الناز شاکردوست متولد ۷ تیر ۱۳۶۳، بازیگر و طراح صحنه و لباس سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. او بازیگری را با تئاترهای دانشجویی آغاز کرد.
او در سن نوزده سالگی، با بازی در فیلم «گل یخ» در سال ۱۳۸۳ به کارگردانی کیومرث پوراحمد، پا به عرصه سینما گذاشت و ظرف کمتر از یک سال در چهار فیلم سینمایی نقشآفرینی کرد.
«گل یخ» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد و تهیهکنندگی غلامرضا موسوی ساخته سال ۱۳۸۳ است.
از فیلمهای مهم دیگرش میشود به «چه کسی امیر را کشت»، «حرکت اول»، «اتوبوس شب»، «عروس فراری»، «خفگی»، «شبی که ماه کامل شد»، «باد در علفزار میپیچد»، «تی تی» و «ابلق» اشاره کرد. او برای بازی در فیلم «شبی که ماه کامل شد» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را از سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
الناز شاکردوست متولد تیرماه ۱۳۶۳ در محله پاسداران تهران است. پدر او تاجر ابزارآلات صنعتی و مادرش خانهدار است. او یک برادر بزرگتر به نام علی و یک خواهر کوچکتر به نام الینا دارد.
او دانشآموز سختکوشی بود و در رشته ریاضی فیزیک با معدل ۱۹/۲۳ فارغالتحصیل شد و توانست در کنکور هنر رتبه ۱۱ را در رشته بازیگری کسب کند.
او از کودکی پیانو مینواخت و چنان استعدادی در این زمینه داشت که مورد تحسین اطرافیان قرار میگرفت و همین راه، او را برای اینکه به تئاتر علاقهمند شود هموار کرد.
بعد از ورود به دانشگاه، شروع به فعالیت در تئاتر دانشجویی کرد تا اینکه در سال ۱۳۸۲ وقتی ۱۹ سال داشت، توسط کیومرث پوراحمد (کارگردان) برای بازی در فیلم «گل یخ» دعوت شد. بهاینترتیب اولینبار در این فیلم با محمدرضا گلزار و گوهر خیراندیش جلوی دوربین رفت.
بعد از اولین تجربه، موفق شد تا در سال ۱۳۸۳ در ۴ فیلم سینمایی پشتسرهم بازی کند اما چهرهاش از فیلم «عروس فراری» در سال ۸۴ برای سینما دوستان و اهالی سینما شناخته شد، سپس با حضور در فیلمهای «قاعده بازی»، «اتوبوس شب»، «کیشومات» و «دو خواهر» به اوج شهرت رسید.
الناز شاکردوست برای اولینبار در نمایش «گم و گور» به کارگردانی امیر مهندسیان در آبان سال ۱۳۹۶ بهعنوان نقش مقابل امیر جعفری به روی صحنه رفت.
حضور او در تئاتر با نقدهای بسیاری روبرو شد. او با انتشار ویدئویی در جواب منتقدانش گفت:
«شاید خیلیها نمیدانند که من فارغالتحصیل رشته تئاتر هستم و مدتها بود که میخواستم که در یک نمایش که نمایشنامه ایرانی داشته باشد بازی کنم. خیلی خوشحالم که در نمایشی بازی میکنم که برای اولینبار اجرا میشود. به نظر من با اینکه همه میگویند تئاتر سختتر است ولی به نظر من سینما ممتد است و باید حواسمان به راکوردهایمان باشد.»
«اسب سفید پادشاه» فیلمی به کارگردانی محمدحسین لطیفی از جمله فیلمهایی است که برای الناز شاکردوست بسیار تجربه سختی بوده است. شاکردوست درباره این فیلم و نقشش میگوید:
«اولین سکانسی که از این فیلم بازی کردم همان سکانس آزاد شدن از زندان بود. اما همیشه این اتفاق نمیافتد که بازی شما با طول داستان در فیلمبرداری پیش برود. اتفاقا یکی از سختیهای کار بازیگری همین است که فیلم با روند ابتدا تا انتهایش فیلمبرداری نمیشود. گاهی مثلا نقطهعطف داستان که بازی دشواری را میطلبد در همان ابتدای بازی است و شما باید در ذهن خودتان با نقش تا آن نقطه پیش بروید و بتوانید آن نقطه را که در داستان مثلا دقایق پایانی کار است در روز دوم فیلمبرداری بازی کنید.
