امین حیایی در ۱۹ خرداد ۱۳۴۹ در بیمارستان طالقانی تجریش در تهران به دنیا آمد.
پدرش تقی حیایی کارمند بازنشسته مخابرات (رئیس مرکز مخابرات تجریش) و مادرش نیز دبیر آموزشوپرورش بود.
امین حیایی یک خواهر و یک برادر به نام امید دارد. او در ۲۱ سالگی (۱۳۷۱) تنها خواهر خود را بر اثر ابتلا به سرطان از دست داد، برادر کوچکترش امید در زمینه موسیقی فعالیت میکند.
امین حیایی در دوران تحصیل به سبب علاقهای که به هنر و نمایش داشت در تئاترهای دانشآموزی فعالیت میکرد. ابتدایی را در دبستان الوند خیابان شریعتی، راهنمایی را در مدرسه اسدی میدان تجریش و دبیرستان را در مدرسه مطهری (صفینیا) در رشته ریاضی و فیزیک گذراند.
او در رشته کارشناسی رشته مهندسی کامپیوتر - سختافزار در دانشگاه پذیرفته شد و بعد از دو سال به علت مشغله کاری - هنری از ادامه تحصیل انصراف داد.
امین حیایی وقتی که تنها ۹ سال سن داشت بعد از تعطیلی مدرسه به سینما آستارای میدان تجریش رفته و فیلم سینمایی «پهلوان مفرد» با هنرمندی ناصر ملک مطیعی و رضا بیک ایمان وردی را تماشا کرد، با دیدن این فیلم بود که او به سینما علاقهمند شد.
خواهر یکی از دوستان و هممحلیهایشان از بازیگران تئاتر بود و بعدازظهرها به او و دیگر بچههای محل آموزش تئاتر، بیان، پانتومیم و بازیگری میداد. حیایی در این تمرینات بسیار خوش درخشید و بعدازاین آموزشها در هر مناسبت، جشن و یا هرساله در مراسم بیست و دو بهمن پای ثابت اجرای پانتومیم و نمایش در مدرسه بود.
پس از گرفتن دیپلم، در واحد خبری-ارتباطات نیروی هوایی مشغول خدمت وظیفه سربازی شد، در همین دوران با کارن همایونفر (موسیقیدان) آشنا شده و به دلیل هم محلهای بودن، توسط او که خودش در مرکز موسیقی نیروی هوایی خدمت میکرد به مرکز نمایشی عقیدتی سیاسی نیروی هوایی معرفی و سپس منتقل شد.
در دوران سربازی در اعیاد و جشنها پانتومیم اجرا میکرد و در نمایش «لانه» به کارگردانی ناصر فروغ در جشنواره نیروهای مسلح هنرنمایی کرد. در همین نمایش بود که ثریا قاسمی برای اولینبار بازی او را دید و بعد از خدمت برای اجرای یک نمایش از او دعوت به همکاری کرد.
در سال ۱۳۷۰ در یک تئاتر کودکان به کارگردانی ثریا قاسمی ایفای نقش کرد، این نمایش زمینهساز معرفی امین حیایی به اصغر هاشمی (کارگردان) برای بازی در فیلم سینمایی «دو همسفر» شد. اینگونه اولین تجربه سینمایی و حرفهای حیایی رقم خورد.
بعد از آن تجربه، وی در آثار سینمایی چون «دوروی یک سکه» محمد متوسلانی، «پرتگاه» بهرام ریپور، «حامی» قدرتالله صلحمیرزایی، «گارد ویژه» پرویز صبری و سریالهایی چون «آپارتمان» اصغر هاشمی، «همسران» مسعود رسام و بیژن بیرنگ، «مهر خوبان» سید یوسف مهدوی و «دو پنجره» پاشا شاهنده به ایفای نقش پرداخت.
او با بازی در فیلم «برادههای خورشید» به کارگردانی محمدحسین حقیقی در سال ۱۳۷۵ از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
امین حیایی در ۲۴ سالگی با مونا بانکی پور ازدواج کرد، زندگی مشترک این دو پس از بهدنیاآمدن تنها فرزندشان «دارا» به پایان رسید و پس از مدت کوتاهی به جدایی انجامید.
مونا بانکی پور فرزند فرزانه داوری از بازیگران قدیمی و پیش از انقلاب سینما، متولد ۷ خرداد ۱۳۵۵ در تهران است. او در سریال «خوابوبیدار» (در نقش همسر دانیال حکیمی) و فیلم سینمایی «خانهای در شن» بازی کرده است، اما بعد از آن از دنیای بازیگری فاصله گرفت و علت این امر را انتظار برای انتخابی بهتر از «خوابوبیدار» و زندگی نکردن در ایران و حواشی بعد از جداییاش از امین حیایی عنوان کرد.
امین حیایی در نخستین نقشآفرینیاش به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم «سیب سرخ حوا» به کارگردانی سعید اسدی در سال ۱۳۷۸ حاضر شد.
وی در سال ۱۳۸۱ در شش فیلم سینمایی« مزاحم»، «مانی و ندا»، «مونس»، «اثیری»، «رز زرد» و «بوی بهشت» به ایفای نقش پرداخت و پرکارترین بازیگر آن سال سینمای کشور لقب گرفت.
