کِیت الیزابت وینسْلِت (Kate Elizabeth Winslet) بازیگر انگلیسی، در ۵ اکتبر ۱۹۷۵ در ناحیهی ردینگ از شهر بارکشر (واقع در جنوب شرقی انگلستان) به دنیا آمد. منتقدان، اغلب او را یکی از «برترین بازیگران زن نسل خود» میشمارند.
شهرت وینسلت به خاطر بازی در فیلمهای مستقل و درامهای دورهای است. او اغلب نقش زنانی را بازی میکند که سرسخت و پیچیدهاند.
کیت وینسلت در طول بازیگریاش جوایز مختلفی گرفته است؛ از جمله یک جایزه اسکار، پنج جایزه گلدن گلوب، و سه جایزه آکادمی فیلم بریتانیا، و دو جایزه امی ساعات پربیننده.
کیت وینسلت مدرسه تئاتر ردروفس در رشته نمایش به تحصیل پرداخت. او فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۹۹۱ هنگامی که ۱۵ ساله بود با بازی در نقش در سریال تلویزیونی و بریتانیایی «فصل تاریک» آغاز کرد.
بازی در سینما را در سال ۱۹۹۴ با بازی در نقش یک نوجوانِ قاتل در درام روانشناختی «موجودات آسمانی» آغاز کرد و یک سال بعد به خاطر بازی در نقش ماریان داشوود در Sense and Sensibility برنده بفتا و انجمن بازیگران فیلم شد.
دو سال بعد، در سال ۱۹۹۷ برای بازی در نقش اصلی فیلم عاشقانه و حماسی «تایتانیک» (که در آن دوران، پرفروشترین فیلم تاریخ شد) تبدیل به یک بازیگرِ جهانیِ معروف و محبوب شد.
شهرت و محبوبیت جهانی او مانع تلاش او نشد و در ادامهی روند افزایش شهرت و محبوبیت، نقشآفرینی در فیلمهای تحسینشدهی «قلمپرها» (۲۰۰۰) و «آیریس» (۲۰۰۱) را به بازی در فیلمهای بلاکباستر ترجیح داد.
در سال ۲۰۰۴ نقشآفرینیِ امروزی و متمایز از سبکِ همیشگیاش در فیلم «درخشش ابدی یک ذهن پاک»، نقطه عطفی در حرفهی بازیگریاش بود. و لذا در نقشآفرینیهای تحسینشدهی بعدیاش نیز مانند «در جستجوی ناکجاآباد» (۲۰۰۴)، «بچههای کوچک» (۲۰۰۶)، «جاده انقلابی» (۲۰۰۸) و «کتابخوان» (۲۰۰۸) خوش درخشید و به خاطر بازی در «کتابخوان» جایزه بفتا و اسکارِ بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
کیت وینسلت در نقش تحسینشدهی جوانا هافمن در «استیو جابز» (۲۰۱۵) و نیز در نقش درخشان ماری انینگ در «آمونیت» (۲۰۲۰) باز هم مانند نقشهای قبلیاش درخشید و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. او در تلویزیون نیز درخشید و به خاطر بازی در مینیسریالهای «میلدرد پیرس» (۲۰۱۱) و «مِر، اهل ایستَوْن» (۲۰۲۱) برنده دو جایزه اِمی شد.
در سال ۱۹۹۹ به خاطر گویندگیِ برای کتاب صوتی «به قصهگو گوش بده» برنده یک جایزه گرمی شد. کیت وینسلت از بنیانگذاران موسسه خیریهی کلاه زرین است که هدفش آگاهیسازی درباره اوتیسم است. او در سال ۲۰۱۰ کتابی به نام «کلاه زرین: گستاخی صحبتکردن با اوتیسم» نیز نوشت.
مجله تایم در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۲۱ او را در فهرست ۱۰۰ شخصیت تأثیرگذار در جهان گذاشته است. او در سال ۲۰۱۲ به مقام فرماندهی والا مقام امپراتوری بریتانیا منصوب شد.
کیت وینسلت پیش از این، از با دو کارگردان (جیم تریپلتون و سم مندس) ازدواج کرده و طلاق گرفته است و در سال ۲۰۱۲ با بازرگان، ادوارد آبل اسمیت، ازدواج کرد. او از هر ازدواجش صاحب یک فرزند است.
کیت وینسلت از طرف پدر، تبار ایرلندی دارد و از طرف مادر، تبار سوئدی. نام مادرش (که یک پیشخدمت و پرستار بچه بود) بعد از ازدواج، سالی آن، و قبل از ازدواج، بریجز بود. پدرش راجر جان وینسلت یک بازیگر بود که برای تأمین معاش خانواده به مشاغل سخت کارگری نیز روی میآورد.
پدربزرگ و مادربزرگ مادری او هر دو بازیگر بودند و کمپانی تئاتر رپرتوری ردینگ را اداره میکردند. وینسلت دو خواهر با نامهای آنا و بث دارد که هر دو بازیگر هستند و یک برادر کوچکتر به نام جاس.
در آن زمانها وضع مالی خانواده نامناسب بود و با وعدههای غذایی رایگان زندگی را میگذراندند. و اگر مؤسسه خیریهی اکترز چریتیبال چراست از آنها حمایت نمیکرد، معلوم نبود چه بلاییسرشان میآمد.
وینسلت ده ساله بود که پدرش در یک حادثه قایقرانی پایش به شدت صدمه دید و از آن به بعد، برایش دشوار بود که کار کند. و این معضل، مشکلات اقتصادی او و خانواده را بدتر کرد.
تحصیلات ابتدایی کیت وینسلت در دبستان سنت ماری و کلیسای آل سینتز انگلستان بود و مثل هر کودکِ دیگری به دنبال درسخواندن و گذراندن امور تحصیلی بود اما از بودن در مدرسه لذت نمیبرد و بیرون از واقعیت بیرونی زیست میکرد؛ به خصوص از وقتی که وارد اجراهای نمایشی و بازیگری شد. در عین حال، زیستن در میان خانوادهای که از جنس هنر و بازیگری بودند، برای او الهامآور بود تا از همان کودکی به دنبال بازیگری برود.
به همین خاطر بود که وینسلت به همراه خواهرانش در نمایشهای آماتور مدرسه و تئاتر فاندیشنز که یک تئاتر محلی جوانان بود شرکت میکردند. در همین مرکز بود که برای نخستین بار، وقتی که پنج سالش بود، نقش مریم را در نمایش مولودی مدرسه اجرا کرد.
کیت وینسلت در کودکیاش اضافهوزن داشت و به همین علت همکلاسیهایش به او لقب «بلابر» داده بودند و او را گاهی مسخره میکردند اما وینسلت از همان کودکی، عزمش جزم بود که محکم به راهش ادامه بدهد.
پافشاریها و تلاشهای او باعث شد که در ۱۱ سالگی در مدرسه تئاتر ردروفس واقع در میدنهد (که در ضمن، یک آژانس نیز بود) پذیرفته شود. و چون فعالیت آژانسی نیز داشت، دانشآموزان را برای تجربهی شغلهای بازیگری به لندن میبرد.
کیت وینسلت در این مدت که مشغول آموزش و یادگیری بود، در تبلیغات شوگر پاف نیز ظاهر میشد و برای فیلمهای خارجی دوبله میکرد. استعدادهای ذاتی او کمکم شکوفاتر شد و توانایی مدیریتش نیز در همان مدرسه شکوفا شد و مدتی به عنوان مبصر و دانشآموز ویژهی مدرسه بود.
کیت وینسلت در دوران کودکی، بچهی خیلی شلوغی نبود و اغلب در خودش بود و در دنیای خودش. در دوران نوجواني کمي شلوغبازي و شيطنت میکرد. گاهی مينوشيد و وسط جاده خوابش ميبرد اما مشغول کار بود و هرگز اينطور نبود که مخفيانه چسب بو بکشد یا اهل مواد مخدر باشد.
يا از مواد مخدر استفاده کنم. منظورم اين است که من را درحال خرابکاري پشت حصار دوچرخهها پيدا نکردند.