پس از تمام شدن بازیام در «اسب سفید پادشاه» تا سه ماه بیمار بودم و تب داشتم؛ حتی شبها درخواب میگریستم، بعد از آن هنوز حتی فیلمی را نتوانستهام قبول کنم. شاید این مساله ناشی از آن باشد که من نقش را از جایی دیگر بازی نکردم بلکه زندگی کردم.»
فیلم درباره دختر جوانی به نام ماری است که پس از چند ماه از زندان آزاد میشود و در صدد یافتن نامزد خود بر میآید. او برای یافتن نامزدش و خروج از بحرانی که در زندگی گرفتار آن شده دست به دامان یاشار دوست سهیل میشود؛ اما طولی نمیکشد که در مییابد که سهیل در شرف ازدواج با دختر دیگری است.
«رسوایی» چهارمین ساخته سینمایی مسعود دهنمکی است که در ژانر درام و کمدی در ۲۳ اسفند ماه سال ۹۱ به پرده سینماها رفت. این فیلم به موضوعات مذهبی مانند امر به معروف و نهی از منکر اشاره دارد.
مسعود ده نمکی در پاسخ به انتقادات فیلم خود چنین گفت:
«درباره فیلمنامه این اثر باید بگویم برخلاف حدسهایی که زده میشود و تحلیلهایی که مینویسند، قصه فیلم «رسوایی» قصهای اورجینال است نه برصیصای عابد است و نه قصه شیخ صنعان و نه حتی رابطه عشق و عاشقی و نه میوه ممنوعه، قصهای کاملاً مستقل است. اما حدس و گمانهایی درباره فیلم زده میشود و با این حدسها درباره فیلم قضاوت میشود که کاملاً اشتباه است.»
ده نمکی در مصاحبه با یکی از مجلات سینمایی دلیل انتخاب الناز شاکردوست جهت بازی نقش افسانه در «رسوایی» را اینگونه بیان میدارد:
«اگر سمت کاراکتر معصوم میرفتم میشد چیزی شبیه مالنا یا اگر کاراکتر شیطان را در نظر میگرفتیم گزینههایی مثل شاکردوست، افشار و اوتادی بودند. شاکردوست از نظر شیطنت ذاتیاش تا حدی شبیه افسانه است اما در مسیر تحولات افسانه نشان داد بازیگر کلیشه نیست و معلوم است در جایش قرار نگرفته بود. من موقع نوشتن فیلمنامه به آدمها فکر میکردم شاکردوست میگفت فیلمنامه را خواندم. گفتم دهنمکی آخوندها را میشناسد اما اینجور دخترها را از کجا میشناسد. گفتم میشناسم چون تو در ذهنم بودی. درباره آقا شریف هم به شریفینیا فکر میکردم.»
الناز شاکردوست در سال ۱۳۹۴ برای ادامه تحصیل در رشته هنر به مدت دو سال به انگلیس سفر کرد. او در فروردینماه سال ۱۳۹۶ با انتشار عکسی در اینستاگرام خود خبر از بازگشتش به ایران داد.
در سال ۱۳۹۵ الناز شاکردوست پس از بازگشت به ایران در فیلم «خفهگی» به کارگردانی فریدون جیرانی بازی کرد. او با گریم و نقشی متفاوت در نقش صحرا مشرقی، پرستار یک بیمارستان روانی ظاهر شد.
منتقدان سینمایی، بازی الناز شاکردوست در این فیلم را پسندیدند و این فیلم بهنوعی نقطه عطفی در کارنامه او پس از سفرش از انگلیس و اتمام تحصیلاتش میباشد.
شاکردوست درباره فیلم میگوید:
«آن چیزی که باعث شد من در فیلم خفهگی بازی کنم سختیهای ویژهی این نقش بود و فیلمنامه خاص آن و نمیشد بهراحتی از این فیلم گذشت مخصوصا وقتی کسی مثل فریدون جیرانی پشت دوربین باشد. چیزی که در این فیلمنامه مرا جلب کرد تنهایی شخصیت اصلی است.»
