چطور بازی کری گرانت به کریستوفر ریو کمک کرد تا نقش ابرقهرمان زندگیاش را به دست آورد؟

کریستوفر ریو با نقشآفرینی در «سوپرمن» (۱۹۷۸) و «سوپرمن ۲» یکی از ماندگارترین شخصیتهای تاریخ سینما را خلق کرد؛ شخصیتی که دو وجه متفاوت داشت: ابرقهرمانی قدرتمند و کلارک کنتی خجالتی و دستوپاچلفتی. ریو در خاطراتش (Still Me) توضیح میدهد که این دوگانگی را با الهام از بازی کری گرانت در کمدی (Bringing Up Baby) شکل داده است؛ فیلمی که در آن گرانت با عجیب بودن، معصومیت و طنز بدنی خاصش عملاً شمایلی اولیه از کلارک کنت ارائه میدهد.

ریو مینویسد که هنگام سفر با هواپیما برای تست بازیگری در لندن، ناگهان به این نکته رسید که نقش سوپرمن در حقیقت دو نقش مستقل است و باید تمایزی جدی میان کلارک و شخصیت قهرمانیاش ایجاد کند. او میپرسد: «چطور ممکن است لوئیس لین با یک عینک گول بخورد؟» همین پرسش باعث شد ریو تصمیم بگیرد کلارک را بسیار خجالتیتر، شکنندهتر و کمدستوپاتر طراحی کند تا تفاوت با سوپرمن کاملاً باورپذیر شود.
او برخی لحظات کری گرانت را در (Bringing Up Baby) نقطه الهام میداند؛ از جمله صحنهای که گرانت در حال کار روی یک اسکلت دایناسور روی نردبان ناامن، مضطرب و ناآرام به نظر میرسد، در حالیکه کاترین هپبورن با جسارتی تمام وارد عمل میشود. ریو این ترکیب خجالت، آسیبپذیری و شیطنت را «کاملاً مناسب کلارک کنت» توصیف میکند.
ریو اعتراف میکند که «نمیتوانست کری گرانت باشد»، اما چیزی مانع «سرقت هنری» از او نبود. به گفته خودش، وقتی هواپیما در لندن نشست، تصویر نقش در ذهنش کامل شده بود. او در آزمون بازیگری با انرژی خالص و الهام از گرانت ظاهر شد و همان روز راننده لو داد که «نقش را گرفته است».
بیش از چهار دهه بعد، با وجود بازتفسیرهای تازه از شخصیت سوپرمن — از جمله نسخه ۲۰۲۵ جیمز گان با بازی دیوید کورنسوت — همچنان سایه سنگین بازی ریو بر این نقش پابرجاست؛ بازیگری که نهتنها در سینما قهرمان بود، بلکه در زندگی واقعی نیز با سالها فعالیت برای حقوق افراد دارای معلولیت، میراثی ماندگار بر جا گذاشت.