هادی حجازیفر در ۱۷ خردادماه ۱۳۵۵ در خوی به دنیا آمد. پدرش رئیس آموزشوپرورش نقده و میاندوآب بود.
علاقه به نمایش و بازیگری از کودکی در او شکل گرفت و در تئاتر مدرسه حضوری فعال داشته تا جایی که تقریباً تمام وقتش را به بازیگری، نویسندگی و کارگردانی نمایشهای مدرسه اختصاص میداد، بنابراین زمانی برای درسخواندن نداشت.
پدر هادی حجازی فر بهواسطه حرفه خویش شرایط تمرین و اجرای نمایشهای پسرش در سالنهای آموزشوپرورش استان را مهیا میکرد. حجازیفر با همان سن کم نمایشهای زیادی را به کمک دانشآموزان مدرسه اجرا کرد و در نهایت، وقتی که ۱۵ سال داشت با اجرای نمایش «فریاد تا نهایت» منتخب جشنواره کشوری شد.
هادی حجازی فر ازدواج کرده و یک پسر به نام هامون دارد که متولد سال ۱۳۹۱ است.
هادی حجازی فر از هر فرصتی برای فرار از درسخواندن استفاده میکرد و از طرفی هم چون به تئاتر علاقهمند بود و از اول راهنمایی در گروههای نمایش بهصورت جدی فعالیت میکرد، تا سال چهارم تجربی بهسختی و با بیعلاقگی ادامه داد و در نهایت در پایه چهارم با ۵ تجدید متوقف شد و مجبور شد که در سال ۱۳۷۶ به خدمت سربازی برود.
دوران سربازی را در سازمان زندانها بهسختی سپری میکرد و در کنار آن در تئاتر نیز فعالیت میکرد.
تا این که در همان ایام از نزدیک، قصاص یک قاتل را در ۲۱ سالگی تماشا کرد، بعد از آن صحنه دلخراش به خانه رفت و به پدر گفت که دیگر نمیتواند ادامه دهد و تحمل شرایط سربازی برایش سخت است، پدر در پاسخ به او دو راه پیش پایش میگذارد، یا همین شرایط را تحمل کرده و سربازی را تمام کند و یا اینکه درسش را ادامه داده، دیپلم را بگیرد و به دانشگاه برود.
او برای فرار از این موقعیت سخت، بعد از ۱۵ ماه که از خدمتش گذشته بود توانست دیپلم بگیرد و در کنکور سراسری سال ۱۳۷۷ در رشته نمایش عروسکی با رتبه ۲۰ قبول شود. او فارغالتحصیل کارشناسی نمایش عروسکی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد دانشگاه تربیتمدرس است.
حجازیفر از سال ۱۳۶۶ در تئاتر دانشآموزی بهصورت جدی فعالیت هنری خویش را با حمایت خانواده، علیالخصوص پدر خویش آغاز کرده و در سال ۱۳۷۰ با نمایش «فریاد تا نهایت» منتخب جشنواره تئاتر دانشآموزی کشور شد. بعد از دوران مدرسه، هنگام خدمت سربازی و در دانشگاه نیز حجازی فر همچنان بهعنوان کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر فعالیت کرده است.
او علاوه بر کارگردانی نمایشهایی چون «ملاقات با بانوی سالخورده»، «رومئو و ژولیت»، «جایی دیگر» و «پرزنت» بهعنوان طراح در نمایش «پرواز شماره ۷۴۵» و بهعنوان تهیهکننده در نمایش «پروانه الجزایری» و «تایم لپس» و بهعنوان مشاور کارگردان در نمایش «هوس» و «هفت دقیقه» نیز حضور داشته است.
