امید شمس متولد ۲۶ فروردین ۱۳۶۹ در خرمدشت کرج است. او فارغالتحصیل انجمن سینمای جوانان کرج و مدرسه عالی سینما است.
در کارنامه هنری او کارگردانی فیلمهای کوتاه «گذر»، «شب تولد» و «قرار» و فیلم بلند «ملاقات خصوصی» به چشم میخورد.
وی برای نویسندگی و کارگردانی فیلم «ملاقات خصوصی» نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر گردیده است.
امید شمس متولد دهه ۶۰ در خرمدشت کرج است. پدر خانواده کارگر بازخرید شدهای بود که دیگر توان کارکردن نداشت، بنابراین امید و برادرش ایمان از دهسالگی علاوه بر درسخواندن بر سر چهار راهها دستفروشی میکردند تا خرج خانهشان را در بیاورند.
امید پس از مدتی در مغازه خدمات کامپیوتری شاگردی کرده و سپس مدیر IT چندین کارخانه شد.
ایمان شمس از قهرمانان ورزشهای قدرتی و قویترین مردان ایران است. محله زندگی این دو برادر در زمان کودکی آنان بسیار ناامن بود، به همین دلیل ایمان به همراه برادرش امید به باشگاه ورزشی رفته تا هیچکس به آنها آسیب نرساند.
امید پس از مدتی از ادامه ورزش منصرف شد ولی ایمان با ادامه دادن ورزش به یکی از چهرههای ورزش قدرتی و مسابقات قویترین مردان ایران تبدیل شد و از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۷ در این مسابقات شرکت کرده و ۴ بار نیز فینالیست شد.
وی در فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» به کارگردانی برادرش (امید شمس) در نقش قهرمان ورزشهای قدرتی ایفای نقش میکند که به علت تعطیلی مسابقات ورزشی خلافکار و زورگیر شده است.
امید شمس دانشآموز کوشا، درسخوان و با استعدادی بود. او علاوه بر کارکردن در درسهایش نیز موفق بود. علاقه به IT و دانش نرمافزاری او را به سمت رشته IT در دانشگاه رهنمون کرد.
او از همان دوران دبیرستان در خدمات کامپیوتری بهعنوان شاگرد کار میکرد. بعدتر در دانشگاه نیز همین رشته را ادامه داد و حتی مدرک بینالمللی مایکروسافت را در ۱۹ سالگی دریافت کرد.
در همان سن مدیر IT چندین کارخانه بود و از این طریق درآمد بسیار خوبی داشت. اما شیفتگی او به هنر و سینما باعث شد که از دانشگاه با این که تنها ۲۸ واحد از درسش باقیمانده بود که مدرک کارشناسی را دریافت نماید، انصراف داده و به علاقه خویش یعنی سینما بپردازد.
امید شمس در ۸ سالگی از طرف مدرسه برای تماشای فیلم «خواهران غریب» کیومرث پوراحمد به سینما رفت. همین اردوی مدرسه و دیدن فیلم «خواهران غریب» کافی بود که امید شمس شیفته و مفتون جادوی سینما شود.
بعدازاین اتفاق سعی و تلاشش این بود که پولهایش را جمع کرده و به همراه برادرش (ایمان شمس) به سینما برود و به تماشای فیلمها بنشیند. آنها که در خانهشان دستگاه پخش CD نداشتند بهسختی و بهصورت قسطی یک دستگاه پخش خریداری کردند و هر شب از ویدئو کلوپ محله فیلم تهیه کرده و به تماشایش مینشستند.
فیلمهایی چون «مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی را بارها به همراه خانواده تماشا کردند، «شهر زیبا» و «رقص در غبار» به کارگردانی اصغر فرهادی نیز از آن دسته فیلمهایی بود که او آنها را بسیار دوست میداشت.
