جستجو در سایت

1399/06/01 00:00

تجربه‌ای نادر از فیلمسازیِ استادانه

تجربه‌ای نادر از فیلمسازیِ استادانه

ترجمه اختصاصی سلام سینما

فیلم‌های کمی در طول تاریخ سینما بوده‌اند که با چنین اکران مخاطره‌آمیزی روبرو بوده باشند. «تنت» بالاخره پس از بارها به تعویق افتادن اکران به پرده‌های نقره‌ای سینما رسید. «تنت» با وظیفه‌ای بی‌سابقه روبروست و آن نجات سینماها است. قطعا هیچ فیلمی نخواهد توانست از پس چنین وظیفه‌ی سنگینی برآید اما پس از دو ساعت و نیم تماشای فیلم مغزخراش «کریستوفر نولان» به وضوح درک خواهید کرد که چرا هرگز اکران اینترنتی «تنت»، گزینه‌ی خوبی نبوده است. «تنت» فیلمی بیادماندنی است که لذت تجربه‌ی سینما رفتن را تمام و کمال به مردم یادآوری می‌کند. 

نگه داشتن جزئیات داستان فیلم به طور کاملا محرمانه که باعث شده تا دهان استودیوی مارول دوخته شود، بهترین تکنیک ممکن برای این بود که نولان بار دیگر اثری خیره‌کننده در ژانری که در آن استاد است یعنی علمی تخیلی و اکشن بسازد. «جان دیوید واشینگتن» در نقش قهرمان فیلم ظاهر شده است. او نقش مأموری آمریکایی با توانایی‌های ویژه را دارد که وظیفه‌ی او متوقف کردن «آندری سیتور» با نقش‌آفرینی «کنت برانا» از بوجود آوردن جنگ جهانی سوم است. اینکه او چگونه می‌خواهد این کار را انجام دهد را باید بر روی پرده‌ی سینما ببینیم البته اگر ما منتقدان هم بخواهیم داستان را لو دهیم به دلیل پیچیدگی آن نمی‌توانیم. اما فقط می‌توانم بگویم که راه حل او وارونه کردن زمان است. زمان یک فاکتور اصلی در قصه‌پردازی نولان است که به گفته‌ی خودش سالها را صرف فهمیدن آن کرده است. 

مخاطبان به نولان اعتماد کامل دارند و او نیز دستش را رو نمی‌کند و از آنها می‌خواهد تا ایمان کامل داشته باشند و تا پایان داستان همراه او بمانند. او این کار را بیش از هر کدام از آثار قبلی‌اش انجام می‌دهد. «تنت» به نظر می‌رسد یک بازسازی 200 میلیون دلاری از «پرایمر» باشد که به روایتی چیره‌دستانه مزین شده و نیازمند یک یا دوبار تماشای مجدد است تا ارزش واقعی آن مشخص شود. «سعی نکن آن را بفهمی، حسش کن» این جمله‌ای است که «کلمنس پوئسی» در نقش دانشمند در ابتدای فیلم می‌گوید که می‌تواند یک پیام پنهان برای مخاطبان باشد. نزدیک‌ترین اثر نولان به «تنت» قطعا «تلقین» است. نسبت به «تلقین»، نولان در «تنت» خیال‌پردازی بیشتری انجام داده و به جرأت می‌توان گفت افق‌های جدیدی را به ژانر جاسوسی گشوده است. 

