جان اوهلر لمون سوم، معروف به جک لمون بازیگری آمریکایی بود که شهرتش به بازی در نقشهای کمدی - درام بود اما به همین اندازه به خاطر شخصیت مضطرب و طبقهی متوسطش شهرت داشت که در فیلمهای کمدی-درام نقشآفرینی میکرد. و همین باعث شد گاردین او را موفقترین تراژی - کمدینِ عصر خود معرفی کند.
جک لمون در طول عمر بازیگریاش در بیش از شصت فیلم بازی کرد و هشت بار نامزد جایزه اسکار شد که دو بار برندهی آن شد. او در میان بسیاری از جوایز دیگر، شش جایزه گلدن گلوب (با احتساب جایزه افتخاری سیسیل بی. دمیل)، سه جایزه بفتا و دو جایزه امی دریافت کرد. جک لمون در زمان و دورهی خودش از موفقترین بازیگران سینما در کسب جایزه اسکار بود.
در سال ۱۹۸۸ جایزهی یک عمر دستاوردِ مؤسسه فیلم آمریکا را به خاطر کمکهایش به سینمای آمریکا دریافت کرد. از معروفترین فیلمهای او میتوان به آقای «رابرتز» (Mister Roberts) (۱۹۵۵، که برای آن برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد)، «بعضیها داغش را دوست دارند» (Some Like It Hot) (۱۹۵۹)، « آپارتمان» (The Apartmant) (۱۹۶۰)، «روزهای شراب و گل سرخ» Days of Wine and Roses) (۱۹۶۲))، «ایرما لا دوس» (Irma la Douce) (۱۹۶۲) اشاره کرد.
او همچنین در چندین نمایشنامهی برادوی نیز ایفای نقش کرد. جک لمون همکاری پرباری با بازیگر و دوست واقعی والتر ماتائو داشت که نیویورک تایمز آن را «یکی از موفقترین جفتهای هالیوود» نامید.
جک لمون در روز ۸ فوریهی سال ۱۹۲۵ در یک آسانسور در بیمارستان نیوتن-ولزلی در نیوتن از ایالت ماساچوست زاده شد و در روز ۲۷ ژوئن سال ۲۰۰۱ درگذشت. او تنها فرزند میلدرد بورگس و جان اوهلر لمون دوم (رئیس شرکت دونات آمریکا) بود.
اجداد جان اوهلر لمون دوم، ایرلندی بود و همگی کاتولیک بودند. جک لمون نیز در همین فرهنگ دینی- مذهبی بزرگ شد. پدر و مادرش ازدواج و زندگی سخت و درگیرانهای داشتند و این درگیریها ادامه داشت تا وقتی که جک لمون هجده ساله شد و پدر و مادر برای همیشه از هم جدا شدند اما هرگز طلاق رسمی نگرفتند.
جک لمون در دوران کودکی، اغلب وضع جسمانی خوبی نداشت و گوشش مدام درد میگرفت و بسیار آزارش میداد؛ تا جایی که او تا پیش از ده سالگی، سه بار روی گوشش عمل جراحیِ سخت و دشواری انجام داد. او تا سن دوازده سالگی به مدت دو سال در بیمارستان بستری بود.
جک لمون در مدرسه ابتداییِ «جان وارد» در نیوتن به تحصیل پرداخت. پس از ابتدایی، وارد مدرسه ریورز در وستون در ایالت ماساچوست شد و در آنجا تحصیل کرد. در در مدرسه، در کارهای نمایشی شرکت و گاهی بازی میکرد.
او همچنین در ۱۹۴۳ نیز در آکادمی فیلیپس آندوور شرکت کرد و با موفقیت در ورزش پیستِ این آکادمی فعال بود. در سال ۱۹۴۷ در کالج هاروارد در الیوت هاوس نیز حضور داشت.
جک لمون هنگام دریافت جایزهی یک عمر دستاورد خودش درباره دوران کودکیاش گفت که او از هشت سالگی میدانست که میخواهد بازیگر شود.