در مقطع راهنمایی از طرف مدرسه به شهرک سینمایی غزالی که نزدیک محل زندگیشان بود برای تماشای پشتصحنه مجموعه «کیف انگلیسی» رفتند، با دیدن پشتصحنه و کارکردن عوامل فیلم بود که شیفتگی او به سینما بیشتر شد و شاید بتوان گفت ایده فیلمسازی از همان زمان در ذهنش شکل گرفت. از آن زمان به بعد دیگر کار همیشگیاش این بود که به شهرک سینمایی برود و به تماشای پشتصحنه فیلمهایی چون «در چشم باد»، «سرزمین کهن» و غیره بنشیند.
در دوران دانشجویی تصمیم گرفت که به علاقهاش یعنی سینما بپردازد، سال ۱۳۸۹ در انجمن سینمای جوانان کرج ثبتنام میکند و از طریق آموزشهایی که دیده بود مستند و فیلمهای کوتاهی تولید کرد، درگیری و علاقه به سینما روزبهروز در او بیشتر میشد تا اینکه یک روز تصمیم گرفت همه چیز را رها کرده و تنها به هدف و علاقهاش بپردازد.
خرج خانه بر دوش او بود و درآمد خوبی هم داشت و از طرفی چیزی از درسش نمانده بود که فارغالتحصیل شود، اما به ناگاه همه را رها کرده و تصمیم گرفت که فیلمساز شود.
بعد از انصراف از دانشگاه برای خدمت وظیفه سربازی اعزام گردید. او بهعنوان راننده در پادگان سپاه کرج خدمت میکرد، بعد از ابراز علاقه به فعالیت سینمایی و نشاندادن فیلم کوتاهی که قبلتر ساخته بود به مسئولین پادگان، وی را به بخش امور تلویزیونی فرستادند و در آنجا مسئول ساخت مستند خبری و گزارشهای پادگان شد.
در همان زمان مستندی با عنوان «دوران سگی» را بهصورت شخصی و بهتنهایی ساخت که جوایز بسیاری را از آن خویش کرد.
در سال ۱۳۹۲ او از خدمت سربازی مرخص شده و برای شرکت در کنکور سینما در یک مؤسسه نامنویسی کرد که البته بعد از مدتی با این استدلال که او همین حالا نیز میتواند فیلم بسازد و دانشگاه در کارش وقفه ایجاد میکند از این تصمیم منصرف شد.
بعد از خدمت سربازی دوستان و آشنایان به او به چشم یک شکستخورده نگاه میکردند، وی درسش را نیمهتمام رها کرده و از کارش که درآمد مکفی و خوبی داشت انصراف داده بود تا به علاقهاش سینما بپردازد و فیلم خودش را بسازد، درحالیکه هنوز کاری انجام نداده بود.
اما امید شمس به دنبال اثبات خود به آشنایان و دوستان بود و برای همین مسئله تاکید داشت که فیلم خودش را به هر شکلی که شده بسازد، تا اینکه با فراخوان «ستاد کنگره شهدای استان البرز» برای حمایت مالی از تولید ۳ فیلم کوتاه در ژانر دفاع مقدس روبهرو شد.
او به همراه دوستش پویا پیشوایی که از انجمن سینمای جوانان کرج با او آشنا و دوست شده بود برای شرکت در این فراخوان اقدام کرد.
فیلمنامهای که نوشتند از بین ۱۰۰۰ اثر پذیرفته شد اما مسئولین ارگان مربوطه به علت نداشتن رزومه فیلمسازی از تولید فیلم توسط خودشان حمایت نکرده و در برابر اصرار آنان تنها به پرداخت ۳۰ میلیون تومان در ازای دریافت چک و سفته برای تضمین برندهشدن فیلمشان در جشنوارهها از آن دو حمایت کردند.
شمس و دوستش به کمک باقی دوستان و با شرایط بسیار سخت و طاقتفرسایی و هزینهکردن مبلغ بسیار زیادی که از بودجه مشخص شده فراتر رفته بود، فیلم کوتاه «گذر» را ساختند.
آنها برای تولید فیلم به افراد بسیار زیادی مقروض شدند. دراینبین چندین کار سفارشی از تلویزیون با دستمزدی ناچیز پذیرفتند تا اندکی از تعهدها و بدهیهای خویش را پرداخت نمایند، اما این قبیل کارها کفاف بدهیهایشان را نمیداد.