کیت وینسلت در نمایشهای «آلیس در سرزمین عجایب» و «شیر، کمد و جادوگر» نیز حضور داشت. او در نقش اصلیِ وندی دارلینگ در نمایشنامهی «پیتر پن» نیز اجرا داشت و همزمان با کمپانی تئاتر استارمِیْکر در ریدینگ نیز کار میکرد.
کیت وینسلت در بیش از بیست نمایشِ استارمیکر شرکت کرد اما به علت اضافهوزنش در نقشهای اصلیِ خیلی کمی بازی کرد؛ نقشهایی مانند نقش خانم آگاتا هانیگان در موزیکال «آنی، گرگ مادر در کتاب جنگل» و لنا مارلی در «باگزی مالون».
کیت ویسنلت پانزده ساله بود که هنگام فیلمبرداریِ «فصل تاریک» با استیون تردرا (بازیگر و نویسنده انگلیسی که دوازده سال از او بزرگتر بود) رابطه برقرار کرد اما با اینکه کیت وینسلت از او راضی بود، در سال ۱۹۹۵ از هم جدا شدند. تردرا دو سال بعد بر اثر تومور استخوان درگذشت.
کیت وینسلت با شتاب به تشییع جنازهاش رفت و به خاطر همین بود که نتوانست در مراسم افتتاحیه تایتانیک حضور داشته باشد. او سال ۲۰۰۸ در مصاحبهای گفت: هنوز از مرگش کنار نیامدهام.
یک سال پس از مرگ همسر اولش بود که سر صحنهی «مراکش» (یا «مو فرفری زشت») با جیم تریپلتون که دستیار کارگردان بود آشنا شد. آنها در نوامبر ۱۹۹۸ در مدرسهی ابتدایی کیت وینسلت واقع در شهرستان ریدینگ ازدواج کردند. او از این ازدواج، یک دختر به نام میا دارد که در سال ۲۰۰۰ به دنیا آمد.
این ازواج نیز دوام نیاورد و در سال ۲۰۰۱ آنها از هم طلاق گرفتند اما خیلی زود با یکی از کارگردانها به نام سم مندس آشنا شد. آغاز آشناییشان با پیشنهاد مندس به او برای بازی در فیلمش بود. کیت وینسلت پیشنهادش را رد کرد اما ظاهراً پیشنهاد ازدواجش را پذیرفت.
آنها در مه ۲۰۰۳ در جزیره آنگویلا ازدواج کردند و حاصل ازدواجشان پسری به نام جو بود که در همان سال به دنیا آمد. در این میان، رسانههای چیزهایی درباره رابطه سام مندس با ربکا هال میگفتند که در سال ۲۰۱۰ باعث جدایی این زوج شد. و کیت وینسلت از این طلاق، خیلی دلشکسته شد اما عزم خود را جزم کرد که دغدغهی اولش مراقبت از فرزندانش باشد. او بعد ازاین طلاق، مدت کوتاهی با لویی داولر (یمی از مدلها) در رابطه بود.
در سال ۲۰۱۱ وقتی که تعطیلاتش را در املاک متعلق به ریچارد برانسون در جزیره نکر میگذراند، پس از یک حادثه آتشسوزی با ادوارد آبل اسمیت ملاقات کرد و آشنا شد و در دسامبر ۲۰۱۲ در نیویورک ازدواج کردند و حاصل این ازدواج نیز یک پسر به نام بیر بود.
کیت وینسلت به انگلستان بازگشت و چون خیلی دوست داشت در روستا زندگی کند، ملکی روستایی در کنار دریا به ارزش ۳٫۲۵ میلیون پوند در وست ویتترینگ، ساسکس خریداری کرد. او تا سال ۲۰۱۵ با اسمیت و فرزندانش در آنجا زندگی کردند.
کیت وینسلت میگوید سه ازدواج و ساختار خانوادگی (که ممکن است از نظر برخی غیر متعارف تلقی شود) امری «کمتر از یک خانواده» نیست. برای همین، او پروژههایی را که او را دور از خانواده کند رد میکند.
در سال ۱۹۹۱ در سن ۱۶ سالگی پس از پایان امتحاناتِ گواهی عمومی آموزش ثانوی (GCSE) برای اولین بار در به عنوان یکی از اعضای اصلی گروه بازیگران سریال علمی تخیلی «فصل تاریک» (Dark Season) از شبکه بیبیسی حضور یافت. او در این سریال، نقش یک دختر مدرسهای را داشت که به همکلاسیهایش در برابر یک مرد شوم کمک میکند.
کیت وینسلت بابت بازی در این سریال، درآمد خوبی کمی به دست آورد و مجبور شد تا در ۱۶ سالگی مدرسه ردروفس را ترک کند و در یک فروشگاه اغذیهفروشی کار کند.
یک سال بعد، در حالی که هنوز اضافهوزن داشت، در نقش کوچکِ یک دختر چاق در فیلم تلویزیونی «نگرشهای آنگلو-ساکسون» (Anglo-Saxon Attitudes) بازی کرد. خودش درباره چاقیاش گفته بود:
یک نفر در دوران نوجوانی و جوانی به من گفت: «ميداني؟ احتمالا تو را در نقش خواهر چاق انتخاب ميکنند!». نميتوانم بگويم چه کسي اين را به من گفت. البته فرد مشهوري هم نيست اما باعث شد با پرخاشگري به او جواب دهم «اوه، واقعا؟! خواهيم ديد.»
کیت وینسلت خیلی عادی و به طور مرسوم، مشغول بازی در سکانسهای «نگرشهای آنگلو-ساکسون» بود که کارگردان فیلم، دیارموئید لارنس، نکتهای را درباره شباهتِ وینسلت با بازیگری که در نقش مادرش بازی میکرد، گفت. همین نکتهی ساده، وینسلت را به این فکر انداخت که باید فکری به حال اضافهوزنش بکند.
در سال ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ در نقش دختر جوانِ مردی ورشکسته و خودساخته (با بازی ری وینستون) در سریال تلویزیونی «برگشتن» (Get Back)، و نیز در سال ۱۹۹۳ در یک قسمت از سریال درام و پزشکی «تلفات» (Casualty) در نقش مهمان حضور یافت.
برای تستِ بازی در فیلم درام و روانشناختیِ نیوزلندی «موجودات آسمانی» (Heavenly Creatures) ساختهی پیتر جکسون (که خودش نیز نیوزلندی است) صد و هفتاد و پنج دختر در رقابت بودند و تست بازیگری دادند. کیت وینسلت در میان همهی این تعداد، تحت تأثیر قرار دادن جکسون قرار گرفت و انتخاب شد.
او در این اثر نیوزلندی، که برگرفته از اتفاقی واقعی قتلِ فجیعِ یک مادر توسط دخترش در نیوزلند بود، در نقش جوانی به نام جولیت هیوم بازی میکند که به دوستش پائولین پارکر (با بازی ملانی لینسکی) در قتل مادر پائولین کمک میکند.
فیلم «موجودات آسمانی» از نظر منتقدان یک رشد و پیشرفت خوبی برای وینسلت بود. دژان تامسون از واشنگتن پست او را «توپی آتشین و باهوش که به هر صحنهای در آن حضور دارد، درخشش میدهد» توصیف کرد.
در سال ۱۹۹۵ برای ایفای نقشی کوتاه در فیلم Sense and Sensibility به نویسندگی و بازی اِما تامپسون تست بازیگری داد و تامپسون تحت تأثیر روخوانی کیت وینسلت قرار گرفت و او را برای بازی در نقش اصلی دختری نوجوان و بیپروا به نام ماریان داشوود انتخاب کرد.
دیوید پارکینسون از ریدیو تایمز کیت وینسلت را شخصی متمایز در میان بازیگران در نظر گرفت و میک لاسال از سان فرانسیسکو کرونیکل به نحوه رشد و پختگی شخصیت او اشاره کرد.