او که یکی از ستارگان دهه هشتاد سینما میباشد در فیلم هایی چون «دستهای آلوده» و «مزاحم» سیروس الوند، «کما» آرش معیریان، «مهمان مامان» داریوش مهرجویی، «زن زیادی» تهمینه میلانی، «اخراجیها» مسعود دهنمکی، «سن پطرزبورگ» بهروز افخمی و «بیداری رویاها» محمدعلی باشه آهنگر به ایفای نقش پرداخته است.
امین حیایی بیش از هر کارگردانی با سیروس الوند و محمدحسین لطیفی همکاری حرفهای داشته است.
حیایی تابهحال در چهار فیلم «هتل کارتن»، «دستهای آلوده»، «مزاحم» و «تله» از ساختههای سیروس الوند به ایفای نقش پرداخته است.
بازی در فیلم سینمایی «شب» در سال ۱۳۸۶ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر را برایش به ارمغان آورد.
«شب» به کارگردانی رسول صدرعاملی و نویسندگی کامبوزیا پرتوی و براساس طرحی از اصغر فرهادی در سال 1386 ساخته شده است. در این فیلم سینمایی امین حیایی با عزتالله انتظامی و خسرو شکیبایی همبازی بوده است.
امین حیایی در سال ۱۳۷۹ و در سن ۳۰ سالگی با نیلوفر خوشخلق ازدواج کرد.
نیلوفر خوشخلق متولد ۲۴ خرداد ۱۳۵۱ است او در فیلمهایی چون «مونس» حمید رخشانی، «بوی بهشت» حمیدرضا محسنی، «مانی و ندا» پرویز صبری، «سنگ، کاغذ، قیچی» سعید سهیلی، «قلادههای طلا» ابوالقاسم طالبی، «دایره زنگی» پریسا بختآور، «اختاپوس (آهوی پیشونی سفید)» سید جواد هاشمی، «قفس طلایی» محمد زریندست و سریالهایی چون «کلاه پهلوی» سید ضیاءالدین دری و «خوب، بد، زشت» منوچهر هادی با همسرش امین حیایی همبازی بوده است.
آشنایی این دو به سال ۱۳۷۷ و همبازی شدن در مجموعه «روزگار جوانی» به کارگردانی شاپور قریب و نویسندگی اصغر فرهادی برمیگردد.
دارا حیایی فرزند امین حیایی، متولد ۱۱ شهریور ۱۳۷۶ در تهران است. او بازیگری را در سن ۶ و ۷ سالگی با ایفای نقش در سریالهای «مسافر پردردسر» و «امین و مینا» آغاز کرد.
دارا حیایی راه پدرش را در دنیای هنر ادامه داد و بازیگری را در مؤسسه بازیگری پدرش (مؤسسه هنرگستر حیایی) آموخت و بهصورت جدی وارد حرفه سینما شد.
فیلم «شعلهور» به کارگردانی حمید نعمتالله اولین تجربه جدی دارا حیایی در دنیای بازیگری است که در سال ۱۳۹۵ ساخته شد.
دارا حیایی بعد از چهارده روز تست برای بازی در این فیلم انتخاب شده و در این اثر سینمایی با پدرش امین حیایی همبازی بود.
امین حیایی بازیگری در دهه نود شمسی را با بازی در فیلم پرحاشیه و جنجالی «قلادههای طلا» که به وقایع پس از انتخابات ۱۳۸۸ کشور میپردازد آغاز کرده و در فیلمهایی چون «آتیش بازی» بهمن گودرزی، «هلن» علیاکبر ثقفی، «شعلهور» حمید نعمتالله، «دارکوب» بهروز شعیبی، «خانم یایا» عبدالرضا کاهانی، «درخونگاه» سیاوش اسعدیان، «چشم و گوش بسته» فرزاد مؤتمن، «قاتل وحشی» حمید نعمتالله و «رقصنده» بهمن گودرزی ایفای نقش کرده است.
فیلم سینمایی «شعلهور» به کارگردانی حمید نعمتالله در نوزدهمین دوره جشن دنیای تصویر مورد تحسین قرار گرفت و امین حیایی برای بازی در این فیلم نامزد تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد از این جشنواره شد.
همچنین امین حیایی برای بازی در این فیلم از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خویش کرد.
امین حیایی در سال ۱۴۰۰ با بازی در فیلم سینمایی «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای دومین بار از آن خویش کرد.
امین حیایی همچون سینما که در آثار پرشماری حضور داشته در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی نیز در تعداد بسیار زیادی مجموعه، اعم از تاریخی، کمدی و درام به ایفای نقش پرداخته است.
حیایی در مجموعههایی چون «روزگار جوانی» شاپور قریب، «شمسالعماره» سامان مقدم، «کلاه پهلوی» سید ضیاءالدین دری، «قلب یخی» محمدحسین لطیفی، «خوب، بد، زشت» منوچهر هادی، «ساعت صفر» محمد آهنگرانی و «ساخت ایران» برزو نیکنژاد هنرنمایی کرده است.
