جستجو در سایت

1397/09/08 00:00

نقش آفرینی قابل ستایش اولیویا کولمن

نقش آفرینی قابل ستایش اولیویا کولمن

ترجمه اختصاصی سلام سینما

«سوگلی» یک کنجکاوی بدشکل از کارگردان عجیب و غریب یونانی «یورگس لانتیموس» است که یک درام تاریخی بریتانیایی استاندارد را بلند می کند و آن را با سر به زمین می کوبد. با اینکه فیلم در زمینه ی کارگردانی وارد فرعیات شده و از عدم پیوستگی و بدسلیقگی رنج می برد ، اینقدر محکم هست که دل منتقدانی که خود را به حماقت زده اند ، را بدست آورد. می خواهید به موفقیت آن در گیشه اشاره کنید ؟ باید بگویم که این یک مسئله ی کاملا جداگانه است. جدا از تحمل شما برای این بازسازی من در آوردی ، شما وادار خواهید شد که نقش آفرینی «اولیویا کولمن» را به عنوان «ملکه ان» ، ملکه ی کندذهن بریتانیا مورد ستایش قرار دهید. او شاهکاری از دیوانگی است.

هرگونه صحت تاریخی در این فیلم مورد شک و شبهه است و لانتیموس فیلمی ساخته که شاید به اندازه ی «جورج سوم» مضحک باشد. «سارا چرچیل» یا همان «دوشس مارلبورو»(ریچل وایز) نزدیک ترین فرد مورد اعتماد ملکه است که همسرش در جبهه های جنگ با فرانسوی ها می جنگد اما او وظیفه ی خدمت رسانی به ملکه را دارد. «ملکه ان» که از سال 1702 تا 1707 بر مسند قدرت بود ، از او بعنوان زنی که همیشه در حال گریه و زاری بوده و با دست و پاهای ورم کرده دائما در حال استفراغ کردن بود ، یاد می کنند. اطرافیان او یک سری احمق هستند و او تخت خوابش را با بانو سارا و 17 خرگوش به یاد 17 بار وضع حمل ناموفقش تقسیم کرده است.

در این دیوانه خانه که پر است از باغ های مست کننده ، قالی های گران قیمت ، پرده های زیبا و لوازم قدیمی بسیار گرانبها ، دختر عموی فقیر و جاه طلب بانو سارا ، «ابیگل هیل»(یکی از جذاب ترین نقش آفرینی های اما استون که تغییر چشم گیری نسبت به نقش آفرینی او در لالالند را شاهد هستیم) وارد می شود. ابیگل از یک خاندان نجیب زاده است ، اما خانواده ی او به دلیل سختی ها و مشکلات قدرت خود را از دست داده اند. به همین دلیل دختر عمویش برای او شغلی جدید به عنوان مسئول شست و شوی ظرف های دربار پیدا کرده است. وظایف او شامل تمیز کردن محل بالاآوردن ملکه نیز می شود. او تصمیم می گیرد تا سرنوشت خود را تغییر دهد.

دیری نمی پاید تا اینکه ابیگل جای دختر عمویش را نزد ملکه و روی تخت او می گیرد. کشور درگیر جنگ با فرانسه است اما سارا و ابیگل مشغول رقابت برای نزدیک شدن به ملکه هستن و به این رقابت بیشتر از وضعیت کشور اهمیت می دهند. سربازها ، مشاوران و عاشقان موقتی نیز می آیند و می روند اما این فیلم در مورد سه زن و سه بازیگر زنی است که نقش آنها را بی نظیر بازی کرده اند. تاکیدم بر روی نقش آفرینی اولیویا کولمن است که یک ملکه ی نیازمند ، غمگین ، احمق و بسیار بامزه را خلق کرده است.

«سوگلی» یک تقلید است که عنوان آن شاید از فکری مثل فکر تارانتینو می آید که با لباس های زیبا و موسیقی «هندل» ، «ویوالدی» یا «التون جان» کمی به شان خود افزوده باشد. مردها در این فیلم نقش ابله هایی را دارند که کلاه گیس به سر کرده اند و زنها فمینیست های قرن 18 ام هستند. فیلم با تصویری پر از خرگوش ها تمام می شود. خرگوش ها نقش خودشان را بازی کرده اند.

منبع : Observer

مترجم : وحید فیض خواه