اعتراف مایکل فاسبندر: میخواستم از فیلمی که برایم نامزدی اسکار آورد، فرار کنم

مایکل فاسبندر طی سالهای فعالیتش نقشهای ماندگاری ایفا کرده است؛ از منتقد خشکطبع فیلم در «حرامزادههای بیشرف» گرفته تا نسخه جوان «مگنیتو» در فیلمهای «مردان ایکس» و اندروید مرموز «دیوید» در «پرومتئوس» و «بیگانه: عهد». با این حال، آکادمی اسکار اوج کارنامهاش را در دو فیلم میبیند: «۱۲ سال بردگی» که برای آن نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل شد و «استیو جابز» که نامزدی بهترین بازیگر مرد را برایش به ارمغان آورد.
اما فاسبندر میگوید اگر میدانست «استیو جابز» چنین موفقیتی خواهد داشت، شاید به فکر فرار از پروژه نمیافتاد. او در نشست جشنواره تورنتوی ۲۰۱۶ اعتراف کرد که در طول تمرینها «دنبال راهی بود تا از کار کنار بکشد» و حتی به شوخی (یا شاید هم جدی) به رانندهاش گفته بود اگر دستش را لای در گذاشت، در را ببندد تا «شکستگی» بهانهای برای خروج از پروژه شود.
مشکل اصلی فاسبندر با فیلم، نه کیفیت آن، بلکه فیلمنامه سنگین و اطلاعاتمحور آرون سورکین بود. او گفت دیالوگهای سریع و انباشته از دادهها برایش بسیار دشوار بود و احساس میکرد برای این نقش «بازیگر اشتباهی» است. پروژه ابتدا قرار بود با کارگردانی دیوید فینچر ساخته شود، اما در نهایت دنی بویل پشت دوربین قرار گرفت.
دیالوگنویسی سورکین که به «گفتوگوهای متراکم و تند» مشهور است، چالش عمدهای برای بازیگران ایجاد میکند. فاسبندر نیز اذعان کرد که فهم و حفظ حجم گسترده متن، برایش بسیار سخت بود. نمونه بارز این دشواری، صحنه جدل پرشتاب او و جف دانیلز در نقش جان اسکالی است؛ گفتوگویی انفجاری که با فلاشبکها درهمتنیده میشود و با وجود پیچیدگی، از جذابترین لحظات فیلم است.
با وجود این تردیدها، فاسبندر توانست ریتم و هوش دیالوگهای سورکین را با دقتی مثالزدنی اجرا کند؛ بهطوریکه بازی او مانند بخشی از سمفونی موسیقی دنیل پمبرتون در فیلم میدرخشد. «استیو جابز» بار دیگر ثابت کرد فاسبندر، علیرغم ناباوری خودش، توانایی درخشیدن در دشوارترین نقشها را دارد.