نگاهی به قسمت دوم سریال هزار و یک شب (مصطفی کیایی) | کنجکاوی و لکنت
اختصاصی سلام سینما – فرزین محمدی: قسمت دوم سریال «هزار و یک شب» هم در دنیای واقعی گذشت و هنوز نشانهای از جهان اسطورهای سریال نیست. پلیس ماشین آشیان که دنبال پرونده دخترهای گمشده بود را پیدا کرد اما هنوز هیچ سرنخی بهدست نیاورد. نیلوفر خواهر آشیان از همکارش برای پیدا کردن آشیان پرسوجو میکند اما هیچکس هیچ اطلاعاتی ندارد.
بیشتر بخوانید:
نگاهی به سریال هزار و یک شب، قسمت اول | نوید یک کار حسابشده
نگاهی به سریال هزار و یک شب | آیا دوقطبیِ تکراری کمدی-درام میشکند؟
زمان که به دنبال کامل کردن تعداد دخترها است عجله دارد چون تا شبی که ماه کامل میشود وقتی نمانده است. طاها مشخصات همکار آشیان را به زمان میدهد اما وقتی زمان متوجه میشود او قصد خودکشی ندارد از دزدیدنش منصرف میشود. او از زمان عکس میگیرد و طاها خودسرانه همکار آشیان را مسموم میکند.
نیلوفر فداکاری میکند؟
در قسمت دوم مشخص شد که طاها، شخصی که با زمان در دزدیدن دخترها همکاری میکند، با سمیر، شخصی که از طریق صاف کردن بدهیهای پدر نیلوفر به دنبال ازدواج با او است، ارتباط خانوادگی دارد. بهنظر میرسد طاها شخصیتی است که هنوز نمیداند در قصهای که زمان چیده است چه جایگاهی دارد چون هر پیشنهادی میدهد با مخالفت زمان روبهرو میشود. تعداد دختران گمشده کامل شده است اما زمان نمیخواهد آشیان را جزو دخترهای گمشده قرار بدهد. طاها چندبار این مطلب را به زمان گوشزد کرد که با وجود آشیان تعداد دختران تکمیل میشود اما زمان قبول نکرد.
پدر نیلوفر و آشیان پس از تهدیدهای سمیر در بیمارستان بستری شد. ازطرفی نیلوفر متوجه شد که سمیر با پرداخت بدهی پدرش خواستار ازدواج با او است و با سمیر ملاقات کرد. سمیر به او قول داد که اگر با او ازدواج کند هم بدهیهای پدرش پرداخت میشود و هم زندگی خوبی برای نیلوفر خواهد ساخت. تماسهای همکلاسی نیلوفر، همان پسری که در قسمت اول در دانشگاه دردسر درست کردهبود، هم بیجواب میگذارد. با گمشدن آشیان و بستری شدن پدرش، نیلوفر هیچ فکری جز سامان دادن به اوضاع بهم ریخته خانواده ندارد.
قصه الکن «هزار و یک شب»
هنوز روایت سریال «هزار و یک شب» جا نیافتاده است. مخاطبان با دو نفر روبهرو هستند که دخترانی که قصد خودکشی دارند را میدزدند اما هنوز قصد آنها برای این کار مشخص نیست. آشیان که به دنبال پرونده دختران گمشده است دزدیده شده و فعلا امیدی به پیدا کردنش نیست. بهنظر میرسد نیلوفر قصد دارد خود را فدای سامان دادن به اوضاع بهم ریخته خانواده کند و هنوز تکلیف مخاطب با همکلاسی دانشگاه نیلوفر هم مشخص نیست. نسخهای از کتاب «هزار و یک شب» که در قسمت اول دزدیده شد در اختیار زمان قرار دارد و هنوز رابطه دزد کتاب با زمان هم مشخص نیست. بهنظر میرسد تا به این جای کار کارگردان فقط تکههایی از پازل را به مخاطب نشان داده است آن هم اینکه هیچ تصویر واضح یا محوی از شمای کلی قصه در ذهن بیننده ساخته شود. باید دید در قسمتهای بعدی کدام تکههای پازل به بدنه تصویر اصلی اضافه میشود.