یک یادداشت منفی در مورد یک تصادف ساده (جعفر پناهی) | فاقد اصالت سینمایی + انتقاد از شارلاتانیزم منتقدان غربی
.jpeg?w=1200&q=75)
حامد سلیمانزاده (منتقد) در یک استوری نوشت:
«چند نفر از دوستان خواستند که نظر خود را راجع به «یک تصادف ساده» بگویم. در دوران برگزاری کن در یک ویدئو و به شکل صریح نظرم را گفتم، حالا به نوعی دیگر تکرار میکنم و این نظر شخصی من است.
پناهی فیلمهای خوبی در کارنامهاش دارد. آثاری همچون «بادکنک سفید»، «طلای سرخ» و «دایره».
اما «یک تصادف ساده» مطلقا و با هر معیار زیباییشناختی، فاقد اصالت سینمایی است. این فیلم یک بیانیه مستقیم سیاسی است و نه چیز دیگر. یعنی میتوان همه داشتههای رواییاش را در پنج خط نوشت و در یک میتینگ سیاسی خواند.
شاید کسانی این نوع از مواجهه با اثر هنری را سینما بدانند و بگویند این نمونه بارز «فیلم به مثابه اسلحه» است. این عزیزان شوخی میکنند، هم با خودشان و هم با تاریخ سینما.
نظریهپردازان سینمای سوم همچون سولاناس و ختینوی آرژانتینی خون دل خوردند تا آن بیانیه را بنویسند و اساسا منظورشان چنین آثار نخنمای پروپاگاند نبود. آنها با استعمار هالیوودی مبارزه میکردند و مبارزه چریکی را در شیوه تولید ایجاد کردند.
سیرک رسانهای منتقدان غربی پایان ندارد. اگر همه جوایز دنیا را هم به این فیلم بدهند (که تاکنون دادهاند)، ذرهای اعتبار سینمایی به آن نمیبخشد. همه میدانیم که دلیل حمایت افراطی آنها چیست. به راحتی حق فیلمهای شایسته و سزاوار را فدای شارلاتانیزم خود کردند و این لکه بر پیشانی تاریخ نقد میماند.»
