مریم مؤمن در ۶ مرداد ۱۳۷۷ در محله قلعه درویش مشکینشهر اردبیل به دنیا آمد. او تنها فرزند خانواده بود.
او در کودکی بسیار شاد و بازیگوش بود و پدرش بهاینعلت او را «اوغلوم» (پسرم) صدا میزد اما در کنار بازیگوشی و شیطنت او در مدرسه، شاگردی تیزهوش و مؤدب بود.
خانواده مؤمن تا ۸ سالگی مریم در مشکینشهر اردبیل زندگی کردند و بعد از آن به تهران و بعد از آن کرج مهاجرت کردند.
۹ ساله که بود پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند و روزهای سخت زندگی مریم مومن آغاز شد. وی در این باره میگوید:
"شاید الان طلاق مرسوم باشد و بهمانند قدیم عیبوایراد محسوب نشود اما در آن زمان که من تجربه کردم اصلاً راحت نبود، حرفهای بد و نیشدار اطرافیان آزاردهنده بود و من آن نگاهها را میفهمیدم، بچههای طلاق بهغیراز خانواده از قضاوت دیگران هم آسیب میبیند. من یکشبه و درحالیکه تنها ۹ سال سن داشتم بزرگ شدم، در اوج کودکیام حامی مادرم شدم و سعی میکردم کسی به او توهین نکند.
هرکس که با سختی بزرگ شود، حتماً انسان قدرتمندی خواهد بود، خلأها نابودش نمیکند، دیگران دلش را بشکنند، ناراحت نمیشود. بچههای کار، بچههای طلاق و بسیاری دیگر ازایندست افراد هستند، این کودکان، دیگر کودک نیستند بلکه بزرگ شدهاند. این اتفاقات باعث میشود که بهاجبار در کودکی، بزرگ شده و دیگر بچگی نکنی." (تیوی پلاس)
او از روزهای تلخ جدایی و دادگاه میگوید:
"من هیچوقت بعد از ماجرای طلاق والدین ترجیح ندادم یکی از آنها یعنی مادر یا پدرم را انتخاب کنم، من هر دوی آنها را عاشقانه دوست دارم. زمانی که برای دادگاه من را بردند و قاضی به من گفت که مایل هستی که با مادرت زندگی کنی و یا پدرت؟ خاطرم هست که از شدن فشار استرسی که به من وارد شده بود خون دماغ شدم و قاضی دادگاه به حالم گریه کرد و البته در نهایت به مادرم سپرده شدم.
واقعاً والدین باید حتماً دراینبین به کودک خود فکر کنند، طلاق برای بچه بسیار سخت است و زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد.
بعدتر که به آنها گفتم که بر من چه گذشت و چه آسیبی از آن اتفاق بر من وارد شد هر دوی آنها پشیمان و ناراحت شدند، به آنها گفتم ایکاش فرزند به دنیا نمیآوردید.
با این حال از مادر و پدرم ممنونم، موفقیت و جایگاه الان زندگیام را مدیون قلب مهربان پدر و زحمتهای بسیار زیاد مادرم میدانم."
مریم مومن بهخاطر شرایط خانواده از همان کودکی مستقل و خودساخته تربیت شد، وی از سوم راهنمایی با کارهای متفرقه درآمدزایی میکرد و حتی زمانی دستیار دندانپزشک بود.
او دیپلم ریاضی فیزیک دارد، و دانشجوی انصرافی دانشگاه اصفهان رشته مهندسی پزشکی میباشد. وی اکنون دانشجوی بازیگری است.
اولینبار در سال ۱۳۸۲ وقتی تنها ۵ ساله بود در فیلم کوتاه پسرعموی پدرش ایفای نقش کرد، هرچند آن فیلم ناتمام مانده و تکمیل نشد، اما از همان زمان و بهواسطه آن تجربه شیرین علاقه به بازیگری در وجود مریم مومن شکل گرفت.
