نگاهی به قسمت هشتم سریال بامداد خمار | ضعف در فیلمبرداری، قدرتنمایی در فضاسازی

اختصاصی سلام سینما - الهام کوهی: در قسمت هشتم بامداد خمار چیزی که بیشتر از همه جالب توجه است فضاسازی بسیار دقیق و زیبا از بازار، کوچهها و محلهها، تصویرسازی واقعی از مردم، طراحی پر جزئیات از محل کار نصیرالملک و مهمانی خانه عطاءالدوله است. تصویرسازیها و رعایت کوچکترین جزئیات در طراحی صحنه و لباس چشمگیر و تحسینبرانگیز است. اشاره به آداب و رسوم مردم آن دوره مانند تکیه نزدن به دیوار، بستن چشم نوازندههای مرد در مجلس زنانه، حنا گذاشتن و مراسماتی از این قبیل و پاسداشت فرهنگ و آداب و رسوم ملی و ایرانی قابل تقدیر است و توانسته صحنههایی بکر و کمتر دیده شده از دوره قاجار ارائه دهد.
فیلمبرداری در مقابل طراحی صحنه
این طراحی صحنه زیبا، پرجزئیات و نزدیک به واقعیت که نظیرش را در فیلم و سریال کمتری میبینیم با فیلمبرداری ضعیف ذبح میشود. دوربین در حال حرکت و روی دست اجازه اینکه مخاطب روی جزئیات تمرکز کند را نمیدهد. به طور مثال وقتی محبوبه به همراه مادر و دایه و خواهرش برای خرید به بازار میروند جزئیات دقیق در طراحی بازار قزوین و مغازهها و دکهها و حال و هوا و نورپردازی زیبایش حس و حال نوستالژی قدیم را زنده میکند اما دوربین مدام وول میخورد و ارتباط بیننده با فضا را قطع میکند.
در مهمانی خانه عطاءالدوله این ایراد بیشتر به چشم میخورد. دوربین مدام رویی چهرهها و اجزای بدن میچرخد و به بیننده استرس میدهد و اجازه نمیدهد روی طراحی جذاب صحنه تمرکز کند.
دوربین روی دست و لرزان که مدام و بیهدف روی برخی چهرهها و اشیاء زوم میکند در حالی که نیاز به آکسانگذاری روی آن نیست آن هم در سکانسهایی که نیاز به لانگشات و پلان مستر و قاب ثابت دارد باعث میشود حتی مخاطب عام هم متوجه شود چیزی در این سریال غیر طبیعی و نامناسب است و نتواند با روایت محبوبه همراه شود. عدم رعایت این نکات بزرگترین ضربه را به سریال زده است.
نقد بازی بازیگران مکمل
یکی از نقاط ضعف اصلی سریال در قسمت هشتم که خیلی به چشم میخورد بازی ضعیف بازیگر شخصیت منصور است. این بازیگر قبلتر و در قسمت هفتم در سکانسی که خانواده نصیرالملک مهمان خانه برادرش بود هم بازی ضعیفی داشت اما به خاطر بازی خوب کیانیان و پریوش نظریه، بازی ضعیف او کاور میشد اما در قسمت هشتم و دیالوگگویی او و ترلان پروانه هیستریک بودن بیش از حد منصور و لحن تند و صدای بلند و حرفهایی که به تصویر نمینشیند و بازی بسیار اغراق شده و بیاحساسش بیشتر به چشم میآید و آزاردهنده میشود.
شخصیتهایی مدرن در بستری تاریخی
با وجود اینکه طراحی صحنه، لباس و گریم همگی در خدمت روایت تاریخی فیلم است اما برخی شخصیتها از لحاظ رفتار، تیپ و طرز ادای دیالوگها خیلی مدرن و امروزیاند و نمیتوانند با فضای فیلم و زمان تاریخی داستان منطبق شوند. ضعف در طراحی دیالوگها که گاهی تاریخی است و کتابی و گاهی مدرن و امروزی این ایراد را برجستهتر میکند.
به عنوان سخن پایانی قسمت هشتم سریال «بامداد خمار» در فضاسازی بسیار موفق است اما در ثبات روایت و بازیگری به شدت ضعیف عمل میکند. در هرحال به تصویر کشیدن دغدغههای زنان و پایمال شدن سادهترین حقوق آنان در تاریخ نه چندان دور ایران و ظلمی که در قالب عرف و فرهنگ و آداب و رسوم به آنان میشد درخور توجه است.