بازیگری را در دورهی دانشجویی خود و در ژانر دفاع مقدس در فیلم «مزرعه پدری» به کارگردانی رسول ملاقلیپور (1383) آغاز کرد، پس از وقفهای طولانی که در آن مدت در تئاتر فعالیت می کرد با فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان (1394) بار دیگر به سینما بازگشت. بعد از آن در فیلمهایی چون «ماجرای نیمروز»، «لاتاری»، «گیلدا»، «کاتیوشا»، «به وقت شام»، «ژن خوک»، «دوزیست»، «آتابای»، «منطقه پرواز ممنوع» و «بی همه چیز» هنرنمایی کرد.
«آتابای» فیلمی ایرانی در ژانر درام عاشقانه به کارگردانی و تهیهکنندگی نیکی کریمی و نویسندگی و بازیگری هادی حجازیفر محصول سال ۱۳۹۸ است که فیلمنامه آن بر اساس برداشتی آزاد از مجموعه داستان «فصل نان» علیاشرف درویشیان نوشته شده است.
این فیلم نخستینبار در سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر و پس از آن از سوم آذر ۱۴۰۰ در سینماهای ایران بهصورت عمومی به نمایش درآمد. «آتابای» در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر در 5 رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین بوده است.
هادی حجازیفر در میانه تولید این فیلم بهخاطر استرس بسیار زیاد دچار حمله قلبی شده و دو روز در بیمارستان بستری شد.
در تیرماه ۱۳۹۸ هادی حجازیفر، تئاتر «هامون» را راهاندازی کرد. این تئاتر که پیشتر با عنوان تئاتر «باران» بهعنوان اولین تئاتر خصوصی در خیابان فلسطین جنوبی با مدیریت خیام وقار کاشانی و فهیمه امنزاده شناخته میشد، پس از یک دوره بازسازی این بار با مدیریت هادی حجازیفر و با نام تئاتر «هامون» شروع به فعالیت کرد.
نخستین اجرایی که در این سالن روی صحنه رفت، نمایش پارودی «رومئو و ژولیت» بود، اثری که هادی حجازیفر در سال ۱۳۸۸ در مجموعه تئاتر شهر پیشتر آن را روی صحنه برده بود.
در بهمن سال ۱۳۹۸ اولین جشنواره تئاتر «هامون» همزمان با جشنواره تئاتر فجر برگزار شد و چند روز بعد از برگزاری این جشنواره و به دنبال همهگیری کرونا، این سالن هم از اسفند همان سال به حالت تعطیل درآمده و بعد از آن بهخاطر همهگیری کرونا هیچ فعالیتی نداشته است.
هادی حجازیفر در مدت فعالیت این سالن تلاش کرد از گروههای نمایش جوان حمایت کند و خودش نیز گاهی در جایگاه تهیهکننده این نمایشها قرار گرفت.
در آذرماه ۱۳۹۹ ساختمان پشتی تئاتر «هامون» آتش گرفت و ازآنجاکه ادامه این ساختمان، به این تئاتر میرسید، بهناچار بخشی از سالن «هامون» هم دچار این حریق شد. در پی این آتشسوزی اتاقهای گریم این سالن از بین رفته و خسارتهای جدی به این بنا وارد شد. بااینحال هادی حجازیفر در توضیح این واقعه در صفحه اینستاگرام خویش تنها این جمله را نوشت:
"این آتشسوزی میتوانست بدتر از این باشد."
حجازی فر پس از سالها بازیگری، نویسندگی و کارگردانی در تئاتر و بازیگری و نویسندگی در سینما و تلویزیون در سال ۱۴۰۰ اولینبار کارگردانی در سینما و تلویزیون را با فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» تجربه کرد.
فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» محصول سیمافیلم و تلویزیون و به کارگردانی هادی حجازیفر است، این فیلم سینمایی زندگی یکی از بلندآوازهترین قهرمانان دفاع مقدس، یعنی شهید مهدی باکری را به تصویر میکشد.
فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» از دل مینی سریال «عاشورا» تدوین شده است. در این فیلم هادی حجازیفر علاوه بر کارگردانی و نگارش فیلمنامه در نقش شهید مهدی باکری هم بازی کرده است.
داستان سریال «عاشورا» با محوریت رشادتهای شهدا و رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا در ۸ سال دفاع مقدس است و اما داستان فیلم «موقعیت مهدی» که از دل این سریال تدوین شده است، زندگی شهیدان والامقام مهدی و حمید باکری از فرماندهان این لشگر میباشد، این فیلم دوران نوجوانی و بزرگسالی آنان بهویژه دو عملیات بدر و خیبر را روایت میکند.
مینی سریال «عاشورا» با محوریت روایت زندگی شهیدان «مهدی و حمید باکری» از محصولات «سیما فیلم» به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری است، اما برای فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» حبیب والینژاد تهیهکنندگی آن را بر عهده گرفته است.
حجازیفر در سال ۱۳۹۱ مجموعه طنز «کرکره» را برای شبکه سوم سیما تولید کرد، این برنامه مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را نقد میکرد. این مجموعه در سال ۱۳۹۱ تولید و اما در سال ۱۳۹۳ پخش شد.
او در سال ۱۳۹۶ در مجموعه «نفس» به کارگردانی جلیل سامان و در سال ۱۳۹۹ در سریالهای «دوپینگ» به کارگردانی رضا مقصودی و «زیرخاکی 1» به کارگردانی جلیل سامان نقشآفرینی کرده است.
وی در مجموعه «ممنوعه» که از شبکه نمایش خانگی پخش شده است نیز نقشآفرینی کرده است.
نقطة آغاز شهرت و شکوفایی استعداد هادی حجازیفر بازی در فیلم «ایستاده در غبار» است. بهمحض اینکه او در نقش حاج احمد متوسلیان ایفای نقش کرد در میان اصحاب هنر، سینما و مردم به شهرت رسید.
بهگفته حجازیفر انتخاب او برای این نقش بسیار چالشبرانگیز بوده، او در برنامه «هم رفیق» شهاب حسینی در این باره میگوید:
"ابراهیم امینی یک عکس از من را به مهدویان (کارگردان) نشان میدهد و او هم میگوید که این اصلاً شبیه نیست. ایشان از من خواستند که بروم و تست بدهم. من هم گفتم که نه من اصلاً شبیه نیستم. امینی ازیکطرف به من اصرار میکرد و از طرف دیگر به آقای مهدویان. چون امینی در دانشگاه تربیتمدرس، مقطع ارشد بود و هم کارهایی از من دیده بود و هم دو سه بار دعوای من در واحد اداری دانشگاه را دیده بود، پیش خودش تصور کرد که اینها ترکیب خوبی برای حاج احمد است."
از شگفتیهای این تولید سینمایی این است که سریال «عاشورا» در تلویزیون به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری تولید میشود و نسخه سینمایی آن با تهیهکنندگی حبیب والینژاد در چهلمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرده است.
صفری تهیهکننده مینی سریال «عاشورا» درباره اینکه چرا نام حبیب والینژاد بهجای او در نسخه سینمایی به جشنواره فجر معرفی شده، گفته است:
"سرمایهگذار این پروژه تلویزیون و مرکز سیما فیلم است؛ بر همین اساس برای تولید این اثر نیازی به پروانه ساخت از ارشاد نداشتیم. برای ارائه به جشنواره وقتی سازمان، من و کارگردان را معرفی کرد مجموعه وزارت ارشاد و معاونت ارزشیابی اعلام کردند که تهیهکنندة پروژه فاقد سوابق سینمایی است و چون تاکنون فیلمی تهیه نکرده امکان صدور پروانه نمایش وجود ندارد. بعد از عدمپذیرش تهیهکنندگی بنده از سمت معاونت نظارت، تلویزیون برای اینکه فرصت ثبتنام در جشنواره از دست نرود، آقای والینژاد را بهعنوان تهیهکننده نسخه سینمایی معرفی کرد.» صفری درباره اینکه در نهایت فیلم در جشنواره فیلم فجر به تهیهکنندگی چه کسی اکران میشود؟ گفت: «دو اتفاق خواهد افتاد؛ یا در این فاصله مجوز تهیهکنندگی بنده صادر میشود و به ارشاد معرفی میکنیم یا اینکه مثل خیلی از فیلمهای دیگر نام دو تهیهکننده در تیتراژ میآید."
