در سلامسینما جستجو کنید
اختصاصی سلام سینما- درحالیکه مناقشه اسرائیل و فلسطین که از ۷ اکتبر با حمله گسترده گروههای شبهنظامی فلسطینی علیه اسرائیل ازسرگرفته شده، سر تیتر اخبار جهان است؛ فیلمهایی را بازبینی میکنیم که تنش بین این دو را برجسته میکنند و هدفشان کمک به مخاطبان است تا تاریخ را درک کنند.
همانطور که راجر ایبرت فقید زمانی گفت، فیلمها «مانند ماشینی هستند که همدلی ایجاد میکند.» بنابراین، فیلمهایی را معرفی کردیم که جدای از ارزش هنریشان، مرجع بسیار خوبی هستند برای درک دیدگاههای مختلف در مورد آنچه در خاورمیانه میگذرد و در بهترین حالت در آنها نیز همدلی ایجاد میکند.
این مستند، روایتی صمیمی از مقاومت غیرخشونتآمیز در برابر اقدامات ارتش اسرائیل ارائه میدهد. برنات کارگردان مستند در یک دوره پنجساله صحنههای متفرقی را که در بیرون خانهاش اتفاق میافتد با دوربین فیلمبرداری خانوادگی خود ضبط میکند. این مستندساز آماتور نگاهی شخصی به زندگی در بیلین، شهرستانی در کرانه باختری دارد. جایی که او و خانوادهاش در آن زندگی میکنند و با تجاوز شهرکهای اسرائیلی تهدید میشوند. برنات دوربین را بدل به ابزاری برای توانمند شدن در برابر اشغال میکند و به این نکته پی میبرد که ابزاری برای متحد کردن جامعه نیز هست.
۵ دوربین شکسته (که بهخاطر دوربینهایی که در طول پنج سال شکسته شدند) یک اثر منحصربهفرد از ترکیب فعالیتهای سیاسی و سینمایی است. همچنین سندی دستاول درباره یک زندگی مردی آزاردیده است. سندی درباره اینکه چگونه یک مرد با دستان خالی و بدون صلاح در روند اشغال جایی که شما خانه مینامید، زنده میماند.
سلما، بیوهای است که در یک روستای فلسطینی، باغ لیموترش دارد. باغ تنها منبع درآمد اوست. هنگامی که ناوون، وزیر دفاع اسرائیل، به خانهای در کنار باغ سلما اما در آنسوی مرزهای کرانه باختری نقلمکان میکند، سلما تحتفشار قرار میگیرد که درختهای لیمو را بکند چرا که سیستم امنیت اسرائیل نگران مخفیشدن تروریستها در بین درختان لیمو است. سلما امتناع میورزد و یک وکیل را استخدام میکند تا پرونده خود را به دادگاه عالی برساند که توجه بینالمللی را به خود جلب کند.
«درخت لیمو» به کارگردانی فیلمساز اسرائیلی اران ریکلیس، داستانی جذاب و تمثیلی دارد که یادآور داستانی در عهد عتیق که در آن پادشاه اسرائیل طمع به تاکستان همسایه خود دارد. جالبتوجه است که فیلم حق را به هیچ طرفی نمیدهد. اسرائیلیها متکبر هستند و فلسطینیها سرسخت.
«حالا بهشت» یک درام روانشناختی در مورد دو مرد فلسطینی به نامهای سعید و خالد است که برای یک حمله انتحاری در اسرائیل آماده میشوند. آنها مذهبی یا سیاسی نیستند و هرگز بهعنوان متعصب معرفی نمیشوند. آنها دو دوست هستند که آخرین روزهای زندگی مشترکشان را سپری میکنند. هنگامی که آنها در نزدیکی مرز اسرائیل از هم جدا میشوند، نقشه آنها برملا میشود و همین امر باعث میشود تصمیمات خود را زیر سؤال ببرند.
این فیلم به کارگردانی هانی ابو اسد، فیلمساز فلسطینی - هلندی، نگاهی نادر از نمای نقطهنظر یک بمبگذار انتحاری نشان میدهد و این موضوع را به شیوهای ظریف، پر تعلیق و قابللمس میپردازد. او بهجای قضاوت اخلاقی، به مخاطب این امکان را میدهد تا ایدههای ازپیشتعیینشده خود را به چالش بکشد، با واقعیت دستوپنجه نرم کند، و زمینه کافی را فراهم میکند تا صدایی بدرخشد، صدای فلسطینیهایی که از استفاده از خشونت انتقاد میکنند.