این فیلم به دلیل اینکه اولین فیلمی بود که الناز شاکردوست بعد از بازگشت به ایران بازی کرد باعث شد بیشتر از پیش موردتوجه قرار گیرد. او در مصاحبهای میگوید:
«با اینکه هر بازیگری باید دانش بازیگری داشته باشد اما در نهایت فقط خود بازیگر است و آدمی که تنها خود بازیگر است که به نقش جان میدهد و این لذت جاودانه بودنش است که به من انرژی میدهد.»
بعد از سانحهی تلخی که در سال ۱۳۹۶ برای الناز شاکردوست اتفاق افتاد زمانی که هنوز از بیمارستان مرخص نشده بود، برای بازی در نقش فائزه در فیلم «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار دعوت شد.
الناز شاکردوست درباره این نقش میگوید:
«دقیقا در زمانی که بیمار بر روی تخت بیمارستان بودم این فیلمنامه را خواندم هروقت از پنجره بیمارستان به ماه نگاه میکردم با تمام قلبم عاشقانه نقش فائزه را دوست داشتم و یک چیزی برای جنگیدن یافته بودم که بهخاطر آن سعی میکردم تمرینات فیزیوتراپیام را مرتب انجام دهم که بتوانم روی پای خودم راه بروم، یک سکانسهایی با مشورت با خانم آبیار داروی مسکنام را قطع میکردم تا آن درد به کمک من بیاید شاید اگر قطع نخاع نشدم دلیلش این بود که بیایم و این شخصیت که روزی نفس میکشیده آهی جایی کشیده که همهی گروه دور هم جمع شوند و قصهی این آدم ساخته بشه، قصه فائزه منصوری.»
الناز شاکردوست بعد از گرفتن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «شبی که ماه کامل شد» گفت:
«از خانم آبیار ممنونم که در تاریکترین بخش زندگیام آمد کنارم ایستاد و فرصت زندگی به من داد، شما جز نبوغتان بهعنوان هنرمند یک انسان واقعی هستید.»
او در ادامه گفت:
«نقش فائزه جدا از بخش بازیگریاش برای من مسئولیت و وظیفه بزرگ داشت. او نماینده مادرانی است که جز خوشبختی و فرزندانشان آرزوی دیگری ندارند اما امان از جنگ و فقر فرهنگی، امیدوارم در هیچ زمانی هیچ مادری، بهتر است بگویم هیچ عاشقی قربانی سیاستها نشود.»
الناز شاکردوست بار دیگر با نرگس آبیار و هوتن شکیبا در فیلم «ابلق» همکاری کرد و برای بازی در این فیلم، کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر شد، اما او برنده سیمرغ نشد.
«ابلق» فیلمی به کارگردانی نرگس آبیار محصول سال ۱۳۹۹ است. تهیه کنندگی کار بر عهده محمدحسین قاسمی بوده و بهرام رادان، الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، فاطمه کریمیان، مهران احمدی و گیتی معینی از بازیگران این فیلم میباشند.
این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورد.
فاطمه قاسمپور رئیس فراکسیون زنان مجلس در مورد فیلم ابلق نوشت:
«نگاه زنانه خانم آبیار به مسئله تأمین امنیت زنان و ارائه نقش صلح آفرین و آرامشبخش زن در این فیلم قابلتقدیر است. فیلم ابلق را در جمع فعالان حوزه رسانه دیدم؛ علاوه بر فرم مناسب روایت، نگاه زنانه خانم آبیار به مسئله تأمین امنیت زنان و ارائه نقش صلح آفرین و آرامشبخش زن در این فیلم قابلتقدیر است. تامین امنیت زنان از اولویتهای ماست، در این زمینه بیشتر خواهم نوشت.» (خبرگزاری ایسنا)
هوشنگ گلمکانی درباره این فیلم با خبرگزاری ایمنا گفت:
«نرگس آبیار بازهم گام بلند دیگری برداشته است؛ بلندتر از فیلم بلندپروازانه قبلیاش. ابلق فیلمی تکاندهنده و تأثیرگذار است با یک کارگردانی ماهرانه و پرزحمت و بازیهای چشمگیر. هرچند که به دلایلی شخصی، من نفس را همچنان بیشتر دوست دارم.» (خبرگزاری ایمنا)
شاکردوست در فیلم «مطرب» به کارگردانی مصطفی کیایی بهعنوان دختر یک هنرمند کابارهای قدیمی (با بازی پرویز پرستویی) بازی کرد، این فیلم با سبقت از فیلم «هزارپا»، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شد.