گرچه پدرش نوازنده ساز نی میباشد، با این حساب والدینش بهشدت مخالف ورود وی به عرصه بازیگری بودند. او در این باره میگوید:
"خانواده برای بازیگر شدن من مخالف بودند، چون تکفرزندم، مادرم بسیار نگران من بود و آینده کاری و شغلی و مسائل دیگر باعث نگرانیاش میشد."
اما علاقه به بازیگری و هنر مسئلهای نبود که بهراحتی بتوان آن را کنار گذاشت، بنابراین وقتی که در مقطع دوم راهنمایی تحصیل میکرد به بهانه کلاسهای ورزش (از آن جا که او ورزشکار حرفهای و دارای مدال قهرمانی در رشته کاراته بود) به کلاسهای بازیگری و تمرینات تئاتر میرفت.
تنها حامی او برای ورود به دنیای هنر و بازیگری، خالهاش بود که او در این مسیر حمایت کرده و پا به پایش حرکت میکرد.
او در کرج در کلاسهای بازیگری شرکت کرده، اما خیلی زود متوجه شد آن آموزشگاه و مدرسینش نمیتوانند فن بازیگری را آنطور که باید به او بیاموزند. وی در این باره میگوید:
"آن زمان در کرج آموزشگاه بازیگری خوبی وجود نداشت و من مجبور شدم در کلاسی شرکت کرده و آن شخص مدرس از من و دیگران که تازه قدم در این راه میگذاشتیم و علاقه بسیار زیادی هم داشتیم ماهیانه ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان شهریه میگرفت که پول کمی هم نبود، اما چیز خاصی به ما یاد نمیداد."
بنابراین آن کلاس را ترک کرده و به گروههای تئاتر دانشآموزی و مبتدی پیوست و با دوستانش به تمرین تئاتر و اجراهای کم تعداد میپرداخت تا اینکه والدین متوجه تمرینات بازیگری و تئاتر او میشوند، هرچند برخورد سختی با او نداشتند اما از این واقعه ناخشنود بوده و این را نشان میدادند.
وقتی که در مقطع دبیرستان تحصیل میکرد مادرش برای او شرط گذاشته که در رشته مهندسی پزشکی قبول شود و بعد از قبولی در آن رشته اجازه دارد که به تمرینات تئاتر و فعالیتهای هنری و بازیگری نیز بپردازد. وی در این باره میگوید:
"خانواده من همیشه دوست داشتند که من دکتر یا مهندس شوم اما همیشه ته دلم دوست داشتم که به بازیگری برسم و پنهانی کلاسهای بازیگری میرفتم و از آن جایی که ورزشکار بوده و کاراتهکار بودم، به بهانه باشگاه و تمرینات ورزشی در کلاسها و تمرینات تئاتر شرکت میکردم تا اینکه اول دبیرستان بودم و به خانوادهام از علاقهام گفتم و برای من شرط گذاشتند که باید مهندسی پزشکی قبول بشوم."
با اینکه او مهندسی پزشکی اصفهان قبول شد، اما بازهم خانواده راضی به فعالیت هنری او نبودند. اما او با همه سختیها و ممانعتها همچنان به تمرینات و اجراهای کم تعداد تئاتر ادامه داده و در تستهای بازیگری فیلمها و سریالها نیز شرکت میکرد.
داستان سریال «بانوی عمارت» یک ملودرام عاشقانه ای از مقطع تاریخی دوره قاجار را روایت می کند. این مجموعه تلویزیونی به تهیهکنندگی مجید مولایی، کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد و به قلم احسان جوانمرد؛ محصول سال ۱۳۹۶–۱۳۹۷ صدا و سیما است.
مریم مومن در این سریال نقش «فخرالزمان» خواهر «میرزا اسد شالچی» با بازی رامتین خداپناهی و همسر دوم «شاهزاده ارسلان میرزا قوانلو قاجار» با بازی حسام منظور را بر عهده داشت.
او با بازی در نقش فخرالزمان در سریال «بانوی عمارت» و در اولین تجربه بازیگری توانست نگاههای زیادی را به سمت خود جلب کند.
