در قسمت چهارم سریال «هزار و یک شب» چه گذشت؟ | سرنوشت دخترهای دزدیده شده همچنان نامشخص

اختصاصی سلام سینما – فرزین محمدی: قسمت چهارم سریال «هزار و یک شب» با یک معما تمام شد. سمیر با این ادعا که بدهی‌های مسعود را پرداخت می‌کند و آشیان را به خانه برمی‌گرداند، نیلوفر را به عقد خودش درآورد. مسعود تصمیم گرفت نیلوفر را از ایران خارج کند، نیلوفر به فرودگاه رفت اما آنجا متوجه شد که سمیر او را ممنوع الخروج کرده است. از طرفی سروش هنوز از ازدواج نیلوفر خبر ندارد و نیلوفر هم حقیقت را به او نمی‌گوید زیرا سمیر، نیلوفر را تهدید کرد که اگر ارتباط با سروش را ادامه بدهد با سروش درگیر خواهد شد. سمیر تصور می‌کند که طلبکارهای مسعود، آشیان را دزدیده‌اند و فکر می‌کند با پرداخت بدهی‌های مسعود، او به خانه برمی‌گردد اما زمان همه‌ شرایط را برای سفر آشیان و دختران دزدیده‌ شده به جهان اسطوره‌ای فراهم کرده است. او و طاها دخترهای دزدیده شده را به یک خرابه در شمال کشور نزد شخصی به نام بی بی برده‌اند تا از آنجا دخترها منتقل شوند. هنوز انگیزه زمان از دزدیدن این دخترها مشخص نیست. زمان با طاها خداحافظی می‌کند و او را به تهران می‌فرستد. طاها که برادرزاده سمیر است، پس از آنکه متوجه می‌شود سمیر با نیلوفر ازدواج کرده است تصمیم می‌گیرد نیلوفر را از زندگی با سمیر منصرف کند. با او تماس می‌گیرد و در سینما قرار می‌گذارند. طاها به نیلوفر می‌گوید سمیر آدم درستی نیست و حتی لفظ ضحاک را به کار می‌برد. طاها به نیلوفر علاقه‌مند است اما به دروغ می‌گوید که دزدیدن آشیان به سمیر مرتبط است. او از نیلوفر می‌خواهد هر طور که شده خودش را نجات دهد و به او پیشنهاد می‌کند که به صورت قاچاقی از مرز رد شود. حالا که نیلوفر تصور می‌کند دزدیده شدن آشیان به سمیر ارتباط دارد بعید است تصمیم بگیرد از ایران خارج شود وقتیکه نه هنوز آشیان پیدا شده است و نه بدهی‌های پدرش پرداخت شده است. 

سمیر با نیلوفر قرار می‌گذارد تا او را سورپرایز کند. او نیلوفر را خانه‌ای می‌برد و ادعا می‌کند که این خانه از این بعد متعلق به نیلوفر است. نیلوفر در یکی از اتاق‌های خانه بود که صدای افتادن سمیر را می‌شنود و وقتی به دنبال صدا می‌رود، سمیر را غرق در خون روی زمین می‌بیند. 

در قسمت چهارم سریال «هزار و یک شب» هم مشخص نشد که زمان چه نیازی به دخترهای دزدیده شده دارد و چه سرنوشتی در انتظار آن‌ها است اما گره تازه‌ای به قصه اضافه شد و سرنوشت سمیر است. آیا او کشته شده است؟