سال ۱۳۹۷، الناز شاکردوست در سر صحنه فیلمبرداری فیلم «تابو» دچار سانحه شد. شاکردوست ماجرا را اینگونه تعریف میکند:
«این اتفاق به این صورت بود که ما در صحنه فیلمبرداریمان یعنی لوکیشنمان در کنار دریا، نزدیک یک کشتی بهگلنشسته به نام میانکاله بودیم. آن روز قرار بود ما صحنه خودکشی دختر فیلم به نام بهار را بگیریم که نقشش را من بازی میکردم.
بعدازاین که در سکانسی دعوای سختی با پدرم یعنی کسی که نقش پدرم را بازی میکند، داشتم، قرار بود به دریا رفته و در دریا آنقدر پیش بروم تا جایی که کسی من را نبیند در انتها به سمت راست بروم، یعنی آن جایی که این کشتی بهگلنشسته و در نتیجه از دید دوربین مخفی بمانم.
اما هیچکدام نمیدانستیم این کشتی بهگلنشسته در انتها پاشنه خودش پروانهای دارد که این پروانه هنوز کار میکند و باعث میشود که آب در گرداب جمع بشود، هر چیزی را که نزدیکش میشود ببلعد و تاکنون چهار نفر پیشازاین، به همین شکل در همان محل غرق شده بودند.
داستان همانطوری که برنامهریزی کرده بودیم پیش رفت، من آنقدر شنا کردم که از دید دوربین مخفی ماندم و در گوشه راست کشتی منتظر ماندم و شروع کردم با پا شناکردن.
ناگهان احساس کردم که نیروی زیادی دو پایم را به سمت پایین میکشد. من با اینکه شناگر خوبی هستم، با تمام قدرت فقط دستوپا میزدم. مدام سعی میکردم شنا کنم تا مقاومت کرده باشم چرا که نیروی آب زیادتر از توان من بود.
نکته دیگر این که این اتفاق همان زمانی بود که برف زیادی آمده بود. هوا بسیار زیاد سرد بود و از جایی به بعد سردی آب اجازه نمیداد که قلب من خون را پمپاژ کند. تمام بدن من سِر شده بود و من تمام تلاشم را برای زندهبودن میکردم. دقیقاً در لحظههای آخر حتی یکی از بچههای صحنه که تا نزدیکی من آمده بود با صورتی گریان گفت: حلالم کن خانم شاکردوست، نتوانستم برایت کاری کنم ...
آنقدر فشار آب زیاد بود که هرکسی به دلیلی نمیتوانست به من نزدیک شود. شاید فاصله زیاد نبود اما سردی هوا و فشار آب همه را ناچار به برگشت میکرد. من کمکم میدیدم که عوامل فیلم شبیه آدمهای کوچک سیاهی میشوند که لحظهبهلحظه محوتر میشدند و من حتی دیگر داد هم نمیزدم چرا که انرژیام را بیشتر از دست میدادم. در لحظه آخر که من تسلیم شدم و مرگ را با تمام شکوهش پذیرفتم، تونل مرگ را رو به خورشید دیدم و هرگز خورشید را به این زیبایی ندیده بودم.