این سریال و فیلم سینمایی از روز نخست سختیهایی برای سازندگان داشت و حتی هادی حجازیفر در برنامه «پیشگو» پژمان جمشیدی گلایهها و ناراحتیهایش را از فراهم نبودن شرایط برای ساخت آثار دفاع مقدس و انتقاد از بیتوجهی و سنگاندازی برخی مسئولان فرهنگی را اینگونه ابراز کرد:
"«عاشورا» آخرین کار من بهعنوان کارگردان و بازیگر در حوزه دفاع مقدس است و دیگر از ۱۰ کیلومتری آثاری با این موضوعات رد نمیشوم."
حجازیفر قبلتر در صفحه اینستاگرام خویش نیز درباره مشکلات مکان فیلمبرداری که در اختیار ارتش بود اینگونه نوشته بود:
"باور کنید یا نه پروژه شهید باکری علیرغم تمام زحماتی که دوستانم در گروههای مختلف پروژه کشیدهاند و به طرز مطلوبی کارها را پیش بردهاند، الان بهخاطر یک «بیابان» در بنبست قرار گرفته است. انتخاب بازیگر، فیلمنامه، لباس، صحنه و … همه اینها، گیر بیابانی است که تنها جای شبیه به جزیره مجنون در جغرافیای کوهستانی تهران است.
بیابان لمیزرعی در نزدیکی قم که در اختیار ارتش جمهوری اسلامی ایران است و حالا بعد از مدتها دوندگی برای در اختیار گرفتن یکی - دو ماهه آن برای سریال شهید باکری، مخالفت شده است. نمیدانم یا ما در رایزنی و دادن اطلاعات ناتوان بودیم یا هر سوءتفاهم دیگری. الان وضعیت چنین است.
تلاش برای گفتگو با امیران عزیز در بخشهای مختلف هم از طرف بنده ناکام مانده است؛ لذا برای نجات این پروژه در کوتاهمدت چارهای نمیماند جز درخواست از شما و هرکسی که بهعنوان دستاندرکار، فامیل، همسایه یا همکار، دسترسی به امیران عزیز ارتش و یا تصمیمگیران محترم در این موضوع دارد. تا از طرف ما درخواست یک جلسه بسیار کوتاه برای حل این مشکل بکند، چون گذراندن مراحل اداری و.. برای چنین درخواست ملاقاتی در ساختار بهشدت منظم ارتش و بیشمار تعطیلیهای تقویمی، حتماً زمان زیادی خواهد برد و ما زمان برای تولید را از دست خواهیم داد. امیدواریم به احترام نام این پروژه و نه بهخاطر بنده یا گروه، این مساعدت اتفاق بیفتد."
این اعتراض اینستاگرامی خیلی زود جواب داده و امیران و فرماندهان ارتش با عوامل فیلم دیدار و مشکل آنان را حل کردند و هادی حجازیفر با انتشار تصاویری در اینستاگرام خویش، از حل مشکل توسط امیران ارتش خبر داده و از آنها بابت این همکاری تشکر کرد.
