رازهای پنهان در Avatar: Fire and Ash: از گذشته قبیله خاکستر تا ارجاعات به سینمای کلاسیک
.jpg?w=1200&q=75)
منتقدان همواره بر شکوه بصری مجموعه «آواتار» تأکید کردهاند و قسمت تازه، «آتش و خاکستر» (Fire and Ash) نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این حال، در میان تصاویر خیرهکننده اقیانوس پاندورا، جزئیات مهمی وجود دارد که بهسادگی از چشم بیننده دور میماند.
یکی از نکات کلیدی، معرفی شخصیت وارانگ (با بازی اونا چاپلین) رهبر قبیله خاکستر است. این قبیله پس از نابودی خانهدرخت عظیمشان توسط آتشفشان، احساس رهاشدگی از سوی ایوا (خدای ناویها) دارد. بقایای سوخته این درخت در سکونتگاه قبیله دیده میشود و وارانگ با تحریک خشم آنان، زمینه نبرد با دیگر ناویها را فراهم میکند.
فیلم همچنین تقابل جالبی میان وارانگ و کواریچ (استیون لنگ) با جیک و نیتیری نشان میدهد؛ جایی که کواریچ فرهنگ ناوی را برای منافع شخصی به کار میگیرد. حتی احتمال داده میشود که رابطهای میان کواریچ و وارانگ شکل گرفته باشد که پیامدهای داستانی آینده را رقم خواهد زد.
ارجاعات سینمایی نیز در این قسمت پررنگ است:
- شباهت تصویری ارتباط کری با ایوا به «کودک ستارهای» در «۲۰۰۱: ادیسه فضایی»
- دیالوگ کری هنگام نجات نیتیری: «مادرم را تنها بگذار، ...!» که یادآور جمله مشهور الن ریپلی در «بیگانگان» است.
- اشاره به کتاب مقدس در صحنهای که جیک قصد دارد اسپایدر را قربانی کند، مشابه داستان ابراهیم و اسحاق.
از دیگر نکات قابل توجه، تغییرات فیزیولوژیک اسپایدر (جک چمپیون) است که اکنون میتواند هوای پاندورا را تنفس کند؛ نشانهای از تکامل و پیوند انسان با طبیعت این سیاره.
این جزئیات نشان میدهد که کامرون نهتنها به خلق جلوههای بصری عظیم پرداخته، بلکه با لایههای روایی و ارجاعات فرهنگی، جهان «آواتار» را به اثری چندبعدی و غنی بدل کرده است.