پنج بازی برتر امین حیایی در فیلمهای غیرکمدی | همیشه جسور، همیشه تجربهگرا

اختصاصی سلام سینما - فاطمه فریدن: امین حیایی نمونهای بارز از تنوع در هنر بازیگری است. بازیگری که ابتدا به واسطه حضور در فیلمهای کمدی مطرح شد و در ادامه با ایفای نقشهای جدی به بلوغ و شهرت دست یافت. آوازه امین حیایی در سالهای اخیر به دلیل پذیرفتن نقشهایی سخت و غیرمعمولی همهگیر شد که کمتر کسی توان اجرای صحیح آنها را داشت. حیایی طی مدت زمانی کوتاه توانست به قدرت تنوعِ انتخاب و اجرای خوب در آثار گزیدهشده برسد. آثاری که بدون حضورش قطعا فرم و شمایل دیگری مییافتند.

شب (رسول صدرعاملی، ۱۳۸۶)
کاراکتر محسن گرایلی در فیلم «شب» به کارگردانی رسول صدرعاملی یکی از زیباترین نقشهای امین حیایی طی عمر بازیگریاش است. سربازی از اهالی مازندران که مسئولیت تحویل دادن مجرمی سابقهدار معروف به دکتر را دارد. محسن طی موعد مقرر نمیتواند وسیلهای برای رفتن بیابد و مجبور میشود همراه با مجرم یک شب را ساکن مسافرخانهای در شهر مشهد شود. امین حیایی در این فیلم به درستی چالشهای فراوانی که یک سرباز برای همراه شدن با یک مجرم باسابقه دارد را به تصویر میکشد. لحظاتی اضطرابآور که یک نفر حین ماموریتی خطیر تحمل میکند.
یکی از نکات مثبت و توجهبرانگیز در بازی این بازیگر نزدیک شدن به لهجه مازندرانی و ادای درست آن است. گویشی که با توجه به بومی نبودنِ برخی بازیگران، موفقیت چندانی در اجرایشان نداشتهاند. اما حیایی با وجود ساکن نبودن در آن منطقه به خوبی بر اجرای آن فائق آمده است. در حاشیه این مورد باید تبادل کارگردان و بازیگر در تحلیل درست نقش را نیز در نظر آوریم که چگونه منتج به بازی در نقشی درخشان میشود. محسن در این فیلم لحظههای عمرش را به خاطر کامل انجام دادن وظیفه طی تلاطمی استمراری سپری میکند. کاراکتری پرحرف که دلهرهای دائمی برای رساندن دکتر به مقصد دارد. دکتر، شخصیتی خونسرد که بازی خوب و شگفتانگیز عزتالله انتظامی آن را معتبر کرده و در کنار حیایی زوجی دوستداشتنی را شکل داده است. حیایی به خوبی آگاهی دارد که برای خوب ظاهر شدن مقابل انتظامی باید کوشش کند. کوششی بیوقفه جهت ایفای درستترین بازی و ماندگار شدن در تاریخ سینمای ایران.
امین حیایی برای بازی در این نقش برنده بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد.

شعلهور (حمید نعمتالله، ۱۳۹۶)
فرید در فیلم «شعلهور» به کارگردانی حمید نعمتالله شخصیتی خودبین و همزمان فاقد اعتمادبهنفس است. امین حیایی برای ارائه درست این خصوصيات کاراکتر در این نقش تلاش کرده به ویژگیهای ظاهری و باطنی آن توأمان پایبند شود. نوعی بازی فیزیکی و روانیِ دشوار که به صورتی ترکیبی در نقشی دشوار نهادینه شده است. یک بازی چشمگیر و دلچسب که کاراکتری ظاهرا آرام را هنگام فروپاشی درونی و آزار رساندن به دیگران مقابل دیدههای تماشاگران میگذارد. در این فیلم فرید به دوست قدیمیاش مصطفی که جایگاه و شهرتی در غواصی به هم زده است حسادت میکند. احساسات غیرانسانی و اهریمنگونه فرید به محض دیدن مصطفی در او ظهور مییابند. احساساتی غیرمنطقی که این کاراکتر را دستآخر به سرحد مرگ میرانند.
امین حیایی برای ایفای چنین نقشی به تحلیل حالتهای ذکرشده و اجرای جزئیات آن پرداخته است. شکلی نزدیک به انسانی عقدهای که در آتش شعلههای حسادت میسوزد اما در ظاهر مردی فکور و مهربان به نظر میآید. کاراکتری مرموز که از منظر سینمایی دشوار به نظر میرسد و یک تخطی در آن میتواند کلِ بازی را از حالت اصولی خارج کند. امین حیایی به خاطر بازی در این نقش برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در سی و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد.

