مهران مدیری کارگردان و تهیهکننده فیلم، بازیگر، خواننده و مجری متولد ۱۸ فروردین ۱۳۴۶ در تهران است.
مدیری ۹ بار برنده تندیس حافظ شده است و به همین دلیل رکورد بیشترین تندیس حافظ را در بین کسانی که برنده این جایزه شدهاند، دارد.
مجله نیوزویک در مقالهای مدیری را بیستمین مرد قدرتمند سال ۲۰۰۹ میلادی در ایران نامید.
مهران مدیری از والدین اراکی در میدان بروجردی سرآسیاب دولاب (منطقهای در جنوب تهران) در ۱۸ فروردین ۱۳۴۶ بهعنوان آخرین فرزند خانواده ۶ نفره، اهل فرهنگ و ادب و هنردوست چشم به جهان گشود.
او سه برادر بزرگتر به نامهای محسن، مسعود و مهرداد دارد.
پدرش کارمند وزارت نیرو و مادرش خانهدار بود، برادر بزرگترش محسن پیانیست و نقاش بوده و در سوئد زندگی میکند. والدین او با اینکه وضعیت اقتصادی متوسطی داشتهاند حامی فرزندان خویش بودهاند و به ادب و فرهنگ اهمیت میدادند.
در بخشی از برنامه «دورهمی» تماشاگری بر روی صحنه آمده و خاطرهای تعریف کرد و گفت:
«زمانی که بچه بودیم، در کوچه ما خانهای بود که درخت شاتوت داشت. ما میرفتیم روی دیوار و از شاتوتها میخوردیم، در تابستان تفریح ما این بود که از روی دیوار بالا رفته و شاتوت بخوریم. چندین بار این کار را انجام دادیم و صاحبخانه متوجه نشد، تا این که یک روز که داشتیم این کار را میکردیم، صاحبخانه به ما یک سطل پر از شاتوت داد و گفت: خطرناک است که روی دیوار میآیید و این مرد کسی نبود جز پدر آقای مدیری.»
بااینحال کودکی او با تنهایی و خلوتهایش سپری شد. مهران کودکی بازیگوش نبود اما بسیار کنجکاوی میکرد، در غیاب برادرش به اتاق او میرفت و تمام کتابهای نقاشیاش را زیر و رو میکرد و از تماشای آنان لذت میبرد. او در این باره میگوید:
«کودکیام اصلاً شبیه بچههای دیگر نبود، دوستان زیادی نداشتم و همیشه احساس تنهایی میکردم. دوست داشتم تنها در اتاق نشسته و کتابهایم را ورق بزنم، اسمهایشان را حفظ کنم و عکسهایشان را نگاه کنم، بیشتر کودکیام اینگونه گذشت.»
بهواسطه برادرش که پیانو مینواخت با موسیقی کلاسیک آشنا شده و از همان بدو کودکی نوای موسیقی کلاسیک در خانهشان طنینانداز بود. وی در این باره میگوید:
«خانه ما کلاً دو اتاق داشت که یکی پایین بود و ما در آن زندگی میکردیم و آن اتاق که در طبقه بالایی بود مهمانخانه محسوب میشد. کتابخانه، پیانو و ادوات نقاشی برادرم محسن هم همان طبقه بود. ما بسیار صفحه موسیقی کلاسیک داشتیم. وقتی که تنها 4-۵ ساله بودم موسیقی کلاسیک گوش میدادیم.
اجراهای مختلف را میشناسم، رهبران ارکستر را میشناسم و میتوانم بگویم کدام یکی در کدام قطعه تخصص دارد و نوازندگان در کدام اجرا بهترین کارشان را انجام دادهاند.
هروقت که به خارج از کشور سفر میکنم، میتوانید شب ها من را در ارکسترسمفونیک پیدا کنید.
موسیقیدان موردعلاقهام، بهعنوان اولین انتخاب یوهان سباستین باخ است و بعد از آن موسیقی دوران باروک را دوست دارم. البته بسیاری دیگر را نیز دوست دارم مثلاً «مالر»، «چایکوفسکی»، «شوپن»، «بتهوون» و «سرگئی راخمانینف» از موسیقیدانهای موردعلاقهام میباشند.»
نقاشی نیز یکی از آن هنرهایی بود که او به واسطه برادرش در کودکی با آن آشنا شده است. او در این باره می گوید:
«نقاشی را هم بسیار دوست دارم و از کودکی به خاطر برادرم با آن آشنا شدم. وقتی که برادرم منزل نبود سراغ کتاب خانه اش می رفتم و آن کتاب ها را می دیدم و شیفته آن ها و تصاویرشان می شدم، چون او کتاب های بسیاری درباره نقاشی و نقاشان داشت؛ آثار دالی و امپرسیونیست ها را می دیدم و خیلی لذت می بردم. مخصوصا دالی به خاطر اینکه کارهای سورئالش تخیل من را به کار می انداخت و من سخت شیفته او و کارهایش شده بودم. هنوز هم عاشق امپرسیونیست ها همچون ادگار دگا و آنری دو تولوز-لوترک، پل سزان هستم.»
مهران مدیری از کودکی بهواسطه خانواده به خواندن و حفظ کردن اشعار علاقهمند بود. او در این باره میگوید:
«وقتی که شش - هفتساله بودم، شوهر خالهای داشتم که من را خیلی دوست داشت و او با همان بیان و لحن نقالی شاهنامه میخواند. یکی از لذتهای دوران کودکی من این بود که وقتی آنها به خانه ما میآمدند من در کنارش بنشینم و او برای ما شاهنامه بخواند و این مسئله باعث شد که به خواندن و حفظ کردن اشعار و کتابخوانی علاقهمند بشوم، از همان کودکی کتابهایی ک برای رده سنی کودکان است را میخواندم، صمد بهرنگی را دوست داشتم و دقیق یادم نمیآید از چه سنی شعر خواندن را شروع کردم، اما بسیار زیاد میخواندم.»
او درباره حفظ کردن اشعار میگوید:
«من حافظه خوبی ندارم، حتی مسائل بسیار ساده را هم حفظ نمیکنم، اصلاً حافظه شنیداری خوبی هم ندارم، اما علاقه بسیار زیادم به شعر باعث شده است که آثار بسیار زیادی را حفظ باشم. تمام اشعار خیام، بخش عمدهای از حافظ و سعدی، تمامکارهای لورکا، کارهای مهم شاملو یعنی تقریباً دو سوم کارهایش، تمام اشعار نیما یوشیج، تمامکارهای مادام شیمبورسکا، اشعار لنکسون هیوز را حفظ هستم.»
او درباره کتابها و نویسندگانی که در زندگیاش تأثیر گذاشتهاند میگوید:
«ادبیات روس، ادبیات فرانسه و خاور دور را بسیار دوست دارم. به طور ویژه تولستوی را دوست دارم، او در تشریح و شخصیتپردازی تحسینبرانگیز است.
دو کتابی که مسیر زندگی من را در زندگی تغییر دادهاند و تأثیرات فراوانی بر من گذاشتهاند دو اثر از تولستوی هستند: «مرگ ایوان ایلیچ» و «آناکارنینا».
اما آثار دیگری همچون «جان شیفته»، «ژان کریستف» و «خداحافظ گری کوپر» رومن رولان، «مار» جان اشتاینبک، «سنگر» امیل زولا، «صدسال تنهایی» و «کسی به سرهنگ نامه نمینویسد» مارکز، «رودین» تورگنیف، «چشمهایش» بزرگ علوی، آثار دیکنز و بالزاک و بسیاری دیگر از بزرگان ادبیات که در مقاطع گوناگون زندگی بر من تأثیر گذاشتهاند.»
مدیری از نوجوانی تحتتأثیر لورکا شاعر و نویسنده اسپانیایی و شاملو به سرودن شعر علاقه مند شده است.
او اشعار خود را به سه دوره نوجوانی، دوره دفاع مقدس، و دوران معاصر تقسیم میکند که هرکدام حال و هوای خاص خودشان را دارد. اشعار دوره نوجوانی با همان حس و حال دوران کودکی و نوجوانی سروده شده، اشعار دوره دفاع مقدس نیز مختص به جنگ است و اصلاً در همان فضا و در پشت خاکریزها و زمانهای استراحت سروده شده و بخش عاشقانهها مجموعه شعرهای چند سال اخیر زندگی اوست که در قالب شعر نو و با مضمون بسیار تلخ سروده شده است.
امسال بهار، یک شب بیخبر
از پنجره اتاقم آمد کنارم نشست
گفت پسرک ...
من امسال
جشن میخک، ناز ارغوان، عطر نیلوفر ندارم
روی من حساب نکن
چشمهایم خیس شد ...