این فیلم برنده جایزه گلدنگلوب بهترین فیلم خارجی زبان شد و اولین فیلم فلسطینی نامزد اسکار بود که به اعتراضاتی در هالیوود منجر شد و چندین گروه از آکادمی خواستند تا فیلم را رد صلاحیت کند، زیرا این فیلم را تشویق به کشتن غیرنظامیان در اقدامات تروریستی میکند. این فیلم بههیچوجه این کار را انجام نمیدهد و در سخنرانی هانی ابو اسد برای پذیرفتن گلدنگلوب، او گفت امیدوار است این جایزه «بهرسمیتشناختن این موضوع باشد که فلسطینیها لایق آزادی و برابری بیقیدوشرط خود هستند.» علاوه بر این، امیر هارل، تهیهکننده اسرائیلی - یهودی فیلم. تصریح کرد: اگر فیلم آگاهی را افزایش دهد یا جنبه دیگری از واقعیت را ارائه کند، کار خودش را انجام داده است.
این مستند مانند یک حفاری غمانگیز باستانشناسی، تصویر معاهده صلح اسلو در دهه ۱۹۹۰ بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین را مخدوش میکند.
آیا در این داستان یک مرد بد وجود دارد؟ این فیلم، درست یا نادرست، تردیدی ندارد که او نتانیاهو است، مردی بیملاحظه که هیچ علاقهای به روند صلح نداشته است، جز اینکه آن را بهعنوان خیانت دوباره معرفی کند و از آن بهعنوان یک فرصت سیاسی استفاده نماید.
این فیلم ارزشمند اما یک نقص دارد. برای برخی از صحنههای «مذاکره» از بازسازی استفاده میکند و این صحنههای بازسازی را علامتگذاری نمیکند، اگرچه وجود آنها در تیتراژ پایانی با فهرستی از خدمهای که روی «بازآفرینیها» کار کردهاند تأیید شده است. این یک نکته مشکوک و گمراهکننده است.
«سرزمینی بدون مردم و مردمی بدون سرزمین» نویسندگان مسیحی در قرنهای گذشته رابطه فلسطین و مردم یهودی را این گونه توصیف کردهاند و تاریخ قرن بیستم خاورمیانه هم عمدتاً با همین نگاه نوشته شده است.
اما این فیلم از الجزیره عربی از زاویه دیگری به فلسطین مینگرد. این فیلم باتکیهبر گزارشهایی هستند از مورخان و مصاحبه با شاهدان عینی و بررسی اسناد آرشیوی، نشان میدهد که فلسطین استانی پر رونق در سوریه بزرگ و در دل امپراتوری عثمانی در سپیدهدم قرن بیستم بوده است.
فیلمی برای کسانی که به رابطه معماری با فلسفه و سیاست علاقهمند هستند. معمار اسرائیلی ایال وایزمن توضیح میدهد که چگونه معماری نقش کلیدی را در اشغال فلسطین و جنگ مدرن توسط اسرائیل بازی میکند.
«معماری و محیط ساخته شده» نوعی خشونت کند را تداعی میکند. ویزمن توضیح میدهد که چطور معماری اشغال محیطی را شکل داده که در راستای خفه کردن جوامع فلسطینی و ایجاد محیطی غیرقابلزندگی برای مردم آنجا طراحی شده است.
«دخترک درامر» یک مینیسریال ششساعته است که پارک چان ووک، کارگردان مهم شرقی که او با «اولد بوی» به یاد میآوریم آن را کارگردانی کرده است. این فیلم اقتباسی از کتابی جاسوسی با همین نام است. داستان «دختر درامر» درباره سیستم جاسوسی اسرائیل در زمان اوج مناقشات میان فلسطینیان و اشغالگران است. داستانی هیجانانگیز که در دستان ماهر چان ووک بدل به اثری هیجانانگیز میشود.
نقطه اتکای داستان، دختری به نام چارلی با بازی خوب فلورانس پیو است، یک بازیگر جوان بریتانیایی با اندیشههای چپ که هنگام شرکت در سخنرانی یک فلسطینی مبدل، در رادار تیم اسرائیلی میافتد. او دقیقاً مهرهای است که موساد به دنبال آن میگردد: بااستعداد، جذاب و پرشور، با خشم آزادانه نسبت به دنیا که میتواند با کار لازم، به سمتی که آنها نیاز دارند هدایت شود.