جک لمون به دلیل کمبودن نمرات، مشروط از تحصیل شد و به همین علت از بازی در تئاتر نیز منع شد. اما بعدها قوانین هاروارد را زیر پا گذاشت تا در نقشهایی به نام مستعار مانند تیموتی اورنج ظاهر شود.
چک لمون پس از دوران تحصیل، به ارتش ملحق شد و عضو برنامهی آموزشی کالجِ نیروی دریاییِ V-12 شد. او برای مدت کوتاهی به عنوان پرچمدار ناو هواپیمابرِ USS Lake Champlain در طول جنگ جهانی دوم، قبل از بازگشت به هاروارد و پس از اتمام خدمت سربازی خدمت کرد. او دورهی کلاسهای علوم خدمات جنگ شرکت کرد.
پس از فارغ التحصیلی در کلاسهای فوق، گویی زندگی نظامی با طبع او سازگار نبود. لذا ارتش را رها کرد و راهی نیویورک شد تا وارد عرصه بازیگری شود. او در سال ۱۹۴۷ بازیگری را زیر نظر مربی یوتا هاگن در شهر نیویورک آموخت.
جک لمون به مدت حدود یک سال در شهر نیویورک بدون هیچ دستمزدی به عنوان پیشخدمت و استاد تشریفات در بارِ Old Knick در خیابان دوم کار کرد. او همچنین اینجا و آنجا پیانو مینواخت و مدتها در رادیو و نیز در برادوی فعالیت هنری داشت.
جک لمون در همهی عمرش دو بار ازدواج کرد. همسر اولش سینتیا استونِ بازیگر بود که این زوج، یک پسر به نام کریس لمون داشتند اما به علت ناسازگاری، با توافق و رپایتمندی، خودشان از هم جدا شدند.
در ۱۷ آگوست ۱۹۶۲ در پاریس هنگام فیلمبرداریِ Irma la Douce با همسر دوم خود، فلیسیا فار، ازدواج کرد. کورتنی، دختر این زوج، در سال ۱۹۶۶ به دنیا آمد. جک لمون دنیز را نیز که از ازدواج قبلیاش بود، به فرزندخواندگی قبول کرد. او با بازیگران تونی کرتیس و کوین اسپیسی نیز دوست صمیمی و غیر عاشقانه بود.
جک لمون در حالی که مشغول فعالیت در رادیو و تئاتر برادوی و نیز گاهی نواختن پیانو بود، کمکم راهش به بازیگری در سینما باز شد. در سال ۱۹۴۹ لمون اولین حضورش جلوی دوربین سینما در فیلم The Lady Takes a Sailor به عنوان یک گچکارِ بینام و نشان (که تقریباً سیاهلشکر حساب میشد) ظاهر شد. و البته جک لمون پیش از این نیز گاهی جلوی دوربین تلویزیون ظاهر شده بود.
جک لمون در سال ۱۹۵۳ برای اولین بار در برادوی در نمایشنامهی کمدی Room Service حاضر شد اما این نمایش، فقط دو هفته اجرا شد و با شکست مواجه شد.
مَکسوئل آرنو، یکی از استعدادیابهای معروف (که استعدادهای همفری بوگارت و کاترین هپبورن نیز کشف او هستند) در آن زمان برای کلمبیا کار میکرد. او جک لمون را در حال یکی از اجراها دیده بود و او را کشف کرد و به کمپانی کلمبیا آورد. رئیس کلمبیا، هری کوهن، میخواست نام لمون را تغییر دهد و نام هنری به جایش بگذارد اما لمون قبول نکرد.
جک لمون در سال ۱۹۵۴ در نخستین حضورِ جدیاش در کمدی «باید برای تو اتفاق بیفتد» (It Should Happen to You) یکی از نقشهای اصلی را که در مقابل جودی هالیدی بود بازی کرد. باسلی کروتر در نقد و بررسی خود برای نیویورکتایمز، جک لمون را به عنوان شخصیتی گرم و جذاب توصیف کرد که باید سینما بیشتر از او ببیند.
