی («باشو غریبه کوچک»، «شاید وقتی دیگر»، «مسافران»، «سگکشی» و «وقتی همه خوابیم») نوشتند که لینک این مطالب را در ادامه مشاهده میکنید:
فیلم وقتی همه خوابیم؛ اعترافنامهای از بهرام بیضایی که دیر خوانده شد
فیلم سگکشی؛ زنی در قفس
فیلم مسافران؛ مرگ پایان زندگی نیست
فیلم باشو غریبه کوچک؛ مفهوم میهن، بدون شعار
شاید وقتی دیگر و سیاستِ تعویق حقیقت | ندانستن جنایت است
همچنین الهام کوهی در یادداشتی به مرور فیلم به فیلم کارنامه سینمایی بیضایی پرداخت و هر ده فیلم بلند او را ارزیابی کرد:
مروری بر کارنامه بهرام بیضایی | از زمستان 1317 تا زمستان 1404؛ مردی که رفت و روایتی که ماند

بخش دوم پرونده در مورد جنبههای مختلف نگرش و کار بهرام بیضایی بود. مهلا رنجبران، خبرنگار سلام سینما، در گفتوگویی با پرویز جاهد (منتقد و کارشناس سینما) از او در مورد ویژگیهای کار بیضایی و جنبههای تاثیرگذاری او پرسید:
پرویز جاهد: هم در داخل و هم در خارج به بهرام بیضایی ستم شد
امید پورمحسن در مطلبی مفصل مقابله همیشگی بیضایی با سانسور را زیر ذرهبین برد. پورمحسن نسبت بیضایی با سانسور را چنین توصیف کرد: «بیضایی خیلی زود فهمید سانسور فقط قیچی نیست؛ منطق است. منطقی که پیشاپیش تعیین میکند چه چیزی «قابل گفتن» است و چه چیزی نه. بنابراین، بهجای چانهزدن با مصداقها، سراغ ساختار رفت. او سانسور را دور نزد تا نادیدهاش بگیرد؛ آن را به تمثیل بدل کرد، به تاریخ عقب راند، در اسطوره حل کرد و در نهایت، آنقدر گسترشش داد تا دیده شود.» متن کامل این یادداشت را میتوانید در لینک زیر مطالعه کنید:
بهرام بیضایی علیه سانسور؛ یک مقاومت همیشگی | مردی که هرگز «حذف» نشد اما همیشه حذف شد
مازیار وکیلی جنبه دیگری از ایستادگی بیضایی را مورد توجه قرار داد و به این پرداخت که بهرام بیضایی چگونه با آثارش نهتنها در برابر سینمای روز ایران، بلکه در مقابل فرهنگ غالب ایستادگی کرد. در بخشی از یادداشت وکیلی چنین نوشته شده است: «بیضایی به مردم ایران نگاه مردسالار آنها را یادآوری میکند. این که چطور در تمام طول تاریخ زنان را سرکوب کردند و اجازه ندادند نیمی از جامعه به رشد و بالندگی برسد. این یادآوریهای تلخ هیچگاه به مذاق و مزاج تماشاگر ایرانی و جریان اصلی تولید در سینمای ایران خوش نیامده و باعث شده تا بیضایی تبدیل به هنرمندی تکافتاده شود که سرنوشتش انزوا و مرگ در غربت بود.» این یادداشت را میتوانید در لینک زیر مطالعه کنید:
چگونه بهرام بیضایی در مقابل سینمای روز ایران ایستاد؟ | او هیچگاه یک «خودی» نبود

فریبا جمور هم با ذکر مثالهایی از سینمای بیضایی، جایگاه ویژه زنان را در آثار او واکاوی کرد. به نوشته جمور، «آنچه زنانِ جهانِ بیضایی را از دیگران متمایز میکند، تنهایی استراتژیک آنهاست. آنها در پایان مسیر، اغلب تنها میمانند، اما این تنهایی ناشی از انزوا یا شکست نیست، بلکه نشانهی رسیدن به یک استقلالِ روحی و فکری است. آنها دیگر نیازی به تاییدِ ساختارهای سنتی یا مردانه ندارند.»
تحلیل جایگاه زنان در آثار بهرام بیضایی؛ شورش خِرد علیه شمشیر | چرا زنان در دنیای بیضایی هرگز قربانی نمیمانند؟
امیدواریم این تنها شروع مسیری طولانیتر برای نقد و بررسی عمیقتر فعالیتهای پربار بهرام بیضایی باشد.