حیایی در سال ۱۳۹۹ در سریال «آقازاده» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیهکنندگی حامد عنقا در نقش وکیل شخصیت منفی فیلم (با بازی امیر آقایی) به ایفای نقش پرداخته است.
در کارنامه هنری امین حیایی بازی در دو نمایش «پرفورمنس قحطی نور» با بازی و کارگردانی خودش (۱۳۹۱) و نمایش «غرب واقعی» به کارگردانی داریوش مهرجویی (۱۳۹۴) نیز دیده میشود.
امین حیایی در فصل اول برنامه استعدادیابی عصر جدید به تهیهکنندگی و اجرای احسان علیخانی، به همراه رؤیا نونهالی (بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون)، آریا عظیمینژاد (موسیقیدان) و سید بشیر حسینی (استاد فرهنگ و ارتباطات) داوری این مسابقه را بر عهده داشته است.
امین حیایی از کودکی و به طور جدیتر از دوران سربازی گیتار، پیانو و بعضی از سازهای کوبشی را مینوازد.
او در سال ۱۳۸۰ قطعه «بوی بهشت»، در سال ۱۳۸۵ قطعه «باران» و در سال ۱۳۹۳ قطعه «زندگی سفیده» و «اوج پرواز» را منتشر کرد.
او در ویژهبرنامه تحویل سال ۱۳۹۷ قطعه «عشق تو» را در تلویزیون اجرا کرد.
امین حیایی در کنار بازیگری و خوانندگی، به همراه همسرش نیلوفر خوشخلق کافهای به نام کافه وانیل در تهران افتتاح کردند که این کافه با استقبال خوب مردم همراه شد.
امین حیایی در حاشیه جشن رونمایی از سریال «ساخت ایران 2» به فساد و اختلاس در کشور اعتراض کرده و میگوید انتهای این مسیر رو به تباهی است.
وی در این مراسم و با انتقاد به وضعیت اداره مملکت با بغض و ناراحتی گفت:
«مملکت ما به سمتی رفته است که بسیاری با خیال راحت در بیتالمال دست میبرند، خیلی راحت با سرمایه مردم بازی میکنند و انگار زندگی افراد دیگر برایشان مهم نیست و فقط خودشان و خانوادههای خودشان تنها برایشان مهم است. من نمیدانم واقعاً به چه سمتی داریم میرویم، ما در مملکت اسلامی داریم زندگی میکنیم، قوانین اسلام دست دزد را قطع میکنند، اما ما اینجا دزد را رها میکنیم، کسانی که اینهمه در این مملکت اختلاس کردهاند را آزاد میگذاریم. من نمیدانم قرار است چه بشود، ولی میدانم این کار رو به تباهی است و همه ما با این رویه نابود میشویم. خداوند از بیتالمال نمیگذرد. کارمایش را من در زندگی پس دادهام، تجربه به من ثابت کرده، نه به کتاب کار دارم، نه به دین کار دارم، تنها تجربه شخصی خودم را بازگو میکنم و تجربه شخصی من میگوید که جواب اشتباهاتت را در همین دنیا خواهی گرفت، کمک کنید که جامعه برگردد به نقطه و جای اولش و به اوج برسیم. چرا به دنبال اختلاف هستیم؟ چرا آینده فرزندان ما اینگونه باید باشد؟ آیا پسفردا ایرانی وجود خواهد داشت که فرزند من بخواهد در آن زندگی کند؟ دست فرزندم را بگیرم و از این مملکت بروم. من نمیتوانم دوستان، خویشان و بستگانم را رها کنم و تنها خودم از این مملکت بروم. من گرین کارت آمریکا را دارم، اما نمیتوانم بروم، من به این مملکت، مرزوبوم و مردم دلبسته هستم. با همه دشمنیهایی که به این مردم میشود، ما مردم ایران یکدیگر را دوست داریم، ما پشتیبان یکدیگر هستیم، زلزله به ما نشان داد که ما مردم پشت یکدیگر میایستیم. باور کنید روز قیامت هست، باور کنید روز عدالت هست و آن روز میآید و شما باید جوابگو باشید. زودتر اشتباهاتتان را جبران کنید، ما نمیخواهیم که دزدها را معرفی کنید، بله جبران کنید.»
امین حیایی درباره زندگی عاطفیاش در گفتوگو با فریدون جیرانی در برنامه «سی و پنج» گفت:
«۲۳ سالم بود ازدواج کردم. علاقه است؛ جوانی است و عاشق شدن. من از بچگی عاشقپیشه بودم اما همیشه در عشق شکست میخوردم.
من با هرکسی دوست میشدم میخواستم با او ازدواج کنم و فکر میکردم این زن آینده من است. از ۱۸ سالگی به بعد دیگر جدیتر شدم و روابط برایم مهمتر شد و دنبال کیس مناسب برای ازدواج بودم. ازدواج اولم به سال نکشید و به طلاق منجر شد، جفتمان نخواستیم و درگیریهایی هم داشتیم.