کیت وینسلت در سن بیست سالگی و در سالهای آغازین بازیگریاش در سینما به خاطر بازی درخشانش در فیلم Sense and Sensibility مفتخر به نامزدی اسکار و گلدنگلوب شد. او همچنین برای بازی در این فیلم، برنده جایزه انجمن بازیگران فیلم و بفتا برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
در سال ۱۹۹۵ در نقش نسبتاً کوتاهی در فیلم خانوادگی «کودکی در دربار شاه آرتور» (A Kid in King Arthur's Court) به کارگردانی مایکل گوتلیب ظاهر شد.
کیت وینسلت در سال ۱۹۹۶ در دو فیلم درام بازی کرد:
۱. «جود» (Jude) ساخته مایکل وینترباتم
۲. «هملت» (Hamlet)
نقش او در این دو درام، نقش زنی بود با لحنی دیوانهوار و با روحیهای مبارز. این دو فیلم، با وجود اینکه مورد تحسین منتقدان واقع شدند اما فروش کمی در گیشه داشتند.
علاقه و اصرار کیت وینسلت برای بازی در «تایتانیک»
کیت وینسلت در سال ۱۹۹۷ وقتی شنید که جیمز کامرون میخواهد فیلمنامهی عاشقانهی «تایتانیک» (Titanic) را کارگردانی کند، بسیار علاقهمندشد که در نقش رُز دیویت بوکاتر (از طبقه اشرافی در کشتی بدفرجام آراماس تایتانیک بود) بازی کند.
جیمزکامرون چندان مایل نبود و کسانی مانند کلر دینز و گوئینت پالترو را ترجیح میداد اما کیت وینسلت نامهای به کامرون نوشت و گفت: «تو نمیفهمی! من رز هستم! من حتی نمیفهمم چرا شما هنوز از بقیه تست بازیگری میگیرید!»
پشتکار و اصرار کیت وینسلت کارگر شد و سرانجام کامرون راضی و قانع شد و این نقش را به او داد و او در نقش معشوقهی لئوناردو دیکاپریوِ جوان بازی بسیار درخشید و جوایز زیادی گرفت.
کیت وینسلت به خاطر نقشآفرینی بسیار درخشانش در «تایتانیک» تحسین فراوان منتقدان را بر انگیخت و برایش چندین و چند جایزه به ارمغان آورد. از همه مهمتر، نامزدی آکادمی اسکار بود. او همچنین نامزدی گلدنگلوب را نیز به دست آورد.
دیوید آنسن از نیوزویک وینسلت را برای به تصویر کشیدنِ توأمانِ غیرت و ظرافت تحسین کرد. مایک کلارک از یواسای تودی او را خصوصیت برجسته فیلم دانست و در مجموع، کیت وینسلت با این نقش و این فیلم، به بازیگری برجسته در جهان تبدیل شد.
جیمز کامرون در آغاز، از بازی وینسلت برای این نقش راضی نبود اما هنگام تست صحنه، تحت تأثیر قرار گرفت و پذیرفت. وینسلت در مورد کامرون میگوید: «او واقعاً حرفهای است؛ حتی اگر مرا انتخاب نمیکرد من او را انتخاب میکردم»
کیت وینسلت، هنوز حتی با بازی در تایتانیک، به شهرتِ توأم با پول و ثروت نرسیده بود و هنوز تأمین مالی نشده بود. بسیاری، هنوز او را نمیشناختند اما تایتانیک، آغاز تدریجیِ شهرت و پول شد و میتوانست با این بازی، بازارِ بازیگریاش را گرم کند و دستمزدها را کمکم بالا ببرد. اما چندان چنین نکرد.
وجه حرفهای و اخلاقی شخصیت کیت وینسلت به گونهای بود که او موفقیت بسیار چشمگیر در تایتانیک را بستری برای دریافت دستمزدهای بیشتر نکرد و بازی در فیلمهای مستقلِ چندان دیدهنشده را بر بازی در فیلمهای پرفروش و گیشهای ترجیح داد و به صراحت اعلان کرد که «هنوز چیزهای زیادی برای آموختن دارد» و آمادگی تبدیلشدن به یک ستاره را ندارد.
در همین راستا در سال ۱۹۹۸ در یک فیلم نامتعارف و نامأنوس با فیلم قبلیاش تایتانیک به نام «مراکش» یا «موفرفری زشت» (Hideous Kinky) به کارگردانی گیلیز مککینون بازی کرد. او در نقش یک مادر جوان انگلیسی بازی میکند که در آرزوی رسیدن به وضعیت بهتر، همراه دو دختر جوانش از لندن به مراکش نقل مکان میکند و... جانت ماسلین از نیویورک تایمز تصمیم کیت وینسلت را برای دنبالکردنِ پروژهی تایتانیک با چنین پروژه نامتعارفی ستایش کرد.
در سال ۱۹۹۹ کیت وینسلت در فیلم درام «دود مقدس!» (Holy Smoke!) ساخته جین کمپیون و در نقش زنی استرالیاییِ دوستنداشتنی و فریبکار بازی کرد که به یک فرقه مذهبی هندی ملحق میشود. او فیلم و فیلمنامه را شجاعانه دانست و بازی در آن را یک چالش درونی شمرد.
کیت وینسلت در همین سال به صداپیشگیِ شخصیت انیمیشن انگلیسی «پریها» (Faeries) به کارگردانی گری هارست و به نویسندگی جوسلین استیونسون پرداخت.
در سال ۲۰۰۰ در فیلم دورهای Quills به کارگردانی فیلیپ کافمن در نقش مادلین مَدی بازی کرد. او در این فیلم، لباسشویِ یک پناهگاه و بیمارستان روانیِ زیر نظر کلیساست که سرکوبشدهی جنسی است و توسط مارکی دوساد (یکی از بیماران روانی که نویسندهای ضد دین است) به کار گرفته میشود تا کتابهایش را که مضمونش سکسی و ضد دین است، برای دیگران بخواند و...
جیمز گرینبرگ با سپاسگزاری از کیت وینسلت به عنوان «جسورترین بازیگر زن امروزی» او را برای «کشف ادامهدار مرزهای آزادی جنسی» تحسین کرد. کیت وینسلت برای این فیلم نامزد دریافت جایزه انجمن بازیگران فیلم برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن نیز شد.
کیت وینسلت در سال ۲۰۰۱ در فیلم جاسوسی «معما» (Enigma) ساخته مایکل اپتد در نقش فرعی یک ریاضیدان تخیلی بازی کرد که در شکستن رمز ماشین انیگمای بلتچلیپارک در جنگ جهانی دوم نقش دارد.
شخصیت و کاراکتر وینسلت در این فیلم، از یک نقش فرعی در رمانی به همین نام (که فیلم بر اساس آن ساخته شده بود) به یک رمزگشای برجسته و مهم تبدیل شد.
در سال ۲۰۰۱ در نقش دورانِ جوانیِ آیریس مرداک (رماننویس) در فیلم درام و زندگینامهای «آیریس» (Iris) به کارگردانی ریچارد ایر ظاهر شد. نقش دوران پیری این کاراکتر را جودی دنج بازی کرده است. فیلم، چالشهای آیریس با همسرش جان بیلی را بیان میکند. کیت وینسلت به خاطر این نقشآفرینیِ زیبا و درخشان نامزد اسکار و گلدنگلوب و بفتا در رشته بهترین بازیگر مکمل زن شد.
کیت وینسلت برای به دست آوردن دادههای لازم درباره زندگی آیریس مرداک، رمانهایش و کتاب شرح حال مرثیه برای آیریس را مطالعه کرد و حتی مصاحبههای تلویزیونیاش را نیز تماشا کرد.
کیت وینسلت در همین سال در دو انیمیشن نیز صداپیشگی کرد:
یکی انیمیشن کوتاه «بازی جنگ» (War Game) به کارگردانی دیو یوموین
و دیگری انیمیشن «سرود کریسمس» (Christmas Carol) به کارگردانی جیمی موراکامی
کیت وینسلت یک سال از سینما دور بود و به زندگی و رسیدگی به بچهاش پرداخت و در سال ۲۰۰۳ در تریلر «زندگی دیوید گیل» حضور پیداکرد و در نقش یک روزنامهنگار سرسخت بازی کرد که در هفتههای آخر زندگی یک پروفسورِ محکوم به حکم اعدام، با او مصاحبه میکند. میک لاسال منتقد سینما معتقد بود که فیلم و نقشآفرینی وینسلت در آن را نپسندیده است.
