به مناسبت روز جهانی لبخند، به سراغ ۲۰ لبخند ماندگار این سالهای سینما و شبکه نمایش خانگی رفتیم تا با شما جذابترینش رو انتخاب کنیم.
فراموش نکنید فقط سه تا انتخاب دارید!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
لبخندهای ستاره در فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» به خاطر اینکه درگیر فشارهای اجتماعی و خانوادگی است و پدرش با رابطه عاشقانه او با نوید مخالف است کمجان و کوتاه و مصنوعی است. شاید بتوان گفت سکانسی که او و نوید در خیابان هستند و ویدیویی که او از نوید گرفته را تماشا میکنند تنها لبخند پررنگ ستاره در فیلم است.
با وجود اینکه لبخند کوتاه و کم جان ستاره وقتی میخواهد از نوید خداحافظی کند لبخند عاشقانه است اما تلخی داستان و پایان ناامیدکنندهاش باعث میشود باران کوثری حتی در لحظههای عاشقانه نیز لبخندی کمروح داشته باشد و این نوع لبخند با توجه به تم داستان کاملا قابل درک است.
نویسنده: الهام کوهی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
پردیس احمدیه در نقش ساحل وقتی بعد از پانزده سال پدرش را میبیند و متوجه میشود او زنده است ابتدا او را پس میزند اما محبتهای پدرانه نعیم در نهایت دل او را نرم میکند.
در سکانسی از قسمت اول فصل اول وقتی نعیم و ساحل به سینما رفتهاند و قرار بر این میشود که روز بعد به شمال بروند لبخند رضایت بر لبهای ساحل نقش میبندد. مشخصه لبخند ساحل این است که این سکانس فلش بکی از خاطرات ساحل نیست و اولین باری است که ساحل به پدرش لبخند زده و رابطه این دو با این لبخند شکل میگیرد و دلخوریها برطرف میشود و پردیس احمدیه با لبخندی باز، واقعی و احساسی که بیانگر صمیمیت و عشق پدر و دختری است علاقه خود به پدر را ابراز میکند.
نویسنده: الهام کوهی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
لبخند مهرداد صدیقیان در «مادرِ قلب اتمی» یک ابزار دقیق بازیگری است، نه صرفا یک ژست. او با بالا بردن گوشههای لب و نگاه به طرف مقابل، فضای بین شوخی و سوءظن را نگه میدارد. کارکرد لبخند در این فیلم ایجاد امنیت کاذب است؛ ظاهری امن و بیخطر به گفتوگوها میدهد اما همزمان تنش صحنه را حفظ میکند. صدیقیان از این ابزار زیاد استفاده نمیکند؛ هر بار که لبخند میزند، دارد وضعیت را تغییر میدهد: خود را به شخصیتها نزدیک میکند، سؤالی را میپیچاند، یا بحثی را به پایان میرساند. کیفیت اجرایی صدیقیان در این نقش نشان میدهد او زمانبندی را میشناسد و بلد است چطور از امکانات مختلف بازیگری استفاده کند.
نویسنده: یاشار آبتین
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
شاکردوست کاراکتر زنی سادهدل و روستایی و مهربان را که میخواهد دنیا را نجات دهد به خوبی ایفا میکند. لبخند تیتی در بیشتر سکانسها لبخندی عمیق و غمگین است و شاکردوست تضاد این دو حس را توانسته با بازی خوبش منتقل کند. لبخند غمگین او در سکانسی که برای ابراهیم شعبدهبازی میکند و ابراهیم روح والا و پاک او را ستایش میکند به اوج میرسد. شاکردوست در حالی که لبخند بر لبهایش و غم بر چشمهایش نشسته از اینکه کسی زیباییهای او را دیده خوشحال است و از طرف دیگر اینکه آن شخص یک غریبه است نه همسرش غمگین است و این دو حس متضاد به خوبی در لبخند شاکردوست هویداست.