مریم مومن درباره نحوه انتخاب شدنش برای نقش اصلی سریال «بانوی عماری» توضیح داد:
"پنهانی با خالهام برای دوره گذراندن و تست بازیگری میرفتم، من تئاتر بازی میکردم، بسیار تلاش کردم و تستهای بسیاری دادم، حتی بعضی اوقات ناامید میشدم و با خودم میگفتم پدر و مادر درست میگویند، و در این مسیر موفق نمیشوم و باید حرف آنها را گوش بدهم، اما بازهم علاقه به بازیگری مانع من میشد.
تا اینکه سال ۱۳۹۶ وقتی که ۱۹ ساله بودم اینکه از طریق مریم خدارحمی که با هم کار کوتاه بازیگری داشتیم مطلع شدم که برای بانوی عمارت بازیگر میگیرند و من عکسم را هم فرستادم و در کمال ناباوری با من قرار گذاشتند اما من نرفتم و بعداً پیگیری کردند و من ناخودآگاه قبول کردم و رفتم." (حالا خورشید)
برای این که او در اولین پروژه حرفهای خویش بتواند حس هر سکانس را آنطور که باید نشان دهد، عزیزالله حمیدنژاد و احسان جوانمرد فیلمنامه را به طور کامل به او نداده و بهتدریج با توجه به سکانسهای مربوطه فیلمنامه را به او میدادند. وی در این باره میگوید:
"من با اعتماد کامل و با چشمان بسته شخصیت فخری را پذیرفتم و هیچ چیزی از شخصیت فخری نمیدانستم من حتی تا پایان تصویربرداری شخصیت کامل فخری را نمیدانستم و اجازه خواندن فیلمنامه را نداشتم چرا که آقای حمیدنژاد معتقد بودند من سکانس به سکانس با شخصیت فخری و واقعیت فخری باید آشنا شوم، این نشان میدهد که من چقدر اعتماد کامل به کارگردان داشتهام و هرچه دارم از تلاشهای ایشان است.
ایشان ۵۰ روز پیش از تولید برای من وقت گذاشتند تا من بتوانم به شکل حرفهای جلوی دوربین ظاهر شوم. من از تکتک عوامل و بهویژه آقای حمیدنژاد و گروه قدردانی میکنم که صبوری کردند و من را تحمل کردند، پیشازاین که تولید این سریال آغاز شود، بیش از ۵۰ روز بهصورت روزانه برای تمرین رفتوآمد داشتم." (ایسنا)
مریم مومن برای بازی در سکانسهای سوارکاری آموزشدیده و آن سکانسها را خودش بازی کرد. وی در این باره میگوید:
"به سوارکاری علاقه دارم و دوست داشتم خودم آن سکانسها را بازی کنم، با اینکه میشد از بذل کار هم استفاده کرد. اما آن سکانسها واقعاً سختترین قسمت سریال بانوی عمارت بودند، چون آموزشهای ما کم بوده و تمرین چندانی نداشتیم. علاوه بر این مادرم در جوانی سوارکار بوده و من هم از کودکی عاشق اسب یونیکورن (تکشاخ) هستم و اتاقم پر از عکسهای این اسب رؤیایی است."
بعد از به شهرت رسیدن مریم مومن در سریال «بانوی عمارت»، مادر و پدر او، نظرشان درباره بازیگر شدن فرزندشان تغییر کرده و از او در این مسیر حمایت کردند. او در این باره میگوید:
"مادرم با دیدن اسم من در تیتراژ سریال گریه کرد و من رضایت را در نگاه او دیدم، پدرم نیز بعدازاین سریال و معروفیت من به من گفت به تو افتخار میکنم."
مجموعه تلویزیونی «دردسرهای شیرین» در گروه فیلم و سریال شبکه ۵ سیما برای پخش در نوروز ۱۴۰۱ تولید شده است. پوریا پورسرخ و مریم مومن، نقش زوج اصلی قصهی این سریال را بازی کردند.
- مریم مؤمن یکی از بزرگترین حسرتهای زندگی خویش را نداشتن خواهر و برادر میداند.