اوایل جدایی سر حضانت دارا دچار مشکل شدیم ولی هر چه جلوتر رفتیم او فهمید من دارا را دوست دارم و با من راه آمد. اما این را هم بگویم که ایشان واقعاً زحمت کشید برای دارا و من هم حضانت را به همسر سابقم دادم.»
حیایی درباره ازدواج دومش نیز گفت:
«سه سال و نیم بعد از ازدواج اول، با نیلوفر خوشخلق ازدواج کردم. البته سر جریان فیلمبرداری «قرمز» با نیلوفر دوست بودم و بعد ازدواج کردیم.»
امین حیایی در گفتگویی اعلام کرد خانواده بیژن مرتضوی بهخاطر استفاده از نام این خواننده لسآنجلسی در فیلم سینمایی «اخراجیها» پس از دیدن او در فرودگاه از وی بابت استفاده از نام خواننده مذکور گلایه کردند.
حیایی در این باره گفت:
«این شخصیت در «اخراجیها» از ابتدا در فیلمنامه بود و در سکانسهایی بهعنوان دوست مجید سوزوکی و یک قالپاقدزد معرفی میشد. اما من به دهنمکی پیشنهاد دادم که این تیپ اگر از کفش دزدی در مسجد وارد داستان شود بهتر است؛ دهنمکی هم استقبال کرد. پیشنهاد گریم هم برای خودم بود با یک کلاه که پشت مو به آن چسبیده بود و یک سبیل. راهرفتن را هم خودم درآوردم.
سر فیلمبرداری فیلم بودیم که آقای دهنمکی در قسمت مسجد به ما گفت: «ببینم خودتان دیالوگها را چگونه درمیآورید» و به همین دلیل با کامبیز (دیرباز) نشستیم و مشورت کردیم و به او گفتم که مثلاً شما در صف ایستادهاید و من نمیدانم این صف اعزام به جبهه است و فکر میکنم قرار است این جا چیزی بدهند.
در ادامه من از تو میپرسم که «داداش این جا چی میدن؟» تو هم میگویی «کمپوت میدن». بعد من باز میگویم که «آن والور را هم میدهند؟» و تو میگویی «اگر بچه خوبی باشی تلویزیون هم میدهند» و در پایان میگویم: «پس داداش دستت درد نکنه اسم ما را هم بنویس!».
همین گفتهها به دیالوگهای ما در فیلم تبدیل شد و آقای دهنمکی هم از این دیالوگها خیلی خوششان آمد. حتی اسم بیژن مرتضوی را هم از خودم درآوردم. اتفاقاً یک روز خانواده آقای مرتضوی را در فرودگاه دیدم و آنها با ناراحتی به من گفتند که درست بود، اسم آقای مرتضوی بر روی یک دزد گذاشته شود؟ من هم در جواب گفتم راستش را بخواهید این اسم آنقدر بداهه بود که من اصلاً نمیدانستم چه خواهد شد.
نقش روبروی من پرسید: «اسمت چیست؟» من هم گفتم «بیژن!» بعد گفت: «فامیلیت؟» گفتم: «مرتضوی!» و چون بعدازاین که همه به این اسم خندیدند، آقای دهنمکی هم گفتند چون این نام از مخاطب خنده میگیرد پس خوب است و دیگر آن را از فیلم حذف نکردند و این نام بر روی شخصیت من ماندگار شد.»
خواهر امین حیایی پس از پیشرفت بیماری سرطان درحالیکه یک پسر دوساله داشت فوت کرد.
در سومین روز پس از فوت خواهرش بود که با امین حیایی برای بازی در اولین فیلم سینمایی کارنامه هنریاش، یعنی «دو همسفر» تماس گرفتند.
حیایی درباره جریان ورودش به سینما در گفتوگو با فریدون جیرانی در برنامه «سی و پنج» اینگونه توضیح میدهد:
«فوت خواهرم دریچهای بود برای ورود به سینما؛ سومین روز درگذشت خواهرم بود که برای اولین فیلم سینماییام به من زنگ زدند و رفتم سراغ «دو همسفر» که زمینهای سیاسی داشت و به همین دلیل مشکل پیدا کرد و بهموقع اکران نشد تا فیلم بعدیام «دوروی سکه» که اکران شد و از این طریق دیده شدم.»
خواهرزاده امین حیایی در حال حاضر کاپیتان و خلبان هواپیمایی ماهان است.
هنگام فیلمبرداری فیلم «درخونگاه» به کارگردانی سیاوش اسعدی در قزوین، امین حیایی دچار حادثه و شکستی پا میشود.
امین حیایی درباره انصرافش از بازی در فیلم سینمایی «قرمز» اینگونه گفت:
«اولین فیلمی که نقش اول بودم «قرمز» بود؛ تست زدم و ۲۰ دقیقه بازی کردم و حتی سکانس آخر فیلم هم سایه خودم در فیلم است. در همان مدت هم با نیلوفر خوشخلق آشنا شده بودم که سر صحنه هم میآمد. اما یک روز صبح نیامدم سر صحنه و همان باعث شد که قید این کار را بزنم.
