جستجو در سایت

1404/09/27 20:34

نقد فیلم Wake Up Dead Man: A Knives Out Mystery | هوشمندانه و دوست‌داشتنی

نقد فیلم Wake Up Dead Man: A Knives Out Mystery | هوشمندانه و دوست‌داشتنی
هنر جانسن این است که داستان‌های کلاسیک کارآگاهی را به دنیای امروز پیوند داده است و موفق شده فیلمی بسازد که در دل سرگرمی تماشاگر را با مفاهیم عمیقی مانند وفاداری، مهربانی، خشم، رذالت و... درگیر ‌کند.

اختصاصی سلام سینما - مازیار وکیلی: داستان‎های کارآگاهی روند مشخصی دارند. یک قاتل وجود دارد، یک مقتول و یک کارآگاه سمج و فضول که با هوش بالایش پرده از راز یک جنایت هولناک برمی‌دارد. پس در داستان‌های کارآگاهی هنر اصلی نه در چه چیز گفتن که در چگونه گفتن است. شما به عنوان یک نویسنده باید داستان خود را در قالب این اُلگو به شکلی روایت کنید که هم جذاب و متفاوت باشد، هم معما را حل کند و هم در پایان خواننده غافلگیر شود. موفق ترین داستان‌های کارآگاهی داستان‌هایی هستند که بتوانند این سه اصل را رعایت کنند. بعد از رعایت این سه اصل اصلی می‌رسیم به جزئیات. این که شخصیت‌ها چه ویژگی‌هایی داشته باشند، فضاسازی داستان‌ها به چه شکل باشد و روایت داستان چگونه باشد این‌ها جزئیاتی هستند که به کمک آن اصول اولیه می‌آیند تا داستان کارآگاهی نویسنده تبدیل به یک اثر کامل شود. از سر آرتور کانن دویل تا به امروز آن گروه از داستان‌های پلیسی موفق بوده‌اند که توانسته‌اند این الگوی آماده را به شکل جذابی استفاده کنند. نویسندگان بزرگ این ژانر بسترها را تغییر داده‌اند و اُلگو را ثابت نگه داشته‌اند چون آن اُلگو انقدر کامل هست که نیازی به تغییر آن نباشد.


بیشتر بخوانید:

رتبه‌بندی سه فیلم Knives Out از ضعیف‌ترین تا بهترین اثر مجموعه


نویسندگان بزرگ ادبیات پلیسی یک موضوع را خیلی خوب بلد بودند. این که خوانندگان را گیج کنند به شکلی که نتوانند قاتل یا روند داستان را حدس بزنند. زمانی که آگاتا کریستی در داستان «قتل راجر آکروید» خود راوی را تبدیل به قاتل کرد میان همکاران خود مجادلات و بحث‌های زیادی را برانگیخت. ریموند چندلر هم با خلق فیلیپ مارلو کارآگاه فقیر، بی حوصله و جذابی خلق کرد که ربطی به پوآرو اشرافی یا شرلوک هلمز نابغه نداشت. هر نویسنده موفق ادبیات پلیسی یک بستر خوب برای اُلگویش پیدا کرده و آن اُلگو را در جای درستی سوار کرده است و جواب گرفته. نبوغ نویسنده البته در این بوده که این اُلگو را چنان به کار بگیرد که برای خواننده تکراری به نظر نرسد. مثلاً هنگام خواندن داستان‌های پوآرو ما می‌دانیم که این بلژیک پرخور، قدکوتاه و خاله زنک در هر حال قاتل را پیدا خواهد کرد. اما با لذت داستان را خواهیم خواند چون مشتاق دو چیز هستیم اول این که پوآرو پرونده را چطور حل می‌کند و دوم این که قاتل کیست. ادبیات پلیسی از آن ژانرهای ادبی است که تکراری بودن داستان‌ها در آن یک نکته منفی به حساب نمی‌آید و مخاطب اصلاً به این دلیل داستان‌های پلیسی را می‌خواند چون به الگوی اصلی این ژانر عادت کرده و آن را دوست دارد.

ژانر پلیسی از آن ژانرهایی است که برای ساخت فیلم بسیار مناسب است. چون تمام چیزهایی که یک فیلم سینمایی نیاز دارد را درون خود دارد. از تعلیق و هیجان و سوسپانس بگیر تا شخصیت‌هایی که به واسطه هوش زیادشان جذابیت زیادی دارند. به همین خاطر است که کارآگاهان از پرطرفدارترین تیپ‌های نمایشی در فیلم‌ها و سریال‌ها هستند. تماشاگر ایرانی بعید است شمایل تمام انگلیسی جرمی برت را در قالب شرلوک هلمز فراموش کند. یا بسیار بعید است دیوید ساچت را با هیکل فربه و نوع خاص راه رفتنش در سریال پوآرو فراموش کند. برای تماشاگران جدی سینما هم فیلیپ مارلو همان الیوت گولد مشنگ و بدشانس «خداحافظی طولانی» رابرت آلتمن است. یا بعید است کسی جیک گیتس بخت برگشته « محله چینی‌ها» را با آن دماغ بریده شده از یاد ببرد. پس کارآگاه‌ها قابلیت کالت شدن دارند و سینما هم از این قابلیت به خوبی استفاده کرده و توانسته تعداد زیادی کارآگاه دوست داشتنی خلق کند. کارآگاهان بزرگی که در تماشاگر احساس امنیت ایجاد می‌کنند. با تماشای آن‌ها ما خیالمان راحت می‌شود که قاتل به کیفر عمل زشت خود خواهد رسید و عدالت برقرار خواهد شد.

