فیلمی جذاب برای سینمادوستان در فصل جوایز
ترجمه اختصاصی سلام سینما
فیلم «براساس جنسیت» را می توان به نوعی نامه ای عاشقانه برای «روث بیدر گینزبرگ» نامید. وکیلی صبور و عضو دادگاه عالی آمریکا که به تبعیض جنسیتی پایان داد. «براساس جنسیت» همه ی جذابیت ها و محدودیت های نهفته در یک فیلم بیوگرافیک شریف را در خود دارد. کارگردان «میمی لدر» و ستاره ی فیلم یعنی «فلیسیتی جونز» ، یک داستان اصیل ، یک عاشقانه ، یک حکایت نابرابر ، یک درام دادگاهی و یک نقد اجتماعی را همه و همه در قالب یک فیلم به شکلی مختصر و مفید و همه پسند به مخاطبان تقدیم می کنند.
پس از اکران اولیه این فیلم در جشنواره AFI ، روز 25 دسامبر به عنوان تاریخ اکران عمومی آن در آمریکا معرفی شد و این زمانی است که مستند گینزبرگ بنام «RBG» یکی از فیلم های مستقل پرطرفدار در تابستان بود. شاید نزد مخاطبان بین المللی ، این فیلم دارای جذابیت خاصی نباشد اما در آمریکا ، گینزبرگ محبوبیت ویژه ای نزد لیبرالها دارد و این موضوع می تواند «براساس جنسیت» را به یک اثر هنری مهم تبدیل کرده و حضور ستاره هایی مانند «فلیسیتی جونز» و «آرمی همر» نیز اهمیت تجاری نیز به آن می بخشد.
فیلم «براساس جنسیت» قریب به 15 سال از زندگی گینزبرگ را به تصویر می کشد. فیلم از جایی آغاز می شود که گینزبرگ در سال 1956 از اولین زنانی بود که به دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد رفت. دانشگاه هاروارد جایی بود که همسرش مارتین «همر» در آنجا تحصیل می کرد. با وجود موانع بسیار مثل سرطانی مارتین گرفتار آن شده بود و فرهنگ جنسیت گرایی که بر ضد برگزیده شدن یک زن به عنوان وکیل مدافع بود ، گینزبرگ پس از عهده دار شدن پرونده ای که در آن شاکی الیه از پرداخت مالیات کارگر خود به دلیل جنسیتش ممانعت می کرد ، این فرصت را پیدا کرد تا تغییراتی را ایجاد کند. او امیدوار بود که در صورت پیروزی در این پرونده ، بتواند رای پرونده های قبلی که براساس تبعیض جنسیتی صادر شده بود را برگرداند.
کارگردان اثر «لدر» و نویسنده «دنیل استیپلمن» داستان قهرمان خود را از دید تغییرات تدریجی فرهنگی آمریکا می بینند. گینزبرگ را در مکان و زمانی قرار می دهد که جنبش های آزادی طلبانه زنان در حال مقابله با جامعه ی تعصب زده ی آمریکاست. تا جایی که وقتی به عمق ماجرا نگاه می کنیم ، درمی یابیم که جنسیت بزرگترین مسئله است. یکی از نشانه های آن ، تمسخر و تحقیر گینزبرگ توسط اطرافیان او بدلیل جنسیت اوست و او نیز به عنوان یک وکیل توانا ، محکوم به تحمل این توهین هاست.
اگر کسی نیز با اسم و عملکرد گینزبرگ آشنا نباشد ، از تماشای این فیلم بیوگرافیک مودبانه و جذاب در فصل جوایز هیجان زده می شود. قطعه ی دلنشین پیانوی «مایکل دانا» و نقش آفرینی درخشان بازیگران مکمل از دیگر فاکتورهایی است که پرستیژ قابل توجهی به «براساس جنسیت» بخشیده است. دلیل دیگر جذابیت فیلم عملکرد متمرکز و صبورانه ی «فلیسیتی جونز» به عنوان قهرمان است. او مانند سایر زنان موفق و باانگیزه که به آنها گفته شده باید دائما در حال لبخند زدن باشند ، پا در کفش گینزبرگ می کند و قدم به دنیای خشک و غیراخلاقی جنسیت گرایی می گذارد.
همر نیز به عنوان نقش مکمل در کنار جونز بسیار مسلط عمل می کند و شیمی خوبی بین این دو بازیگر برقرار است. «براساس جنسیت» بر این موضوع تاکید دارد که گینزبرگ روی پای خودش ایستاده و برای نجات پیدا کردن نیازی به همسرش ندارد اما در کنار این موضوع نیز فیلمساز تلاش کرده تا رابطه ی گرم و عاشقانه ای را بین گینزبرگ و همسرش نشان دهد. در جایی از فیلم که گینزبرگ برای دفاع از موکل خود به مارتین نیاز دارد ، رابطه ی محکم آنها به خوبی نشان داده شده و مخاطبان حس یک کار گروهی واقعی را از فیلم دریافت می کنند.
منبع : اسکرین دیلی
مترجم : وحید فیض خواه