پس از اینکه مریم مومن در برنامه «حالا خورشید» و «زنده رود» بارها طی مصاحبهاش بیان کرد که خاکپای مردم ایران است و هر چه دارد از آنهاست، مینا وحید در مصاحبهای با «تیوی پلاس» به او کنایهای زده و صحبتهای او را نقد کرد، مینا وحید در آن مصاحبه گفت:
"چرا خاک پای مردم باشیم، چرا رفیق آنها نباشیم، چرا سرمان بالا نباشد و برای مردم کار نکنیم، من یک سری از این زبانبازیهای بازیگران که میگویند هر کاری میکنیم برای مردم است، به نظر من دروغ است من این را نمیگویم، اعتقاد دارم اول باید به خودمان احترام بگذاریم و بعد به دیگران. خاک پای مردم ایران نیستم، من در کنار مردم هستم. این گفته هم اشتباه است که بازیگران میآیند و میگویند: ما بهخاطر مردم فلان فیلم و یا سریال را بازی کردیم و بهخاطر دل آنها کار کردیم، بازیگران بهخاطر مردم کار نمیکنند. بلکه پول میگیرند و وظیفه دارند کار کنند، پس نه منتی بر مردم هست و نه آنان کار خاصی کردهاند بلکه کاری را که بابتش پول دریافت کردهاند را انجام دادهاند."
پس از این مصاحبه، مریم مومن در مصاحبه با تی وی پلاس گفت:
"از حاشیه و حاشیه پردازی متنفرم، دوست دارم همه، مریم مومن واقعی را ببینند. معروفیت را در کنار محبوبیت دوست دارم؛ مردم به من بسیار محبت دارند و من خاک پای همه آنها هستم. من و خانم وحید در سریال و بیرون از آن اختلافی نداشتیم، من وقتی آن مصاحبه را دیدم ناراحت شدم. مردم برای من عزیز هستند و من را بزرگ کردهاند. من بازهم میگویم خاک پای مردم هستم."
او در این رابطه میگوید:
"فردی با نام من صفحهای درست کرده بود و برای آقایان کامنتهای عاشقانه و بسیار بد و مستهجن میگذاشت و از این طریق پول درمیآورد، من به احترام مخاطبان و مردم، از آن فرد در پلیس فتا شکایت کردم."
مریم مومن عکسی از مادر علی انصاریان را در صفحه شخصی اینستاگرامش به اشتراک گذاشت و با این کار شایعاتی پیرامون این دو شکل گرفت.
علی انصاریان در این باره به تی وی پلاس گفت:
"من و مریم مومن در سریال «سرزده» باهم همکار بودیم. فکر میکنم در این حرفه میتواند خیلی موفق باشد و البته دختر خیلی خوبی هم هست. ولی او واقعاً برای من مثل خواهرم است."
پس از فوت علی انصاریان، مریم مومن در صفحه شخصی اینستاگرامش عکسی از او و خودش در سر صحنه فیلمبرداری سریال «سرزده» را به اشتراک گذاشته و گفت:
"دل سنگ و آب کردی / خدایا چرا؟ / چرا بندههای خوبتو انقدر زود میبری؟ / چرا به دل مادرش نگاه نکردی؟ / علی آقای عزیز و بامعرفت هیچچیز نمیتونه حال الان مونو توصیف کنه، هنوز باورم نمیشه منتظر برگشتت بودیم / دلمون برای خندههای قشنگتون تنگ میشه /
طاقت ناراحتی هیچ آدمیرو نداشتی؟ / الان انصاف نیست مادرتو ناراحت کنی / انصاف نیست به این زودی بری علی آقا / با مرام این رسم معرفت نبود / پر حرفیم و پر از درد / تسلیت / کاش اصلاً نمیشناختمت کاش انقدر آدم حسابی نبودی که داغت انقدر سنگین باشه برادر بزرگتر."
«سرزده» یک مینیسریال به کارگردانی بهادر اسدی است که دوران و مشکلات جامعه را در دوران قرنطینه و کرونا را به تصویر میکشد. این سریال آخرین فعالیت بازیگری علی انصاریان در تلویزیون پیش از درگذشتش بود.