در ماجراهایی بودم که انقلاب درونی برایم پیشآمده بود و تحت آزمایشاتی بودم. خودکشی یکی از دوستان صمیمیام و قبلتر هم فوت خواهرم که باعث شد دیدم نسبت به دنیا عوض شود. یعنی حس میکردم انگار به دلیل خاصی این اتفاقات پیش رویم قرار گرفته پس مبارزه کردم با کارهای اشتباهی که ناآگاهانه انجام میدادم. یک روز مقابل آینه ایستادم و با خدا صحبت کردم بعد تیغ را برداشتم و ریشهایم را زدم و فردایش رفتم سر صحنه «قرمز» و گفتم دیگر نمیتوانم بیایم!» (برنامه سی و پنج)
شوخی امین حیایی با یکی از شرکتکنندگان برنامه «عصر جدید»، تعجب و انتقاد بسیاری را برانگیخت؛ منتقدین حیایی در صفحات مجازی این شوخی را نژادی و توهینآمیز توصیف کردند.
ماجرا ازاینقرار بود که در جریان تعریف مجری برنامه از ماجرای محبوس شدن نوجوان سبزهروی چابهاری که با پشتکزدنهایش مشهور شده بود و در آن برنامه شرکت کرده بود، حیایی به شوخی گفت، باید آنقدر خودش را میشسته تا سفید شود!
این شوخی بهظاهر خندهدار باعث واکنش شدید مخاطبان در فضای مجازی شد. بسیاری از منتقدین حیایی در این باره گفتند که اگر این شوخی در کشور دیگری شده بود، کسی که این شوخی را کرده بود را توبیخ کرده و از برنامه اخراج میکردند.
امین حیایی با بازی در فیلم «قلادههای طلا» در سال ۱۳۹۰ با حاشیههای بسیاری روبهرو شد، او در گفتوگویی رادیویی ضمن اعلام رقم ۲۷۰ میلیونتومانی برای دستمزد بازی در این فیلم اینگونه گفت که پس از بازی در این فیلم از سوی همکاران خویش بایکوت شد و برخی بازیگران دیگر حاضر نبودند در یک فیلم سینمایی کنار او بازی کنند.
او در برنامه هفت مهمان بهروز افخمی بود و آنجا نیز این موضوع را بیان کرد، حیایی در این باره گفت:
«البته آنها حرفهای هستند و شاید حق داشتند که فکر کنند اگر کنار حیایی بازی کنند، برایشان بد میشود.»
حیایی با اشاره به اینکه از بازی در هیچ فیلمی پشیمان نیست، توضیح داد:
«برای بازی در هرکدام از این فیلمها دلیل داشتم و از بازی در هیچ فیلمی پشیمان نیستم. حتی فیلمی را بازی کردم که شاید برخی از مردم دوست نداشتند، از جمله «قلادههای طلا» اما واقعاً به سرنوشت اعتقاد دارم و فکر میکنم راه اشتباه جلوی من نمیگذارد. من اعتقاد دارم که «قلادههای طلا» واقعیت را به تصویر کشیده است، اما بسیاری بدون دیدن فیلم آن را قضاوت کردند.»
امین حیایی اما در پاسخ به اینکه آیا حاضر در قسمت دوم «قلادههای طلا» در صورت ساختهشدن، بازی کند گفت:
«الان در این شرایط به دلیل تبعاتی که دارد حاضر به بازی در چنین فیلمی نیستم. درهرصورت آدم از همکار خود توقع چنین برخوردهایی را ندارد. ترجیح میدهم جلوی برخی از مردم و همکاران نایستم.»
و اما در برنامه بعدی هفت علیرام نورایی و ابوالقاسم طالبی (کارگردان «قلادههای طلا») حاضر شده و درباره این حواشی توضیح دادند.
علیرام نورایی که در فیلم «قلادههای طلا» همبازی امین حیایی بود درباره شایعه بایکوت شدنش بعد از بازی در «قلادههای طلا» در برنامه هفت اینگونه توضیح داد:
«اولازهمه باید گفت چه کسی بایکوت میکند؟ من بعد از «قلادههای طلا» همچنان مشغولم و راهم را در سینما ادامه میدهم. برخی گمان میکنند سینما ملک پدریشان است و همین آنها را دچار توهم میکند.»
کارگردان «قلادههای طلا»، ابوالقاسم طالبی نیز در برنامه هفت در همین باره افزود: «یکی از معضلات و مشکلات سینما توهم است. امین حیایی هیچگاه بعد از «قلادههای طلا» بایکوت نشد و کسی اصلاً نمیتواند کسی را بایکوت کند. بله سعی کردند این جو را ایجاد کنند که بایکوت میشوید، اما هیچکدام از بازیگران آن فیلم هیچگاه واقعاً بایکوت نشدند. مثلاً آقای برایان اهل انگلیس است و خانوادهاش در انگلیس زندگی میکنند، اما در فیلمی کاملاً علیه انگلیس بازی کرده است. اصلاً سینما این نیست. واقعی نیست. مجاز است. برخی خیلی واقعی آن را نگاه میکنند و بچهبازی درمیآورند. باید این طرز نگاه را کنار بگذارند. آقای امین حیایی وقتی فیلمنامه را خواند و این نقش را دید، دید نقش تازهای است و قبولش کرد.»