بهار گفت:
گریه نکن
گریه مرا میپوساند ...
مثل یک پسر خوب بگیر بخواب،
یک امشب را کنارت میخوابم که نترسی ...
و من خوابیدم ...
در رؤیایم دیدم
که خدا برایمان دعا میخواند.
در جایی دور، ساحلی دیدم که جزیرهای داشت
از فوران ابرها
و آدمهایی که مویهکنان
گسیوکَنان
جای خالی پرستوها را زار میزنند. یه صبح آفتابی، در رؤیایم بود
با نان تازه، با صدف، با سنگریزههای سفید
و مردانی که شب تولدشان را
گریه میکردند.
بهار بیدارم کرد
گفت: گریه نکن
گریه مرا میپوساند
خوابهای خوب هم هست
و من دوباره خوابیدم ...
و زنانی در رؤیایم
که اشکهاشان، چونان ستاره، زمین را میشکافت
و شاپرکان هفت رنگی که هرگز ازپیلههاشان به جهان نیامدند ...
بیدار شدم
تنها، با باران اشک
و بهار،
پوسیده از گریههایم،
بزرگوارانه
بر من میخندید هنوز ...
مهران مدیری دانشآموز متوسط و بی حاشیهای بود. از آن جا که رشته تحصیلی برادرش زیستشناسی بود او نیز به زیستشناسی علاقهمند شد و کتابهای زیادی در این زمینه میخواند، اما در دروس ریاضی و جبر ضعیف بود. با این حساب دیپلم خود را گرفته و در دانشگاه رشته تئاتر میخواند که به علت جنگ و دفاع مقدس آن را نیمهکاره رها کرده و در قالب خدمت سربازی عازم جبهه میشود.
در ۲۱ تیرماه ۱۳۹۰ دانشگاه لیبرتی آمریکا بهپاس فعالیتهای هنری و انسانی مهران مدیری، طی مراسمی در لسآنجلس مدرک دکترای افتخاری به وی اهدا کرد. اما مهران مدیری به علت ضبط سریال «قهوه تلخ» نتوانست در این مراسم حضور پیدا کرده و شخصاً آن گواهینامه را دریافت نماید، اما دکتر رونالد به نمایندگی از وی این مدرک را دریافت و حمید سلطانی در ایران این گواهی را به دستش رسانید.
مهران مدیری به مدت سه سال، یعنی از سال ۱۳۶۵ تا سال ۱۳۶۸ در جبهه جنگ بود و در عملیات «والفجر 8»، «مرصاد» و «حلبچه» حضور داشت. او در این باره میگوید:
«مدتی آرپیجی زن بودم و چند ماهی هم راننده آمبولانس بودم، در جبهه هم هر کاری از دستم برمیآمد انجام میدادم. سالهای ۱۳۶۵ هم در جبهه برای رزمندهها در سنگرها نمایش بازی میکردیم.»
مهران مدیری در سال ۱۳۶۹ وقتی که ۲۳ ساله بود ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک پسر بنام فرهاد متولد ۱۳۷۰ و یک دختر بنام شهرزاد متولد ۱۳۷۵ میباشد.
همسر مدیری هنرمند بوده و به ادبیات نیز علاقهمند است، اسم فرهاد را هم مادرش انتخاب کرده و بعد از آن مهران مدیری زیاد از این اسم در شخصیتهای تلویزیونیاش استفاده کرده است.
شهرزاد متولد ۱۳ بهمن ۱۳۷۵ است. او فارغالتحصیل رشته طراحی لباس است و در این زمینه فعالیت میکند. او یک برند طراحی لباس به نام «لورلای» دارد.
مهران مدیری تا قبل از اکران فیلم «۵ عصر» عکسی از دخترش منتشر نکرده بود و عکسهای منتشر شده از دخترش تنها مربوط به مصاحبههای بسیار قدیمی بود. یک هفته بعد از حضور در اکران فیلم سینمایی «۵ عصر» شهرزاد برند خود را معرفی کرد.
فرهاد مدیری متولد 18 اردیبهشت 1370 در تهران، تحصیلکرده هنرستان موسیقی میباشد که دانشگاه را خارج از کشور گذرانده است و نام هنری او «فرواگ» میباشد.
فرهاد مدیری در پشتصحنه برنامههای پدرش حضور داشته است ولی تنها یکبار برای برنامه «جنگ ۷۷» جلو دوربین رفته و نقش کودکی پدرش را ایفا کرده است. وی در مجموعه «مرد دو هزار چهره» و «قهوه تلخ» در ساخت و انتخاب موسیقی در کنار پدرش حضور داشته و «نام من عشق است» عنوان آلبوم او میباشد که در سال 1398 منتشر شده است.
او درباره علاقه خویش به موسیقی و دنبالکردن آن میگوید:
«من از اول راهنمایی به هنرستان و رشته موسیقی رفتم و سه سال ساز ابوا زدم. یک ساز باید که شبیهساز کلارینت است. سه سال دبیرستان هم پیانو زدم و آهنگسازی خواندم؛ بنابراین از همان ابتدا با موسیقی دمخور شدم. بعد از سه سال راهنمایی، دیگر ابوا نزدم. حتی پیانو را هم دیگر آنقدر جدی نگرفتم. گرچه الان میزنم ولی بعد از دبیرستان، آهنگسازی برایم مهم شد.»
مهران مدیری فعالیت هنری خویش را با نمایش «خرگوش» در ۷ سالگی و با بازی در نقش یک لاکپشت آغاز کرد. وی در این باره میگوید:
«دوم ابتدایی بودم که بهخاطر غیبت یک دانشآموز که بازیگر نمایشی در مدرسه بود من را انتخاب کرده و در آن بازی کردم، با بازی در آن نمایش علاقه بازیگری و کار هنری در من شکل گرفت، برای بازی در همان نمایش هم بازیگر منتخب شدم.»
بعد از آن فعالیت کوتاه، دیگر به سراغ بازیگری نرفت تا اینکه در ۱۷ سالگی بهواسطه یکی از دوستانش این بار بهصورت حرفهای به صحنه تئاتر و بازیگری بازگشت. او در این باره میگوید:
«در دوران دبیرستان به طور اتفاقی توسط یکی از دوستانم به نام بهروز سلیمی که کارگردان تئاتر بود کار حرفهای خود را شروع کردم. او به من پیشنهاد داد که با یکدیگر گروهی درست کنیم و کارهایی را بر روی صحنه ببریم. بعد از آن دیگر کار بهصورت حرفهای و ادامهدار شروع شد، اجراهایی در سالن سنگلج و تئاتر شهر داشتیم.»
او در نمایشهای «خرگوش» حمید عالمی (1353)، «پلنگ نادان» بهروز سلیمی (1362)، «یک طنز و یک غم آوا بازیگر» بهروز سلیمی (1364)، «ساعت عمو اسکندر آهنگساز» حسن شکلاتی (1366)، «آرسنال» محسن حاجییوسفی (1367)، «پانسیون» محسن حاجییوسفی (1368)، «سیمرغ» قطبالدین صادقی (1369)، «هملت» قطبالدین صادقی (۱۳۷۰) و «کیسه بوکس» مؤذنی (۱۳۷۱) به ایفای نقش پرداخته است.
مهران مدیری در سال ۱۳۶۸ وارد رادیو شد و در «داستان شب» به مدت شش سال به گویندگی پرداخت.
او دراینبین در نمایشهای رادیویی نظیر «دیوانه از قفس پرید» به کارگردانی بهزاد فراهانی (1370)، «دژ» به کارگردانی اکبر زنجانپور (1370)، «واسکادلوگاما» به کارگردانی جواد شیرگر (1371)، «موشها و آدمها» به کارگردانی محمد عمرانی (1371) و «کاست برای کودکان» به کارگردانی بهروز غریب پور (1372) صداپیشگی کرده است.
او در آن ۶ سال که در رادیو فعالیت داشت با افراد زیادی در عرصه رادیو و تلویزیون آشنا میشود و سرانجام در سال ۱۳۷۲ به همکاری داریوش کاردان برنامه طنز «72» را تهیه میکنند. این برنامه نقطه شروع شهرت مهران مدیری در عرصه ساخت سریالهای طنز بود.
او از طریق رادیو و تئاتر وارد تلویزیون شده و در سریالهایی نظیر «مشتهای کوچک» به کارگردانی اسماعیل نوری (1371)، «حکایتها» و «پندها و اندرزها» به کارگردانی مجتبی یاسینی (۱۳۷۱) و «باغ گیلاس» به کارگردانی مجید بهشتی (۱۳۷۲) به ایفای نقش پرداخت.
