در قسمت دهم بامداد خمار چه گذشت؟ | غیبت رحیم؛ فاز تازه سریال
.jpg?w=1200&q=75)
اختصاصی سلام سینما – فرزین محمدی: قسمت دهم سریال «بامداد خمار»، قسمت غیب شدن رحیم بود. در قسمت دهم «بامداد خمار» ماجرای جواب ندادن محبوبه به اصلان پسر خان والا به مرحله آخر رسید. در یک جلسه بین تجار، همه وصلت بین دو خانواده خان والا و بصیرالملک را تبریک گفتند. خان والا در یک صحبت خصوصی با بصیر الملک اقتدار او را زیر سوال برد و به بصیرالملک گفت درصورتیکه نمیتواند جواب مثبت از دخترش بگیرد زودتر اطلاع بدهد. خان والا قول داد که جواب منفی محبوبه روی شراکت با بصیرالملک هیچ تاثیری نخواهد گذاشت. بعد از این گفتگو بصیرالملک برای محبوبه ضربالعجل تعیین کرد و هشت روز به او فرصت داد که جواب مثبت به اصلان بدهد وگرنه او را به زور سر سفره عقد پسر خان والا مینشاند. محبوبه تصمیم میگیرد که از عشقی که به رحیم دارد به پدرش بگوید اما منصرف میشود. نازنین، مادر محبوبه، به بصیرالملک گفت که اگر محبوبه نخواهد با اصلان ازدواج کند از او حمایت میکند. خانواده بصیرالملک تصور میکنند که محبوبه دل در گرو حمید، پسرعمویش دارد و هیچ کس از عشق محبوبه به رحیم، شاگرد مغازه نجاری خبر ندارد.
بصیرالملک برای تعیین و تکلیف بین حمید و محبوبه نزد خان عمو میرود و میگوید اگر خان عمو خواستار ازدواج حمید و محبوبه است او هیچ مخالفتی ندارد. اما خان عمو هم با وصلت بین حمید و محبوبه مخالفت میکند و خیال بصیرالملک از جانب حمید راحت میشود. بصیرالملک به خوبی میداند که اگر محبوبه به اصلان جواب رد بدهد جایگاه اجتماعیش را از دست میدهد. او با شراکت با خان والا در پی بالا بردن جایگاه خود در بین تجار است و به همین دلیل اصرار دارد که محبوبه باید با اصلان ازدواج کند.
محبوبه تصمیم میگیرد که زودتر به رحیم اطلاع دهد و در دیداری که با او دارد رحیم خبر میدهد که برای مدرسه نظام پذیرفته شده است. رحیم به محبوبه میگوید از این دوری به تنگ آمده است و برای فردا پشت دیوار منزل بصیرالملک قرار میگذارند. اما فردا که محبوبه سر قرار میآید خبری از رحیم نیست. محبوبه روزها انتظار رحیم را میکشد اما اثری از رحیم پیدا نمیکند. به بازار میرود که شاید او را در مغازه نجاری ببیند اما رحیم در مغازه هم نیست. غیبت رحیم، محبوبه را مریض میکند و او چند روزی در بستر بیماری بهسر میبرد.
قسمت دهم سریال «بامداد خمار» سریال را وارد فاز تازهای کرد. ضربالعجلی که بصیرالملک برای محبوبه تعیین میکند با پذیرفته شدن رحیم در مدرسه نظام همزمان میشود. به بیان دیگر شرایط برای جواب منفی دادن به اصلان و راه را برای رحیم باز کردن فراهم میشود اما غیبت بدون دلیل رحیم، محبوبه را در شرایط سختی قرار داده است. وقت هشت روزه محبوبه به پایان رسیده است و او تحت فشار پدر باید به اصلان جواب مثبت بدهد درحالیکه رحیم غیب شده است و محبوبه نمیداند که او کجاست.