حیایی در مصاحبه با هفتهنامه پنجره درباره حضورش در فیلم «قلادههای طلا» اینگونه گفت:
«موقعی که وارد بحث فیلمنامه شدیم، با آقایان طالبی، شریفینیا و سایر عوامل به این نتیجه رسیدیم که میخواهیم فیلمی مردمی بسازیم. فیلمی که حرف و پیام مردم در آن منعکس شود و کل محصول برای خود مردم باشد.
البته باتوجهبه شرایط فعلی، نمیدانم چه بگویم، خیلیها ندیده راجع به فیلمها قضاوت میکنند و همچنان هم این سیاق ادامه دارد. شایعاتی برای فیلم ساختهاند که چنین نیست و این شایعهسازی همچنان هم ادامه دارد.
ما طی صحبتهایی که انجام دادیم، قرار بود واقعیتهایی را بر اساس تحقیقات آقای طالبی بود تبدیل به یک اثر سینمایی کنیم و کلیت فیلم بر اساس واقعیت استوار بود. واقعیتهایی که در آن مقطع تاریخی در کشور اتفاق افتاد. وسواس هم به حدی بود که وقتی در مرحله تحقیقات، به چند شایعه رسیدیم ابوالقاسم طالبی از آوردن آنها بهشدت پرهیز کرد.
کلاً هرگونه شایعه و شنیده صرف، از خط اصلی داستان و فیلمنامه حذف شد و مورد پرداخت قرار نگرفت. آقای طالبی میگفتند بر اساس شایعات فیلم ساختن درست نیست! رسالت ما این است که حقیقت را به مردم نشان بدهیم، مردم حقیقت را دوست دارند و با ریاکاری مخالفاند و خود ما هم مخالف بودیم. خود ما هم بخشی از مردم هستیم و نگاه شخصی بنده بدین صورت است که اگر در اثری ریا، تظاهر و شعار باشد، آن را دوست ندارم. ما بر اساس واقعیات و حقیقت پیش رفتیم و تحقیقات هم مبنای حقیقی و واقعی داشت؛ فیلم «قلادههای طلا» بر اساس اسناد ساخته شده است. از طرف دیگر نقش من هم در این فیلم نقش متفاوتی بود و دوست داشتم یک الگوی تازه را از اشخاصی که در وزارت اطلاعات فعالیت میکنند نشان دهم.
من دوست داشتم بعدازاین همه آثار طنز و کمدی، یک فیلم متفاوت کار کنم که نقد جدی و موقعیت جدی در آن اثر پررنگ باشد و این اتفاق در قلادهها ممکن شد. به وجوه سیاسی فیلم دقت نکردم، چون من وارد سیاست و بحثهای سیاسی نمیشوم. اما پیشنهادهای که دادم این بود که این فیلم را برای مردم بسازیم. فارغ از جبههبندیها، قلادههای طلا از حزب و گروهی خاص جانبداری نمیکند، واقعیت و حد وسط را گرفتیم تا با مردم باشیم و از زاویه دید مردم به این حوادث نگاه کنیم. بازهم اشاره میکنم، مردم حقیقت را دوست دارند، ریا نکنیم شعار ندهیم. خدا را شکر همین اتفاق هم افتاد و من فکر میکنم خیلی فیلم جذابی شده است. دوستانی هم که با یک نگاه دیگر رفتند فیلم را دیدند، به من گفتند: فیلم را که دیدیم واقعاً خوشمان آمد. فیلم خوشساختی بود و در طرح واقعیتها دچار لکنت نبود و دغدغههای جمعی را مطرح کرده بود.
واقعیت این است که قلادهها فرصتهای تازهای در زمینه بازیگری برای من فراهم آورد. سالها چنین فرصتی در سینمای ایران نصیبم نشده بود، اگر هم بوده دیده نشده و در سالهای قبل اتفاق افتاده است؛ یعنی حتی اگر نقشی شبیه این را همبازی کرده باشم، اما فرصت اکت اینگونه را نداشتهام. موقعیتهایی که در این فیلم وجود داشت، به قهرمانپروری کمک میکرد. اما بااینحال سعی نکردیم قهرمان پردازی کنیم و خودمان را شبیه «چکیجان» و قهرمانهای فرنگی کنیم و دست به کارهای محیرالعقول بزنیم. میخواستیم بار رئالیستی اثر را حفظ کنیم. من از تعاریف دوستان میتوانم حدس بزنم که مردم از کلیت بازیها و فیلم راضی هستند.
اگر اثری با تمی سیاسی ساخته میشود و میخواهد ایجاد تنوع کند، باید بر اساس واقعیتها باشد؛ نه اینکه حزبی خاص را حمایت کند. این آثار بهخصوص سریال قلب یخی و یا فیلم قلادههای طلا، سیاست گروه خاصی را تبلیغ نمیکنند. بدین صورت اگر مبنا واقعیت باشد، آثار سیاسی با استقبال بیشتری مواجه میشوند. ضمن اینکه من بازیگرم و حرفهای سیاسی فیلمی که در آن بازی میکنم، پیام سیاسی و شخصی بنده نیست. من طرفدار حزب خاصی نیستم، ضمن اینکه شخصیت خودم اصلاً سیاسی نیست.