مدیری در سریال طنز «نوروز 72» به کارگردانی داریوش کاردان وارد دنیای طنز میشود و پس از درخشش در این مجموعه که برای نوروز ۱۳۷۲ تولید شده بود. به سفارش شبکه یکم سیما برای دهه فجر ۱۳۷۲ مجموعه طنز «پرواز 57» را تولید میکند.
این نخستین کار کارگردانی مدیری در یک سریال طنز تلویزیونی بود.
در این مجموعه داوود اسدی و ارژنگ امیرفضلی بهعنوان نویسنده و رضا عطاران، سعید آقاخانی، غلامرضا نیکخواه، نادر سلیمانی، ارژنگ امیرفضلی، یوسف صیادی، رامین ناصرنصیر، فاطمه هاشمی و نعیمه نظامدوست بهعنوان بازیگر حضور داشتند، بازیگرانی مانند نصرالله رادش با بازی در این سریال وارد عرصه تلویزیون و طنز ایران شدند.
مهران مدیری پس از پخش مجموعه «پرواز ۵۷» ساخت سریالی دیگر را به نام «ساعت خوش» با بازیگرانی نه چندان مطرح که با بعضی از آن ها در مجموعه قبلی همکاری داشت آغاز کرد.
این سریال که در سالهای ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ به صورت هفتهای یکبار از شبکه دوم سیما پخش میشد، آغازگر حرکتی جدید در مجموعههای طنز تلویزیونی بود. مهران مدیری و دیگر عوامل با این مجموعه بیشازپیش مشهور و محبوب شدند. اما این شهرت و نگاه جدید به طنز برای مهران مدیری و دیگر عوامل «ساعت خوش» مشکلاتی به همراه داشت.
تبدیلشدن بازیگران جوان «ساعت خوش» به ستارههای تلویزیون، چندان در آن برهه زمانی خوشایند مدیران تلویزیون نبود.
روزنامه کیهان در فروردین ۱۳۷۴ مطلبی علیه این برنامه منتشر کرد و ساعت خوش در اوج شهرت یکمرتبه به پایان رسیده و همه عوامل این مجموعه ممنوعالفعالیت شدند. رضا عطاران در این باره میگوید:
«بعد از ساعت خوش بنا به دلایلی که هنوز هم نمیدانیم همه ما را ممنوعالکار کردند.
بعد از مدتی به ما گفتند میتوانید کار کنید اما از جمع بازیگران ساعت خوش بیش از 3 نفر در یک کار نباید حضور داشته باشند.»
یوسف صیادی یکی دیگر از بازیگران آن مجموعه در این باره میگوید:
«کسی اعلام نکرد چرا ممنوعالفعالیت شدیم اما در آن سالها این ذهنیت بین مدیران صداوسیما شکلگرفته بود که چهرهها نباید بیش از حد بزرگ شوند.
یادم هست در همان سالهایی که ساعت خوش ساخته میشد گاهی برای اجرای برنامه به شهرستانها میرفتیم و بلافاصله بعد از بازگشت به تهران به حراست صداوسیما احضار میشدیم.
در آن روزها استقبال مردم عجیب بود و گاهی اوقات با خودروی نیروی انتظامی ما را از لوکیشن خارج میکردند. در آن برهه که جنگ تازه تمامشده بود، مردم مثل حالا خیلی به شادی و خنده نیاز داشتند.»
مهران مدیری در برنامه «ستاره سینما» با اجرای کیوان کثیریان و امیر پوریا در مورد دلیل ممنوعیت از کار بودن وی و عوامل «ساعت خوش» چنین میگوید:
«من هیچوقت نفهمیدم. ببینید سال ۷۳ که ساعت خوش به اوج خودش رسید ناگهان روی بُرد زدن که ممنوعالکار، همه، من چهار سال چون کارگردان و لیدر ماجرا بودم، بچههای دیگه حدود یک سال تا دو سال فکر میکنم که حتی یادمه تصویربردارها و صدابردارهای اون کار هم ممنوعالکار شدن، یعنی تا این حد، عوامل فنی حتی. فقط تلویزیون هم نبود، ممنوعالکار در تلویزیون، سینما، تئاتر.
من یادمه ورودم به تئاتر شهر ممنوع بود. ورودم به جامجم ممنوع بود، یعنی یکبار من رفتم وارد جامجم شدم، رفتم بچههای رادیو رو ببینم که آن موقع رفته بودن در تلویزیون، ریختن منو گرفتن و اصلاً یه وضعی که کی راه داده تو رو توی سازمان و بدترین سه چهار سال زندگیام بود.»
مجری برنامه در ادامه از مدیری میپرسد که در آن سه سال چه میکرده که وی پاسخ میدهد:
«به جایی رسید به لحاظ مالی که من دیگه نمیتونستم حتی نون و پنیر هم بخرم، یعنی دیگه کسی نبود که ازش پول قرض کنم و یه موقعهایی برای مثلاً هزار تومن که یک نون بخرم، بچهام هم کوچک بود اون موقع، سه سالش بود فرهاد و یه شبایی گشنه خوابیدیم واقعاً، یعنی بچه انقدر گریه کرد تا بیهوش شد و من یادمه اومدم توی کوچه انقدر عربده کشیدم و گریه کردم و داد زدم که صاحبخونمون اومد منو کشید تو گفت آقا میکشنت چیکار میکنی، همة موهام توی اون چهار سال سفید شد.
هیچ کاری نمی تونستم بکنم و حتی چیزهای اولیه زندگی رو هم نمی تونستم تأمین کنم و خیلی دوران عجیبی بود، یعنی وقتی به من گفتن می تونی از فردا بری سرکار و شروع کنی، من یک جنازه بودم که نه انرژی داره، نه انگیزه داره، نه جون داره و بعد هم تصویرم آزاد نشد، باز گفتن فقط می تونی کارگردانی کنی، تصویرت نباید دیده بشه و بعد از یک سال دوباره تصویرم هم آزاد شد. خیلی سالهای عجیبی بود و من یادمه توی چهار سال، یازده بار اثاثکشی کردم، برای اینکه هر خونهای که میرفتیم دو ماه سه ماه، بعد اجاره خونه نمیتونستیم بدیم میریختنمون بیرون و دیگه مثلاً شاید خونه هفتم و یا هشتم دیگه کارتنها رو باز نمیکردیم چون میدونستیم باید دو ماه بعد اثاثکشی کنیم. خیلی دوران عجیبی بود.»
پس از دوران سخت ممنوعیت از کار، مهران مدیری این بار با مجموعههای دیگری وارد قاب تلویزیون شد که تقریباً همه آنها از محبوبترین سریالهای سیما محسوب میشوند.
مجموعههایی که با همکاری نویسندگان زبده، نظیر پیمان و مهراب قاسمخانی و خشایار الوند و سروش صحت آنها را تولید کرد.
مجموعههایی همچون «ببخشید شما»، «پلاک 14»، «نقطهچین»، «شبهای برره»، «باغ مظفر»، «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره» که همه آنها از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون بودند.
پس از پخش سریال «مرد دوهزارچهره» در سال ۱۳۸۸، تصمیم مهران مدیری بر ساخت و پخش سریال جدیدی به نام «قهوه تلخ» برای صدا و سیما بود اما به دلایل نامعلوم سرانجام در شهریور ۱۳۸۹ این مجموعه در شبکه نمایش خانگی توزیع شد.
این سریال به موفقترین و پرفروش ترین سریال شبکه نمایش خانگی در آن سال تبدیل شد.
این مجموعهی موفق در سال ۱۳۹۰ و در دوازدهمین جشن دنیای تصویر (حافظ) نامزد ۹ رشته و برنده تندیس حافظ برای ۳ رشته از جمله بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیون (مهران مدیری) شد.
از جمله حواشی مهم این مجموعه عدم دریافت جوایز برندگان پیامکی بود که با اعتراض مدیرکل دفتر تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علیرضا کریمی همراه بود.
مدیر روابطعمومی «قهوه تلخ» با ذکر این مطلب که فقط بخشی از جوایز اهدا نشده، به خبرنگار روزنامه «جامجم» گفت:
«به دلیل مشکلات مالی تا مدتها کار خوابیده بود. ما با پخشکنندهای قرارداد داشتیم که قرار بود اهدای جوایز را به عهده داشته باشد، ولی آنها به تعهداتشان عمل نکردند و کار با مشکلاتی روبهرو شد. پروژهای هم که متوقف باشد نمیتواند کاری از پیش ببرد.
مهران مدیری و تهیهکنندگان و عوامل با خلوص نیت این سریال را میسازند و سعی دارند که اثر جذابی ارائه کنند و مردم هم اعتماد کردند و این سریال را خریداری کردند و هرگز اعتمادشان پایمال نخواهد شد.»