جک لمون با این بازی خوبش موفق به مذاکره و قرارداد با کمپانی کلمبیا شد که به او اجازه داد تا پروژههای دیگری را دنبال کند. او یک قرارداد هفت ساله امضا کرد اما در نهایت به مدت ده سال در کلمبیا ماند.
جک لمون در همین سال باز هم در مقابل جودی هالیدی در دومین فیلم کمدی - عاشقانهاش به نام Phffft بازی کرد.
در سال ۱۹۵۵ در فیلم کمدی - موزیکالِ Three for the Show بازی کرد که بازسازیِ فیلمِ Too Many Husbands محصول همان سال و در سینما اسکوب بود.
در سال ۱۹۵۵ همکاریاش را با کارگردان ریچارد کواین آغاز کرد و در فیلم کمدی - موزیکال و عاشقانهی «خواهرم آیلین» (My Sister Eileen) بازی کرد. جک لمون شش بار (تقریباً پیاپی) با این کارگردان همکاری کرد.
حضور لمون در نقش سرسپرده پولور در فیلم کمدی- درام «آقای رابرتز» (Mister Roberts) به کارگردانی جان فورد و همراه با جیمز کاگنی و هنری فوندا، برای کمپانی برادران وارنر بازیِ درخشانی کرد و به خاطر این نقشآفرینیِ خوب و تحسینبرانگیزش آنهم در فیلم چهارمش برندهی جایزه اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
کارگردان جان فورد جک لمون را درکمپانی کلمبیا دید و او را انتخاب کند و در یک جلسهی بداهه در سالن استودیو او را متقاعد کرد تا در فیلم ظاهر شود. اگرچه لمون در آن زمان متوجه نشد که در حال گفتگو با فورد است.
یکی در فیلم ماجراجویی و درامِ Fire Down Below ساخته رابرت پریش
دیگری در فیلم کمدی - جنگیِ Operation Mad Ball که دومین همکاریاش با کارگردان ریچارد کواین بود و در کنار ارنی کواچ بازی کرد. جک لمون در این فیلم، اولین دستمزد بالایش را کسب کرد. او در این فیلم، با کمدین ارنی کواچ آشنا شد و با هم دوست صمیمی شدند و در دو فیلم دیگر نیز با هم ظاهر شدند.
یکی در فیلم کمدی - عاشقانه و فانتزیِ Bell Book and Candle که سومین همکاری با ریچارد کواین بود و در کنار جیمز استورات بازی کرد.
دیگری در وسترن «کابوی» (Cowboy) ساخته دلمر دیوز
در سال ۱۹۵۹ بعد از بازی در فیلم کمدی It Happened to Jane که با ارنی کواچ همبازی بود و چهارمین همکاریاش با ریجارد کواین نیز بود، نخستین همکاریاش را با بیلی وایلدر آغاز کرد و در کمدی عاشقانهی «بعضیها داغشو دوست دارن» (Some Like It Hot) به کارگردانی بیلی وایلدر و در کنار مرلین مونرو و تونی کورتیس بازی کرد.
این همکاری، تا شش بار دیگر نیز ادامه یافت. او به خاطر این نقش، نامزد جایزه اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
یکی در کمدی - رمانتیک «آپارتمان» (The Apartment) به کارگردانی بیلی وایلدر. این فیلم، در سی و سومین دوره جوایز اسکار موفق به نامزدی در ده بخش و برنده پنج جایزه اسکار شد؛ که دو تا از این پنج جایزه، در رشته بهترین فیلم و بهترین کارگردانی بود. جک لمون نیز در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد اسکار شد.
پس از آن در فیلم کمدی - درامِ جنگیِ The Wackiest Ship in the Army ساخته ریچارد مورفی نیز بازی کرد.