نویسنده: الهام کوهی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
رها شخصیت مرموزی است. یک رذل دوست داشتنی. او از داوود متنفر است و در عین حال به سمت او کشیده میشود. درباره داوود بلاتکلیف است و همین بلاتکلیفی هم در نهایت سرنوشت داوود را عوض میکند. خنده جلوی دادگاه و تصمیم نهایی او برای لو دادن داوود پرده از شخصیت او برمیدارد. زنی متناقض و پیچیده که بیش از هر چیز به قدرت زنانگی خود ایمان دارد و همین قدرت زنانگی و ایمان بیش از حد است که او را به سمت شهادت علیه داوود سوق میدهد.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
رحیم آدم بدشانس و مفلوکی است. انقدر مفلوک و بد شانس که حتی تبدیل شدنش به قهرمان باعث نجات و رستگاری او نمیشود. برای همین هم هست که خندههایش بی رمق و سست است. انگار خودش هم میداند در این زندگی چیزی برای شادی و خنده وجود ندارد. حتی زنی که دوستش دارد هم برای او بیشتر شبیه کابوس است تا مایه خوشبختی. بهترین توصیف را پیتر بردشاو منتقد انگلیسی مجله گاردین از خندههای امیر جدیدی در این فیلم داشته و درباره آن نوشته:« قهرمان، عملکرد موفقش را مدیون بازی هوشمندانه امیر جدیدی در نقش رحیم است؛ پدری طلاقگرفته که تازه با مرخصی دو روزه از زندان آزاد شده و بابت بدهی حبس بودهاست. او مردی است با لبخندی درخشان و درعینحال عجیب و همراه با ناامیدی؛ شبیه یکی از فرودستان آثار چارلز دیکنز.»
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
احمد مرد رمانتیکی است. یک مرد شرقی. مردی که روحیاتش باعث شده آبش با زنان آلمانی توی یک جوب نرود. برای همین هم هست که از خنده و سرخوشی او در ابتدای فیلم میتوان اُمید استخراج کرد. او که دلش یک زن سنتی و یک زندگی سنتی میخواهد با دیدن الی جذاب و مهربان اُمیدوار شده که یک زن خوب پیدا کند. اما خبر ندارد که انتهای این سرخوشی قرار است به چه تراژدی ختم شود. برای همین هم هست بعد از پایان فیلم بیشتر از هر کس دیگری به احمد فکر میکنیم که به احتمال زیاد با حسرتی بزرگ به آلمان بازخواهد گشت. او یک زندگی دوست داشتنی را از دست داده و این خسران بسیار بزرگی است.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
دکتر مژگان مشتاق یک روان شناس با پرنسیب است. برای خودش اصولی دارد و مدام روی آن اصول تاکید میکند. اما از یک جایی به بعد شیفته شخصیت و ذهنیت پیچیده آرمان بیانی میشود. درگیریای که چندان به نفع او نیست. صنف روان شناسان به این کاراکتر حمله و او را نقد کرد اما در نهایت دکتر مشتاق با آن خندههای جذاب که چند حس مختلف را به تماشاگر منتقل میکند بسیار محبوب و پرطرفدار شد. او زنی است که میان عشق و وظیفه گیر کرده و این گیر عاطفی نقش مهمی در سریال بازی میکند.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
سمیه تکیه گاه خانواده آشفته تولیخانلو است. اوست که با فداکاری و تلاشهای بی وقفه برادر و خواهرهایش را سرپا نگه میدارد. حتی دلیل ازدواج او با آن پسر افغان هم برای سامان دادن به زندگی مرتضی و خانواده است. او هیچ کاری را برای خودش نمیکند. او این خانواده آشفته را با تمام اشکالاتش دوست دارد. برای همین هم هست که بهترین لبخند فیلم توسط او زده میشود. جایی که عاشقانه برادرش محسن را نگاه میکند که جدا از جمع اعضای خانواده با آهنگی که گذاشتهاند میرقصد. نگاه و لبخند ایزدیار در این سکانس فشرده تمام احساسات زنی است که همیشه تلاش کرده دلیل بقای این خانواده آشفته باشد.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
شهرزاد زن مقتدری است. برای همین هم هست که توجه بزرگ آقا را به خودش جلب میکند. بزرگ آقا چیزی در او میبیند که دیگران نمیبینند. او درون شهرزاد یک مدیر مقتدرِ مدبر میبیند که میتواند بعد از او این تشکیلات را اداره کند. برای همین هم هست که اصرار میکند تا زن قباد شود. خندههای شهرزاد در این سریال آمیزهای است از قدرت و نجابت. شهرزاد شاید غمگین، شاد یا نگران باشد اما هیچ گاه اقتدار خودش را از دست نمیدهد و همین اقتدار است که به سریال فتحی معنای متفاوتی میدهد. «شهرزاد» در کنار بسیاری از ویژگیهای متفاوت دیگر یک سریال فمنیستی تمام عیار است و این را میتوان از خندههای ترانه علیدوستی فهمید.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