کیت وینسلت پس از سالها بازی درنقشهای تقریباً تکراریِ درام یا تاریخی، از سال ۲۰۰۴ به بعد، به شدت در پیِ آن بود که نقشهای متناسب با امروز بیافریند. لذا در همین سال سراغ یک فیلم کمدی و عاشقانه و علمی-تخیلی رفت به نام «درخشش ابدی یک ذهن پاک» (Eternal Sunshine of the Spotless Mind) ساخته میشل گوندری.
او در این فیلم نقش دختری خشمگین و بی ملاحظه و بی پروا به نام کلمنتاین را داشت که تصمیم میگیرد خاطرات دوستپسرِ سابق خود (با بازی جیم کری) را از ذهنش پاک کند.
چنین نقشِ تازه و جدیدی، سُویهای شگفتانگیز از قالب شخصیتیاش را آشکار کرد. یکی از منتقدان معروف به نام پیتر ترورز گفت که وینسلت در این نقش، بسیار شوکبرانگیز و در عین حال، به شدت آسیبپذیر است.
روزنامهنگاری از مجله پریمیر وی را در رتبه ۸۱ در میان برترین نقشآفرینی تاریخ سینما قرار داد. کیت وینسلت خودش نیز این شخصیت را یکی از شخصیتهای دوستداشتنیِ خودش دانست و به خاطر این بازیاش نامزد دریافت اسکار و بفتا و گلدنگلوب شد. کیت وینسلت خودش میگوید این نقش، نقطه عطفی است در بازیگریاش به شمار میرود و کارگردانان نیز در پی این نقشآفرینیاش به او نقشهای متنوعی پیشنهاد دادند.
کیت وینسلت با این بازی درخشان و در فیلمی درخشان، بازیگریاش وارد مرحلهی تازهای شد و برای اولین بار به ایالات متحده آمریکا نقل مکان کرد و در آمریکا ساکن شد.
کیت وینسلت در پروژه بعدیاش در همین سالِ ۲۰۰۴ نقشآفرینی در فیلم درام «در جستجوی ناکجاآباد» (Finding Neverland) بود که برای این بازی، شش میلیون پوند از تهیهکننده گرفت. او در نقش یک مادر، دوباره در همان ژانر دورهایِ سالهای قبلش بازی کرد.
او دیگر علاقهای به این ژانر نداشت اما بعد از مشاهدهی محبتهای بیدریغِ کاراکتر مادر به فرزندانش این نقش را پذیرفت. او به خاطر این نقشآفرینیاش چهارمین نامزدی دریافت جایزه بفتا را دریافت کرد.
کیت وینسلت در همین سال در یک سریال تلویزیونی نیز بازی کرد به نام «غرور» (Pride) درباره دو توله شیر که بزرگ میشوند و با واقعیتهای سخت دوران بزرگسالی مواجه میشوند.
کیت وینسلت در سال ۲۰۰۵ به عنوان مهمان، فقط در بخشی از سریال کمدی «سیاهیلشکر» (Extras) ظاهر شد و سبکی و برداشتی طنز پدید آورد و به خاطر همین بخش و همین برداشت خاص، نامزد دریافت جایزه امی ساعات پربینندهی بازیگر زن مهمان در سریال تلویزیونی کمدی شد.
در سال ۲۰۰۵ بعد از اینکه فرزند دومش را به دنیا آورد، پس از سه ماه استراحت دست به کار شد و در فیلم کمدی-رمانتیک-موزیکال «عشق و سیگار» در نقش زنی بیقاعده و بددهن ظاهر شد.
درک اِلی از ورایتی مینویسد: او با اینکه مدت محدودی بازی میکند، اما نمایشیترین نقش و کثیفترین دیالوگهای تکخطی را انجام میدهد و ادا میکند.
کیت وینسلت در همین سال، پس از بازی در فیلم «عشق و سیگار»، مواجه با پیشنهاد وودی آلن برای بازی در فیلم «امتیاز نهایی» میشود اما آن را نمیپذیرد. او مصمم شده بود که وقت و زمان بیشتری را در کنار خانواده و فرزندانش باشد.
سال ۲۰۰۶ سال پرکار کیت وینسلت بود. او در این سال در چهار فیلم بازی کرد. وینسلت برای اولین بار در یک فیلم تریلر سیاسی ظاهر شد به نام «همه مردان پادشاه» (All The King's Men) به کارگردانی استیون زایلیان. او در این فیلم در مقابل جودلا در نقش مکمل بازی کرد.
این اثر سیاسی به علت نداشتنِ درک سیاسی و هماهنگی در قصه و فیلمنامه، مورد پسند منتقدان و مردم قرار نگرفت و نتوانست فروش خوبی داشته باشد.
فیلم بعدی او در سال ۲۰۰۶ «بچههای کوچک» (Little Children) به کارگردانی تاد فیلد بود که با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.
کیت وینسلت در نقش زنی خانهدارِ دلسوز و عصبانی و پریشان به نام سارا بازی کرده است که چون بچهدار شده است و نتوانسته دکترایش را بگیرد، عصبی و پریشان است و از زندگی زناشوییاش راضی نیست، با همسایهی متأهل خود (با بازی پاتریک ویلسون) کمکم و به تدریج رابطه برقرار میکند.
کیت وینسلت به خاطر این نقشآفرینیِ سخت و دشوار و درخشانش برای بار پنجم نامزد دریافت اسکار و گلدنگلوب و بفتا شد.
کیت وینسلت با نقشآفرینی تماشایی و درخشانش در فیلم «بچههای کوچک» رکورددار دریافت نامزدی (پنج بار) در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در سن ۳۱ سالگی شد.
کیت وینسلت چون دارای دو فرزند بود، از بازی در سکانشهای جنسی در فیلم «بچههای کوچک» که باید برهنه میشد عصبی بود اما به هر حال او این چالش دشوار را برای نمایاندنِ چهرهای مثبت برای زنهایی که فکر میکنند بدنشان کمبودی دارد بر عهده گرفت.
فیلم سوم کیت وینسلت در سال ۲۰۰۶ کمدی-رمانتیک «تعطیلات» (The Holiday) ساخته نانسی مایرز است. او در این فیلم در نقش آیریس بازی کرد؛ زنی انگلیسی که در فصل تعطیلات کریسمس با یک زن آمریکایی (با بازی کامرون دیاز) در حال مبادله خانه است.
حضور ستارگانی چون جودلا و جک بلک در کنار وینسلت و کامرون، تقابلی جالب و کمدی پدید آورد که فیلم را بیش از بیش جذاب کرد و مخاطبان مردمی را خوش آمد و فروش بسیار بالایی به دست آورد.
این اثر کمدی با فروش بیش از ۲۰۵ میلیون دلاری در جهان بزرگترین موفقیت تجاری را تا سال ۲۰۰۶ کسب کرد.
چهارمین نقشآفرینیِ کیت وینسلت در سال ۲۰۰۶ صداپیشگی برای انیمیشن «برآبرفته» (Flushed Away) در نقش ریتا مالون، یک موش صحراییِ پرحرف و خِنگ و کاپیتان یک کشتی کوچک است.
کیت وینسلت در سال ۲۰۰۷ برای فیلم فرانسوی و خانوادگی «کودک و روباه» (The Fox and the Child) به کارگردانی لوک ژاکت، نسخه انگلیسی این فیلم فرانسوی را گویندگی کرد.
در سال ۲۰۰۸ در فیلم درام و عاشقانهی «کتابخوان» (The Reader) به کارگردانی استیون دالدری و نویسندگی دیویدهر بازی کرد. کیت وینسلت در نقش زنی بیسواد به نام هانا بازی میکند که عشقی نامتعارف به یک نوجوان 15 ساله به نام میشائیل دارد؛ نوجوانی که برای او سمبل همهی نعمتهایی است که به علت بیسوادی و گذشتهی سیاهش از دست داده است؛ نعمتهایی مانند علم و دانش و دانایی و عشق و شور و شعور.
کیت وینسلت به خاطر این نقش جوایز متعددی گرفت؛ که مهمترینشان برنده سه جایزهی اسکار و گلدنگلوب و بفتا است.
کیت وینسلت خودش در مصاحبهای چنین گفت:
شما به باختن عادت خواهيد کرد اما در سال 2009 واقعا امید وار بودم که براي «کتابخوان» برنده اسکار شوم. و همين شد. همهی آن دوران را به ياد دارم: باشکوهترين، کوبندهترين، دلنشينترين و بزرگترين لحظهی تمام عمرم بود. خارقالعاده بود. اين بزرگترين جايزهاي است که ميتوانيد آن را به دست بياوريد. اين اتفاق براي من افتاد.
فیلم دومی که کیت وینسلت در سال ۲۰۰۸ بازی کرد، فیلم درام و عاشقانهی «جاده انقلابی» (Revolutionary Road) به کارگردانی سام مندس است که در کنار لئوناردو دیکاپریو و به همراه نقشهای مکملِ مایکل شنون، کاترین هان و... ایفای نقش کرده است.
کیت وینسلت و لئوناردو درکاپریو دو زوجی هستند که در اواسط دهه ۱۹۵۰ برای حل مشکلاتشان در تلاش هستند اما کمکم دچار شکست میشوند. «جاده انقلابی» دومین همکاری سینماییِ لئوناردو دیکاپریو و کیت وینسلت (بعد از همکاری در «تایتانیک») بود. کیت وینسلت برای این نقشآفرینی برنده جایزه گلدنگلوب و نامزد جایزه بفتا شد.
کیت وینسلت در سال ۲۰۰۹ در شصت و ششمین مراسم گلدنگلوب موفق شد دو جایزه را به خانه ببرد: یکی برنده جایزهی بهترین بازیگر نقش اول زن در فیلم درام برای «جاده انقلابی»، و دیگری برندهی جایزهی بهترین بازیگر مکمل زن در فیلم «کتابخوان». او در این مراسم، و تا تاریخ ۲۰۰۹ سومین بازیگر زن در تاریخ شد که دو جایزه گلدن گلوب را در یک مراسم واحد دریافت کرده است.
در سال ۲۰۰۹ نسخه انگلیسی مستند ایسلندی را به نامِ «شجاعت مادری: گستاخی صحبتکردن با اوتیسم» (A Mother's Courage: Talking Back to Autism) گویندکی کرد. این مستند درباره مادری به نام مارگرت اریکسدوتیر است که فرزندش مبتلا به اوتیسم غیر کلامی است.
کیت وینسلت در سال ۲۰۰۹ بود که خیلی از رسانهها و فضای عمومی خسته شده بود و نیاز داشت کمی استراحت کند. او به مدت دو سال، از فیلم و بازیگری و سینما کناره گرفت و مشغول خانه و خانهداری و استراحت و تفریح شد. و سرانجام او در سال ۲۰۱۱ با انرژی و نیرویی تازه دوباره سراغ حرفهاش رفت و در کمدی سیاهِ Carnage به کارگردانی رومن پولانسکی و در کنار جودی فاستر، کریستوف والتس و جان سی ریلی بازی کرد. این فیلم محصول چهار کشور فرانسه، آلمان، لهستان و اسپانیا بود.
فیلم قصهی پدر و مادرِ دو بچه را (با بازی وینسلت و جودی فاستر به عنوان مادران بچهها) که با هم درگیری پیدا کردهاند روایت میکند. در آغاز، روشنفکرانه و مؤدبانه گفتوگو میکنند تا موضوع را با آرامش حل کنند اما کمکم خصلتهای پنهانِ ایندو، بر شکلِ شیکِ گفتوگو میچربد و آشکار میشود و درگیری میان بزرگها شدیدتر از بچهها ادامه پیدا میکند و...
کیت وینسلت واقعاً یکی از بازیهای خیرهکنندهاش را در این اثر ارائه داده است و شاید بتوان گفت که واقعاً شایستهی جایزه اسکار بود اما به علت اینکه دستاندرکارها سردرگم شده بودند که کدامشان نقش اصلی را و کدامشان نقش مکمل را دارد، آرا و نظرات، شکسته میشود و آنها، هر دو، اسکار را از دست میدهند. با این حال، او به همراه همبازیاش جودی فاستر توانستند نامزدی گلدن گلوب را به دست آورند.
کیت وینسلت در همین سال در یک فیلم دیگر نیز بازی کرد به نام «شیوع» (Contagion) در ژانر مهیج و به کارگردانی استیون سودربرگ. کیت وینسلت در این فیلم، در نقش فرعیِ دکتر ارین میرس، افسر سرویس اطلاعاتی اپیدمی بازی کرده است که به مینیاپولیس فرستاده میشود تا همه کسانی را که با بث (آلوده به ویروس) در تماس بودهاند ردیابی کند.
در سال ۲۰۱۱ وینسلت در مینیسریال تلویزیونی درام آمریکایی «میلدرد پیِرس» (Mildred Pierce) به کارگردانی تاد هاینز کارگردانی، در نقش اصلیِ میلدرد پیرس و در کنار گای پیرس و ایوان ریچل وود بازی کرد.
کیت وینسلت در نقش مادری فداکار و محافظهکار ظاهر شده است که در دوران رکود بزرگ از شوهرش جدا میشود و رستورانی برای خودش برپا میکند و عاشق مردی دیگر میشود و... . کیت وینسلت به خاطر این بازی، برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در مینیسریالِ گلدنگلوب و نیز برنده جایزه اِمی شد.
کیت وینسلت در سال ۲۰۱۲ در هیچ فیلمی بازی نکرد و همهی فیلمنامههای پیشنهادی را رد کرد و سراغ فرهنگِ خالص و کار فرهنگی خالص رفت به کار کتابخوانی پرداخت و رمانِ «ترز راکن» (Thérèse Raquin) از امیل زولا را خواند و صدای خود را ضبط کرد و آن را منتشر کرد.
در سال ۲۰۱۳ در فیلم درام آمریکایی «روز کارگر» (Labor Day) به کارگردانی جیسون رایتمن در کنار جاش برولین (در نقش فرانک) و در نقش ادل بازی کرد. او در این نقش، مادری افسرده و غمگین است که دچار بیماری آگورافوبیا است و از شوهرش جدا شده است و همراه با پسر سیزده سالهاش هنری (گاتلین گریفیت) زندگی میکند. روزی مادر و پسر با مردی زخمی (با بازی جاش برولین) مواجه میشوند. آن مرد آنها را قانع میکند که او را به خانه ببرند و...
کیت وینسلت برای بازی در این فیلم درام، مقام نامزدی جوایز گلدنگلوب را در رشته بهترین بازیگر زن در فیلمهای درام به دست آورد.
دومین فیلمی که در همین سال کیت وینسلت در آن بازی کرد، فیلم «۴۳ فیلم» (Movie 43) بود که با سیزده کارگردان و نوزده نویسندهی مرتبط در طول چندین سال به پایان رسید، که هر کدامشان در قسمتهای گوناگونِ شانزده خطِ داستانیِ گوناگون، مشارکت داشتند. و در نهایت، فارلی قسمتهای گوناگونِ فیلم را با هالیبری و کیت وینسلت کارگردانی کرد. وینسلت در قسمتِ The Catch در نقش تاجری مجرد به نام بث ظاهر شده است.
در سال ۲۰۱۴ بار دیگر به ژانر دورهای بازگشت و در فیلم درام و تاریخی دورهایِ A Little Chaos به کارگردانی آلن ریکمن، که وینسلت در نقش اصلیِ سابین دوبارا حضور پیدا کرد. او در نقش یک معمار خیالی به نام سابین دوبارا ظاهر شد؛ شخصیتی که به گفتهی وینسلت، مانند خودش بر غم و اندوه شدید چیره شده بود.
کیت وینسلت در این سال، بار دیگر سراغ کتابخوانی صوتی رفت و رمانهای کودکانه ماتیلدا و انگشت جادویی نوشته رولد دال را صداگذاری و گویندگی کرد.