سری فیلم‌های «چاقوکشی» کجای فیلم‌های کارآگاهی قرار می‌گیرند؟ آیا بنیت بلنک انقدر جذاب هست که جا پای هلمز، پوآرو و مالرو بگذارد؟ خود فیلم‌ها چطور آیا انقدر جذاب و غافلگیرکننده هستند که بتوان آن‌ها را از نمونه‌های خوب این زیرژانر به حساب آورد؟ این پرسش‌ها از این جهت مهم هستند که با پاسخ به آن‌ها می‌توانیم متوجه شویم که آیا این زیرژانر روبه احتضار قابلیت احیا دارد یا خیر. بلانک شوخ طبع، شیک پوش، باهوش و از همه مهم تر جذاب است. رفتارش پراز اعتماد به نفس است و با پرونده‌ای که درگیر آن است ارتباط عاطفی عمیقی پیدا می‌کند. داشتن این ویژگی‌ها یعنی فیلم نصف راه را طی کرده است. یک کارآگاه جذاب به شما کمک می‌کند داستان را هم با خیال راحت تعریف کنید. بلانک اغلب خودش را در وسط منازعات پیچیده‌ای می‌بیند. او با مجموعه‌ای از مظنونین طرف است که هر کدام دلیل یا انگیزه‌ای برای قتل دارد. رایان جانسن هم انقدر بلد است که داستانش را با چنان پیچ و تابی تعریف کند که تماشاگر هر لحظه انتطار یک اتفاق جدید و جذاب را داشته باشد. تمام این‌ها یعنی این که ما با یک فیلم کلاسیک کارآگاهی طرف هستیم که همه المان‌های لازم برای لذت بردن از چنین داستانی را درون خود دارد.

رایان جانسن در «برخاستن مرد مرده: یک چاقوکشی اسرارآمیز» داستان را به دل فضای اسرارآمیز کلیسا برده است. تقابل میان پدر جاد و منسیور ویکس فقط تقابل دو کشیش نیست، تقابل دو نگاه به دین است. جاد بعد از پشت سر گذاشتن یک اتفاق تلخ به مسیحیت و دین روی آورده تا به آرامش برسد. اما ویکس دنبال احیای قدرت دین است. او خشونت را ترویج می‌کند و قصد دارد تا با استفاده از دین به قدرت سیاسی برسد. تقابل این دو نگاه است که به عنوان موتور متحرک داستان عمل می‌کند. اما این تقابل صرفاً در حکم سوخت اولیه برای حرکت ماشین داستان است. تمام هنر جانسن این است که این ماشین‌ را از مسیرهایی به مقصد می‌رساند که تماشاگر را شگفت زده می‌کند. مریدان مونسیور ویکس خصوصاً مارتا با آن دیدگاه آخرالزمانی مهم ترین عامل برای پایان غافلگیر کننده فیلم هستند. نگاه تند مارتا در کنار طمع کاری و ضعف شخصیتی دکتر شارپ فاجعه‌ای را رقم می‌زند که حتی سامسون دوست داشتنی و وفادار را هم قربانی می‌کند. جانسن در دل یک فیلم عامه پسند و جریان اصلی به خوبی پرسش‌های بنیادین بشر امروز را جاگذاری می‌کند و تلاش می‌کند به این پرسش‌ها پاسخی صلح طلبانه بدهد.

سری فیلم‌های «چاقوکشی» را می‌توان یکی از بهترین فیلم‌های پرستاره هالیوود امروز دانست. فیلم‌هایی هوشمندانه، دوست داشتنی و به شدت جذاب که تماشاگر را درگیر داستانی متفاوت می‌کند. هنر جانسن این است که داستان‌های کلاسیک کارآگاهی را به دنیای امروز پیوند داده است و موفق شده فیلمی بسازد که در دل سرگرمی تماشاگر را با مفاهیم عمیقی مانند وفاداری، مهربانی، خشم، رذالت و... درگیر ‌کند. این فیلم‌ها را فقط باید دید و لذت برد. لذتی ناشی از یک تجربه سرگرم کننده که ما را به عنوان تماشاگر به وجد می‌آورد و درگیر فضای دوست داشتنی این فیلم‌ها می‌کند.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image