او تاکنون برای شبکه نمایش خانگی مجموعههای طنز «گنج مظفر»، «بمب خنده»، «ویلای من»، «شوخی کردم ...!»، «عطسه»، «شبنشینی»، «هیولا» و «دراکولا» را ساخته و در مجموعههای «قلب یخی» به کارگردانی سامان مقدم و «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان به ایفای نقش پرداخته است.
مهران مدیری در آخرین لحظات سال ۱۳۹۲ در برنامه «۳ ستاره» با اجرای احسان علیخانی حضور پیدا کرده و درباره بازگشت خود به تلویزیون صحبت کرد و گفت به سه دلیل به تلویزیون برمیگردم:
«من فرزند تلویزیون هستم و عمده زندگیام و همچنین مهمترین آثارم رو در تلویزیون انجام دادم و هیچوقت نمیشه از تلویزیون رفت و برنگشت.
شبکه نمایش خانگی قابلمقایسه با تلویزیون نیست برای اینکه من یک مخاطب ۷۰ میلیونی رو عوض کردم با یک مخاطب ۳ میلیونی که این منو آزار داده تو این سالها. برای این که احساس میکنم مردم بهشدت نیاز دارن به حال خوب، خنده، و به لحظات شاد و این تنها کاریه که از دست من بر میاد و فکر میکنم وقتشه برگردم و این وظیفه رو انجام بدم.»
در نهایت او در سال ۱۳۹۳ با ساخت سریال «در حاشیه 1» و «در حاشیه 2» به سیمای ملی بازگشت اما در حین پخش این سریال هم انتقادات و اعتراضات فراوانی از طرف جامعه پزشکی به او وارد شد، مدتی هم ضبط و تصویربرداری آن متوقف شد که به دنبال این حاشیهها مهران مدیری مجبور شد فیلمنامه این مجموعه را تغییر دهد.
از سال ۱۳۹۵ مهران مدیری با ساخت برنامه «دورهمی» برای شبکه نسیم، یکی از محبوبترین تاک شوهای ایرانی را تولید کرده است.
این مجموعه به سرعت توانست مخاطبان را به خود جذب کند تا جایی که بسیاری از کارشناسان پیشبینی کردند به زودی جای «خندوانه» رامبد جوان را خواهد گرفت. او در تیرماه ۱۳۹۵ دربرنامه هفت گفت:
«حوصله ندارم. خیلی وقت است که حالم خوب نیست. یک نوع دگردیسی نیاز است برای ترک تلویزیون و سینمای خانگی به سمت سینما میروم و سالانه یک یا دو سینمایی خواهم ساخت. برای اینکه از این شکل کار خسته و اشباع شدهام. اصلاً دیگر دوست ندارم و ارضایم نمیکند.»
قسمتهای دوم و سوم برنامه «دورهمی» در اکثر نظر سنجیهای انجام شده در صداوسیما از برنامههای پرمخاطبی چون «نود» و «خندوانه» بالاتر قرار گرفت و در دورههای پیاپی مهران مدیری بهعنوان برترین مجری، بالاتر از عادل فردوسیپور و رامبد جوان و برنامه «دورهمی» بهعنوان برترین برنامه در جلب رضایت مخاطب، بالاتر از «نود» و «خندوانه» قرار گرفتند.
مهران مدیری فعالیت در سینما را با طراحی صحنه در فیلم سینمایی «دیگه چه خبر؟!» به کارگردانی تهمینه میلانی در سال ۱۳۷۱ آغاز کرد.
سپس در سال ۱۳۷۳ در فیلم «دیدار» به کارگردانی محمدرضا هنرمند به ایفای نقش پرداخت و اما درخشش مدیری در سینما با فیلم «توکیو بدون توقف» به کارگردانی سعید عالمزاده و نویسندگی فرهاد توحیدی آغاز گردید.
او در اولین پویانمایی سینمای ایران «تهران 1500» به کارگردانی بهرام عظیمی بازی کرد، پس از پخش تیزرهای این پویانمایی در سال ۱۳۹۲ با وجود آن که مهران مدیری در نقش نخست آن بازی کرده بود، در تبلیغات آن هیچ اشارهای به نام وی نشده بود. ابوالحسنی، تهیهکننده این مجموعه در واکنش به این موضوع عنوان کرد، به دستور بازرگانی صداوسیما، نشاندادن تصویر مهران مدیری و حتی پخش صدای او و اشاره به نامش ممنوع است.
ممنوع شدن اعلام نام مهران مدیری از سوی بازرگانی صداوسیما در حالی بود که برنامه «سین مثل سریال» شبکه یک که در طول ایام نوروز به نظرسنجی برنامههای سریالهای تلویزیونی میپرداخت، بارها نام مهران مدیری جزو گزینههایش بود و در نظرسنجی نهایی نیز رتبه سوم بازیگران مرد را کسب کرد.
در سال ۱۳۹۵ مهران مدیری با فیلم سینمایی «ساعت ۵ عصر» کارگردانی در سینما را تجربه کرد. مدیری علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی این فیلم سینمایی را نیز برعهده داشت. این فیلم به دلیل طولانی شدن مراحل تدوین به سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر نرسید.
مهران مدیری در فیلم «رحمان 1400» به کارگردانی منوچهر هادی و تهیهکنندگی علی سرتیپی بازی کرده است.
این فیلم در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ در سینماهای سراسر کشور اکران و در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۹۸ توقیف شد. با این حساب عنوان پنجمین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران را از آن خودکرده است.
مهران مدیری در سال 1398 در فیلم سینمایی «درخت گردو» به کارگردانی محمدحسین مهدویان به ایفای نقش پرداخت.
مدیری در ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ در پردیس ملت حاضر شده و برای اولینبار همراه دیگر عوامل فیلم را تماشا کرد و پس از آن به نشست مطبوعاتی فیلم رفت و به سؤالات اهالی رسانه پاسخ داد.
او در بخشی از صحبتهای آن مراسم گفت:
«من نهتنها در جبهه برای رزمندگان نمایش اجرا میکردم، بلکه جنگیدم، یکی از دلایل بازی در این فیلم آن بود که من خودم در دل این فاجعه بودم؛ در زمان بمباران شیمیایی ما در منطقه بودیم که به سردشت اعزام شدیم و بخش بزرگی از این ماجراها را از نزدیک دیدم. دوستی من با مصطفی احمدی، محمدحسین مهدویان، پیمان معادی و فیلمنامه خوب این اثر باعث شد خاطرات آن روزها برای من زنده شود و دوست داشتم گوشه کوچکی از این فیلم باشم.»
اما وقتی نام پیمان معادی بهعنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن حافظ خوانده شد، مهران مدیری روی سن رفت و در غیاب او، جایزهاش را دریافت کرد و پس از تمجید از بازی معادی و تیم سازنده، در موضعی عجیب از بازی خود ایراد گرفت و گفت:
«من افتضاحم در این فیلم. این را واقعاً میگویم. من خیلی بد بازی کردم، یعنی وقتی فیلم را دیدم، نفهمیدم چرا بازی کردم. هنوز نفهمیدم دلیل انتخاب من برای بازی در «درخت گردو» چه بود. حالا دوستم داشتند یا دوست بودیم، گفتند تو هم بیا بازی کن ولی یکچیز افتضاحی بود.»
مهران مدیری در سال ۱۳۷۹ آلبوم «ازروی سادگی» را با موسیقی بابک بیات و فردین خلعتبری منتشر کرد و پس از آن موفق به برگزاری چند اجرای زنده هم شد.
تیتراژ فیلم سینمایی «همنفس» و سریالهای «شبهای برره»، «مهر و ماه»، «باغ مظفر»، «قهوه تلخ» و «زعفرانی» از جمله فعالیتهای مدیری طی سالهای اخیر در عرصه خوانندگی بوده است.
او یک قطعه را هم در آلبوم گروه «دارکوب» اجرا کرد که سال ۱۳۸۹ منتشر شد.
مهران مدیری بعد از سالها در روز چهارشنبه ۳۱ مرداد و ۱ شهریور ۱۳۹۷ در برج میلاد کنسرتی برگزار کرد.
مهران مدیری که پس از سالها برای یک اجرای زنده روی صحنه مرکز همایشهای برج میلاد آمده بود، همان ابتدا اعلام کرد بهخاطر شرایط سخت اقتصادی تصمیم گرفته است درآمد هر دو شب کنسرت خود را به یک خیریه اهدا کند تا صرف خریدن شیر خشک برای کودکان شود.
او در نخستین کنسرت خود قطعات «امشب شب مهتابه»، «بیا بریم کوه»، «ناوک مژگان» و «بارون» را خواند و در فاصله هر دو اجرا چند کلمه با حاضران در سالن حرف زد.
