نگاهی به سریال «شغال»؛ به وقت انتقام

قسمتهای نخست «شغال» را پیگیرانش بهخوبی به خاطر دارند؛ سریالی که در همان گام های اولیه نه بهخاطر ساخت کمنقص یا بازیهای درگیرکنندهاش، بلکه دقیقاً به دلیل سادهانگاری افراطی و روایت باسمهایاش جلب توجه کرد.
تماشاگران حتی در ابتداییترین سطوح توقع، از اینکه چرا باید چنین قصهای با این سطح از شتابزدگی و فقدان منطق روایت شود، شگفتزده بودند. با این حال، «شغال» کمکم راه خود را میان مخاطبان عام باز کرد نه به دلیل پرداخت هنرمندانه شخصیتها و بازی های جذابش چراکه این ویژگیها اساساً در سریال کمرنگ هستند بلکه به این خاطر که سازندگانش می دانستند چه مساله ای بیشتر برای مخاطب عام جذابیت دارد؛ انتقام، راز، خیانت و روابط پیچیده میان طبقات اجتماعی.
حالا که ۱۶ قسمت از پخش سریال گذشته، «شغال» وارد فاز اصلی و پرفشار خود یعنی انتقامجویی شده است. شاکله داستان همچنان سرراست و بدون پیچیدگیهای غیرضروری جلو میرود، آوا، دختر خانوادهای فرودست، قربانی تجاوز پسری از طبقه مرفه میشود، تجاوزی که از دل یک شرطبندی بیرحمانه زاده شده و نکته تلختر آنکه آوا با برادر دیگر همان پسر در رابطه بوده است. همین تقاطع روابط، موتور محرک اصلی داستان را روشن میکند و پای شخصیتهای متعدد و انگیزههای تازه را به قصه باز می کند.

در این میان، آزاد پسرخاله آوا که در حکم برادر اوست نقشی کلیدی دارد. او در قسمتهای پیشین با اطلاعیافتن از ماجرای تجاوز، به خونخواهی آوا قسم میخورد. آزاد در ادامه مسیر انتقام، دو نفر از عوامل دخیل در این حادثه را به قتل میرساند و حالا هرچه پیشتر میرود، خشم و رگه های عاطفیاش آشکارتر میشود. تلاش سریال برای نشاندادن او بهعنوان قهرمانی تراژیک، اگرچه با نوسان همراه است، اما یکی از معدود نقاطی است که «شغال» سعی میکند در آن نقطه پیش برود.
در قسمت شانزدهم، گرههای تازهای به داستان افزوده میشود. مهران و عرشیا بر سر فیلم تجاوز به توافق میرسند. عرشیا وعده میدهد فیلم را به مهران بدهد تا ضربهای به گذشته تاریک پدر کامیار وارد کند، گذشتهای که هنوز برای مخاطب روشن نشده و سریال تلاش دارد، اهمیت آن را در آینده پررنگ کند. رابطه پدر عرشیا و پدر کامیار، یکی از خطوط داستانی مبهم سریال است که اگر درست پرداخت شود میتواند یکی از نقاط قوت قصه باشد، اما فعلاً بیشتر ابهام دارد تا آنکه معمایی عمیق باشد. در این میان فرهاد کاویان، یکی از اضلاع ماجرا، خود نیز نمیداند دقیقاً چه نقش ناخوشایندی در گذشته داشته است.
از سوی دیگر، کامیار و دوستانش که از قتلها بیخبرند، همچنان آزاد و دیگر درگیران وقایع اخیر را تحت نظر دارند. با این حال آزاد تصمیم گرفته آتش انتقام را فروزانتر کند و حلقه قربانیان را گستردهتر کند. این روند، اگرچه پرتنش است، اما خطر تکرار و یکنواختی را نیز در دل خود دارد.|
باید پذیرفت که «شغال» در قسمت های اخیر دستکم توانسته ریتم قصه را بالا ببرد، تنش را افزایش دهد و مخاطب را برای ادامه کنجکاو نگاه دارد؛ اگرچه همچنان از عمق، ظرافت و انسجامی که یک درام حرفهای نیاز دارد فاصله دارد.
نویسنده: زهرا منصوری