در سال ۱۹۶۲ در فیلم کمدی - معمایی The Notorious Landlady به کارگردانی بیلی وایلدر و در کنار کیم نواک و فرد آستر بازی کرد.
در همین سال در فیلم درام Days of Wine and Roses ساختهی یکی از دوستانِ نزدیکش بلیک ادواردز، و در کنار لی رمیک و چارلز بیکفورد بازی کرد و به خاطر نقشآفرینیِ درخشان در این فیلم، نامزد جایزه اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
یکی در کمدی - عاشقانهی Irma la Douce ساخته بیلی وایلدر در کنار شرلی مک لین و لو جاکوبی
دیگری در کمدی «زیر درخت یام یام» (Under the Yum Yum Tree) به کارگردانی دیوید سویفت و در کنار کارول لینلی، دین جونز.
اول در کمدی «همسایهی خوب، سام» (Good Neighbor Sam) ساخته دیوید سویفت که نامزد جایزه جشنواره بفتا (۱۹۶۶) شد.
دوم در کمدی «چگونه همسر خود را به قتل برسانیم؟» (How to Murder Your Wife) به کارگردانی ریچارد کواین، که پنجمین همکاریاش با این کارگردان بود.
سوم در فیلم کمدی-رمانتیکِ موزیکال و ورزشی و وسترنِ «مسابقه بزرگ» (The Great Race) ساخته بلیک ادواردز
در سال ۱۹۶۶ در کمدی سیاه The Fortune Cookie به کارگردانی و تهیهکنندگی بیلی وایلدر بازی کرد. جک لمون در این فیلم، با والتر ماتائو از ستارگان کمدی آشنا و همبازی شد و تا سالهای سال در کنار یکدیگر بازی کردند و تبدیل به زوج معروف کمدین شدند و در مجموع در ده فیلم، همبازی بودند.
1. در کمدی-رمانتیک «لاو» (Luv) ساخته کلایو دانر
2. در کمدی - دراماتیکِ تحسینبرانگیزِ The Odd Couple به کارگردانی جین ساکس و در کنار زوج تازهآشناشدهاش برای دومین بار والتر ماتائو. جک ملون در این فیلم، نامزد گلدنگلوب شد
3. در فیلم «احمقهای آوریل» (The April Fools) ساخته استوارت روزنبرگ
4. در کمدی The Out of Towners ساخته آرتور هیلر. جک لمون به خاطر این بازی نامزد گلدنگلوب شد.
در سال ۱۹۷۲ در فیلم کمدی- عاشقانهی «آوانتی» (Avanti) به کارگردانی بیلی وایلدر و در کنار جولیت میل، کلایو رویل بازی کرد. جک لمون برای بازی در این فیلم جایزه گلدنگلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد در فیلم موزیکال یا کمدی را دریافت کرد.
در سال ۱۹۷۳ در فیلم درام «ببر را نجات بده» (Save the Tiger) به کارگردانی جان جی آویلدسن و در کنار جک گیلفورد، لوری هاینمن ظاهر شد. او در این اثر، در نقش تاجر پوشاک کسی را پیدا میکند که با آتشزدن انبارش برای جلوگیری از ورشکستگی آتشسوزی راه بیندازد.
جک لمون برای بازی بسیار درخشانش در این فیلم برنده جایزه اسکار در رشته بهترین بازیگر مرد و نیز نامزد گلدنگلوب شد.
1. در ششمین همکاری با بیلی وایلدر در کمدی - درام - رمانتیکِ «صفحهی اول» (The Front Page) که به خاطر این بازی، نامزد گلدنگلوب شد. والتر ماتائو در این اثر برای سومین بار همبازی با جک لمون شد.
2. در کمدی «زندانی خیابان دوم» (The Prisoner of Second Avenue) ساخته ملوین فرانک
3. در فیلم درام-جنایی «فرودگاه ۷۷» (Airport '77) ساخته جری جیمسون.