در سال ۲۰۱۵ در فیلم اکشن و علمی-تخیلی «سنتشکن» (Divergent) به کارگردانی نیل برگر نیز بازی کرد. این فیلم، اولین قسمت از مجموعهی «سنتشکن» است که کیت وینسلت در آن، در نقش فرعیِ زنی خبیث و ترسناک به نام جنین متیوز و در کنار بازیگران اصلی شایلن وودلی و تئو جیمز و... بازی کرده است. او در بیشتر روند فیلمبرداری از همبازیهایش دور بود تا شخصیت ترسناک خود را حفظ کند.
کیت وینسلت در همین سال در فیلم دیگری نیز بازی کرد به نام «خیاط» (The Dressmaker) که در ژانر کمدی-درام و اقتباسی از رمان گوتیک استرالیایی به نام خیاط، و کارگردانش جوسلین مورهوس بود. کیت وینسلت در نقش زنی وسوسهانگیز به نام تیلی داناج ظاهر شده است که سالها پس از اینکه به قتل متهم شد به زادگاهش باز میگردد.
کیت وینسلت در سال ۲۰۱۵ بعد از بازی در فیلم سنتشکن، و در حالی که مشغول فیلمبرداری «خیاط» بود، در جریان پروژه زندگینامهی استیو جابز قرار گرفت و علاقهمند به بازی در نقش جوانا هافمن رئیس بازاریابی جابز در فیلم درام «استیو جابز» (Steve Jobs) به کارگردانی دنی بویل شد؛ لذا تصویری از خودش را در لباس هافمن برای تهیهکننده فرستاد.
کیت وینسلت در هنگامی که مشغول آمادهسازی بود، چند روزی را با هافمن گذراند و با مربی گویش نیز کار کرد تا لهجهی هافمن را که آمیختهای از ارمنی و لهستانی بود یاد بگیرد. او مدت زمان بسيار طولاني را در طي شبانهروز مشغول کار بود. وینسلت این کار را دشوارترین کار در طول حرفهاش دانست.
خودش میگوید:
از نيمه شب تا ظهر روز بعد را مشغول فيلمبرداري بوديم. واقعا خستهکننده بود. يادم است که فرياد ميزدم «خدايا، خيلي خستهام». يکي از دستياران صحنه، زني بود که از پروژههاي قبلي او را ميشناختم. او گفت «عزيزم؛ ما مدتها پيش از اينکه تو بيايي اينجا بوديم. پس ساکت باش.» حق با او بود.
کیت وینسلت با مایکل فاسبندر (که در نقش جابز بازی میکرد) همکاری خوبی داشت و در پشت صحنه نیز خیلی خوب با وی سازگار شده بود. این فیلم موجب شد که کیت وینسلت بهترین نقدها را به سوی خودش جلب کند اما فیلم، فروش ناموفقی داشت.
در سال ۲۰۱۶ در فیلم جنایی-تریلر «سه تا نُه» (Triple Nine) ساخته جان هیلکات، برای اولین بار در نقش منفی ایرینا ولاسلوف یک گانگستر بیرحم روسی-اسرائیلی ظاهر شد. آنهورنادای در واشینگتنپست نوشت که وینسلت موفق نشده است این نقش را به خوبی به روی پرده بیاورد.
کیت وینسلت در این باره گفته است:
لزومي ندارد همواره تو را دوست داشته باشند. تو وقتی که به يک ماشين تکيه دادی و داخل آن دو نفر به دستور تو با سرانگشتان قطعشده و دندانهاي کشيده نشستهاند، اين يعني تجربهاي تازه براي من.
در همین سال نیز در فیلم «زیبایی موازی» (Collateral Beauty) به کارگردانی دیوید فرانکل و در کنار ویل اسمیت که از سوی منتقدان مورد انتقاد قرار گرفت.
در سال ۲۰۱۷ در فیلم رمانتیک و فاجعهای «کوه میان ما» (The Mountain Between Us) به کارگردانی هانی ابواسعد، در کنار ادریس البا (در نقش جراح) و در نقش یک روزنامهنگار که به ههمراه ادریس آلبا از سقوط هواپیما با یک سگ جان سالم به در میبرد و در صحرایی با جراحت و شرایط آب و هوایی سخت گیر میافتد.
کیت وینسلت در فیلم، بدلکاریهای خود را اجرا کرد و آن را خستهکنندهترین تجربه زندگی حرفهای خودش دانست. موریا مکدونالد از سیاتل تایمز چنین گفت که گیرایی و جاذبه بازیگری او و نیز بازیگری ادریس آلبا، یک فیلم متوسط را تبدیل به یک فیلم خوب کرد.
آخرین بازی کیت وینسلت در ۲۰۱۷ بازی او در فیلم درام «واندر ویل» (Wonder Wheel) ساخته وودی آلن بود که در آن، نقش جینی، یک زن خانهدار خونگرم را داشت که با یک مربی نجاتغریق (با بازی جاستین تیمبرلیک) رابطه برقرار میکند.
در سال ۲۰۱۸ برای انیمیشن فانتزی «ماری و گل جادوگر» (Mary and the Witch's Flower) صداپیشگی کرد.
۱. انیمیشن موزیکال و درام تلویزیونی «مومین والی» (Muumilaakso)
۲. انیمیشن درام «سینهپر» (Blackbird)
۳. انیمیشن ماجراجویی و سهبعدی آلمانی Birds of a Feather
در سال ۲۰۲۰ کیت وینسلت، بنا بر نظر مانوئل بتانکور از مجله نیویورک به سبک قدیمیِ خودش بازگشت و در فیلم درام و عاشقانهی «آمونیت» (Ammonite) به کارگردانی فرنسیس لی، و در نقش یک زن فسیلشناس به نام ماری انینگ بازی کرد. او همراه با زنی دیگر (با بازی سرشه رونان) برای تجدید روحیه به ناحیهای ساحلی رفتهاند.
در این سفر رابطهای عمیق بین آنها شکل میگیرد که سرانجام به همجنسگرایی منجر میشود. کیت وینسلت برای اغلب مراحل فیلمبرداری در کلبهای اجارهای در دورست در انزوا زندگی میکرد تا وارد فضای روحی و ذهنی قالب شخصیت خود شود.
کارین جیمز کیت وینسلت را به خاطر بازی در نقش فردی سختگیر و بیدوام اما بیاندازه دلسوز تحسین کرد و نقشآفرینیِ مهارشده و قویِ او را یکی از بهترین بازیهای او در طول حرفهاش دانست.
در همین سال ۲۰۲۰ برای فیلم درام «زیبای سیاه» (Black Beauty) به نویسندگی و کاگردانی اشلی آویس، در کنار مککنزی فوی، به جای اسبِ زیبای سیاه حرف زد.
در سال ۲۰۲۱ با مینیسریال تلویزیونی «مِر، اهل ایستَوْن» Mare of Easttown از شبکه اچبیاو به تلویزیون بازگشت. کیت وینسلت، هم یکی از تهیهکنندههای آن بود و هم در آن، در نقش یک کارآگاه پلیس بازیِ درخشانی کرد. این مینیسریال و نقشآفرینی او از سوی منتقدان ستایش شد.
لوسی مانگان از گاردین نوشت: «اگر میتوانید در حرفه بلندمدت خودتان نقشآفرینی مشخصی داشته باشید، مطمئناً این کار کیت وینسلت است. او بدون تردید یک بازیگر فوقالعاده است.» کیت وینسلت برای این نقشآفرینی برنده جایزه امی ساعات پربیننده و گلدن گلوب شد.
کیت وینسلت در آخرین بازیاش که در سال ۲۰۲۲ اکران خواهد شد، با جیمز کامرون در فیلم تازهاش «آواتار ۲» (Avatar 2) بازی کرده است. این دومین فیلم آواتار پس از آواتارِ ۲۰۰۹ است. گروه بازیگران آن، اغلب همان هستند که در آواتار ۱ بودند اما چند بازیگر از جمله کیت وینسلت به آواتار ۲ اضافه شده است.
