بازی Silent Hill ؛ یکی از تکاندهندهترین و عمیقترین دگردیسیهای ترس در بازیهای ویدئویی

گزارش گیم اسپات (Silent Hill f) را یکی از تکاندهندهترین تجربههای ترسناک سال توصیف میکند؛ اثری که خشونت سیستماتیک علیه زنان را در قالب یک روایت سوررئال و دوگانه به تصویر میکشد. شخصیت اصلی، هیناکو، میان دو جهان در رفتوآمد است: دنیای واقعیِ مهآلود و دنیای «دیگر» که با معماری شینتویی و فضاهای معلق بر آب شکل گرفته است.
در پایان نخستین مسیر بازی، مشخص میشود که هیناکوی جوانی که بازیکن کنترل میکند، درواقع تجسم روانی نسخه بزرگسال او است؛ نسخهای که رؤیاهایش با ازدواج اجباری و بدهی خانوادگی نابود شده است. دنیای واقعی نشاندهنده فرسایش تدریجی زندگی اوست و دنیای دیگر، استعارهای از روند «خواستگاری» و تبدیل شدنش به عروس.
در یکی از هولناکترین صحنههای بدنهراسی، هیناکو در دنیای دیگر مجبور میشود بازویش را اره کند، روی کمرش داغ بگذارند و بخشی از صورتش را ببرند تا ماسک روباهی بر چهرهاش نصب شود. دوربین با فاصله نزدیک اما خارج از مرکز، صحنهها را نشان میدهد تا حس «تماشاگر بودنِ ناخواسته» را تقویت کند. این لحظات بدون هیچ تعامل بازیکن رخ میدهند تا تأکید شود که هیناکو شیئی برای شکلدهی است، نه عاملی مختار.
این دگردیسی به او قدرتهایی میدهد: بازوی روباهی، برند آیینی و ماسکی که مسیرهای پنهان را آشکار میکند. اما هر قدرت، «نوار سلامت روان/اراده» او را کاهش میدهد؛ استعارهای از اینکه هرچه بیشتر به نقش تحمیلی «عروس» تن دهد، بیشتر از خود تهی میشود.
پایانهای بعدی بازی تلاش میکنند روایتی آشتیجویانه ارائه دهند، اما نویسنده معتقد است که این پایانها در برابر خشونت عمیق و تأثیرگذار نیمهٔ نخست بازی «تا حدی کمرمق» به نظر میرسند. با این حال، (Silent Hill f) بهعنوان اثری که ترس، اندوه و خشونت ساختاری را با هوشمندی و قدرت احساسی ترکیب میکند، یکی از بهترین بازیهای سال معرفی شده است.