4. در فیلم Alex & the Gypsy ساختهی جان کورتی
جک لمون در سال ۱۹۷۹ به خاطر بازی در فیلم درام مهیج «سندروم چینی» (The China Syndrome) به کارگردانی جیمز بریجز نامزد اسکار و برنده جایزه جشنواره فیلم کن شد. او در این فیلم، همبازی هنری فوندا بود.
در همین سال، جک لمون در فیلم «باج» (Tribute) به کارگردانی باب کلارک نیز در نقش اسکاتی تمپلتون یک مامور بیماری لاعلاج برادوی است بازی کرد و به خاطر نقشآفرینیِ تحسینبرانگیزش نامزد جایزه اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. او همچنین در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم درام نامزد جشنواره گلدنگلوب شد.
جک لمون در سال ۱۹۸۱ برای بار هفتم و آخر در فیلمِ متعلق به بیلی وایلدر به نام «بادی، بادی» (Buddy Buddy) بازی کرد. او در این اثر کمدی، برای بار چهارم با والتر ماتائو همبازی شد.
فیلم، اقتباسی است و بر اساس نمایشنامهی Le contrat فرانسیس وبر و فیلمِ L'emmerdeur اثر ادوارد مولینارو ساخته شده است.
در سال ۱۹۸۲ در فیلم درامِ زندگینامهایِ «گمشده» (Missing) به کارگردانی کوستا - گاوراس بازی کرد. این اثر درام از کتاب «اعدام چارلز هورمن: فداکاری آمریکایی» (۱۹۷۸) نوشته توماس هاوزر اقتباس شده است. او در این فیلم، در نقش پدری محافظهکار بازی کرده است که پسرش در دورهای که کشور تحت حکومت آگوستو پینوشه بوده است، در شیلی ناپدید شده بوده است.
1. در کمدی- درامِ Mass Appeal به کارگردانی گلن جردن بازی کرد. نویسندهی این فیلم، بیل سی دیویس بود که این اثر را بر اساس نمایشنامهی خودش به همین نام (۱۹۸۰) ساخته شده است.
2. در فیلم کمدی- درامِ That's Life به کارگردانی یکی ازدوستانِ نزدیکش بلیک ادواردز بازی کرد. این همکاری، سومین و آخرین همکاری با او بود.
3. در فیلم کمدی- درامِ ایتالیاییِ «ماکارونی» (Maccheroni) به کارگردانی اتوره اسکولا.
4.در مینیسریالِ اقتباسیِ تلویزیونی به نامLong Day's Journey into Night به کارگردانی جاناتان میلر در کنار کوین اسپیسی و پیتر گالاگر. جک لمون یک سال بعد از ساخت این اثر، نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب برای بهترین نقش آفرینی توسط یک بازیگر مرد در مینیسریال شد. این اثر اقتباسی بود از کتابی به همین نام از یوجین اونیل در سال ۱۹۵۷
5. در مینیسریال دو قسمتیِ «قتل مری فاگان» (The Murder of Mary Phagan) به کارگردانی ویلیام هیل. جک ملون به خاطر این نقش، نامزد جوایز جشنوارهی اِمی و گلدنگلوب شد.
6. در فیلم کمدی - درام «پدر» (Dad) ساخته گری دیوید گلدبرگ
7. در فیلم درام، تاریخی و مهیج «جی اف کی» (JFK) به کارگردانی الیور استون و در کنار ستارگانی مانند کوین کاستنر، گری الدمن
در سال ۱۹۹۲ در فیلم درام Glengarry Glen Ross ساختهی جیمز فولیو در کنار آل پاچینو و الک بالدوین بازی کرد که توسط دیوید مامت از نمایشنامهای به همین نام (که برنده جایزه پولیتزر در سال ۱۹۸۴ شده بوده است) اقتباس شده است.