تا این که به انجمن سینمای دفاع مقدس رفته تا از آنان برای تکمیل فیلم و پرداخت بدهیهایشان کم بگیرند. مدیر انجمن بعد از تماشای فیلم به آنان مبلغی پرداخت کرده و آن دو توانستند با این مبلغ، فیلم را کامل کرده و بدهی خویش به طلبکاران را پرداخت نمایند.
بعد از ارسال فیلم «گذر» به جشنوارهها، این فیلم مورد استقبال قرار گرفته و جوایز متعددی از فستیوالهای داخلی و خارجی دریافت کرد و امید شمس با ساخت این فیلم به شهرت رسید.
بعد از تولید فیلم کوتاه «گذر» مدرسه ملی سینما برای دورهای دوساله فراخوان داد.
از بین هزاران نفر تنها ۲۰ نفر پذیرفته میشدند، امید شمس نیز در میان پذیرفتهشدگان قرار داشت.
وی در این دوره زیر نظر اساتیدی چون کیانوش عیاری، رسول صدرعاملی، دهقانی، بهمنش، محمود کلاری، علیرضا داوودنژاد و جمع کثیری از بزرگان و اساتید سینما آموزشدیده و بهعنوان تکلیف فیلم کوتاه و سهدقیقهای «لئون» را تولید کرد.
امید شمس در سال ۱۳۹۵ فیلم کوتاه «شب تولد» را ساخت و با این فیلم در فستیوالهای مهم فیلم کوتاه در جهان شرکت کرده و جوایز متعددی کسب کرد. او با این اثر در سطح بینالمللی نیز در عرصه فیلم کوتاه شناخته شده و شرایط مالی بهتری پیدا کرد.
سپس فیلم کوتاه «قرار» را کارگردانی کرد که آن هم در فستیوالهای متعددی منتخب و برگزیده شد. سوگل طهماسبی برای بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم جوانان داکا در کشور بنگلادش را از آن خویش ساخت. همچنین این فیلم در سی و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، جایزه بهترین فیلمنامه را کسب کرد.
در سال ۱۳۹۷ بهعنوان مشاور فیلمنامه و کارگردان فیلم سینمایی «پوست» با برادران ارک که در مدرسه ملی سینما با یکدیگر دوست شده بودند همکاری کرد.
فیلم سینمایی «پوست» به نویسندگی و کارگردانی بهمن و بهرام ارک فیلمی در ژانر وحشت است.
امید شمس در کنار فیلمسازی در کارگاههای آموزش فیلمسازی و فیلمنامهنویسی تدریس کرده است، کارگاههایی چون «فیلم خودت را بساز» و «اصالت نگاه؛ از فیلم کوتاه تا بلند» از جمله این کارگاهها هستند.
علاوه بر تدریس او در چهاردهمین جشنواره ملی کوتاه رضوی بهعنوان داور و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه «موج» جزیره کیش در سال ۱۳۹۹ به همراه بهمن ارک مسئولیت انتخاب آثار بخش «ملی» را بر عهده داشته است.
بعد از ساختن چندین فیلم کوتاه و حضور در فیلم سینمایی «پوست» بهعنوان مشاور، امید شمس تصمیم گرفت که فیلم سینمایی بلند خویش را بسازد.
ایده اصلی و اولیه «ملاقات خصوصی» را امید شمس به رشته تحریر درآورد. اما برای نگارش فیلمنامه با علی سرآهنگ و بهمن ارک همکاری کرد، سپس استادشان در مدرسه ملی سینما، نادره سادات سرکی نیز به گروه اضافه شده و در بازنویسی فیلمنامه به آنها کمک کرد، بعد از دو سال کار منسجم، فیلمنامه برای تولید و فیلمبرداری آماده شد.
در این فیلم بازیگرانی چون پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، ریما رامینفر، رویا تیموریان، سیاوش چراغیپور، نادر فلاح، پیام احمدینیا، شیرین آقاکاشی و ایمان شمس به ایفای نقش پرداختهاند.
«ملاقات خصوصی» در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر در دو رشته «بهترین فیلم اول» و «بهترین بازیگر نقش مکمل مرد» (پیام احمدینیا) نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده است.
