جستجو در سایت

1404/08/24 11:13
بازگشت غیرمنتظره یک نوستالژی

چگونه نوار کاست در عصر دیجیتال دارد دوباره به خانه‌ها بازمی‌گردد؟

چگونه نوار کاست در عصر دیجیتال دارد دوباره به خانه‌ها بازمی‌گردد؟
در روزگاری که موسیقی تنها چند کلیک با شنونده فاصله دارد و جریان بی‌پایان صداها در پلتفرم‌های دیجیتال بی‌وقفه جاری است، تصور اینکه نوار کاست دوباره به قفسه‌ فروشگاه‌های موسیقی بازگردد، شبیه به رویا به نظر می‌رسید.
به گزارش سلام سینما

به نقل از روزنامه ایران، اما واقعیت چیز دیگری‌ است؛ این رسانه‌ کوچک مغناطیسی، پس از دو دهه خاموشی، بار دیگر جان گرفته و نشانه‌هایی از یک شور فرهنگی تازه در صنعت موسیقی آمریکا دیده می‌شود.
 

خزش آرام دو حلقه در یک قاب!

بر اساس داده‌های تازه‌ انجمن صنعت ضبط آمریکا، میزان فروش نوار کاست در پنج سال اخیر رشد کم‌سابقه‌ای را تجربه کرده است. هرچند در مقایسه با میلیاردها استریم آنلاین عدد کوچکی ا‌ست، اما از نظر فرهنگی به‌مراتب مهم‌تر است. کاست از قالبی فراموش‌شده به نمادی از بازگشت «لمس‌پذیری» در جهانی بدل شده که همه‌چیز در آن بی‌وزن و بی‌مکان شده است. شرکت‌های تولید کاست در تنسی و شیکاگو، دوباره فعال شده‌اند و در کنار نسخه‌های دیجیتال، هنرمندان بزرگ بازار را با نسخه‌های فیزیکی جدیدی شگفت‌زده می‌کنند.

ستارگان پاپ در صف نوستالژی

وقتی نام‌هایی چون تیلور سوئیفت، بیلی آیلیش و هری استایلز به فهرست هنرمندان طرفدار نوار کاست افزوده شدند، جریان بازگشت جدی‌تر شد. سوئیفت که همواره شناخت عمیقی از حس و حافظه‌ فرهنگی مخاطبانش دارد، در نسخه‌های کاستی آلبوم‌های اخیرش از طراحی‌های اختصاصی، امضاهای چاپی و حتی جزئیات دست‌نویس استفاده کرد. همین هوشمندی، کاست را از یک کالای صوتی به یک شیء احساسی و کلکسیونی بدل کرد. خریداران سوئیفت اغلب این نسخه‌ها را برای گوش دادن نمی‌خرند؛ آنها بخشی از «هویت طرفداری» خود را در قاب کوچک یک کاست به خانه می‌برند.

 صدایی که نقصش هم زیباست

از نظر فنی، کاست در برابر فرمت‌های دیجیتال شکست‌خورده است. نویز، خش‌خش و افت کیفیت صدا بخشی جدایی‌ناپذیر از آن است. اما درست همین نقص‌هاست که اکنون به زیبایی تبدیل شده است. جوانان امروزی که در جهانی از صداهای فشرده و بی‌روح بزرگ شده‌اند، صدای خام و ناهنجار کاست را «واقعی‌تر» می‌دانند. برای آنها، شنیدن موسیقی از کاست شبیه بازگشت به تجربه‌ای انسانی‌تر است: فشردن دکمه‌ «پلی»، انتظار برای چرخیدن نوار و صبر تا پایان قطعه. این تجربه‌ آهسته، تضادی دلپذیر با سرعت بی‌رحم دنیای امروز دارد.
 

نسل Z در جست‌وجوی اصالت

بازگشت کاست را نمی‌توان تنها نتیجه‌ نوستالژی نسل‌های قدیمی دانست. خریداران اصلی کاست‌ها امروز جوانانی هستند که دوران طلایی این رسانه را هرگز ندیده‌اند. آنها نه در پی بازسازی خاطرات گذشته، بلکه در جست‌وجوی «اصالت» و «حس مالکیت» در برابر جهان مجازی‌اند. نسل Z در واقع با کاست نوعی مقاومت نمادین در برابر دیجیتال‌زدگی نشان می‌دهد؛ مقاومتی آرام، شاعرانه و در عین حال فرهنگی. نوار کاست برای این نسل، یادآور روزهایی است که زمان و صبر بخشی از لذت شنیدن موسیقی بود.

طنازی کاست برای بازار

افزایش تقاضا برای نوار کاست، کارخانه‌ها را به تکاپو انداخته است. شرکت‌هایی مانند National Audio Company در میسوری گزارش داده‌اند که سفارش‌های هنرمندان و ناشران در سه سال اخیر دو برابر شده است. این رشد البته بیش از آن‌که اقتصادی باشد، فرهنگی است؛ چرا که هر نسخه‌ کاست بیش از یک کالا، حامل نوعی حس است. بازاری که با وینیل(صفحه گرامافون) شروع شد، حالا با کاست ادامه پیدا کرده است: بازاری که در آن مردم برای لمس گذشته هزینه می‌پردازند. روان‌شناسان فرهنگی این روند را بخشی از «اقتصاد نوستالژی» می‌دانند؛ جریانی که در آن اشیای قدیمی، کارکرد احساسی تازه‌ای پیدا می‌کنند.

