رالف فاینس از چالشهای رهبری ارکستر تا پایان احساسی The Choral

رالف فاینس که پیشتر با نقشهای پیچیده و قدرتمند شناخته میشد، در درام تاریخی (The Choral) به کارگردانی نیکلاس هایتنر، با چالشی تازه روبهرو شده است: ایفای نقش یک رهبر گروه کر در دوران جنگ جهانی اول. او میگوید سختترین بخش کار، یادگیری تکنیک دقیق حرکت باتون بود؛ زیرا کوچکترین تأخیر یا اشتباه میتوانست هماهنگی گروه را بر هم بزند. فاینس برای این نقش از مربی حرفهای، ناتالی موری بیل، کمک گرفته است.
داستان فیلم در یک شهر کوچک انگلیسی میگذرد؛ جایی که گروه کر محلی تصمیم دارد اجرای (The Dream of Gerontius) را بهعنوان ادای احترام به جوانانی که به جبهه اعزام شدهاند، روی صحنه ببرد. با رفتن رهبر قبلی به جنگ، شخصیت فاینس، دکتر هنری گاتری، با وجود ریشهٔ آلمانیاش، برای هدایت گروه انتخاب میشود؛ تصمیمی که در جامعهٔ ملتهب آن دوران واکنشهایی برمیانگیزد.
سکانس پایانی فیلم، اجرای کامل اثر است؛ اجرایی که هایتنر آن را با عناصر نمایشی مرتبط با خشونت جنگ ترکیب کرده تا نشان دهد چگونه یک اثر هنری میتواند معنایی تازه در دل بحران پیدا کند. او میگوید: «آثار بزرگ باید برای جامعهای که در آن اجرا میشوند دوباره تفسیر شوند.»
فاینس در این سکانس همزمان نقش رهبر گروه کر و نوعی آینه کارگردان را بازی میکند؛ تجربهای که به گفته او شباهت زیادی به کارگردانی تئاتر و اپرا دارد. او اکنون در حال کارگردانی یک اپرا در پاریس است و میگوید آموزش فشردهٔ این فیلم به او کمک کرده تا نگاه دقیقتری به نقش رهبر ارکستر داشته باشد.
فیلم همچنین بر ذیرش گاتری در جامعه و تغییراتی که حضور او در گروه ایجاد میکند تمرکز دارد. در نهایت، اعضای گروه کر او را به ادامهٔ اجرا تشویق میکنند و این اجرا به نوعی وداع با جوانانی تبدیل میشود که قرار است به جنگ بروند؛ وداعی که در نمای پایانی قطار به اوج احساسی خود میرسد.
هایپنر و فاینس هر دو تأکید میکنند که ساخت چنین فیلمهایی در شرایط دشوار سینمای مستقل امروز نیازمند حمایت جدی است؛ حمایتی که به گفتهٔ فاینس «هر بار قدردان آن هستم، چون میدانم چه اندازه دشوار به دست میآید.»