کاراکترهایی هم که بازی کردم سیاسی نیستند و یا حداقل سیاست غلطی را ترویج نمیکنند. ما هم بالاخره اصول و باورهای خودمان را داریم، اگر یک درصد به چنین موضوعاتی مثل آخرت و قیامت ایمان بیاوریم، آنوقت همه چیز درست میشود. واقعاً فکر کنیم شش یا هفت ماه بیشتر وقت نداریم، درستتر و بهتر زندگی کنیم. به آنچه خدا به ما داده راضی باشیم، از انجام برخی رفتارهای سوءتفاهم برانگیز چشمپوشی کنیم. من هم خودم را به خدا سپردهام و به آنچه مقدر میشود تن میسپارم. من نشانههایی را در زندگی دیدم که باید در قلادهها حضور مییافتم در عین اینکه میتوانستم این نقش را ایفا نکنم، همینالان هم احساس میکنم باید در این پروژه حضور پیدا میکردم و این کار را انجام میدادم، دیدید که نتیجه اثر هم بسیار قابل دفاع است.»
علی علایی منتقد سرشناس سینما در حاشیه اکران فیلم «درخونگاه» با اشاره به فشارهایی که پس از بازی در «قلادههای طلا» به امین حیایی وارد شد، رفتار با او را با رفتار محسن مخملباف در پایین کشیدن تابلو فیلم «برزخیها» و توقف اکران آن فیلم و خانهنشینی فردین، ناصر ملک مطیعی و بعضی از بازیگران آن فیلم که قبل از انقلاب از ستارگان سینما بودند مقایسه کرد، وی همچنین سکوت هنرمندان و اصحاب رسانه و هنر در مقابل این ظلم به حیایی را با سکوت نصیریان، کشاورز، انتظامی و مشایخی در ماجرای ممنوعالتصویری فردین و ملک مطیعی مقایسه کرد. او گفت:
«همان کاری را با امین حیایی در برنامه «خندوانه» و این سالها کردند که اوایل انقلاب با ستارگان سینمای کشور انجام دادند.
این ۵ تن بازیگری که میگویند هم کاری نکردند و فقط تماشا کردند تا آقای ملک مطیعی و فردین خانهنشین بشوند.
آقای کشاورز، آقای مشایخی، آقای رشیدی، آقای نصیریان و آقای انتظامی هم ایستادند و نگاه کردند و کاری نکردند.
آن برخورد تندی که سردمدارش م.م (محسن مخملباف) و نوچههایش بودند که سر فیلم «برزخیها» و بزرگان سینمای آن زمان کشور پیاده کردند.
همان برخورد را من زمانی دیدم که امین حیایی رفت و در برنامه «خندوانه» شرکت کرد، جوسازی در فضای مجازی شکل گرفت.
این رفتار همان رفتاری بود که مخملباف سر چهار تن از بزرگان سینمای کشور پیاده کرده و آنها را خانهنشین کرد.»
خندانندۀ برتر یا مسابقۀ استند آپ کمدین مسابقهای بود که در سال ۱۳۹۴ از شبکۀ نسیم و در برنامۀ خندوانه پخش شد.
این مسابقه با محوریت استندآپ کمدی میان ۱۶ کمدین و به صورت حذفی، با رأی مردم برگزار میشد. نمایندگان کمدینها یا خود کمدینها همواره ناظر به مسئلۀ رأیگیری بودند و هیچ دخالتی از طرف عوامل خندوانه وجود نداشت.
در مرحله فینال این دور از مسابقات خندانندۀ برتر، طبق توافق مهران غفوریان و امیرمهدی ژوله دو فینالیست، یک استندآپ مشترک اجرا کرده و هر دو بدون رأیگیری مشترکاً به عنوان نفر اول مسابقۀ خندانندۀ برتر اعلام شدند. بر همین اساس سیدجواد رضویان و علی مسعودی نیز به عنوان نفرات دوم مسابقه معرفی شدند.
در مرحله دوم این مسابقه، امیرمهدی ژوله با امین حیایی روبهرو شد. این مرحله از مسابقه با حواشی به وجود آمده پیرامون آن بیش از هر مرحلهای توسط مخاطبان دنبال شده و توسط آنان به دو شرکتکننده رأی داده شد و امیرمهدی ژوله با اختلاف بسیار اندکی (۲۰۳ رأی) پیروز مسابقه شد.
امین حیایی برد امیرمهدی ژوله و صعودش به دور بعد مسابقه «خنداننده برتر» را در صفحه اینستاگرام خویش اینگونه تبریک گفت:
«سلام به همه عزیزان و ممنون بابت تمام اظهار لطفتون تو این چند روز و خوشحالم از اینکه شماها همیشه در صحنه هستین، بردوباخت مسئله مهمی نیست اصل شاد کردن دل شماها بود و خوشحالم با برندهشدن دوست جوان و آینده دارم ژوله عزیز دل شما عزیزان شاد میشه و خنده رو لباتون جاری و تبریک به ژوژولیا و همه خندوانهایها، دوستون دارم و بازهم ممنون و به امید کارهای بهتر برای شما عزیزان»
امیرمهدی ژوله نیز در صفحه اینستاگرامش در یادداشتی درباره رقابت با امین حیایی اینگونه نوشت:
«دویست تا اختلاف تو چهار و پنج میلیون رأی یعنی هیچی. در واقع رقابت من و امین هیچ برندهای نداشت. برنده این رقابت شما بودید که این شور و حال و انرژی رو به ما و این رقابت بخشیدید. برنده خندوانه رامبد جوان بود که این فستیوال بزرگ رو در ستایش طنز و کمدی برپا کرد و برنده خنده و لبخندی بود که روی لبتون نشست.