شخصیت اصلی فیلم مردی به نام تدی کاتز است که در هفتمین دههٔ زندگی خود است و چندین بار دچار سکته مغزی شده است، اما هنوز هم بازجوی تاریخ است. در اواخر دهه ۹۰، زمانی که او درگیر پروژهٔ فارغالتحصیلی در بخش مطالعات خاورمیانه در دانشگاه حیفا بود، تنها چند هفته پس از ظهور و بهرسمیتشناختن دولت اسرائیل در ماه مه، پایاننامهای در مورد آنچه گذشت نوشت
تانتورا، یک دهکده ماهیگیری فلسطینی در سواحل مدیترانه است. کاتز در پروژه خود با شاهدانی مصاحبه کرد که نیمی از آنها فلسطینی و نیمی از آنها یهودی و از اعضای تیپ الکساندرونی بودند. او سخنان آنها را روی ۱۳۵ ساعت نوار کاست ضبط کرد که در طول مستند استفاده شدند. چیزی که او بدون هیچ انگیزهای فاش کرد، وقایع یک قتلعام بود.
«تانتورا» همچنین اخراج فلسطینیها از سرزمینهایشان در سال ۱۹۴۸ و چگونگی انجام این کار با کمک رسانههای خبری جهان را مستند میکند. فلسطینیها از خانهها و روستاهای خود رانده شدند، زیرا سربازان اسرائیلی کارزاری از ترس را به راه انداختند. اما شوارتز مستند میکند که چگونه اسرائیل خدمه فیلمبرداری را از سراسر جهان، به صحنه آورد تا یک نسخه اخبار جعلی از آنچه در حال رخدادن بود، به نمایش بگذارند، و آن را نسبتاً خوشخیم جلوه دهد.
این مستندی است که گناهان مدفون اسرائیل را ثبت میکند. «تانتورا» روشن میکند، این اخبار جعلی ارواحی هستند که مدام به اسرائیل بازمیگردند و تداوم پیدا میکنند؛ زیرا اسرائیلیها میدانند که اشغال آنها تنها با تبدیل آن دروغها به افسانه است که توجیه اخلاقی پیدا میکند. «تانتورا» نشان میدهد که در مورد این موضوع، اسرائیل با وجههٔ اخلاقی فاصله زیادی دارد. این مستندی است که حقیقت را برای اسرائیل بدل به یک انفجار خطرناک میکند.
گوستاو گاوراس کارگردان مهم چپ اروپایی که عموماً به همهٔ مناقشات بر سر صلح در قرن گذشته پرداخته، در فیلم «هانا ک» به سراغ داستان فلسطین و اسرائیل رفته است. هرچند که جز بهترین فیلمهای گاوراس محسوب نمیشود؛ اما یکی از معدود فیلمهایی هست که در دههٔ هشتاد، در سالهای پایانی قرن بیستم فیلمی علیه اشغال صهیونیستها میسازد. البته که فیلم بهخاطر ایجاد حس سمپاتیک با قهرمان که دچار «پارانویای اشغال» توسط صهیونیستها در زندگی شخصی خود و مواجهه با بدنش، شخصیترین چیزی که دارد، میشود، بسیار محجور میماند.
شبیه به باقی فیلمهای گاوراس در این فیلم هم با مونولوگها دیالوگهای زیادی از زبان کاراکترها مواجه هستیم که بهنوعی بدل به مانیفست سیاسی فیلمساز در مواجهه با اشغالگری میشود.
اعراب از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷، صحرای سینا مصر و غزه همسایه این منطقه را بهعنوان یک سرزمین واحد در نظر میگرفتند. اما در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷، اسرائیل سینا و نوار غزه را تصرف کرد.
دوازده سال بعد، اسرائیل و مصر معاهده صلحی را امضا کردند که کنترل سینا را به مصر بازگرداند. اما اشغال غزه توسط اسرائیل ادامه یافت. در سال ۱۹۸۲، دیواری برای جداکردن این دو منطقه ساخته شد - دیواری که هنوز پابرجاست... این فیلم داستان فلسطینیهایی است که زندگیشان با آن دیوار تغییر کرده است.