ناکامی بزرگ Wicked: For Good؛ نیمه دوم افسانهای که از ابتدا مشکل داشت
.jpg?w=1200&q=75)
با اکران جهانی «شرور: برای همیشه» (Wicked: For Good)، تماشاگران سینما قرار است حقیقتی را تجربه کنند که سالهاست بخشی از جامعه تئاتر دربارهاش اتفاقنظر دارند: نیمه دوم «شرور» هیچگاه جذابیت و کیفیت بخش نخست را نداشت. در حالیکه قسمت اول با ترانههای ماندگاری چون (Popular) و (Defying Gravity) و هویتی مستقل توانست مخاطب گستردهای جذب کند، بخش دوم بیش از حد به روایت کلاسیک «جادوگر شهر اُز» تکیه کرده و همین وابستگی آن را آسیبپذیر کرده است.
فیلم جدید برای جبران کمبود ترانههای شاخص در نیمه دوم نمایش، چند قطعه تازه افزوده است؛ اما این تلاشها نیز به باور بسیاری از منتقدان ناکام مانده و کیفیتی پایینتر از استانداردهای نسخه اصلی ارائه میدهد. اتکای مفرط به ارجاعات و «ایستر اِگ»ها — از گذشته شیر بزدل گرفته تا پیشینه مرد آهنی — این دنباله را به نمونهای از بهروزسازیهای سطحی میراثهای محبوب تبدیل کرده است.
در روایت فیلم، الفبا پس از تبدیلشدن به «جادوگر شرور غرب» در جنگلهای اُز تبعید شده و گلیندا در شهر زمرد از شهرت خود بهره میبرد. با اوجگیری خشم عمومی علیه جادوگر، دو دوست دیرین ناچارند دوباره متحد شوند تا سرنوشت خود و اُز را تغییر دهند.
منتقدان، تقسیم نمایشنامه اصلی — که کمتر از سه ساعت زمان دارد — به دو فیلم نزدیک به پنجساعته را «تصمیمی فاجعهبار» توصیف کردهاند؛ تصمیمی که موجب شده تماشاگر «هر ثانیه از حجم اضافی» را حس کند. بهگفته برخی، این فیلم نهتنها از استانداردهای بخش نخست فاصله دارد، بلکه حتی کیفیت کلی تجربه دوگانه «شرور» را زیر سؤال میبرد.
عملکرد آریانا گرانده همچنان قابلقبول توصیف شده، اما بازی سینتیا اریوو «کمرمق و بیانرژی» است. همچنین جلوههای بصری فیلم با وجود دکورهای رنگین، بهدلیل ظاهر دیجیتال و کدر مورد انتقاد قرار گرفته است.
بازخورد منتقدان نسبت به این فیلم، برخلاف استقبال گسترده از قسمت اول، کاملاً متفاوت و پراکنده است؛ از توصیف «آزاردهنده» و «کشدادن تجاری» اثر توسط تلگراف تا تمجیدهای ددلاین از جلوههای ویژه و پرواز «بلندتر» فیلم.