غریزه (سیاوش اسعدی، 1400)
شخصیت رسول در فیلم «غریزه» مثالی متفاوت در سوابق بازیگری امین حیایی است. حیایی در این فیلم نقش مردی میانسال را بازی میکند که در دوراهی وظیفه و احساس باقی مانده است. مردی که دباغخانه دارد و پنهانی از چشم پسرش زنی دیگر اختیار کرده است. نوعی تضاد در رفتار و گفتارِ کاراکتری چندلایه. رسول با ساحت انسانی غیرتی و نیمهمتمول در انظار عمومی طبیعتا باید شمایل مردی دستنیافتنی را برای زنان خانهاش و همسایگان ایفا کند. مردی که در وفاداری به حس جوانمردی و صیانت از ناموس رفیق قدیمیاش، جلوه خوبی از منش انسانی مقابل روی دیگران دارد. امین حیایی برای نخستین بار در چنین نقشی میکوشد با تغییر لحن و صدا مسیر همخوانی با کنشهای نقش و کاراکتر را بیابد. با وجود آن که سن و سال شخصیت فیلمنامه برای حیایی اندکی زیاد به نظر میرسد اما او کوششی وافی برای تبدیل شدن به مردی پا به سن گذاشته انجام میدهد. تلاشی که حیایی را آشکارا از نقشهای قبلیاش جدا میکند.

برف آخر (امیرحسین عسگری، ۱۴٠۲)
بازی خیرهکننده در سکوت بهترین تعریف برای امین حیایی در فیلم «برف آخر» است. یک نوع بازی دیدهنشده در این بازیگر که نگاهها را نسبت به جایگاه او تغییر میدهد. یوسف دامپزشکی که حین کار در یک روستای شمالی با اتفاقات متعددی درگیر میشود و کینه گرگها را به دل میگیرد، ظاهرا با امین حیایی تطابقی ندارد. اما بازیِ خارج از اغراق و درست تحلیلشده حیایی در آن تمام پیشبینیها را دربارهاش خنثی میکند. جنس بازی بدیع و پرکشش امین حیایی در این نقش نشان از پختگی و تجربهاندوزی او طی سالها فعالیت در بازیگری دارد. عملی تدریجی و به شدت وابسته به گذر زمان که غالب بازیگران را از صبوری کردن در این مسیر منصرف میکند. حیایی اما این سختی را به جان میخرد و با تحقیق کافی درباره نقش در طول زمان به خصلتهای مختلف آن نزدیک میشود.
یوسف در این فیلم بهلحاظ خصوصیتی بهواقع کاراکتری معمولی به حساب میآید که با بازی بیبدیل امین حیایی ابعاد گستردهتری یافته است. شکلی از بازی خوب در استفاده مناسب از میمیک صورت و چشمها که بازیگران اندکی حین ایفا کردن به آن توجه نشان میدهند. شکلی از اجرا که با فاصله از قیل و قال همهچیز را معطوف به بازی با نگاه میکند. به عبارتی بهرهگیری حسابشده از چهره به عنوان ابزار کار و احساسات بیرونی. روندی که بخشی از آن به تصمیم درست امیرحسین عسگری کارگردان فیلم برای انتخاب این بازیگر مرتبط است.
حیایی برای اجرای این نقش بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر شد.

زیبا صدایم کن (رسول صدرعاملی، 1403)
نقش بیمار روانی بارها توسط بازیگران مطرح جهانی بازی شده است اما معدود بازیگرانی موفق به اجرای استاندارد آن شدهاند. امین حیایی با نقش خسرو در فیلم «زیبا صدایم کن» به خصوصیتهای یک بیمار نزدیک شده است. شخصیتی که در روز تولد شانزده سالگی دخترش زیبا (ژولیت رضاعی) از آسایشگاه میگریزد که به هر قیمتی دخترش را ببیند. گریختنی که اتفاقات بسیاری در خیابانهای شهر پدید میآورد. کاراکتر خسرو برای درست اجرا شدن نیاز به انرژی و تمرکزی بینهایت دارد. حیایی برای ایفای چنین نقشی بنا را بر تمرکز روی گفتار و حرکات هیجانیِ شخصیت میگذارد. حرکاتی غیرعمدی که اغلب در این قبیل افراد مشاهده میشود. شکلی از هماهنگی با جهان ذهنیِ بیمارانی که بیان خواستههای درونیشان عملی غیرممکن مینماید. انسانهایی که به دلیل رفتارهای کنترلنشدنی در محلی خاص نگهداری میشوند. امین حیایی با رشدی فراگیر و بلوغیافته در این نقش نشان میدهد که خودش را صرفا به بازی در کمدی مقید نمیکند. حیایی با اجرایی کمنقص ثابت میکند که بازیگری تجربهگرا است و علیرغم سخت بودن برخی نقشها در ایفای آنها سهیم میشود. شکلی از تجربهگراییِ شخصی که به وجوه مثبت و امتیازات خوب در کارنامه بازیگریاش میافزاید.
امین حیایی با اجرای این نقش کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد.