پرسشهای بیپاسخ Stranger Things؛ از تناقضهای زمانی تا راز موسیقی مکس
.jpg?w=1200&q=75)
نیمه اول فصل پنجم (Stranger Things) به نمایش درآمده، اما همچنان شکافها و پرسشهای حلنشدهای باقی مانده است. یکی از مهمترین موارد، تناقض زمانی است: داستان سریال تنها چهار سال پس از ربوده شدن «ویل بایرز» در سال ۱۹۸۳ جریان دارد، اما با توجه به حجم تغییرات شخصیتی و گذشت یک دهه در دنیای واقعی، این بازه زمانی برای بسیاری از مخاطبان غیرمنطقی به نظر میرسد.
از دیگر پرسشها، داستان جاسوسی شوروی در فصل سوم است؛ چرا اتحاد جماهیر شوروی باید پایگاهی اطلاعاتی زیر یک مرکز خرید آمریکایی بسازد؟ بسیاری این خط داستانی را غیرقابلتوجیه میدانند.
موضوع دیگر، تبعیض در پرداختن به مرگ شخصیتهاست. سریال برای شخصیتهایی چون «ادی مانسون» اپیزودهای کامل سوگواری اختصاص میدهد، اما مرگ دهها شهروند هاوکینز در جریان حملات «مایند فلایر» تقریباً نادیده گرفته میشود و زندگی در شهر به روال عادی بازمیگردد.
همچنین، طرفداران کنجکاوند بدانند دورهمیهای Dungeons & Dragons شخصیتها دقیقاً چیست. گرچه برخی نشانهها وجود دارد، اما سریال هرگز بهطور قطعی این موضوع را روشن نکرده است.
در نهایت، علاقه مکس به موسیقی کیت بوش نیز پرسشی ایجاد کرده: چرا او تنها به آهنگ (Running Up That Hill) گوش میدهد و هیچگاه دیگر قطعات آلبوم (Hounds of Love) پخش نمیشود؟ هرچند این موضوع احتمالاً به مسائل حقوقی موسیقی مربوط است، در متن سریال منطقی جلوه نمیکند.
این پرسشها نشان میدهد که (Stranger Things) علاوه بر داستان اصلی، با ابهامات و تناقضهای خود توانسته مخاطبان را به بحث و گمانهزنیهای بیپایان وادارد.