در برنامه هفت به مناسبت جشنواره سی و ششم فیلم فجر رضا رشیدپور مجری برنامه، میزبان کارگردان فیلم «لاتاری» محمدحسین مهدویان بود. رشیدپور حین صحبتهایش قسمتهایی از داستان فیلم را بازگو میکند و این اتفاق باعث عصبانیت حجازیفر شد، او در صفحه اینستاگرام خویش در پستی اینچنین نوشت:
"ضمن احترام به نظر منتقدین برنامه هفت درباره لاتاری، از حسین مهدویان بهشدت ناراحتم که چرا با پشت دست نزد توی دهن مجری پرت و بیاطلاع صبحگاهی برنامه، آن هم زمانی که داشت داستان کامل و ریز فیلم اکران نشده را لای خواهشهای حسین، تعریف میکرد. اگر مجری در طول حیاتش لااقل پنج برنامه از هفتهای قدیمی را دیده بود میفهمید که این کارش ازبینبردن سرمایه و تلاش یک گروه بزرگ است. قهقرا از این بیشتر؟ رسیدن از جیرانی به رشیدپور! چقدر جای خالی فرزاد حسنیها، یحیویها و ... در تلویزیون خالی است."
حسین مهدویان نیز در زیر این پست اینگونه نوشت:
"من معذرت میخوام. باید میزدم واقعاً. زیادی خویشتنداری کردم."
رضا رشیدپور نیز در پاسخ به این پست و جواب کوتاه مهدویان در صفحه اینستاگرامی خویش نوشت:
"آقای هادی حجازیفر عزیز را هرگز ملاقات نکردهام و افتخار دوستی نداشتهام. اما بازیهای متفاوت و زیبای ایشان را تحسین کردهام. حتی در همین برنامه دیشب. حالا ایشان من را ابله، در قهقرا، بیسواد و پرت خطاب کرده و از جناب مهدویان پرسیده که چرا با پشت دست به دهان من نکوبیده است!
یک - جناب حجازیفر گرامی، این چند کلمه شما را هرگز به دل نخواهم گرفت چون جنابعالی را برخاسته از متانت و اصالت تئاتر میدانم و کسی که چند روزی را در کنار بزرگان هنر نفس کشیده باشد محترم میشمارم حتی اگر به من فحش داده باشد.
دو - اتفاقاً تمام حرف دیشب من همین بود که اگر دیگران را به کوبیدن دهان یکدیگر دعوت کنیم چه اتفاقی در جامعه خواهد افتاد.
سه - وقتی تمام داستان یک فیلم پرهیاهو از چند کلمه فراتر نمیرود و با چند اشاره کوتاه به گمان دوستمان لو میرود، بهجای فحش دادن به من باید دنبال منشأ این اشکال رفت.
چهار - البته برنامه دیشب در دقایقی به قهقرا رفت، نه زمانی که فیلم را نقد میکردیم. بلکه زمانی که فردوسی بزرگ که فخر فرهنگ پارسی است در مقابل میلیونها بیننده فرهیخته، فاشیست خطاب شد و شاهنامهاش را خرج شاهکار لاتاری کردند.
پنج - درشتی ز کس نشنود نرمگوی / سخن تا توانی به آزرم گوی"
پس از این حاشیهها حجازی فر در مصاحبه با خبرآنلاین در این مورد گفت:
"فردای همان روز کامنتی در صفحه اجتماعی آقای رشیدپور گذاشتم و بابت کلمهای که استفاده کردم، عذرخواهی کردم. اما علت ناراحتی و عصبانیت من این بود که ساعت سه صبح برنامه «هفت» را دانلود کردم و دیدم حسین مهدویان دارد بالبال میزند و خواهش میکند این بخش از داستان را لو ندهید اما بازهم مجری برنامه این کار را تکرار میکند."
