دنبالهی خشن فیلم رایان رینولدز، ویرانگری بی سابقهای را نشان می دهد
ترجمه اختصاصی سلام سینما- ادامه اولین مجموعه سال 2016 تمام جنایت های وحشتناکی که قول داده بود را به وسیله یکی از قهرمانان دیوانه مارول به نمایش می گذارد.
ددپول- فیلم طاقت فرسایی با درخشش رایان رینولدز- سراسر تخریب و ناسزا است که جایگزین ژانر ابرقهرمانی شده است. داستان فیلم از کتاب کمیکی با همین نام استخراج شده و جنگ بزرگ انتهایی سرشار از ناسزا است که تاثیرات آن ها را در نمره دهی فیلم به وضوح می توان دید. ددپول برای آنکه به آن چه خوب و مطلوب است برسد باید چند شرارت را پشت سر بگذارد، خوشبختانه تمامی این ویرانگری ها که در بخش اول قول شان داده شده بود در این بخش به خوبی دیده می شوند.
فیلم دیوید لینچ نشان داده است که مورد تایید مخاطب است: استفاده از جوک های ولورین( یکی از ابرقهرمان های دنیای مارول )( کسی خشن تر از ددپول وجود ندارد که بتواند برای چنین فیلم ابرقهرمانی اینگونه بجنگد )، شکوفایی مهارت های مزدوری ددپول ( او همیشه خوب بوده است اما الان به صورت جهش یافته ای خوب شده است )، و صحنه ای در ده دقیقه اول که داستان را به شش هفته قبل برمی گرداند( از این جا پیچیدگی بیشتر می شود، و این قبل از زمانی است که سفر زمان جاش برولین اتفاق بیفتد ).
شروع فیلم شبیه به آغاز فیلم های جیمز باند است. ددپول به طور کلی طبع شوخی دارد اما در این قسمت راهی پیدا کرده است تا آن جوک ها را واقعا خنده دار کند. اولین صحنه به صورت ناگهانی، با سرعتی غیریکنواخت و چند جهش دارد که در حداقل چهار تنظیم مختلف گرفته شده است. احساس می شود ددپول به یک مسیر مشخصی رسیده است اما با اینکه ددپول 2 داستان اصلی خودش را دنبال می کند در بیان آن از مشکلی رنج می برد و بیست دقیقه از فیلم طول می کشد تا مخاطب متوجه شود که داستان از چه قرار است.
راسل( با بازی جولیان دنیسون که نشان داد نقشش در فیلم «شکار برای مردمان وحشی» اتفاقی نبود )در اینجا خشم و مشکلات مخصوص به خودش را دارد. بعد از فیلم« خاستگاه مردان ایکس»( با صدای استفن کاپیسی )و نگاسونیک تینایج ورهد(با بازی برایانا هیلدبرند)، ددپول و راسل به زندان فوق امنیتی "کمد سرما" می رسند که در انجا موتانت های بد منتقل می شوند و هیچ وقت برنمی گردند. سپس کیلب پیدا می شود.
ددپول مانند گذشته کنایه آمیز است و ودیوار چهارم را می شکند( زمانی که هنرمند حرکتی نشان دهد که به معنای درک تماشاگر باشد به آن شکسته شدن دیوار چهارم گفته می شود )، ددپول از مخاطبان می خواهد که زیاد نگران شخصیت شرور داستان نباشند- آیا چیزی مرتبط با سفر زمان وجود دارد؟ وی در صحنه نمایش داده می شود و آماده نبرد و از بین بردن افرادی از جمله راسل است. این تبهکار کاملا متفاوت از برولین است، کیلب دلایل شخصی برای آنچه انجام می دهد دارد، و احتمالا این همان دلیلی است که ددپول 2 از سایر فیلم ها متفاوت است. هرکسی که در فیلم نقش دارد- از ددپول خشن گرفته تا راسل ترسو و تا کیلب دیوانه و حتی راننده مورد اطمینان ددپول به نام دوپینر( کاران سونی ) اهداف و انگیزه روشنی دارد و در شمایل جذاب و غیرعادی پیچیده شده اند. ددپول 2 خنده دار و بی نظیر است و این را می داند که کلید هر داستان خوبی اهمیت دادن به شخصیت ها است. باتوجه به این نکته است که در طی داستان هرکاری می توانید انجام دهید.
در ددپول 2 ابرقهرمان ها می خواهند با هم وارد جنگ شوند و تنها دلیل شان جنبه سرگرمی آن است. زازی بیتس در نقش دومینو بعنوان یک ابرقهرمان موفق ظاهر شده است( برخی از افراد یکی از جنبه های موفقیت را حضور دومینو می دانند ). فیلم سرشار از نقش های فرعی است- نه تنها چهره های معروف در بخش های غیرمنتظره ای ظاهر می شوند( برای مثال کافی است تا پلک بزنید و بازی یکی از ستاره های هالیوودی را از دست بدهید )بلکه به همان سرعت هم ناپدید می شوند- که این به حس شوخ طبعی و کشش داستان افزوده است.
فیلم مانند بخش قبلی خود خشن است- از جهتی در طی فیلم به فردی نیاز می شود که تعداد استخوان هایی که در طی داستان شکسته شده است را بشمارد، حدس من یک عدد سه رقمی است! صحنه های اکشن فیلم از یک مقیاس بزرگ، ماجراجویی شهری شروع و تا جنگ های تن به تن داخل آپارتمان می رسد. لیچ در سکانس های چالشی کار خود را خوب بلد است، و ما این را در بخش هایی که نیازمند هزاران قطعه متحرک و افراد و زمان زیادی است کاملا مشاهده می کنیم.
آیا به دلایل بیشتری نیاز دارید تا باورتان شود که ددپول 2 ژانرهای گذشته را از بین برده است؟ تنها یک صحنه دیوانه کننده، صحنه ای پر از اسطوره و حبس شدن نفس کافی است تا تمام فیلم را تحت تاثیر خودش قرار دهد. این ضربه ی تغییر دهنده ای است که توانسته به آسانی با نهایت ظرافت خودش را در فیلم جای دهد. این جاست که تفاوت آن با سایر فیلم ها مشخص می شود.
منبع: ایندی وایر
مهتاب عیوضی