1. در فیلم کمدی - درام «میانبُرها» (Short Cuts) ساختهی رابرت آلتمن، و در نقش فرعی
2. در فیلم کمدی- رمانتیکِ پیرمردهای غرغرو (Grumpy Old Men) به کارگردانی دونالد پتری و برای بار پنجم همبازیشدن با والتر ماتائو.
3. در فیلم کمدی- درامِ «یک زندگی در تئاتر» (A Life in the Theater) که بر اساس نمایشنامه دیوید مامت در سال ۱۹۷۷ به همین نام ساخته شده است. لمون برای بازی در این نقش نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد.
1. کمدی - رمانتیکِ «پیرمردهای غرغرو ۲» (Grumpier Old Men 2) که دنبالهای بر «پیرمردهای غرغرو بود. او برای ششمین بار همبازی با والتر ماتائو شد؛ درکنار آن مارگرت، سوفیا لورن
2. در کمدی - رمانتیکِ Grumpier Old Men ساختهی هوارد دویچ، و برای بار هفتم همبازیشدن با والتر ماتائو
3. در کمدی - درام The Grass Harp ساختهی چارلز ماتائو، و برای بار هشتم همبازیشدن با والتر ماتائو
4. در کمدی Getting Away with Murder ساختهی هاروی میلر
5. در کمدی - ماجراجوییِ «هموطنان آمریکایی من» (My Fellow Americans) ساختهی پیتر سگال
6. در کمدی - عاشقانهی Out to Sea ساختهی مارتا کولیج، و برای بار نهم همبازیشدن با والتر ماتائو
7. در کمدی - ماجراجویی The Odd Couple II ساختهی هوارد دویچ، و برای بار دهم همبازیشدن با والتر ماتائو
8. در فیلم اقتباسیِ سینماییِ «هملت» (Hamlet) به کارگردانی کنت برانا
9. در انیمیشن طنز «سیمپسونها» (The Simpsons) ساخته مت گرینیگ کهجک ملون در آن، صداپیشگی کرد
10. در فیلم «دوازده مرد خشمگین» (12 Angry Men) به کارگردانی ویلیام فریدکین. این فیلم بازسازیِ «۱۲ مرد خشمگین» (۱۹۵۷) ساخته سیدنی لومت بود.
11. در فیلم تلویزیونیِ «سهشنبهها با موری» (Tuesdays with Morrie)
12. در فیلم اقتباسیِ تلویزونیِ Inherit the Wind که بر اساس نمایشنامهای به همین نام (۱۹۵۵) ساخته شده است. نمایشنامهی اصلی به صورت تمثیلی نوشته شده بود که محاکمهی میمون در سال ۱۹۲۵ را به عنوان ابزاری برای بحث درباره محاکمههای مک کارتی در دهه ۱۹۵۰ تخیل میکرد.
جرالدین مکاینرنی، روزنامهنگار جک لمون درباره حالات شخصیاش میگوید: «به یاد دارم که جک لمون یک بار به من گفت که در تمام عمرش در وحشت و استرس زندگی کرده است که مبادا شغلی پیدا نکند. من دارم درباره یکی از شناختهشدهترین هنرپیشههای آمریکا حرف میزنم. با این حال، او هیچ اعتمادی به چیزی نداشت. حتا شغل بازیگریاش نیز گویی قرار بود آخرین او باشد».
با پیشرفت دهه ۱۹۷۰ جک لمون برای مقابله با استرسِ کُشندهاش بیش از پیش سراغ الکل رفت. در سال ۱۹۷۶ به دلیل رانندگی تحت تأثیر جریمه شد و سرانجام در اوایل دهه ۱۹۸۰ الکل را ترک کرد. در یک قسمت از برنامه تلویزیونیِ Inside the Actors در سال ۱۹۹۸ اظهار داشت که او یک الکلیِ در حال بهبودی است.
جک لمون در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۱ بر اثر سرطان مثانه درگذشت. دو سال قبل از مرگش به طور خصوصی و بدون اینکه آن را عمومیت ببخشد، از این بیماری رنج میبرد.