یکی از روشها و سبکهای بازیگری کیت وینسلت این است که او به ندرت در فیلمهای تجارتمحور بازی کرده است و بیشتر در نقشهای سخت و پیچیده و بهطور بالقوه نامهربان و بیاحساس و بیقرار و آشفته و ناخشنود و مبهوت ظاهر شده است. او اغلب نقشهایش را واقعاً گزینشِ سختگیرانه میکند.
سبک سخنوری و شعلهی نگاهش نشان از روحیهای رهاییبخش دارد که راه پیشِ رو را به خوبی میداند و مصمم است در این راه قدم بردارد.
لئوناردو دیکاپریو کیت وینسلت را آمادهترین و محققشدهترین بازیگر سرِ صحنه میداند. جود لا میگوید کیت وینسلت با وجود جدی بودنش بسیار آرام و خوشاخلاق است. دنی بویل کارگردان میگوید او تلاش میکند دیدگاه کارگردانان و تهیهکنندگان را نسبت به خود تغییر دهد تا بتواند به عنوان یک هنرمند به چالش کشیده شود.
کیت وینسلت خودش نیز دوست دارد که نقش زنان مضطرب را بازی کند و با زنانی که به دنبال وضعیتی هستند یا در حال گریز از وضعیتی هستند و در جستجوی عشق هستند و در درون عشق مبارزه میکنند یا مسائل بزرگ زندگی را زیر سؤال میبرند، ارتباط برقرار میکند.
او خیلی دوست دارد که در نقشهایی بازی کند که همزمان با مبارزات شخصی خودشان در مقاطع خاصی از زندگی همراه است. کیت وینسلت چنان غرق کاراکتر میشود که مدتها نمیتواند از آن نقش بیرون بیاید و از این جهت، آزار میبیند اما جالب است که نقشآفرینی را (هر چند سخت باشد) روشی درمانکننده میداند.
کیت وینسلت خیلی مایل است که در صحنههای برهنه حاضر شود و این کار را در دوازده فیلم خود انجام دادهاست و معتقد است چنین صحنههایی باعث ایجاد تصویری مثبت از بدن در میان زنان میشود.
کیت وینسلت در طول بازیگیاش بارها دچار تغییرات وزنی به اختیار خودش شده است و این مسئله، سوژهی رسانههای عمومی بوده است. او هرگز زیر بار هالیوود برای دیکتهکردن وزنش نرفته است.
در سال ۲۰۰۵ نام کیت وینسلت در فهرست «زیباترین افراد» از مجله پیپل قرار گرفت. زیبایی و جذابیتهای ظاهری او از سوی چندین نشریه دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته است. کیت وینسلت باور دارد که باید از موقعیت سلبریتیبودن خود برای توانمندسازی زنان برای پذیرش ظاهر خود استفاده کند.
آنطور که خودش میگوید، هرگز از بوتاکس و جراحی پلاستیک استفاده نکرده است. او در کنار اِما تامپسون و ریچل وایس تلاش میکنند تا پیری طبیعی را نیکو بشمارند و در این راستا لیگِ تشریحیِ ضد آرایشکردن در بریتانیا را تشکیل دادند. او به رسانهها بارها گفته است که چین و چروکهایش را به صورت دیجیتالی در عکسها صاف نکنند.
کیت وینسلت دوست ندارد که درباره متوازننبودنِ دستمزدها بین زن و مرد در صنعت فیلم حرفی بزند زیرا دوست ندارد درباره دستمزدِ خودش حرفی بزند. او از سفر تفریحی شلوغ و پر نقش و نگار و رویدادهای فرش قرمز بیزار است و آنها را هدر دادن پول میداند.
در سال ۲۰۰۹ فوربز دستمزد سالیانه کیت وینسلت را دو میلیون دلار اعلان کرد که بیشترش ریشه در قراردادهای اعلامِ تأییدیاش داشت. در همان سال شورای فیلم بریتانیا محاسبه کرد که او از سال ۱۹۹۵ از نقشهای بازیگری خودش بیست میلیون پوند دستمزد کسب کرده است. مجله تایم در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۲۱ او را یکی از صد فرد تأثیرگذار در جهان یاد کرده است. در سال ۲۰۱۱ موزه مادام توسو لندن نیز مجسمهی وی را ساخت و از آن رونمایی کرد.
در سال ۲۰۱۲ جایزه سزار افتخاری را دریافت کرد و به پاس خدماتش در صنعت نمایش، به مقام فرماندهٔ والای امپراتوری بریتانیا (CBE) منصوب شد. در سال ۲۰۱۴ ستارهای با نامش در پیادهروی مشاهیر هالیوود نصب شد.
کیت وینسلت بارها از چندین مؤسسه خیریه حمایت و پشتیبانی کرده است. او در سال ۲۰۰۶ حامی مؤسسه خیریه مستقر در گلاستر به نام «ایمنگاه خانواده» شد که به خانوادههای آسیبپذیر مشاوره میدهد.
کیت وینسلت در حراج سال ۲۰۰۷ برای جمعآوری کمکهای مالی به سازمان امداد افغانستان مشارکت داشت. او در سال ۲۰۰۹ به باترفلای بوک که مربوط به سرطان خون بود کمک کرد. در سال ۲۰۰۹ به همراه لئوناردو دیکاپریو، جیمز کامرون و سلین دیون به میلوینا دین (آخرین بازمانده تایتانیک) مبلغ ۳۰۰۰۰ دلار برای پرداخت هزینههای خانه سالمندان بریتانیا که میلوینا دین در آن زندگی میکرد اهدا کرد.
در سال ۲۰۰۹ نسخه انگلیسی مستند ایسلندیِ «شجاعت مادری: گستاخی صحبتکردن با اوتیسم» را گویندکی کرد و در راستای آن، سازمانی غیردولتی به نام بنیاد کلاه زرین تشکیل داد که هدفش ایجاد آگاهی درباره اوتیسم است. او برای افزایش بودجه و آگاهی به این بنیاد، به عنوان سفیر برند، با شرکتهای لانکوم و لونژین همکاری کرد.
او در سال ۲۰۱۱ برای شرکت لانکوم یک مجموعه آرایشی ساخت؛ در سال ۲۰۱۷ برای شرکت لونژین یک ساعت نو و تازه طراحی کرد؛ و در سال ۲۰۱۲ کتابی درباره اوتیسم به نگارش در آورد با عنوان «کلاه زرین: گستاخی صحبتکردن با اوتیسم» که از طریق سایمون اند شوستر منتشر شد که مضمونش نامهنگاریهای کیت وینسلت و اریکسدوتیر و گفتههای شخصی سلبریتیهای مختلف است.
در سال ۲۰۱۰ ویدئویی را برای بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی نسبت به حیوانات روایت کرد که نشان داد در تولید جگر چرب، ظلم به حیوانات میشود. لذا رستورانها و آشپزخانهها را تشویق کرد تا آن را از منوی خود حذف کنند و از مصرفکنندگان نیز خواست که آن را تحریم کنند.
در سال ۲۰۱۵ از کمپینی حمایت کرد که باعث آگاهی کودکان در مورد توسعه پایدار میشود. در سال ۲۰۱۷ با بنیاد زیستمحیطی لئوناردو دیکاپریو برای جمعآوری کمکهای مالی مربوط به گرمایش جهانی همکاری کرد. این دو ستاره در همان سال شام خصوصی خودشان را برای جمعآوری پولِ درمانِ سرطانِ زنی انگلیسی به حراج گذاشتند.
در سال ۲۰۱۸ با هدف آموزش به زنانِ محروم بریتانیا، اقدام به همکاری با برند لانکوم و مؤسسه ملی سوادآموزی کرد. در آوریل ۲۰۲۱ همجنسگراهراسی در هالیوود را محکوم کرد و در این رابطه گفت:
«حداقل چهار بازیگر میشناسم که گرایش جنسی خود را پنهان میکنند... بنابر این من به بازی در نقش همجنسگرایان در فیلم «آمونیت» افتخار میکنم»
کیت وینسلت در جهت آمادگی برای بازی در فیلم «موجودات آسمانی» متن دادگاه قتل یک مادر توسط دخترش (پائولین پارکر) و به کمک یکی از دوستانِ دخترش جولیت هیوم (با بازی کیت وینسلت) نامهها و دفتر خاطراتِ این دو دختر را خواند و با افراد آشنا با این دو دختر ملاقات و گفتوگو کرد. از طرفی، جکسون نیز این فیلم را در مکانهای واقعیِ قتل فیلمبرداری میکرد. لذا این تجربهی وحشتناک، کیت وینسلت را دچار استرس روحی و روانی شدید کرد و پس از بازگشت به خانه، بسیار گریه میکرد. او بعدهد به سختی توانست خودش را از قالب این شخصیت جدا کند.