مدیری در این کنسرت قطعه خاطرهانگیز «سوغاتی» را اجرا کرده و اعلام کرد برای خواندن آن از اردلان سرفراز، ترانهسرای «سوغاتی» اجازه گرفته است.
در سال ۲۰۰۹ مجله آمریکایی نیوزویک در گزارشی مهران مدیری را بهعنوان بیستمین فرد پرنفوذ ایرانی معرفی کرد.
یوسف صیادی در مصاحبه با روزنامه همشهری در این باره گفت:
«در روزهایی که ساعت خوش ساخته میشد یک روز زودتر از بقیه بچهها به لوکیشن رسیدم و متوجه شدم ارژنگ امیرفضلی و مرحوم داوود اسدی، یکسری از بچهها را جمع کرده بودند و میگفتند خودمان میخواهیم کارگردانی کنیم.
مهران مدیری هم از این ماجرا خیلی ناراحت شد و با چند نفر از بازیگران تئاتر که از دوستانش بودند تماس گرفت و طی چند ساعت ۲۰ نفر از بچههای تئاتر به لوکیشن میدان ونک آمدند اما هیچکدام چهره معروفی نبودند.
ارژنگ و داوود متنها را مینوشتند و نظرشان این بود که خودشان هم میتوانند کارگردانی کنند اما با ورود یکی از مدیران تلویزیون این ماجرا ختم به خیر شد.»
دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰ مادر مهران مدیری که فردی متدین، اهل ادب و فرهنگ بود بر اثر ایست قلبی به رحمت خدا رفت.
مدیری در برنامه کتابباز درباره مادرش گفته بود:
«فکر میکنم شعر سرودن و علاقه به مطالعه و شعر را از مادرم به ارث برده باشم، مادرم با اینکه بسیار گرفتار بود و ما زندگی سختی داشتیم و عملاً فراغتی نداشت، اما با همه اینها تمامکارهای بزرگ علوی و صادق هدایت را خوانده است.»
پس از فوت ایشان، بسیاری از هنرمندان و حتی مسئولان دولتی پیامهای تسلیتی را به خانواده مدیری ارسال کردند.
خبرگزاری تسنیم یک خبر منتشر کرد که در آن نوشته بود: مهران مدیری در ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ بر اثر عارضه قلبی به درمانگاه و سپس به بیمارستان مراجعه کرده و چند ساعتی تحت درمان قرار گرفته بود.
با انتشار این خبر بسیاری از دوستداران و علاقهمندان به مهران مدیری در شوک بودند تا اینکه عباسپور، مدیر تولید برنامه «دورهمی»، در گفتوگویی با ایسنا این خبر را رد و حال مهران مدیری را مساعد عنوان کرد و خبر انتقال مهران مدیری به بیمارستان به دلیل عارضه قلبی را نادرست خواند و تأیید کرد دلیل مراجعه مدیری به بیمارستان مشکل جزئی معده بوده است.
فصل نخست برنامه «دورهمی» کپی کاملی از یک برنامه پربیننده کشور هندوستان به نام «Comedy night with kapil» بود که یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی و جُنگهای طنز شبانه هند است.
این شباهت حتی در طراحی صحنه و دکور، آیتمها و حتی شیوه اجرا و نحوه نشستن مهران مدیری نیز به چشم میآمد.
فصل پنجم برنامه «دورهمی» که یک مسابقه هیجانانگیز میباشد نیز بهمانند فصل نخست کپی از مسابقه معروف «Mental Samurai» است که در شبکه فاکس ایالات متحده و در سال ۲۰۱۹ تولید شده است.
مهران مدیری در اولین قسمت فصل پنجم علاوه بر رونمایی و توضیح مسابقه در واکنش به برخی شائبهها تأکید کرد جزءبهجزء این مسابقه کپی شده از یک برنامه خارجی است.
پس از سیل ویرانگر فروردینماه سال ۱۳۹۸ مهران مدیری در بخشی از برنامه دورهمی در پلاتویی از نحوه مدیریت بحران مسئولین انتقاد کرد.
مهران مدیری در بخشی از برنامه «دورهمی» با اشاره به زلزله کرمانشاه گفت:
«وقتی زلزله کرمانشاه آمد همه مدیران بارها جلسات متفاوت گذاشتند و میان موزها و نارنگیها تصمیم گرفتند که خانههای ویرانشده را بازسازی کنند و برای بیسرپناهها محل اسکان بسازند و موظف به مقاومسازی بودند.
سیل هم مثل زلزله، آب هم میرود سرجای خودش و همه چیز تمام میشود تا سیل بعدی همین ماجرا ادامه دارد.
گفتهاند که در برنامه ویژه نوروز ۹۸ بذر ناامیدی نپاش، پس خدایا ما را با امید خفه کن.»
پس از این نقد گزنده، «عبدالرضا رحمانی فضلی»، وزیر کشور وقت، در جلسه هماهنگی با مسئولین استانی و نیروهای امدادی لرستان با اشاره به پلاتوی «مهران مدیری» در برنامه دورهمی انتقاد خود را اینگونه بیان کرد:
«من نمیدانم از کِی ناامید کردن و بیاعتماد کردن مردم اسمش شده هنر؟! ما چنین هنری سراغ نداریم. حتماً باید آقای علیعسگری برخورد کند. عذرخواهی فایدهای ندارد.
الان همه آمدهاند پایکار بعد یک آدمی به اسم هنر آمده و همه را مسخره میکند و بقیه هم برایش کف میزنند، واقعاً قابل بخشش نیست.»
بعد از واکنش تند وزیر کشور به حرفهای مدیری، رئیس وقت صداوسیما، عبدالعلی علی عسکری در نامهای به معاون سیمای رسانه ملی با ابراز تأسف از پخش برنامه «دورهمی» در شرایطی که مردم نیازمند امیدآفرینی هستند، اینگونه واکنش نشان داد:
«علاوه بر توبیخ مدیر شبکه نسیم، باید سایر مسئولان شبکه که در این موضوع قصور و کوتاهی داشتهاند برای برخورد قانونی لازم به هیئت تخلفات سازمان معرفی شوند. مدیران شبکههای مختلف و برنامهسازان باید همچنان که بارها تاکید شده است حریم اخلاق و انصاف را در برنامهها رعایت و همیشه در مسیر امید افزایی، نشاط اجتماعی و همبستگی ملی حرکت کنند.»
و اما سید مرتضی میرباقری معاونت سیمای رسانه ملی از طنز و نقد مدیری دفاع کرده و میگوید:
«هر مجری، برنامه را با هویت خودش اجرا میکند. دورهمی را نیز چه آقای مدیری چه دوست دیگری که برنامه را اجرا کند نمیتوان انتظار داشت که بدون هویت اجرا کنند در آن صورت نه این برنامه دیگر برنامه مهران مدیری و نه دیگر دورهمی خواهد بود.
مدیری با هویت خودشان کارش را انجام میدهد و این انتظار جدی از او وجود دارد که نسبت به مسائل اجتماعی بیتفاوت نباشد و حساسیت داشته باشند و اتفاقاً در برنامه به این مسائل بپردازند. البته تا حدی باید سعهصدر و آستانه تحمل بیشتر شود.
ما باید از نقد هوشمندانه استقبال کنیم. حتماً خطقرمزهایی که وجود دارد رسانه بیش از هرکسی به آنها اعمالنظر دارد.»
یک سایت خبری مدعی شده بود که میزان درآمد و خرجهای دقیق برنامه «دورهمی» برای عموم ناظران مشخص نیست اما مهران مدیری برای اجرای هر قسمت از برنامه «دورهمی» ۳۰ میلیون تومان دریافتی دریافت دارد که در طول هر ماه معادل ۲۴۰ میلیون تومان میشود.
پس از اعلام این خبر، هاشم رضایت تهیهکننده برنامه «دورهمی» در خصوص انتشار شایعه درآمد میلیونی مهران مدیری برای اجرا و کارگردانی این برنامه گفته بود:
«مبلغ ۳۰ میلیونی که این روزها نقل به نقل چرخیده هست کذب محض هست و هیچکدام از افراد گروه بازیگری ما چنین مبلغی را دریافت نمیکنند و هیچوقت مهران مدیری ۳۰ میلیون تومان دریافت نمیکند و جایزه او کمتر از این حرفها هست.»
در ۴ شهریور ۱۳۹۵ نشست خبری فیلم «ساعت ۵ عصر» در هتل هما برگزار شده و مهران مدیری در این نشست به سوالات خبرنگاران پیرامون این فیلم پاسخ میداد.
طی این نشست خبری، وی اقدام به سیگار کشیدن کرد، که این کار واکنشهای گستردهای را در شبکه های مجازی و در محافل مربوطه در پی داشت.
دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران در واکنش به این اتفاق گفت:
«هرگونه رفتار از طرف افراد سرشناس و قابلاعتماد جامعه که سلامت عمومی جامعه را بهگونهای به خطر بیندازد، نباید نادیده گرفته شود.»
چندی پیش عکسی از یکی از طرفداران مهران مدیری در کنار او منتشر شد. شباهت شهرزاد و این خانم زمینهساز انتساب این عکس به همسر مهران مدیری و ساخت شایعهای جدید درباره او شد.
این ماجرا واکنش دختر مهران مدیری را در پی داشت و او در یک لایو اینستاگرامی همراه با دوستش نغمه مرادآبادی (نوازنده) به عکس منتشر شده از مادرش واکنش نشان داد. نغمه که از دوستان نزدیک شهرزاد است، از انتساب این عکس به مادر شهرزاد تعجب کرده است و میگوید:
«چند وقت پیش عکسی را در فضای مجازی دیدم که نوشته شده بود همسر مهران مدیری و من خیلی تعجب کردم و گفتم که این مادر شهرزاد نیست و اگر قرار بود مادر شهرزاد خودش را نشان بدهد و علاقه داشت به این کار حتماً عکسی را منتشر میکرد و نمیدانم واقعاً چرا در تلاشید که ببینید مادر شهرزاد کیست.»
شهرزاد مدیری هم در واکنش به این عکس گفت:
«جالبی ماجرا اینجاست که مامان من هم عکس را فرستاد و به من زنگ زد و گفت شهرزاد مردم حق دارند بندگان خدا بهخاطر اینکه منی که مامان توأم دارم میگم خانمه واقعاً ته چهره تو رو داره و واقعاً شبیه من بود. مهران مدیری هم از آن دست هنرمندان است که علاقهای به انتشار اطلاعات از زندگی خصوصیاش ندارد و با وجود شایعات فراوان تابهحال هیچ عکسی از همسرش منتشر نشده است.»
بعدازاین ماجرا عکسهایی از مهران مدیری به همراه یک خانم بیحجاب در خارج از کشور نیز منتشر شد. عکسهایی که بلافاصله بعد از انتشار شایعات جدید برای مدیری به وجود آوردند.
مهران مدیری در 6 شهریورماه 1396 در مصاحبه با امیر پوریا و کیوان کثیریان از حیوان خانگیاش که یک مار پیتون است رونمایی کرد.
او میگوید مار پیتون خود را حمام هم میبرد. به گفتة مدیری این همان ماری است که مدیری سکانسهایی از فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» را با آن بازی کرده بود. مدیری در این باره میگوید:
«۱۱ سال است که یک مار پیتون دارم که از ۶ ماهگی آن را پیش خود بزرگ کرده و حالا ۲ متر و ۲۰ سانتیمتر طول دارد.»
مهران مدیری با حضور در برنامه «کتابباز» در بخشی از صحبتهایش گفت:
«تمام اشعار خیام، بخش عمدهای از حافظ و سعدی، تمامکارهای لورکا، کارهای مهم شاملو یعنی تقریباً دو سوم کارهایش، تمام اشعار نیما یوشیج، تمامکارهای مادام شیمبورسکا، اشعار لنکسون هیوز را حفظ هستم.»
پس از این برنامه برخی از منتقدین در شبکههای اجتماعی به تناقضات کلام مدیری اشاره کرده و گفتهاند که حفظ کردن تمامی اشعار ترجمه از لورکا و شیمبورسکا امکانپذیر نیست چرا که زبان و فرم این آثار در ترجمه باعث چندپارگی شعر شده تنها میتواند مفاهیم را انتقال دهد و بحث حفظ کردن این آثار خارج از منطق است. علاوه بر این بسیاری دیگر با تخمین زدن تعداد ابیات و صفحات گفته شده در کلام مدیری این حرفهای مدیری را بیاساس و خلاف واقع خواندهاند.
مدیری در بخشی دیگر از صحبتهایش اشاره میکند:
«وقتی که تنها 4-۵ ساله بودم موسیقی کلاسیک گوش میدادیم.
اجراهای مختلف را میشناسم و حفظم، رهبران ارکستر را میشناسم و میتوانم بگویم کدام یکی در کدام قطعه تخصص دارد و نوازندگان در کدام اجرا بهترین کارشان را انجام دادهاند.
وقتی هم میروم خارج از کشور، مردم شبها جاهای دیگر میروند، اما میتوانید من را در ارکستر سمفونیکها پیدا کنید.»
بسیاری از کاربران نیز به این حرفها واکنش نشان داده و گفتههای مدیری را بیاساس بر شمردند، چرا که آثار موسیقی کلاسیک بسیار گسترده بوده و اساساً حفظ کردن این قطعات موضوعی غیر قابل امکان است.
او در بخشی دیگر از صحبتهایش گفت:
«قطعاً اولازهمه باخ را دوست دارم و بعد از آن موسیقی دوران باروک را.
باخ ۵ هزار اثر دارد و این اصلاً شوخی نیست. مثلاً بتهوون، ۹ سمفونی و چند کنسرتو پیانو و کنسرتو ویالون دارد که در مجموع شاید به ۴۰ و یا ۵۰ عدد برسد.
آهنگسازان بزرگ و مهم دیگر هم همینگونه هستند، یعنی نهایتاً ۴۰ یا ۵۰ قطعه دارند. اما تعداد کارهای باخ ۵ هزار عدد است که ۳ هزار تای آن در طول تاریخ از بین رفته است.»
امید حاجیلی خوانندة موسیقی پاپ کشور، مهمان مهران مدیری در برنامة «دورهمی» بود و ادعای او مبنی بر تعداد آثار باخ را بهصورت غیرمستقیم به چالش کشید.
در بخشی از برنامه مهران مدیری درباره بتهوون صحبت کرد و حاجیلی در امتداد صحبتهای او گفت:
«آقای مدیری شما در برنامه «کتابباز» حضور پیدا کردید و در بخشی گفتید یوهان سباستین باخ، حدود ۵ هزار قطعه ساخته است اما من هر چهقدر گشتم حدود هزار و هفتاد قطعه ساخته بود. این عدد بزرگ از کجا آمده؟»
مدیری در پاسخ به حاجیلی گفت:
«بله، این رقمی که من گفتم تعداد قطعاتی است که او ساخته اما در طول زمان از بین رفته است.»
در تاریخ ۸ مردادماه ۱۴۰۰ صفحه رسمی اینستاگرام «دورهمی» با اشاره به وضعیت جسمانی مهران مدیری که به کرونا مبتلا شده است از بستری شدن وی در بیمارستان خبر داد.
در این اطلاعیه آمده بود: «مهران مدیری به دلیل ابتلا به کرونا نوع دلتا در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد. مدیری در این ایام مشغول ضبط برنامه «دورهمی» و همچنین بازی در سریال «خاتون» بود که با بروز علایم بیماری، تحت درمان قرار گرفت و با نظر پزشکان بستری شد.»
بعد از مدتی همان صفحه اعلام کرد با بهبود شرایط و حال عمومی، مدیری با صلاحدید پزشکان ترخیص شده است.
در فروردین ۱۴۰۰، سحر زکریا با انتشار ویدیویی از عدم پرداخت دستمزد خود برای بازی در سریال «قهوه تلخ» گفت. وی همچنین در صفحه اینستاگرام خود نمونهای از تهدیدها از سوی اطرافیان مهران مدیری را نشان داد.
سحر زکریا در صفحه شخصیاش با انتشار پوستر مسابقه «مافیا» و اشاره به این که چرا از شرکت در آن انصراف داده است نوشت:
«آقای مدیری عزیز برایم بسیار قابلاحترامید ولی چند وقتی که از شما مصاحبههایی میبینم که ذهنم رو مشغول کرده شما در یکی از مصاحبه هاتون گفتید به اون آدم سر چهارراه فکر میکنید ولی چطور به تیمی که سالها با شما کار کردن فکر نمیکنید؟! که در این روزهای سخت چگونه زندگی میکنند تیمی که همیشه به بچههای مدیری سالها با ما برخورد کردن و نقش در کارهای دیگه به ما ندادن، آیا بعد از هیولای یک که بازده چندانی نداشت و بردن بازیگرانی که کارهای زیادی دارن و پولهای هنگفتی از بقیه کارها میگیرن بهتر نبود که با تیم قدیمتان کار میکردید تا ما هم گذران زندگی کنیم؟ گروهی که هنوز مردم دوستشون دارن و هنوز کارهای قدیمی رو میبینند.