دم امین حیایی دوستداشتنی گرم که بعد از سالها کار که حاصلش بالای صد تا فیلم و سریال بوده با بزرگواری میاد و توی یه رقابت کمدی شرکت میکنه و اجازه میده یکی مثل من کنارش برنامه اجرا کنه. چرا که اونم میدونم برنده همچنین رقابتی شمایید و خندوانه و کمدی و لبخند.»
پس از پخش مسابقه امیرمهدی ژوله و امین حیایی در مرحله دوم این برنامه، فضایی سیاسی پیرامون این رقابت شکل گرفت. از آن جایی که امین حیایی در فیلمهایی نظیر «قلادههای طلا» و «اخراجیها» بازی کرده بود، بسیاری در برابر او جبههگیری کردند.
در فضای مجازی این رقابت ساده تبدیل به دستهبندی و قشونکشی برای حمله به صفحات این دو هنرمند و اظهارنظر پیرامون آنها و تسویهحسابهای سیاسی تبدیل شد، تا جایی که برنامه «نوبت شما» بیبیسی فارسی نیز به این رقابت پرداخت و فضای دوقطبی این رقابت را متشنج کرد.
امیرمهدی ژوله درباره رقابتش با امین حیایی در مرحله دوم این مسابقه به خبرگزاری خبرآنلاین گفت:
«امین حیایی بعد از سالها سابقه آمد و با من ناشناس و گمنام مسابقه داد و این، نشان از بزرگواری او دارد. او بهخاطر مردم و «خندوانه» در این مسابقه شرکت کرد و به نظرم امین بسیار آدم حسابی و بزرگواری است.»
او افزود:
«مسابقه من و امین هیچ برندهای نداشت. چون بردن با اختلاف دویست، سیصد رأی، واقعاً بردن نیست. ما در ساعت آخر رأیگیری با هم بودیم و در همان یک ساعت پنج بار برنده عوض شد. به نظرم برنده این رقابت مردم و خندوانه بودند.»
ژوله همچنین در این برنامه تاکید کرد:
« اجازه دهید به نمایندگی از ۱۶ کمدین دیگر بگویم که ما نماینده هیچ گروه و فرقهای نیستیم و برخی نسبتها که داده شد هم کام ما و مخاطب و هم کام «خندوانه» را تلخ کرد چون واقعاً حیف این برنامه است که اسیر این حاشیهها شود.»
در ادامه صحبتهای ژوله، رامبد جوان نیز گفت:
«من بهعنوان طراح، کارگردان و نفر ارشد این برنامه عرض میکنم که «خندوانه» طرفدار و حامی هیچ جناحی نیست. متعلق به همه مردم است و فقط برای شادی مردم و حال خوب مردم ساخته شده. این گرایش و سوق دادن اعضای «خندوانه» به یک جناح سیاسی نگاه غیرهوشمندانهای است.»
۱۳۸۲: برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر نقش اول مرد از ... جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در فیلم «مزاحم»
۱۳۸۶: برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «شب»
۱۳۹۳: برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر نقش اول مرد از پانزدهمین دوره جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در فیلم «خانوم»
۱۳۹۶: برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «شعلهور»
۱۳۹۷: برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از دوازدهمین دوره جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران برای بازی در فیلم «شعلهور»
۱۳۹۸: برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد کمدی از نوزدهمین دوره جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در سریال «ساخت ایران 2»
۱۴۰۰: برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «برف آخر»
۱۳۷۵: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از پانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «برادههای خورشید»
۱۳۸۲: نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هفتمین جشن بزرگ سینمای ایران برای بازی در فیلم «عروس خوشقدم»
۱۳۸۳: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و سومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «زن زیادی»
۱۳۸۸: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «بیداری رؤیاها»
۱۳۹۰: نامزد لوح تقدیر بهترین بازیگر مرد فیلمهای اول از سیامین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «پیشونی سفید»
۱۳۹۶: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «شعلهور»
۱۳۹۷: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم «درخونگاه»
۱۳۹۷: نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دوازدهمین دوره جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران برای بازی در فیلم «شعلهور»
۱۳۹۸: نامزد تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد از نوزدهمین دوره جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در فیلم «شعلهور»
۱۳۹۸: نامزد تندیس و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره بینالمللی فیلم مالزی برای بازی در فیلم «دارکوب»
۱۳۹۹: نامزد تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد از بیستمین دوره جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در فیلم «درخونگاه»