چون واقعاً خیلی با کودکان کار همذاتپنداری دارم و قطعاً یکی از اهداف من این است که کاری کنم که آنها هم امیدی برای زندگی داشته باشند و بتوانند هدف داشته باشند، چون امید در انسان کارهای بزرگی میکند. امروز من افتخار میکنم از کودک کار بودن به فیلمسازی رسیدهام.
محسن جسور، کارگردان و فیلمنامهنویس با ارائه یادداشتی عنوان کرد که فیلمنامه «ملاقات خصوصی» با آگاهی و برداشت از طرح و ایده فیلمنامهای از او به نام «آبستن» نوشته و ساخته شده است.
وی مدعی است طرح «ملاقات خصوصی» متعلق به اوست که در سال ۹۷ ایدهاش را در دفتر کامران مجیدی تهیهکننده سینما مطرح کرده و از همان روزها داستان خرید فیلمنامه پیشآمده اما او زیر بارش نرفته است.
نوک پیکان صحبتهای او رو به علی سرآهنگ است، فیلمنامهنویسی که به همراه بهمن ارک و امید شمس فیلمنامه «ملاقات خصوصی» را نوشته و جسور طرحش را در حضور او در میان گذاشته، بنا به گفتههای خودش حتی بعد از اینکه متوجه شده این طرح در حال نگارش است با علی سرآهنگ تماس گرفته اما او این موضوع را رد کرده است.
جسور حالا ادعا میکند تا مدارک این امر را در اختیار دارد و آن را از مراجع قانونی پیگیری میکند.
محسن جسور در یادداشتی در این باره اینگونه نوشته است:
«به نام خدای مهربان و عادل
نگارش این طرح و فیلمنامه به سالها قبل بازمیگردد که در سال ۹۰ طرح اولیه و بعد از تحقیقات و پژوهش در سال ۹۷ طرح نهایی و داستان تکمیل شده به ثبت رساندم و با چند کارگردان تا ساخت این فیلمنامه نیز پیش رفتیم؛ اما ازآنجاکه تعلق خاطر من به این فیلمنامه و قصه، سالها با من بوده است و جدایی از این قصه برایم سخت بود؛ همه پیشنهادات مالی برای فروش و واگذاری قصه و طرح را رد کردم تا آنجایی که از طریق دوستان نزدیکم، طرح را برای ساخت در دفتر آقای کامران مجیدی در حضور علی سرآهنگ، احسان وحید و حسین فرضیزاد مطرح و ارائه کردم و دوباره داستان تکراری خرید فیلمنامه و طرح و ساخت توسط کارگردانی دیگر و من بازهم زیر بار نرفته و حاضر به فروش و واگذاری طرح و فیلمنامه نشدم.
استقبال تا آنجایی پیش رفت که باواسطه و تماس اصرار داشتند تا طرح را از من خریداری کنند، اما من برای ساخت تصمیم گرفتم به سراغ دفتر و تهیهکنندهای دیگر بروم، چون قصد داشتم بهعنوان فیلم اولم این طرح را بسازم.
ازآنجاییکه این دوستان بسیار مشتاق طرح فیلمنامه بودند؛ متوجه شدم شش ماه بعد با نگارش مشترک علی سرآهنگ و امید شمس فیلمنامهای به نام «ملاقات شرعی» را بهسرعت نگارش و ثبت کردهاند که علی سرآهنگ طرح و متن اولیه را ارائه داده و با امید شمس مشترکا نگارش کرده بودند.
با علی سرآهنگ تماس گرفتم و توضیح خواستم. او اطمینان داد طرح نگارش شده شباهتی به طرح من ندارد و او ایده و طرح دیگری را با امید شمس مطرح کرده است که متفاوت از طرح من است.
سؤالم اینجاست که چرا تا پیش از خوانش طرح فیلمنامه من و ارائه من، این ایده به ذهن شما خطور نکرده است؟ سال ۹۸ من مشغول ساخت فیلم دیگری شدم به نام «شکار حلزون» و دوست دیگری چند ماه بعد از ساخت فیلم اولم، در جریان جلساتی که در قوه قضاییه برای فیلمنامه داشت، با من تماس گرفت و گفت فکر کنم طرح تو توسط علی سرآهنگ و امید شمس در حال نگارش است.
ازآنجاییکه به دوستی و گفته علی سرآهنگ اطمینان داشتم؛ به او گفتم با علی صحبت کردهام و عنوان کرده از اساس طرح و قصه من چیز دیگری است.
حالا در سال ۱۴۰۰ فیلم را میبینم. همان ایده، پیرنگ، عشق و موضوع با کمی داستانهای فرعی که بهدور ایده و پیرنگ اصلی تنیده شده است تا بتوان، دیگران را فریب داد که این داستان و طرح دیگری است؛ درحالیکه من ماههاست قرارداد فیلمنامه و کارگردانی «آبستن» را با تهیهکنندهای بستهام و همزمان با نگارش فیلمنامه نهایی و پیشتولید اولیه، در فاصلهای که به دلیل کرونا پیشتولید به تعویق افتاد، شاهد ساخت و اکران فیلم هستم.
من کارگردان کار را نمیشناسم، اما علی سرآهنگ که خود را صاحب ایده میداند و نویسنده است را خوب میشناسم که چطور به ایده و موضوع و پیرنگ من دستیافته و برای نگارش از امید شمس دعوت کرده است، درحالیکه فیلمنامه را با برداشت از ایده و موضوع و پیرنگی که برای آنها نیست ساختهاند.
رویه سرقت ایده و طرح تا آنجا بحرانی شده است که یک نویسنده حرفهای حتی دیگر جرئت ندارد طرح یا فیلمنامه ثبت شده خود در ارگان رسمی کشور را به تهیهکننده و یا دفتری ارائه بدهد. چون بهآسانی با اضافه و کمکردن چند داستان فرعی و پیچوتاب دادن به پیرنگ اصلی، همان موضوع و داستان را مدعی میشوند که طرحی جدید است و ایده را کشف کردهاند.
من بهعنوان عضو انجمن صنفی فیلمنامهنویسان ایران از خانه سینما و مراجع ذیصلاح عاجزانه خواهش دارم مانع این روند و جریان مبتذل و کثیف شوند؛ چرا که وجود هنرمند نماها و فرهیخته پندارها که تنها به مطرحشدن نام و منافع مالی میاندیشند، جرئت نگارش و ارائه طرح و فیلمنامه به هر تهیهکننده، کارگردان و یا دفتری از نویسندگان سلب کرده است. با این منوال دیگر هیچ تضمینی نیست کسی ایده و طرح اصلی فیلمنامه تو را برداشته و با تغییراتی آن را بهعنوان طرح و ایدهای جدید مطرح کرده و خود را صاحب اثر بداند.
برای سینماگر بودن و فیلمساز شدن ایکاش ابتدا انسان باشیم. هنرمند بودن پیشکش.
طبیعی است که این جفا و بروز رفتار غیرحرفهای و ناجوانمردانه را حقاً از مجرای قانونی و با توسل به دستگاه قضایی، خانه سینما و سازمان سینمایی تا رسیدن به نتیجهای عادلانه پیگیر خواهم بود.
محسن جسور، هفده بهمن یک هزار و چهارصد» (سینما، سینما)
امید شمس به همراه تیم سازنده «ملاقات خصوصی» تا این لحظه در برابر گفتههای محسن جسور سکوت کرده و موضعگیری خاصی نداشتهاند.
تهیهکننده فیلم «ملاقات خصوصی» امیر بنان با انتشار نامهای به دبیر جشنواره فجر اثر خود را از داوری در این رویداد خارج کرد.
امیر بنان در ۲۱ بهمنماه به مسعود نقاشزاده دبیر چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر نامه نوشته و بعد از حذف سیمرغ مردمی از این رویداد، درخواست حذف این فیلم از داوری را ارائه کرد.