خوشحالم که تونل مرگ را تجربه کردم در همین لحظه نردبان سپید رنگی سمت من انداخته شد و باید اعتراف کنم، من فکر کردم این همان مرگ است اما ماجرا طور دیگری بود؛ یک زن و مرد ترکمن در این کشتی بهگلنشسته زندگی میکردند یعنی بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس اسلامی آنها را در این کشتی گذاشته بودند که از آن مراقبت کنند. این زن و مرد ترکمن از صدای داد و بی داد عوامل ماجرا را فهمیده بودند و این نردبان را سمت من پرت کردند، البته من از سرمای زیاد، از هوشرفته بودم و حتی مرد ترکمن به گفته خودش میگوید: احتمال دادم کتفت در برود اما خودم را قانع کردم که جانت مهمتر است.
منبعد از اینکه به هوش آمدم در کشتی بودم.»
در سوم بهمن ماه ۱۳۹۶ الناز شاکردوست در جریان فیلمبرداری فیلم سینمایی «پیلوت» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان در شهرک استقلال تهرانسر دچار حادثه شده و به زمین برخورد کرده و بیهوش میشود.
ابراهیمیان عنوان کرده که این سانحه بر اثر بیاحتیاطی صورتگرفته است که در آن شاکردوست و تیم پروژه بیتقصیر بودهاند.
در پی این حادثه شایعه شده بود که شاکردوست ضربه مغزی شده است که ابراهیمیان در این باره گفته بود:
«هیچ اتفاق بزرگی نیفتاده است و من خبر ضربه مغزی شدن الناز شاکردوست را تکذیب میکنم. اتفاق کوچکی افتاده، اما رفع شده و اصلاً آنطور نیست که به این اندازهبزرگش کردهاند.»
اما در واقعیت این حادثه، ضربهای سنگین به ستون فقرات شاکردوست وارد کرد و باعث دررفتگی حاد دیسک کمر، بین دو مهره نزدیک به مرکز نخاع او شد. شاکردوست بهناچار مدتی را به استراحت مطلق گذراند و از کار دور ماند و در نهایت «بهدخت ولیان» جایگزین وی در آن فیلم شد.
مسعود فراستی در برنامه تلویزیونی «هفت» درحالیکه از فیلم «شبی که ماه کامل شد» انتقاد میکرد، گفت:
«فیلم بهاصطلاح درباره یک جنایتکار و تروریست است به نام ریگی و یک خاندان، فیلم ظاهرا علیه ریگی ساخته شده است درحالیکه فیلم در دفاع از ریگی است ... در نمای دیگری این زن توطئهگر پشتیبان خاندان ریگی بچهها رو برمی گردونه ایران ... آیا این زن خلاف خاندان لعنتی ریگیه یا برعکس؟ ...»
الناز شاکردوست با انتشار تصویری از خود در فیلم «شبی که ماه کامل شد» در صفحه اینستاگرام خویش در پاسخ به انتقاد کوبنده فراستی نوشت:
«بلوچ اصیله، بلوچ مهربونه! ندیدی چطور از دار دنیا یک گوسفند داشتند، برای ما گذاشتن رو آتیش؟!! (بخشی از دیالوگ فائزه در فیلم) بلوچ لعنتی نیست، صدا و سیما و برنامه هفت باید جوابگوی این بیحرمتی به مردم سیستان و بلوچستان و طایفه محترم ریگی باشند.»
الناز شاکردوست در واکنش به پیروزی کیمیا علیزاده در برابر ناهید کیانی در استوری اینستاگرامش نوشت:
«به کجا رسیدیم که دختری که روزی برای این سرزمین مدال آورد حالا باید در قالب تیم پناهجو[من میگم بیپناه] مقابل پرچم این کشور بجنگه؟ و چه خوب شد که بردی! تو کیمیای این خاکی تا ابد عزیزِ من»
- الناز شاکردوست در مصاحبهای درباره حس وطنپرستی و سینما گفت:
«من عاشق بازیگری بودم و هستم. حتی اگر قرار باشد روزی کار نکنم، باز عاشق این حرفه میمانم. آدم نمیتواند عشقش را رها کند، الان تصمیم دارم چند ماهی به لندن بروم و درسم را ادامه بدهم. قطعا وقتی برگردم از این آموختهها برای هنر و سینمای مملکتم استفاده میکنم. نمیروم که خارج بمانم. میتوانم این ادعا را داشته باشم که یک دختر کاملا ایرانی و وطنپرست هستم و تمام زندگیام را برای خاک مملکت میدهم. هیچوقت آدم بیتفاوتی نبودهام، شاید سکوت کردهام، اما همیشه سینما برایم اهمیت داشته است، شاید اگر ببینم کاری خوبی ساخته نمیشود خودم کمکی را که میتوانم انجام دهم کمااینکه فیلم تابو را خودم تهیهکنندگی کردم، زیرا هیچ تهیهکنندهای حاضر نبود چنین هزینهای را برای فیلمی که در روستا و با شرایط سختکار میشد را بپذیرد.
