نگاهی به بازی لاله اسکندری در سریال بامداد خمار

اختصاصی سلام سینما - یاشار آبتین: کلید درک جزییات بازی لاله اسکندری در «بامداد خمار» را باید در مرز میان آرامبودن و مطیعبودن پیدا کرد. در اولین برخورد با نازنین (مادر محبوبه)، ممکن است او را زنی مطیع بیابیم که قواعد جهان پیرامون (جهانی مبتنی بر سلطه سنتی و مردسالاری) را پذیرفته یا لااقل با آن کنار آمده است. اما ماجرا به این سادگی نیست.

نازنین مدام در پی راهی برای عوض کردن قواعد بازی است. پس مدام لحن عوض میکند و این کار را گاه چند بار در یک سکانس انجام میدهد. بهعنوان مثال میتوان به سکانسی در ابتدای قسمت چهارم اشاره کرد که عشوه و پذیرش ظاهری در مقابل شوهرش، در فاصلهای کوتاه جایش را به رفتاری تحکمآمیزتر مقابل دایه (مرجانه گلچین) میدهد. همانطور که دایه در همین سکانس میگوید، نازنین زنی است که «با دست پس میزند و با پا پیش میکشد». نازنین بیشتر یک سیاستمدار است که میتواند با توجه به اوضاع، رویکرد خود را عوض کند و در عین اطاعت ظاهری، نقش خودش را در سرنوشت اطرافیان ایفا کند.

این جنبه سیاستمدارانه در بازی اسکندری حسابی پررنگ شده است. او نه نیازی به حرکات اغراقشده دستهایش دارد و نه لازم است صدایش را بالا ببرد. اسکندری با تغییراتی جزیی در لحن و بازی بدنش میتواند تلاش شخصیت را برای عوض کردن مسیر بازی منتقل کند. این استراتژی همچنین آگاهانه در تقابل با بازی تعمداً برونگرایانه بازیگرانی چون مرجانه گلچین و بهنوش بختیاری (که نقش زنانی از طبقات پایینتر اجتماعی را بازی میکنند)، پیشزمینهای برای شخصیت ساخته و تفاوت تربیت اجتماعی نازنین با زنان متعلق به طبقات دیگر را نشان میدهد.

با این توضیحات میتوان بازی اسکندری در «بامداد خمار» را یک نقشآفرینی کنترلشده و حسابشده دانست که هم پیشزمینهای اجتماعی برای شخصیت میسازد و هم تعارضات درونی شخصیت را بازتاب میدهد.