امکان ندارد تماشاگر در ابتدای فیلم برفا را ببیند و شیفته او نشود. دختری زیبا، ظریف، پر از حس زندگی و شیطنت و با خندههایی که دل تماشاگر و صد البته نادر را آب میکند. کارگردان به این خندههای شیطنت آمیز و البته پرشور برفا نیاز داشته تا بتواند از آن برای نمایش دقیق غم برفا به دلیل فوت فرزندش استفاده کند. چیزی که تماشاگر را در نیمه دوم فیلم آزار میدهد تبدیل شدن آن برفای شیرین و دوست داشتنی با آن لبخندهای ملیح به زنی شکست خورده و بازنده است. پس لبخندهای ابتدای فیلم کاربرد دراماتیک دارند چون باقی فیلم بیش از هر چیز درباره چرایی از دست رفتن آن لبخندهای شیرین و رویایی است.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
برای عشاق فیلم «هامون» مهشید سرآغاز همه بدبختیهای حمید هامون است. مهشید همه چیز هامون است. اما هامون همه چیز مهشید نیست. مهشید کاری میکند که حمید هامون متوجه شود: «همه اون زمزمهها و عشقها دروغ بود» و تازه با یک نفر دیگر رابطه غیرافلاطونی دارد! پس وقتی همه آن زمزمهها و عشقها دروغ بوده، یقیناً آن خندهها هم میتوانسته دروغ باشد. خندههای توی کبابی و شوق کودکانه مهشید در ملاقاتهایش با هامون بیشتر از آن که از سر عشق باشد از سر خامی است و همین خامی هم هست که در نهایت هر دو را آواره میکند و تماشاگر را دل شکسته که چطور آن خندهها تبدیل شد به احساس نفرتی که همه چیز زندگی آن مرد شوریده را زیر و رو کرد.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
رعنا آزادیور در نقش سمیرا بیشتر به خندههای هیستریک و عصبیاش معروف است و رعنا آزادیور از پس آن برآمده است و این نقش را به یاد ماندنی کرده است.
اما ماندگارترین سکانس لبخند سمیرا با بازی رعنا آزادیور مربوط به سکانسی از قسمت چهاردهم فصل سوم است. وقتی سمیرا از مالک کتک خورده و صورت و دهان و چشمهایش خونی است و الناز ملک به او آب تعارف میکند خندهای هیستریک با لبهایی باز میکند که خون لای دندانهایش چهرهای خاص از او میسازد. این لبخند رعنا آزادیور هم لبخندی طعنهآمیز و سرد است و هم تلخ و هم شیطانی و هیستریک و آزادیور همه این حسها را با لبخندش منتقل میکند.
نویسنده: الهام کوهی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
زیر آن فضای سرخوش و شوخ «مهمان مامان» یک جور ترس و اضطراب لانه کرده که تماشاگر را به هراس میاندازد. ترس عفت خانم مادر خانواده بابت پذیرایی از جناب سرهنگ و تازه عروسش باعث میشود تمام لبخندهای او در طول فیلم تصنعی به نظر برسد. او جلوی مهمانهایش لبخند میزند اما دلش آشوب است. این اضطراب با رفتارهای شوهر بیخیالش هم مدام تشدید میشود تا میرسیم به سکانسی در ماشین جناب سرهنگ! که خاله جان بعد از بد شدن حالش از ته دل لبخند میزند. لبخندی که به قول دکتر بیانگر لحظات شیرین قبل از مرگ است. اصلاً همین لبخند است که «مهمان مامان» را تبدیل به فیلمی تلخ میکند. فیلمی که از دیدنش لذت میبریم اما نمیتوانیم تنشهایش را فراموش کنیم. برای همین هم هست که سکانس خنده عفت خانم در ماشین بیشتر به ما احساس دهشت میدهد تا لذت و این برای فیلمی با مختصات «مهمان مامان» زیادی تلخ است.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
عزیز برگشته و چیزهایی را زنده کرده که مهم ترینش عشق است. با وجود عزیز آتیه اُمیدوار میشود. صورتش باز میشود. اما غرورش اجازه نمیدهد همان اول بخندد. برای همین هم هست در ملاقات اول نمیخندد و تلاش میکند خودش را مقتدر نشان دهد. حالا دخترش هم هر چقدر از پشت شیشه التماس کند: «مامان یه لبخند... تورو خدا یه لبخند» اما بالاخره میخندد. در باغ پرتقال. جایی که بعد از کش رفتن یکی از پرتقالها موافقت خودش را با ماندن عزیز اعلام میکند. خندهای آمیخته به شوق و حسرت. شوق بازگشت محبوب و حسرت روزهای رفته. خندهای که پیوند میخورد به آن کلبه دوست داشتنی که قرار است خانه باشد و پیوند میخورد به عزیز که قرار است مرد آن خانه باشد.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