او اضافه کرد:
"ما یک تیم هستیم که منافع شخصیمان را در قبال منافع گروهی نادیده میگیریم. یعنی اینگونه نیست که وقتی یک فیلم را بازی میکنم، برایم کار تمام شده است و این حس را برای تمام فیلمهای دیگری که بازی میکنم نیز دارم و این از روحیه تئاتری من میآید. همین احساس باعث شد، وقتی اتفاقات برنامه را دیدم، عصبانی شوم و همان موقع آن مطلب را در صفحه اجتماعیام نوشتم. اما وقتی ساعت هشت صبح میخواستم به سر کار بروم، پشیمان شدم و آن را پاک کردم اما دیدم بعدازظهر آقای رشیدپور عکس پست من را گذاشتند و باعث پخش شدن این مطلب شدند و زیر آن نیز مطلبی نوشتند و از موضع بزرگوارانه با من صحبت کردند. اما بههرحال همین مسئله باعث شد لشکر زامبیها به صفحه من حمله کنند و ما را بینصیب نگذاشتند اما بازهم بابت استفاده از آن کلمه، عذرخواهی میکنم."
و اما رشیدپور نیز شب تحویل سال نو ۱۳۹۷ خطاب به حجازیفر در صفحه اینستاگرام خویش نوشت:
"هادی عزیزم سلام. سال نوت مبارک. خودت میدونی چقدر برات احترام قائلم. تو هنرمند سختی کشیدهای هستی. برای رسیدن به اینجایی که هستی خون دل خوردی. پس کاملاً واضحه که برای من با خیلیهای دیگه فر داشته باشی. تازه تو همشهری و همزبون من هم هستی. بارها در پیامک بهت گفتم که ازت دلخور نیستم و شرایط عصبی و پر از اضطراب روزهای جشنواره رو درک میکنم. شنیدم که امشب بازهم به من لطف کردی. برادر گلم مطمئن باش که بزرگواری و نجابت تو برام ثابت شدهس. چقدر قشنگه که برادریها و رفاقتها رو فدای سوءتفاهم نمیکنیم. منم از تو معذرت میخوام. از همه کسایی که شاید یه جایی، یه زمانی با حرفام ناراحتشون کرده باشم ... اصلاً قشنگی تحویل سال به همینه. همدیگه رو ببخشیم بیریا و بیاندازه ... عزیز دلم هستی هادی ... روی هامون نازت رو ببوس."
بیانیه هنرمندان و اصحاب هنر و رسانه در پی شهادت سردار سلیمانی:
به دنبال شهادت فرمانده سپاه قدس و همرزمانش، هادی حجازیفر به همراه تعداد کثیری (بیش از ۴۰۰ تن) از هنرمندان و اصحاب رسانه در بیانیهای، حمله تروریستی که منجر به شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را محکوم کردند.
در پیام هنرمندان و اصحاب هنر و رسانه آمده است:
"ما هنرمندان ایران از تمامی طیفها و دیدگاهها، ترور را در هر شکل محکوم میکنیم، ایجاد تنشهای جدید توسط دولت آمریکا که تنها در جهت به خاک و خون کشیدن دوباره خاورمیانه و گسترش فروش اسلحه و نابودی منابع انسانی و مادی ملتهای مظلوم است از طرف همه آزادگان جهان امری مذموم و محکوم است، از همه اندیشمندان، هنرمندان و صلحطلبان ایران، منطقه و جهان میخواهیم که با محکومکردن این عمل تروریستی که منجر به شهادت سردار قاسم سلیمانی شد، در عمل نشان دهند که ترور خوب و بد نباید به هیچ بهانهای در جهان مورد تأیید قرار گیرد. ترور محکوم است."
در پی این حادثه سیدمحمود رضوی تهیهکننده فیلم «ماجرای نیمروز» ویدئویی از همان فیلم با سوژه «انتقام سخت» را در توییتر خود منتشر کرد.
در نشست خبری این فیلم، حجازیفر در پاسخ به خبرنگاری که گفته بود چرا باید در ایران مخاطب ایرانی، فیلم را با زیرنویس فارسی ببیند، با واکنش تند حجازیفر روبهرو شد، او خبرنگار سؤالکننده را فاشیست خواند و ضمن تاکید بر این که کسی حق توهین به زبان ترکی را ندارد، ایران را کشوری با قومیتهای مختلف دانست که هرکس میتواند در آن فیلم بسازد.