من سحر ذکریا دل پرخونی از همکارانم دارم چرا که سالهاست من و امثال من زندهبهگور شدیم، روزی که از این دنیا برم لطفاً سر جنازهام نیاید عینکهای آفتابی گران قیمتتان را به چشم نزنید و به تبلیغات پوچتون ادامه ندید چون به وقت زنده بودنم مرا کشتید!
حرف دیگر آقایان شریف گلیان پول بنده را سالها پیش خوردند (قهوه تلخ) این روزها این برنامه از فیلیمو در حال پخش است میخوام بدونم چطور وقتی شکایت من در ارشاد موجود است آن کار فروخته شده به این سایت؟ میخیامم اعلام کنم بنده تا به امروز جز هیچ باندی نبودم با استناد به حرف حسین اگر دین ندارید آزاده باشید.»
در ادامه، برخی از مخاطبین به انتقادات سحر زکریا درباره مهران مدیری واکنش نشان دادند و او در پاسخ به آنها چنین نوشت: «بله ما سالها با ایشون کار کردیم، جوونیمون رو گذاشتیم وقتی به ما کار نمیدادن چون تیم مدیری بودیم. باید الان ازمون حمایت بشه آیا بهتنهایی مهران مدیری، مهران مدیری میشد؟ شماها نمیخواد دایه عزیزتر از مادر باشید همین شماها مگه با علی دایی یادتون رفته سالها پیش چه کردین؟ با ورزشکارهای پیشکسوتمون چه کردین؟ با بازیگرامون چه کردین شما نون به نرخ روز خورها هستید همین مهران مدیری رو هم فراموش میکنید ملت مردهپرست فراموشکار!
من از مردمی که حرفم رو فهمیدن سپاسگزارم دست تکتکشان رو میبوسم ولی پیجهای فیک و اون دسته که حتی نمیدونن مغز کدوم عضو بدنشون و فقط حرف بیربط میزنن کاری ندارم من با مردمی حرف میزنم که درک دارند، سواد دارن و میفهمن من چی میگم. تو مملکتی که تتلو بیشترین طرفدارها رو دارن بیشتر از این نمیشه انتظار داشت بازهم از مردمم ممنونم این رو هم اضافه کنم من عقب نمیکشم خیلی حرفها برای گفتن دارم ۲۷ سال زندگیام تو این حرفه بوده پس حرف بیربط نزنید بلاک میشید. برای من کامنت گذاشتند که تو را مهران مدیری، سحر زکریا کرد اما من قبل از اینکه با آقای مدیری کار کنم ۱۰ سال بازیگر بودم خانمهایی که با آقای مدیری کار کردند سرنوشتشان چه شد؟! از نظر مالی که هیچ، میدانید از نظر معنوی با پنج سال خانهنشینی چه بلایی سر ما آمد؟! ما را زندهبهگور کردید.»
در پی انتقاد سحر زکریا از مهران مدیری، بهنوش بختیاری، هنرپیشه سینما و تلویزیون به پست جنجالی سحر زکریا واکنش نشان داده و در یک استوری در اینستاگرامش نوشت: «دنیا گرد است و از هر دستی بدهی از همان دست میگیری. روزی که زیرآب همکارتان را میزنید که جز خوبی برای شما کاری نکردن، منتظر قانون کائنات باشید. اتفاقاً من هم تو کارهای این کارگردان عزیزمان نیستم ولی گلهای ندارم. ایشان مختار است که من را انتخاب کند یا خیر. ولی این نامردی است که بعضیها هر چه که دارند، از ایشان است. بعد میآیند میگویند چون با این کارگردان کار کردیم کمکار شدیم. از هر دستی بدهی، از همان دست میگیری.»
بعد از انتشار این استوری سحر زکریا به آن واکنش نشان داده و با انتشار عکس بهنوش بختیاری در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«اینم نخود هر آش، کی زیرآبتون رو زدم اگر قرار جوابی پس بدیم این شمایی نه بنده اگر توکار آقای مدیری بازی نکردید تصمیم خودشون بوده بعد هم شما که اینقدر همهجا هستی که تا چند وقت دیگه تو کارتون بچهها هم دیده میشید شما بهتر سکوت کنید چون بهاندازه کافی افاضات فرمودید.»
محمد شیری یکی دیگر از بازیگرانی است که در کارهای بسیاری از مهران مدیری حضور داشته و البته در کارهای متأخر مدیری و حتی برنامه «دورهمی» نیز دعوت نشد. او در خصوص نقدِ سحر زکریا و دلخوری از مهران مدیری، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم عنوان کرد:
«مهران مدیری که من میشناسم این مهران نیست! برای بازیگرانش تاریخ مصرف میگذارد و قبل از من خیلیهای دیگر مثل سعید پیردوست و هدایتیها بودهاند! اخلاق مهران همین است. البته مهرانی که من میشناختم با این مهرانِ امروزی فرق دارد. حرفی با مهران مدیری ندارم و از من دعوت هم بکند با او کار نمیکنم. چون برای افراد تاریخ مصرف میگذارد و گذشتهاش را فراموش کرده است.»
ساعد هدایتی نیز یکی دیگر از بازیگران و همکاران سابق مدیری است که در کارهای متأخر او دعوت به همکاری نشده است. بنا بر گفته هدایتی، او هم مثل سحر زکریا از تهیهکنندگان «شبهای برره» و «قهوه تلخ» طلبکار است. او در این باره توضیح میدهد:
«بارها چند خبرنگار از رسانههای زرد با ما تماس گرفتهاند. من یا همکارانم چیزی را وسط متن گفتهایم که نیاز به توضیحاتی دارد اما رسانهها جملهای را تیتر کردهاند که با اصل حرفهایمان تناقض دارد. مثلاً یکبار در رسانهای گفتم، هنوز دستمزد سریال «قهوه تلخ» و «شبهای برره» را نگرفتهام ولی جوری تیتر زدند که انگار مهران مدیری مقصر است و من از او طلبکارم. درصورتیکه مهران مدیری، کارگردان است و تهیهکننده پول ما را نمیدهد.
من هنوز هم میگویم که پولم را از این سریالها نگرفتهام ولی این به مهران مدیری ربطی ندارد.
گذشته از همکاری هنری، من همیشه عاشق مهران مدیری بودهام. اگر یک درصد در جامعه مطرح هستم، آن را مدیون مهران مدیری میدانم.
ما هیچ دلخوری از مهران مدیری نداریم. او هر موقع در سریالی تهیهکننده بوده، من هیچ قراردادی با او ننوشتم، چون به خودم اجازه چنین کاری ندادم. شاید این حرفهای نباشد ولی ما با هم دوست هستیم و نانونمک همدیگر را خوردهایم.»
او درباره حواشی به وجود آمده بین همکاران سابقش و مهران مدیری میگوید:
«درباره بازیگران دیگر من نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. شاید آنها هم بهخاطر چند رسانه زرد، حاشیهساز شدهاند یا ممکن است ناراحت شده باشند که چرا در کاری حضور نداشتهاند ولی به نظرم لزومی ندارد بهخاطر رفاقت و دوستی، من در همه کارهای مدیری حاضر باشم.
این که مهران مدیری در همه کارهایش باید من را شرکت دهد، یک ادعای خودپسندانه است وگرنه هر سریال و هر فیلمی بازیگر خاص خود را دارد. بعضی فکر میکنند ما یک تیم هستیم و باید در همه کارهای آقای مدیری باشیم ولی من در این ۲۲ سال که با آقای مدیری هستم هیچگونه دلخوری نداشتهام. در آینده اگر در کارهای او باشم یا نباشم هیچ گلایهای ندارم. ما رفیق هستیم. حتماً لازم نیست که مدام دستمان در جیب همدیگر باشد.» (روزنامه خراسان)
سعید پیردوست نیز یکی دیگر از بازیگرانی است که با مهران مدیری در بسیاری از پروژهها همکاری داشته، اما سالهای اخیر با مدیری کار مشترکی انجام نداده است. وی در این باره میگوید:
«طی این سالها بهواسطه پیشنهاد آقای مدیری پای من به تلویزیون باز شد.
متأسفانه شرایط امروز جامعه بهگونهای شده که دیگر آقای مهران مدیری هم به من توجهی ندارد و مرا قابل برای حضور در آثارش نمیداند؛ این در حالی است که من پیشازاین حضور خوبی را در آثار ایشان داشتم و به اذعان مخاطبان یکی از عناصر کلیدی برای رونق این آثار بودم.
همیشه به کار با مهران مدیری افتخار کردهام و برایم لذتبخش بوده است.»
غلامرضا نیکخواه نیز یکی از آن بازیگرانی است که درگذشته با مهران مدیری همکاریهای بسیاری داشته و در پروژههای جدیدتر مدیری دعوت به همکاری نشده است.