هنرمندان مستقل و راهی متفاوت

در سایه‌ این موج، بسیاری از هنرمندان مستقل آمریکایی نیز به کاست روی آورده‌اند. تولید یک نوار کاست بسیار ارزان‌تر از چاپ صفحه‌ وینیل(صفحه گرامافون) یا تبلیغ دیجیتال گسترده است. گروه‌های آلترناتیو، پانک و ایندی با چاپ تعداد محدودی کاست، هم‌زمان اثری فیزیکی و هویتی مستقل عرضه می‌کنند. این رسانه به آنان اجازه می‌دهد مخاطب را مستقیماً و بی‌واسطه خطاب کنند.

وضعیت انتشار و مصرف نوار کاست در بازار موسیقی ایران

نوار کاست برای اولین‌بار در ایران در دهه ۱۳۵۰ وارد بازار شد. گزارشی از سال ۱۳۵۰ نشان می‌دهد که با افزایش مالیات بر صفحات گرامافون، کاست به ‌عنوان رسانه‌ای ارزان‌تر و قابل‌حمل‌تر به بازار معرفی شد. پس از انقلاب نیز، کاست یکی از مهم‌ترین فرمت‌های موسیقی بود. در دهه ۶۰، انتشار کاست بخشی از «فرهنگ شنیداری» مردم ایران بود و نقش مهمی در عرضه آثار – قانونی یا غیرقانونی – داشت. در دهه ۷۰، زمانی که موسیقی پاپ در ایران قانونی‌تر شد، انتشار آلبوم‌های موسیقی (که اغلب روی کاست عرضه می‌شدند) به اوج رسید. اگرچه فرمت کاست در سراسر جهان به حاشیه رفته بود این روزها دوباره به جریان افتاده اما هنوز این جریان به ایران نرسیده و همچنان در جایگاه کلکسیونی و محدود حضور دارد. فروشگاه‌های آنلاین نسخه‌های اوریجینال یا کمیاب کاست‌های موسیقی ایرانی را با قیمت‌های قابل ملاحظه عرضه می‌کنند.
گزارش‌ها نشان می‌دهند که در دهه ۶۰ و ۷۰، بازار نشر و فروش کاست ایران بخشی از بازار زیرزمینی موسیقی نیز شد؛ دستگاه‌های تکثیر خانگی، دکه‌های خیابانی و بساط‌های کنار خیابان در این امر نقش داشتند. از دو دهه گذشته، با ظهور فرمت‌های دیجیتال و کاهش قدرت خرید، انتشار فیزیکی (کاست، سی‌دی) در ایران کاهش یافت. با وجود این، نسخه‌های محدود، چاپ ویژه یا طراحی‌های نوستالژیک می‌تواند مخاطبان علاقه‌مند به مجموعه‌داری یا تجربه شنیدن با کاست را جذاب کند.
از آنجا که انتشار دیجیتال تقریباً سهل شده، استفاده از کاست به ‌عنوان «نسخه فیزیکی خاص» می‌تواند به هویت اثر کمک کند و برای هواداران نیز جالب باشد. البته استفاده از کاست چالش‌های جدی خود را نیز دارد. برای استفاده از کاست، نیاز به دستگاه پخش مناسب است که امروزه کمتر در خانه‌ها یافت می‌شود. کیفیت صوتی کاست به لحاظ فنی خیلی پایین‌تر از فرمت‌های دیجیتال یا حتی سی‌دی است؛ تولیدات جدید کاست احتمالاً با هزینه بالا همراه خواهند بود و اینکه بازار ایران ممکن است هنوز آن‌چنان بزرگ نباشد که تولید انبوه کاست را به‌صرفه کند؛ به‌ عبارتی ممکن است این فقط در سطح «نسخه ویژه» یا کلکسیونی باقی بماند، نه به عنوان جریان اصلی پخش در مارکت موسیقی. در پایان باید اذعان کرد که در ایران، شرایط نشر موسیقی پیچیده است و انتشار فرمت فیزیکی(کاست) ممکن است مانند گذشته با چالش‌های قانونی همراه باشد.

فراتر از مد

شاید در نگاه اول بازگشت کاست شبیه مدی گذرا به نظر برسد، اما نشانه‌ها از عمق بیشتر این جریان حکایت دارند. کاست یادآور دوران ارتباط انسانی‌تر با موسیقی است؛ زمانی که هر آلبوم، هویت داشت و هر شنونده، رابطه‌ای شخصی با نوارش برقرار می‌کرد.
 در جهان استریم و هوش مصنوعی، کاست نقش یادآور را بازی می‌کند؛ یادآور اینکه موسیقی نه صرفاً داده، بلکه تجربه‌ای انسانی است. بازگشت نوار کاست را می‌توان نوعی گفت‌وگوی فرهنگی میان گذشته و حال دانست. شاید کاست هرگز نتواند جایگاه خود را در بازار جهانی پس بگیرد، اما توانسته جایگاهی در ذهن و قلب مخاطب مدرن بسازد. آنچه دوباره شنیده می‌شود، فقط موسیقی نیست؛ صدای خش‌خش خاطره است، صدای کندی در دنیایی که همه‌چیز تند می‌گذرد.


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image