او در متن نامه خود اینگونه نوشته است:
«نظر به عدم توجه به آرای مردمی در جشنواره فجر و حذف آن و از طرفی با عنایت به اینکه بهزعم این حقیر این تصمیم اثر وضعی در سینمای ایران دارد، ضمن سپاس از حضرتعالی و سایر همکارانتان بدینوسیله اعلام میدارم که فیلم ملاقات خصوصی به کارگردانی آقای امید شمس و تهیهکنندگی اینجانب را از داوری جشنواره خارج نمایید و در هیچ یک از رشتهها داوری نشود.
انشا الله که جوابی برای حقالناسی که ضایع شد داشته باشید. در پایان از همه مردم عزیز و تماشاگران فیلم ملاقات خصوصی صمیمانه تشکر میکنم و سپاسگزارم و امیدوارم به یاری حقتعالی در اکران عمومی بتوانیم میزبان خوبی باشیم.» (ایسنا)
لازم به ذکر است که فیلم «ملاقات خصوصی» هم از نظر میزان فروش بلیت (تعداد بیننده) و هم آرای مردمی در صدر فیلمهای جشنواره چهلم قرار گرفته بود.
اما در نهایت و با انتشار این بیانیه بازهم «ملاقات خصوصی» که در دو رشته «بهترین فیلم اول» و «بهترین بازیگر نقش مکمل مرد» نامزد چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر شده بود، از بین نامزدها حذف نگردیده و به رقابت پرداخت.
مسعود نقاش زاده، دبیر جشنواره درباره انصراف تهیهکننده فیلم «ملاقات خصوصی» از حضور در جشنواره و بخش سودای سیمرغ فیلم فجر، تاکید کرد:
«فیلمسازان، تهیهکنندگان و کارگردانان قبل از اعلام فیلمهای خود به جشنواره، آییننامهای را امضا میکنند. بر اساس این آییننامه، آنان حق انصراف و خارج کردن فیلمهای خود، آن هم چند ساعت قبل از پایان جشنواره را ندارند.» (ایرنا)
امید شمس زمانی که وارد انجمن سینمای جوانان کرج شده و تصمیم به فیلمسازی گرفت، از همان زمان بسیار علاقهمند بود که از اصغر فرهادی مشاوره بگیرد و با او صحبت کند. به هر طریقی که بود شماره تماس فرهادی را پیدا میکند، اما هر چه تماس میگیرد، فرهادی پاسخ تماسهایش را نمیدهد. شمس در ادامه توضیح میدهد:
«من از طریق یک شخصی متوجه شدم که فرهادی زمانی که درسش را تمام کرده چون تئاتر خوانده بود برای تست بازیگری زیاد به دفاتر سینمایی مختلف میرفت. من هم رندی کردم و پیامکی به او دادم و نوشتم:
«اصغر داداش چرا جواب ما را نمیدهی یادت نیست با هم میرفتیم این دفتر و آن دفتر تست میدادیم؟ حالا به جایی رسیدی که جواب ما را نمیدهی؟»
بعد از ارسال این پیامک دیدم مرتب شروع کرد به زنگ زدن و حالا من نمیتوانستم پاسخ بدهم. گاهی میدیدم که سه مرتبه در روز زنگزده و من جواب ندادهام. دوباره فردای آن روز تماس میگرفت و من جواب نمیدادم. چند روزی گذشت و بالاخره من جواب دادم، چون ظاهراً زده بودم توی خال.
جواب دادم و گفتم آقای فرهادی ببخشید من دروغ گفتم چون جواب نمیدادید این پیام را نوشتم. خندید و گفت این چه کاری بود؟ گفتم خوب جواب نمیدادید من دوست داشتم، من را راهنمایی کنید.
خیلی با متانت با من برخورد کرد و اصلاً جبهه نگرفت و زمانی مناسبی با هم صحبت کردیم و مرا راهنمایی کرد. گفت تلاش کن بیشتر فیلم ببین و در مجموع خیلی برایم انگیزه ایجاد شد. نمیدانم یادشان باشد یا نه اما با همه رندی که کرده بودم خیلی خوب برخورد کرد و برایم تأثیرگذار بود.» (ایرنا)
۱۴۰۰: نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از چهلمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای فیلم «ملاقات خصوصی»