نیکخواه درباره همکاری نکردن با مهران مدیری گفت:
«مشکلی با آقای مدیری نداریم، هر موقع که کارگردان احساس نیاز کند و لازم بداند کارش نیاز به شخص خاصی دارد، حتماً تماس میگیرد و دعوت به کار میکند تا به الان پیشنهادی از سوی ایشان نداشتم اما مشکلی هم با هم نداریم. حتماً لازم نبوده همکاری داشته باشیم.
فعلاً با شبکه نمایش خانگی همکاری میکنم. در حال حاضر هم مشغول بازی در یک سریال طنز برای این شبکه هستم ولی ازآنجاکه در قراردادمان قید شده، اجازه توضیح بیشتر ندارم تا زمانی که خود گروه خبر بدهند. فقط میتوانم بگویم در این مجموعه در کنار رضا عطاران کار میکنیم، انشاءالله کمی بگذرد حتماً خبرهایش را میدهند.» (وقت صبح)
رامین پرچمی، سالها قبل که در سریال پرمخاطب «در پناه تو» بازی میکرد و جوان اول آن روزهای سینمای ایران بود پس از اتفاقات سال ۱۳۸۸ ابتدا به زندان رفته و پس از آن اجازه فعالیت هنری نداشت. از آن سال بهخاطر کار نکردن با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکرد.
او که فاصله سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ را در به دلیل مشکلات مالی در ندامتگاه تهران بزرگ در جاده حسنآباد قم گذرانده است، آن روزها را در یک گفتوگوی اینستاگرامی اینطور توصیف میکند:
«از دوستانم خواهش کردم سه تومن، پنج تومن، ده تومن هرچه قدر میتوانند جمع کنند که من زودتر بیرون بیایم. فردایش دیدم اسمم را خواندند و گفتند آزاد. گفتم دوستان به این زودی این کار را کردند؟! دستشان درد نکند! چه زرنگاند! که گفتند این کار را یک نفر انجام داده است؛ آقای مهران مدیری.
تا آن روز مهران مدیری را از نزدیک ندیده بودم، دستش درد نکند، خیلی لطف کرد، حتی من فکر کردم آقای مدیری کلاً در کار خیریه است و پول قرض میدهد و دیده که اوضاع من هم خوب نیست و خواسته کمک کند. بعداً که دیدمش، فهمیدم نه در این فازها هم نیست.
ما ارتباط گرفتیم و من رفتم خانهشان و یکدست اسنوکر (شکلی از بیلیارد) هم بازی کردیم و باختم و بعداً فهمیدم قهرمان اسنوکر است. گفت سعی میکنم ببرمت «دورهمی»، تا سه، چهار ماه هم در ارتباط بودیم و چه شد و چه نشد و آخرش آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت نمیشود و نمیگذارند.» (خبر آنلاین)
مهران مدیری برند عطر و ادکلنی با عنوان «مهران مدیری» را راهاندازی کرده و از آن برند دو عطر با نامهای «کلوز آپ» و «پلان» تا کنون به بازار روانه شده است.
مهران مدیری در تیرماه ۱۳۹۵ در برنامه هفت حاضر شده و گفت:
«حوصله ندارم. خیلی وقت است که حالم خوب نیست. یک نوع دگردیسی نیاز است برای ترک تلویزیون و سینمای خانگی به سمت سینما میروم و سالانه یک یا دو سینمایی خواهم ساخت. برای اینکه از این شکل کار خسته و اشباع شدهام. اصلاً دیگر دوست ندارم و ارضایم نمیکند.»
- مشکل ما این است که جامعهمان سیاسی و سیاستزده است یعنی از هر حرکت و اثری تلقی سیاسی میشود. همیشه از هر کاری که کردم تعبیر سیاسی شده؛ چه این سمتی چه آن سمتی اما هرگز هدف سیاسی نداشتهام، ممکن است گاهی حرف اجتماعی یا فرهنگی تند زده شده باشد، اما هیچوقت سیاسی نبوده. من هیچوقت جهت مشخص سیاسی نداشتم چون اصلاً در فکرم نبود که از کارم منظور سیاسی برسانم. ولی وقتی دیدم این واکنشها به وجود میآید، از یک جا دیگر مواظب شدم و مواظبت کردم که از کارهایم تعبیر سیاسی نشود. هیچ کاری نمیشود و هر کاری بکنیم تعبیر سیاسی دارد و دیگر از دستمان خارج شده. (ویدئو آرت «دچار» بهاره افشاری)
- خیلیها میگویند آدم غمگینی هستی که این حرف درست است، در طول روز غمگینیام به شادیهایم میچربد، زود هم خودش را نشان میدهد.
به قول یکی از دوستان، غم اگر به جاهای ناجور نکشه، چیز خیلی بدی نیست و میتواند منشأ خلاقیت هم باشد، ظاهراً در شرق برای غم نسبت به شادی اصالت بیشتری قائل هستند.
- انسان هر چه از طبیعت خودش دور میشود، مشکلاتش بیشتر میشود. هر چه به گذشته برمیگردی، انسان به طبیعت خودش نزدیکتر میشود. برای همین است که موسیقی دوران آنقدر ناب است، برای اینکه در طبیعیترین حالت خودش هست. معماری دوران گوتیک و باروک آنقدر بیهمتا است چون به طبیعت خودش نزدیکتر است. برای همین رنسانس آنقدر عجیب است، چون انسان به طبیعت خودش نزدیکتر است.
- ما دیگر با طبیعت خود هیچ ارتباطی نداریم. بهواسطه تکنولوژی و شکل سیاست و روابط اجتماعی که در آن زندگی میکنیم. زمانه ما، زمانه خوبی نیست. (کتابباز)
- هر چه که او بخواهد میشود، هیچ چیزی دست ما نیست. اگر قرار باشه که من بمیرم، میمیرم دیگر و اگر قرار نباشد هم خب نمیمیرم. (خندوانه)
- کلاً به نظر من اصلاً دنیا آنقدر جدی نیست که ما فکر میکنیم. کلاً اگر خیلی خوشبینانه هشتاد سال عمر کنیم، کل این هشتاد سال کسری از ثانیه است و اصلاً چه چیز در این دنیا جدی هست که ما بخواهیم سخت بگیریم، حرص بخوریم و عصبانی بشویم. (خندوانه)
- من برخلاف آنچه گفته میشود زندگی جمع و جوری دارم. ساعت و ماشین را دوست دارم اما کلکسیون ساعت و ماشین ندارم و در کل ۶ ساعت و یک ماشین و تنها یک خط موبایل دارم. بر خلاف ثروتمندان اهل شوآف نیستم و فکر میکنم کیفیت زندگی از کمیت آن مهمتر است. (در مصاحبه با امیر پوریا و کیوان کثیریان)
(1353): طوطی طلایی بهترین بازیگر، برای تئاتر «خرگوش»
(1377): جایزه بهترین بازیگر و کارگردان برای مجموعه «جنگ ۷۷» از جشن برترینهای شبکه ۳
(1378): جایزه بهترین بازیگر و کارگردان برای مجموعه «ببخشید شما» از جشن برترینهای شبکه ۳
(1382): تندیس حافظ بهترین بازیگر کمدی تلویزیون برای سریال «پاورچین» از هفتمین جشن دنیای تصویر
(1384): جایزه بهترین کارگردان طنز جشن برترینهای شبکه ۳
(1385): تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیون (بهصورت مشترک با سیامک انصاری) برای مجموعه «شبهای برره» از نهمین دنیای تصویر
(1386): تندیس حافظ بهترین ترانه مجموعه و فیلم سینمایی برای مجموعه «باغ مظفر» از دهمین جشن دنیای تصویر
(1386): نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «همیشه پای یک زن در میان است»
(1390): تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیون برای مجموعههای «مرد دو هزار چهره» و «قهوه تلخ» از دوازدهمین جشن دنیای تصویر
(1395): تندیس حافظ بهترین چهره تلویزیونی برای برنامه «دورهمی» از شانزدهمین جشن دنیای تصویر
(1396): تندیس حافظ بهترین چهره تلویزیونی برای برنامه «دورهمی» از هفدهمین جشن دنیای تصویر
(1397): تندیس بهترین مجری تلویزیون از جشنواره سین سیما برای برنامه «دورهمی»
(1397): تندیس حافظ بهترین چهره تلویزیونی برای برنامه «دورهمی» از هجدهمین جشن دنیای تصویر
(1399): تندیس حافظ بهترین کارگردان تلویزیونی برای مجموعه «هیولا» از بیستمین جشن دنیای تصویر
(1399): تندیس حافظ بهترین مجموعه تلویزیونی برای مجموعه «هیولا» از بیستمین جشن دنیای تصویر