جستجو در سایت

1404/10/09 14:53

نقد قسمت سوم سریال وحشی | روایتی جسورانه از قهرمانی منفعل

نقد قسمت سوم سریال وحشی | روایتی جسورانه از قهرمانی منفعل
هرچند قسمت سوم به خاطر بازی در عمق و ریتم کند، هیجان دو قسمت قبلی را ندارد و کارگردان عمدا از تنش و اضطراب قسمت‌های قبلی کم کرده اما از نظر دراماتیک از دو قسمت قبلی زیباتر است چون در این قسمت قهرمان به نقطه عطف و شروع تغییر خود می‌رسد.

اختصاصی سلام سینما - الهام کوهی: در قسمت سوم از فصل دوم سریال «وحشی»، هومن سیدی آگاهانه از تزریق هیجان فاصله گرفته و فرسایش تدریجی داوود اشرف را به نمایش می‌گذارد. داوود اشرف بعد از آزادی از زندان تصمیم می‌گیرد به سمت خلاف نرود و بدهی‌اش را از طریق کار کردن صاف کند اما اهرم‌های فشاری که سیدی برای او طراحی کرده او را به سمتی دیگر هدایت می‌کند. پدری که در آسایشگاه است و دلش برای خانه‌اش تنگ شده و خبر ندارد پسرش خانه را فروخته، معشوقه‌ای که حالش از او به هم می‌خورد، بدهی سنگینی که با نظافت و نگهبانی در داروخانه هیچ‌گاه جور نخواهد شد و مردی که حوصله و توان از صفر شروع کردن ندارد؛ همگی عواملی هستند که شخصیت را به درستی به سمت فرسودگی و خستگی و انفعال هدایت می‌کنند تا در نهایت تصمیمی را که در سکانس پایانی خواهد گرفت عاقلانه و منطقی کنند و به درستی هم این اتفاق می‌افتد. 


بیشتر بخوانید:

سکانس برگزیده وحشی، فصل 2، قسمت 2 | پیچش ناگهانی، غافلگیری درست و درخشش نوید پورفرج

نقد سریال وحشی، قسمت اول از فصل دوم | روایتی جذاب از یک فروپاشی


نقطه عطف

هرچند قسمت سوم به خاطر بازی در عمق و ریتم کند، هیجان دو قسمت قبلی را ندارد و کارگردان عمدا از تنش و اضطراب قسمت‌های قبلی کم کرده اما از نظر دراماتیک از دو قسمت قبلی زیباتر است چون در این قسمت قهرمان به نقطه عطف و شروع تغییر خود می‌رسد و چیزی که از داوود در قسمت‌های بعد خواهیم دید با چیزی که در این مدت دیدیم متفاوت خواهد شد. در واقع قسمت سوم با سکانس پایانی خود و بازگشت داوود به دسته خلافکارها پلی است بین آنچه داوود بود و آنچه ممکن است به آن تبدیل شود و باید کم کم با شخصیتی که تا به حال دیده‌ایم خداحافظی کنیم.

بازی خوب جواد عزتی

اگر عزتی در فصل اول شخصیتی فعال و واکنش‌دهنده بود و با فیزیک بدنی و نگاهی تیز و بازی بیرونی، شخصیتی محکم ساخته بود در فصل دوم و به خصوص در قسمت سوم بدنی خسته و افتاده، حرکت‌هایی کند و چهره‌ای ناامید دارد و دیگر خبری از واکنش‌های انفجاری نیست. او ته کاری که بعد از خرد شدن غرورش می‌تواند انجام دهد پرتاب سنگ به تابلوی دفتر رها است و عزتی با بدنی که به کندی حرکت می‌کند و واکنش‌های سست و چشم‌های التماسگرش به خوبی نشان می‌دهد که داوود حتی نای عصبانیت هم ندارد.

عزتی فرسایش و ناامیدی و کلافه بودن داوود را نه با اغراق در بروز احساسات و شدت واکنش که با کنترل احساسات خود نشان می‌دهد و تماشاگر این حس را می‌کند که داوود در حال جوشیدن است اما به فوران نمی‌رسد. داوود در قسمت سوم برخلاف قسمت‎‌های قبل نه انفجاری است، نه عصبی، نه امیدوار، نه عاشق بلکه فقط خالی است و عزتی به خوبی این حس را با بدنی خسته، نگاه‌هایی معلق و ناامید، شانه‌هایی افتاده و پاهایی که روی زمین کشیده می‌شود و حتی انرژی قدم برداشتن ندارد به تماشاگر منتقل می‌کند.

به عنوان سخن پایانی قسمت سوم از فصل دوم وحشی با وجود ریتم کند و تمرکز بیش از حد روی بحران روانی شخصیت اصلی و کم شدن سکانس‌های اکشن و واکنش‌های بیرونی یک گام بلند و رو به جلو است که موفق می‌شود مرزهای اخلاقی، مسئولیت فردی و تاثیر معضلات اجتماعی و اقتصادی را روی فروپاشی انسان‌ها به شکلی جدی به چالش بکشد و نوید فصلی عمیق‌تر و پرتنش‌تری را داده و هویت سریال را تثبیت کند. 


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image