در ادامه این ماجرا مخاطبان در شبکههای مجازی به آن اتفاق واکنش نشان دادند. مهدی یراحی از خوانندگان پاپ در توییتر نوشت:
"با شما موافقم جناب بازیگر، جداییطلبی در ایران محصول نگاههای فاشیستی است. اما نگاه فاشیستی در رسانه؛ نمود فیلمهایی چون «لاتاری» است که (به استناد ادعای کارگردانش) باهدف قراردادن گیشه ساخته شد و شما نقش اصلی آن را ایفا نمودید."
حجازیفر در لایو اینستاگرامی در گفتوگویی درباره این اتفاق توضیح داد:
"یکزمان یک بیعدالتی در حق شخص من میشود، ولی یکزمان احساس میکنید که مسئله بزرگتری در میان است، اصلاً طرح سؤال توسط شخصی که نشریه دارد، چه الکترونیک و چه مکتوب درباره این که این جشنواره، یک جشنواره ملی است و فارسی، زبان رسمی ماست و چرا باید یک فیلم ایرانی را در مملکت خودمان به زیرنویس فارسی ببینیم؟ خودش ایراد دارد. چطور در زمان جنگ برای شکستن خط، لشگر عاشورا و ترکها به خط میشوند، در زمان انتخابات، آذربایجان را سر ایران میخوانند. در ضمن دوست عزیزمان آقای گبرلو (مجری نشست خبری) بهجای آن که آن خبرنگار را ساکت نماید به من میگفت میکروفن را خاموش کن، درحالیکه هر کجای دنیا چنین مسئلهای پیش بیاید میگفتند: این نگاه، یک نگاه فاشیستی است و آن فرد را از نشست و جشنواره اخراج میکردند. همه اینها باعث شد من آنگونه به آن فرد پاسخ بدهم. شاید اگر آنجا من جواب نمیدادم و ساکت میماندم در ادامه کار و جشنواره به نفع من تمام میشد، ولی نهتنها جشنواره، بلکه من حاضرم از تمام چیزهایی که دارم بگذرم سر چیزهایی که خط قرمز من محسوب میشوند از جمله زبان مادریام.
من نمیگویم که آن میزان از عصبانیت درست بود و یا هر چیز دیگری، ولی واقعی بود. متأسفانه در ادامه نیز مطالب و کامنتها را در حمایت از آن نظریه میبینیم که واقعاً خطرناک است. بعدازاین اتفاقات و بهخاطر اینکه احساس کردم کمکم دارم خود واقعیام را از دست میدهم و بقیه به من میگویند چگونه فکر کنم و چه بگویم، خط قرمزهایم از بین میرود و احساس کردم ابتذال خیلی آرام دارد ذهن من را میگیرد، با خودم گفتم این چه کاری است؟ بنابراین اینستاگرام خودم را بستم و اگر کرونا هم نمیآمد برنمیگشتم." (خبرآنلاین)
۱۳۹۷: برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد در هجدهمین جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در فیلم «لاتاری»
۱۳۹۶: برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران برای بازی در فیلم «ماجرای نیمروز»
۱۳۹۸: نامزد تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد درام تلویزیونی برای بازی در سریال «ممنوعه» در نوزدهمین جشن دنیای تصویر (حافظ)
۱۳۹۶: نامزد دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در نوزدهمین دوره جشن بزرگ سینمای ایران برای بازی در فیلم «ماجرای نیمروز»
۱۳۹۵: نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «ماجرای نیمروز»
۱۳۹۵: نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران برای بازی در فیلم «نسبت خونی»
۱۳۹۵: نامزد دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد در هجدهمین دوره جشن بزرگ سینمای ایران برای بازی در فیلم «ایستاده در غبار»