جستجو در سایت

نعمت حقیقی

زندگینامه

نعمت حقیقی متولد 1318. نعمت حقیقی سالهای نوجوانی اش را با گریز و پرهیز از درس و مدرسه سپری کرد؛ هر چه در کلاس درس احساس بیگانگی و خفقان می کرد از تاریکی سالن سینما لذت می برد. قبل از اینکه تصمیمی جدی برای آینده اش بگیرد به کمک برادرش با یک دوربین عکاسی ارزان قیمت برای دل خوشی عکس می گرفت. در سال چهارم متوسطه تحصیل را برای همیشه رها کرد و موقعی که فرخ غفاری جنوب شهر را می ساخت به عنوان کمک فیلمبردار با حقوق ماهیانه 250 تومان استخدام شد. جلسات نمایش کانون فیلم که به همت غفاری برگزار می شد باعث آشنایی او با پاره ای از فیلم های مهم تاریخ سینمای جهان شد. در چنین وضعی با کمک و موافقت غفاری تاریک خانه کوچکی در ایران نما دایر کرد و به طور حرفه ای به کار عکاسی مشغول شد. گه گاه با دوربین فیلمبرداری نماهای کوتاهی می گرفت و عکس های گرفته شده را در تانک عکاسی ظاهر و با آگراندیسمان چاپ می کرد. بسیاری از شگردهای سینمایی و تروکاژهایی را که در آن زمان در ایران متداول نبود - یا حقیقی ندیده بود در همین تاریک خانه آموخت. غفاری پس از ساختن فیلم ناموفق عروس کدومه؟ (1338) که حقیقی هم دستیار فیلمبردار و هم عکاس فیلم بود، پس از بستن قرار دادی با شرکت نفت برای تهیه چند فیلم مستند حقیقی را به عنوان فیلمبردار انتخاب کرد. حاصل کار چنان بود که مهندس محسن بدیع در لابراتورش و غفاری به او دست مریزاد گفتند و به ادامه کار تشویق کردند. در نیمه اول دهه 1340 ساخت تعدادی فیلم تبلیغاتی از نوشتن طرح تا فیلمبرداری تدوین و صداگذاری به حقیقی محول شد و سپس او همراه گروه ابوالقاسم رضایی و جلال مقدم به عربستان رفت تا فیلم خانه خدا را با همکاری احمد شیرازی، محمود ایثاری و عباس دستمالچی فیلمبرداری کند. با تأسیس تلویزیون ملی ایران به توصیه غفاری فعالیت حقیقی در تلویزیون متمرکز شد. کار در تلویزیون، حقیقی را از فضای ناسالم سینما و جو نامطلوبی که آن را احاطه کرده بود دور کرد. حقیقی براین عقیده است که اگر در آن زمان وارد سینمای ایران شده بود به طور قطع به یقین به سلک همان فیلمبردارانی می پیوست که سینمای ایران آن ها را هرز برده است. با چنین عقیده ای است که وقتی مسعود کیمیایی به او پیشنهاد می دهد فیلمبرداری نخستین فیلمش بیگانه بیا (1347) را به عهده بگیرد تمایلی نشان نمی دهد. داش آکل نخستین همکاری گروهی کیمیایی، حقیقی، اسفندیار منفردزاده و بهروز وثوقی است. از این به بعد حقیقی احساس می کرد که اندازه صفحه تلویزیون و قطع 16 میلی متری او را راضی نمی کند و مصمم شد تا نتیجه کارش را در روی پرده بزرگ سینما ببیند. حقیقی در سال 1352 تنگسیر را برای امیر نادری در سازمان سینمایی پیام فیلمبرداری کرد. اگر نادری و حقیقی استفاده زیادی از رنگ در فیلم رنگی تنگسیر نکردند ناصر تقوایی و حقیقی در فیلم سیاه و سفید نفرین (1352) به مطلوب ترین شکل از رنگ استفاده کردند. شازده احتجاب (بهمن فرمان آرا 1353) پس از نفرین و داش آکل تجربه ای موفق در فیلمبرداری سیاه و سفید است. حقیقی و فرمان آرا به اقتضای داستانی که در روزهای پایانی یک شازده بیمار قجر را بیان می کند از گرفتن تصاویر دلپذیر و چشم نواز اجتناب کردند. حقیقی بعد از شازده احتجاب در دوره ای یک دو ساله فیلم هایی را فیلمبرداری کرد که خودش هم در کارنامه سینمایی اش آنها را جدی نمی گیرد، اگرچه کارهای بی ارزشی هم نیستند: ممل آمریکایی (شاپور قریب 1353) سازش (محمد متوسلانی 1353) همسفر (مسعود اسداللهی 1354) و خانه خراب (نصرت الله کریمی 1354). حقیقی معتقد است در یک فیلم، اصل اساسی این است که فیلمبردار و کارگردان با یکدیگر تفاهم داشته باشند و روحیه یکدیگر را بشناسند، فقط در چنین حالتی است که از نتیجه همکاری رضایت خواهند داشت ؛ در غیر اینصورت فیلمبردار به وسیله ای مکانیکی بدل خواهد شد که وظیفه اش فقط گرفتن یک مجموعه عکس است. دادشاه (حبیب کاوش 1362) یکی از فیلم هایی است که کار با تفاهم کامل پیش رفت و حتی قبل از اینکه فیلم نامه نوشته شود حقیقی طرف مشورت کارگردان بوده است. وی در تاریخ 9 اردیبهشت 89 دار فانی را وداع گفت. روحش شاد.

گالری تصاویر