در میان آتش‌بازی‌ها و انفجارها، بنظر می‌رسد کاراکترها برای برنامه‌ریزی آخرین عملیاتشان پایبندی زیادی به تئوری‌های علم فیزیک دارند. فیلمنامه‌ای که خود نولان آن را نوشته با حضور کوتاه «مایکل کین» به طرز شگفت‌آوری جذاب‌تر می‌شود. این حضور کوتاه کاملا در خدمت پیشبرد روایت داستان است و اصلا جهت پرحرفی نیست که از توانایی بالای نویسندگی نولان نیز همین انتظار می‌رود. پرداختن به جزئیات یکی دیگر از چیزهایی است که در «تنت» به دقت باید به آن توجه کرد. در تیتراژ پایانی فیلم می‌بینیم که نوشته شده :«تصویربرداری شده و تمام شده در فیلم» و این همان دلیلی است که باید برای بررسی «تنت» ابعاد واقعی آن را شناخت. تصویربرداری ناب از صخره‌های ایتالیا و آسمان‌خراش‌های بمبئی از ویژه‌ترین تجارب من در تماشای «تنت» بود. فیلمبرداری با دوربین 70 میلی‌متری آیمکس در کنار قطعات گوش‌نواز «لودویگ گورانسون» که خود به تنهایی با زمان بازی می‌کند، باعث می‌شود تا احساس کاراکترها را به وضوح درک کنید.

در سکانس بحث‌برانگیز فرودگاه اسلو که «نولان» یک هواپیمای بوئینگ 747 را منفجر می‌کند، مخاطب کاملا حیرت‌زده و در عین حال سرگرم می‌شود. اما نهایتا این وارونگی زمان است که حقه اصلی موجود در آستین نولان می‌باشد و یک جادوی تمام عیار است. در دورانی که تکنیک‌های جلوه‌های ویژه‌ی بصری هرچیزی را ممکن کرده است، تعهد «نولان» به ساختن عملی سکانس‌های فیلمش اعتبار ویژه‌ای به اثر او می‌بخشد و در عین حال شناسایی واقعیت را نیز برای مخاطب دشوارتر می‌کند. مفهوم مرکزی «تنت» بسیار سینماتیک است و این بسیار جالب است که تا به امروز کسی به سراغ ساختن ایده مفهوم در چنین ابعادی نرفته است. البته پاسخ آن را در حین تماشای فیلم می‌گیرید که چرا کسی جز «کریستوفر نولان» توانایی ساخت و به ثمر رساندن فیلمی با این ابعاد و این درجه از مغزخراشی را ندارد.

«تنت» می‌تواند تجربه‌ای آموزنده برای سازندگان آثار ابرقهرمانی با تولیدات بزرگ باشد که در دهه‌ی اخیر سالن‌های سینما را قبضه‌ کرده‌اند. برای حفظ معمای کاراکترهایش به خصوص کاراکتر «جان دیوید واشینگتن» که حتی اسم هم ندارد، «نولان» از روش‌های بدیعی در توسعه‌ کاراکتر بهره برده است. او درام انسانی را از طریق کاراکتر «کنت برانا» وارد فیلم کرده است. این کاراکتر به حدی کینه‌توز و ارعاب‌آمیز است که می‌توان آن را کنار کاراکتر «جوکر» در «شوالیه تاریکی» گذاشت. همین کاراکتر و ارتباطش با کاراکتر «الیزابت دبیکی» این فیلم را در دسته‌ی سنی 12A قرار داده است. کاراکتر «کنت برانا» قطعا یکی از بیادماندنی‌ترین ضدقهرمانان کارنامه‌ی نولان خواهد بود.

چیزی که اکنون برای همگان واضح است، با اکران «تنت» بازتعریفی کامل از نیاز ما به پرده‌های بزرگ سینما ارا‌ئه شده است. اینکه تماشاچیان برای بازگشت انبوه به سالن‌های سینما آمادگی دارند یا نه، سوال دیگری است. مسلما «تنت» فیلمی چالش‌برانگیزتر از چیزی است که برخی بعد از پنج ماه غیبت سینما بخواهند تماشا کنند. اما این فیلم، تجربه‌ای نادر از فیلمسازی استادانه‌ای است که همه چیز را با شما روی میز می‌گذارد و همه‌ی آن نیز با عقل جور درمی‌آید و صرفا نتیجه‌ی تخیلات فیلمساز نیست. هیچوقت خطر بالاتر از این نبوده است اما «تنت» دقیقا همان فیلمی است که سینماها به آن نیاز دارند.

منبع : توتال فیلم

مترجم : وحید فیض خواه