مراحل فیلمبرداری «تایتانیک» برای وینسلت بسیار سخت و دشوار بود. او یک بار در هنگام فیلمبرداری نزدیک بود غرق شود. کیت وینسلت همچنین در هنگام فیلمبرداری، به آنفلوآنزا و سرمازدگی مبتلا شد و در فرایند فیلمبرداری نیز بازوها و زانویش کبود شد.
کیت وینسلت در مراحل فیلمبرداری فیلم «معما» باردار بود. لذا او برای جلوگیری از نمایانشدن این موضوع، زیر لباسش کرست پوشیده بود.
در صحنههایی از فیلم «عشق و سیگار» کیت وینسلت ملزم بود که در تمرینات و در مراحل فیلمبرداری و سکانسهای فیلم، گاهی آواز بخواند و برقصد. و این مسئله، دو پیامد داشت؛ یکی خوب و یکی بد: ۱. وزنش در دوران بارداری زیاد شده بود و با این رقص و تحرک، کمی کاهش پیدا کرد؛ ۲. مچ پایش در یکی از سکانسهای رقص پیچ خورد و آسیب دید.
ـ دو بازیگر اصلیِ تایتانیک، پس از نزدیک به سه سال (به دلیل همهگیری کرونا) یکدیگر را در لس آنجلس ملاقات کردند. کیت وینسلت درباره این ملاقات گفت: «نمیتوانستم جلوی گریهام را بگیرم. من او را در نیمی از عمرم میشناسم! و در طول این مدت قرنطینه، نه من به نیویورک رفتم و نه او به لندن آمد تا با هم شامی و قهوهای بخوریم. ما نتوانسته بودیم کشورهایمان را ترک کنیم. مانند بسیاری از دوستیهای جهان، ما هم به خاطر قرنطینه کرونا بسیار دلتنگ یکدیگر شدهایم.»
کیت وینسلت پیشنهاد جیسون ریتمن برای بازی در فیلم «روز کارگر» را به علت یکسال استراحت و مراقبت و توجه به فرزندانش به حالت تعلیق در آورد و جیسون نیز پذیرفت و منتظر ماند و تولید را برای یک سال به تعویق انداخت تا وینسلت به فرزندانش رسیدگی کند.
کیت وینسلت در هنگام فیلمبرداری فیلم «سنتشکن»، فرزند سوم خود را باردار بود. و لذا لباسهای بازیگریاش باید برای وضعیت خاص او تغییر میکرد.
در گفتگوی مطبوعاتیِ فیلم «عشق و سیگار»، هنگامی که از کیت وینسلت درباره عزم خود برای همکاری با وودی آلن علیرغم اتهام سوءاستفاده جنسیِ آلن سؤال شد، ترجیح داد درباره زندگی شخصی او چیز نگوید اما درآن زمان گفت که از این همکاری راضی است. با این حال، بعدها از کار با آلن و رومن پولانسکی ابراز تأسف و پشیمانی کرد.
در سال ۲۰۱۱ وقتی که وینسلت تعطیلات را در املاک متعلق به ریچارد برانسون در جزیره نکر میگذراند، حادثه آتشسوزی رخ داد و همه چيز در آتش سوخت.
کیت وینسلت خودش در این باره گفت: تمام چيزهايي که در آن تعطيلات داشتيم سوخت. جو براي کلاه بيسبالش و ميا براي اسباببازيهايش ناراحت بود. زماني که با چنين حادثهاي روبهرو ميشويد بايد بگوييد «اشکالی ندارد؛ فقط مقداري اثاثيهاند.»
۱۹۹۶: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای Sense and Sensibility
۱۹۹۶: برنده بفتا در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای Sense and Sensibility
۱۹۹۶: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مکمل زن در فیلم سینمایی، برای Sense and Sensibility
۱۹۹۶: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین گروه بازیگران، برای Sense and Sensibility
۱۹۹۶: برنده جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای Sense and Sensibility
۱۹۹۸: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «تایتانیک»
۱۹۹۸: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در فیلم درام، برای «تایتانیک»
۱۹۹۸: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین گروه بازیگران، برای «تایتانیک»
۱۹۹۸: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «تایتانیک»
۲۰۰۱: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای Quills
۲۰۰۲: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای «ایریس»
۲۰۰۲: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای «ایریس»
۲۰۰۲: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مکمل زن در فیلم سینمایی، برای «ایریس»
۲۰۰۵: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «درخشش ابدی یک ذهن پاک»
۲۰۰۵: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «درخشش ابدی یک ذهن پاک»
۲۰۰۵: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در فیلم درام، برای «درخشش ابدی یک ذهن پاک»
۲۰۰۵: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «در جستجوی ناکجاآباد»
۲۰۰۵: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته گروه بازیگران فیلم سینمایی، برای «در جستجوی ناکجاآباد»
۲۰۰۵: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «درخشش ابدی یک ذهن پاک»
۲۰۰۶: نامزدی اِمی در رشته بهترین بازیگر مهمان زن در فیلم کمدی، برای «سیاهیلشکر»
۲۰۰۷: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «بچههای کوچک»
۲۰۰۷: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «بچههای کوچک»
۲۰۰۷: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در فیلم درام، برای «بچههای کوچک»
۲۰۰۷: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «بچههای کوچک»
۲۰۰۷: برنده جشنواره بینالمللی فیلم پالم اسپرینگ در رشته دستاورد نخل صحرا
۲۰۰۹: برنده اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «کتابخوان»
۲۰۰۹: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «کتابخوان»
۲۰۰۹: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مکمل زن در فیلم سینمایی، برای «کتابخوان»
۲۰۰۹: برنده جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای «کتابخوان»
۲۰۰۹: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در فیلم درام، برای «جاده انقلابی»
۲۰۰۹: برنده بفتا در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «جاده انقلابی»
۲۰۰۹: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «جاده انقلابی»
۲۰۰۹: برنده جشنواره بینالمللی فیلم پالم اسپرینگ در رشته بهترین زوج بازیگری، برای «جاده انقلابی»
۲۰۰۹: برنده جشنواره بینالمللی فیلم پالم اسپرینگ در رشته بهترین زوج بازیگری، برای «جاده انقلابی»
۲۰۱۱: برنده اِمی در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در مینیسریال، برای «میلدرد پیرس»
۲۰۱۲: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در مینیسریال، برای «میلدرد پیرس»
۲۰۱۲: برنده جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر زن در مینیسریال، برای «میلدرد پیرس»
۲۰۱۲: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن در فیلم کمدی، برای Carnage
۲۰۱۴: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر زن در فیلم درام، برای «روز کارگر»
۲۰۱۶: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر مکمل زن در فیلم سینمایی، برای «استیو جایز»
۲۰۱۶: برنده بفتا در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای «استیو جایز»
۲۰۱۶: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مکمل زن در فیلم سینمایی، برای «استیو جابز»
۲۰۱۶: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر مکمل زن، برای «استیو جابز»
۲۰۲۱: نامزدی اِمی در رشته بهترین مینیسریال، برای «مِر، اهل ایستَوْن»
۲۰۲۱: برنده اِمی در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، برای «مِر، اهل ایستَوْن»
۲۰۲۱: برنده جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر زن در مینیسریال، برای «مِر، اهل ایستَوْن»
۲۰۲۲: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر زن در مینیسریال، در برای «مِر، اهل ایستَوْن»
۲۰۲۲: نامزدی جوایز انجمن بازیگران در رشته بهترین بازیگر زن در مینیسریال، برای «مِر، اهل ایستَوْن»