پایان شوکهکننده Keeper؛ راز هیولاهای کابین آزگود پرکینز فاش شد

(Keeper) داستان لیز (تاتیانا ماسلنی) و دوستپسرش مالکوم (راسف ساترلند) را روایت میکند که برای یک آخر هفته در کلبهای دورافتاده در جنگل اقامت میکنند. اما خیلی زود مشخص میشود مالکوم آنچه به نظر یک پزشک سختکوش میآید، در حقیقت یک موجود نامیرا و فریبکار است که زنان را به کلبه میکشاند تا به موجودات شیطانی داخل آن قربانی دهد و زندگی جاودانهاش را حفظ کند.
*متن حاوی اسپویل*
در فلاشبکی ۲۰۰ ساله، مشخص میشود مالکوم و پسرعمویش زن بارداری را که وارد زمینشان شده بود، اسیر کرده و او با زایش یک نسل از هیولاها، به آنها جاودانگی میبخشد. موجوداتی که لیز در طول فیلم میبیند — زن با کیسه خونآلود روی سر، روح گردنکشیده و موجود سفیدپوست که از دهانش لجن بیرون میریزد — در حقیقت فرزندان همان زن جادوگر هستند و قدرتی ماورایی دارند.
در نقطه اوج داستان، هیولاها به لیز آسیبی نمیرسانند، چرا که او نسخهای مدرن از مادر آنها است و موجودات او را بهعنوان رهبر و مادر خود میپذیرند. صبح روز بعد، مالکوم ناگهان دهها سال پیرتر میشود و در نهایت لیز، با حمایت فرزندان هیولاییاش، او را به مجازات خود درمیآورد؛ سرش را از پا آویزان کرده و در دیگ عسل فرو میبرد. در صحنه پایانی، چشمان لیز کاملاً سیاه شده و قدرت واقعی او بهعنوان مادر هیولاها آشکار میشود.
در نهایت، (Keeper) ثابت میکند که شر واقعی نه در هیولاها، بلکه در انسان فریبکار داخل کابین است، و با وارونه کردن نقش شکارچی و قربانی، تجربهای ترسناک و متفاوت از ژانر کابین-در-جنگل ارائه میدهد.