جسد او در گورستان پارک یادبود روستای وست وود در وست وود در ایالت کالیفرنیا به خاک سپرده شد. قبر او همانجاست که قبرهای مرلین مونرو، والتر ماتائو، جورج سی. اسکات، و کارگردان فیلم بیلی وایلدر قرار دارند.
۱۹۵۶: برنده اسکار در رشته بهترین بازیگر مکمل مرد، برای آقای رابرتز
۱۹۵۶: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر خارجی، برای «آقای رابرتز»
۱۹۶۰: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «بعضیها داغشو دوست دارن»
۱۹۶۰: برندهی بفتا در رشته بهترین بازیگر خارجی برای «بعضیها داغشو دوست دارن»
۱۹۶۰: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر کمدی، برای «بعضیها داغشو دوست دارن»
۱۹۶۱: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «آپارتمان»
۱۹۶۱: برنده بفتا در رشته بهترین بازیگر خارجی، برای «آپارتمان»
۱۹۶۱: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر درام، برای «آپارتمان»
۱۹۶۳: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای Days of Wine and Roses
۱۹۶۳: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر درام، برای Days of Wine and Roses
۱۹۶۴: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر خارجی، برای Days of Wine and Roses
۱۹۶۴: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر کمدی، برای Irma la Douce
۱۹۶۴: نامزدی افتخاری در رشته بهترین بازیگر مرد
۱۹۶۶: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر خارجی، برای «چگونه همسر خود را به قتل برسانیم؟»
۱۹۶۶: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر خارجی، برای «همسایه خوب، سام»
۱۹۶۶: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در یک فیلم سینمایی-کمدی، برای «مسابقه بزرگ»
۱۹۶۹: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در یک فیلم سینمایی-کمدی، برای The Odd Couple
۱۹۷۱: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در یک فیلم سینمایی-کمدی، برای The Out of Towners
۱۹۷۳: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در یک فیلم سینمایی-کمدی، برای «آوانتی»
۱۹۷۴: برنده اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «ببر را نجات بده»
۱۹۷۴: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم-درام، برای «ببر را نجات بده»
۱۹۷۵: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در یک فیلم سینمایی-کمدی، برای «صفحه اول»
۱۹۸۰: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «سندروم چینی»
۱۹۸۰: برنده بفتا در رشته بهترین بازیگر، برای «سندروم چینی»
۱۹۸۰: : نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «سندروم چینی»
۱۹۸۱: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «باج»
۱۹۸۱: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «باج»
۱۹۸۳: نامزدی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای «گمشده»
۱۹۸۳: نامزدی بفتا در رشته بهترین بازیگر، برای «گمشده»
۱۹۸۳: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم-درام، برای «گمشده»
۱۹۸۷: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در یک فیلم سینمایی-کمدی، برای That's Life
۱۹۸۸: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای Long Day's Journey Into Night
۱۹۸۹: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای «قتل مری فاگان»
۱۹۹۰: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی درام، برای «پدر»
۱۹۹۰: برندهی جشنواره برگزیده مردم در رشته جایزه دستآوردِ زندگی
۱۹۹۱: برنده افتخاری جایزه سیسیل بی. دمیلِ گلدنگلوب
۱۹۹۴: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای «یک زندگی در تئاتر»
۱۹۹۴: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای «میانبُرها»
۱۹۹۸: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای «دوازده مرد خشمگین»
۱۹۹۸: نامزدی جشنواره برگزیده مردم در رشته در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم تلویزیونی، برای «دوازده مرد خشمگین»
۲۰۰۰: نامزدی گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای «سهشنبهها با موری»
۲۰۰۰: برنده گلدنگلوب در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای Inherit the Wind
۲۰۰۰: برنده جشنواره برگزیده مردم در رشته در رشته بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی تلویزیونی، برای «سهشنبهها با موری»