مادر فیلم «خواهران غریب» مادر زحمت کشی است. زنی که از زندگی با شوهر شانس نیاورده و نصیبش از زندگی با یک هنرمند جنگ و دعوا و بعد هم طلاق بوده است. برای همین همه عمرش را گذاشته پای دختری که از ازدواج با شوهرش باقی مانده است. برای همین هم هست که بعد از گم شدن بچهها عصبانی میشود و حرص میخورد. اما خندهاش در سکانس پایانی جدای از این که نشانگر خوشحالی او بابت حل شدن مشکلات است نمایانگر حس غرور و پیروزی هم هست. حس غرور بابت این که سرانجام توانسته با قدرت زنانهاش خانواده از دست رفته را دوباره کنار هم جمع کند.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
آذریها یک اصطلاح مشهوری دارند که به آن «داریخماخ» میگویند. حسی بین دلتنگی، دل نگرانی و کلافگی و بیحوصلهگی. حسی که شامل تمام اینها میشود. «نفس عمیق» هم داریخماخ کامل است. برای همین هم هست که پشت تمام خندههای سرخوشانه آیدا این حس داریخماخ وجود دارد. چه آنجایی که منصور برایش از داریوش گوش دادن حرف میزند و او ناغافل میخندد. چه آنجایی که منصور در اردو دنبالش میرود و او با لحنی بامزه از قزل آلا خوردن حرف میزند و چه سکانس پایانی و آن خندههای خُل خُلی که آدم را نگران سرنوشت این دو آدم تنها و معصوم میکند. شاید اصلاً به خاطر خندههای آیدا است که خود شهبازی در انتهای فیلم ظاهر میشود و میگوید: «دو تا جوون اُفتادن تو سد غرق شدن. شما این جا واینسین. برین.» انگار که میخواهد از خندههای آیدا محافظت کند. نه در این جهان که در جهانی دیگر.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
حمیده خیرآبادی همیشه مادر بود. الهه مهر که در میان تمام کارهای دنیا مادر بودن را انتخاب کرده بود. با آن لبخندهای دوست داشتنی و صورت گرد مهربان. در «اجاره نشینها» هم از خندههای مادرانهاش برای حفظ اتحاد مستاجرها و پسرش عباس آقا سوپرگوشت استفاده میکند. بهترین خنده فیلم هم جایی است که کارگرها برگشتهاند و آق قندی برای حضور در بزم شبانه خانه عباس آقا ناز میکند. اما این مادر مهربان که خدا او را آفریده تا دلها را به هم پیوند بزند با یکی از همان خندههای معروف دست قندی را میگیرد و میگوید: «بیا...» و همین کافیست تا همه کدورتها ولو برای ساعاتی فراموش شود و قندی عباس آقا را در آغوش بگیرد و بگوید: «من نوکر خودتم... نوکر اون خدا بیامرزم...»
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
مینا رگ خواب هم معصوم است، هم بی عرضه. در تصمیم گیری ناتوان است اما هیچ کدام از اینها نیست که او را به دام کامران میاندازد. او خیلی تنها است و دقیقاً همین تنهایی است که کار دستش میدهد و باعث میشود در برابر لطافت ظاهری کامران عنان اختیار از کف بدهد و بعد از طلاق دوباره عاشق شود. بهترین سکانس هم برای نمایش این ضعف شخصیت، سکانسی است که کامران به او خبر میدهد قرار است همراه یک مهمان به دیدن او بیاید. مینا خیال میکند مهمان مادر کامران است. بنابراین خودش را آراسته میکند، غذای خوب میپزد و خانه را مرتب میکند و به انتظار مینشیند. اما کامران نه با مادر که با یک گربه نزد او میآید و شروع به تمسخر مینا میکند. خنده مینا در این سکانس دردناک است. از سر تحقیر است و اوج ذلت زن را نمایش میدهد. خنده این سکانس بیشتر از آن که تماشاگر را غرق لذت کند باعث چندش او میشود. چندش از این که یک انسان تا کجا میتواند سقوط کند.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
سیما ریاحی بیشتر از آن که زن مقتدر و ویرانگری باشد تنها و بی پناه است. این را میشود از خندههایش فهمید. اوایل فیلم با پوزخندی به محمود بصیرت میگوید:«شما تا اطلاع ثانوی مهندس بصیرت باشین خب؟» اما هر چه فیلم جلوتر میرود و ماهیتش بیشتر مشخص میشود خندههایش هم تغییر میکند. دیگر با آن قدرت پوزخند نمیزند. وقت خنده از سر شرم با دست صورتش را میپوشاند. تا به انتهای فیلم و گریهاش برسیم که سرنوشت او را روشن میکند. خندههای سیما در فیلم افخمی بیش از هر چیز استعارهای هستند از وضعیت زن در جامعه ایرانی.
نویسنده: مازیار وکیلی
این بار تماشاگر نباش و لبخند محبوبت رو از بین 20 لبخند سینمایی انتخاب کن!
و با تخفیف ویژه دیجی پلاس برای شرکت در نظرسنجی، لبخند امروزت رو بساز!