اما همان ابتدای کار، جناب آقای محمد امامی که جز تهیهکنندگان این مملکت هستند و سینما برایشان حکم کاسبی را ندارد به یاری ساختن این اثر ارزشمند آمدند و فیلم را خریدند، درهرصورت صحبت من این است که حداقل سعی کردهام که همان پولی که از سینما درآوردهام خرج همین سینما کنم، زیرا برایم ارزشمند است.»
- الناز شاکردوست میگوید:
«هفتهای سه روز و یکبار یک ساعت به اینستاگرام سر میزنم، آن هم بهخاطر این است که خودم صفحهام را اداره میکنم، چون یکجور فوبیا تکنولوژی دارم، حس میکنم انسان را از فضای زندگی واقعی دور میکند. شاید مسائلی چون مشکلات اقتصادی، دغدغهام نباشد، اما قطعاً به آن بیتفاوت نیستم، وقتی میبینم که روزبهروز همه چی گرانتر میشود، ناراحت میشوم، من خیلی وقت است که دیگر برای دیدهشدن و پول کار نمیکنم، اگر نگاه کنید طی چند سال اخیر کارهای زیادی نداشتهام، درحالیکه مثلاً همین سال گذشته میتوانستم شش - هفت فیلم بازی کنم.
شاید هر بازیگری جای من بود آن پیشنهادها را قبول میکرد. اما وقتی پول ملاک انتخابهایم نیست، بازهم چنین جملاتی را میشنوم که این نقشها را بهخاطر پول بازی کردهام و البته دلم بسیار میگیرد و حتی دچار یاس میشوم، خدا رو شکر از بچگی خانواده و زندگی خوبی داشتهام و بهخاطر پول وارد بازیگری نشدم، حتی اولین فیلمی را که برای قراردادش رفتم، با ماشینی سر قرارداد رفتم که پدرم برایم خریده بود. منظورم این است که هیچوقت نیاز مالی به این کار نداشتم و پول دغدغهام نبوده است.
فکر میکنم برای خوشبخت زندگیکردن آنقدر به احساس خوب و رضایتبخش شخصی نیاز است، احتیاج به پول نیست، آدم ثروتمند فردی است که به بینیازی روحی رسیده باشد و ذهن روشنی داشته باشد؛ بینیازی به پول نیست، شهرت هم مقوله جذابی برای من نیست، همیشه سعی کردهام مستقل باشم و هنوز هم هستم. هیچکس نمیتواند ادعا کند که او توانسته الناز شاکردوست را سرکاری بیاورد، من همیشه خودم انتخاب کردهام، فیلمبرداری کاری که تمام میشود، میروم به خانه و یا به سفر میروم.»
1384 نامزدی تندیس زرین جشن خانه سینما برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن فیلم مجردها
1385 نامزدی تندیس زرین جشن خانه سینما برای بهترین بازیگر زن فیلم چه کسی امیر را کشت
1386 نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم باد در علفزار میپیچد
1387 نامزدی تندیس زرین جشن خانه سینما بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم در میان ابرها
1394 برنده بهترین بازیگر زن لوح تقدیر و جایزه جشنواره فیلم سانفرانسیسکو برای فیلم تابو
1396 برنده تندیس بهترین بازیگر زن جشن حافظ برای فیلم مبارک
1396 نامزدی تندیس جشن انجمن منتقدان و نویسندگان ایران نامزدی بهترین بازیگر نقش اول زن فیلم خفگی
1397 برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر بهترین بازیگر نقش اول زن شبی که ماه کامل شد
1398 نامزدی سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم من میترسم
1399 نامزدی سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم ابلق