در سلامسینما جستجو کنید
مونیکا آنا ماریا بلوچی(Monica Anna Maria Bellucci) متولد ۳۰ دسامبر ۱۹۶۴ بازیگر و مدل معروف ایتالیایی است. او پیش از اینکه به فیلمهای ایتالیایی و بعداً فیلمهای آمریکایی و فرانسوی بپیوندد، کار خود را به عنوان مدل با برند ایتالیایی دولچه و گابانا و برند فرانسوی دِیار آغاز کرد. مونیکا بلوچی در سال ۱۹۹۲ در فیلم عاشقانهی "دراکولا استوکر" (در نقش عروس دراکولا) و در سال ۲۰۰۰ در "مالنا" بازی کرد. در سال ۲۰۰۲ در فیلم ترسناک گاسپار نوئه برگشتناپذیر" حضور داشت و در سال ۲۰۰۴ مری مگدالن را در درام "مصائب مسیح" به کارگردانی مل گیبسون به تصویر کشید.
با اینکه پزشکها، برونِلّا برکانتی (مادر مونیکا بلوچی) را نازا میدانستند، او دختری را در یک روستای کوچک و دورافتاده، و وسط معرکهی جنگ جهانی دوم به دنیا آورد که بعدها تبدیل به یک مدل و فوق ستارهی بسیار زیبا و جذاب مدلینگ و سینما شد. پاسکواله بلوچی (پدر کشاورز مونیکا) و مادر هنرمندش، نام این دختر را "مونیکا آنا ماریا بِلوچی" گذاشتند.
مونیکا خودش میگوید:
"من، دختری که از روستای کوچکی در ایتالیا آمده، ناگهان خودم را در چهارگوشه دنیا پیدا کردهام."
مونیکای کوچک در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۴ (چهارشنبه، ۸ مهر ۱۳۴۳) در چیتا دی کاستلو از استان پروجای ایتالیا در یک خانوادهی کاتولیک روستایی متوسط به دنیا آمد. او در شهر سان جوستینو بزرگ شد و در همین شهر، به دبیرستان رفت. مونیکا بلوچی تکفرزند خانواده بود.
او در طول تحصیل، دانشآموز درسخوانی بود و همیشه دوست داشت وکیل شود.
بعد از دبیرستان، از خانواده جدا شد و وارد دانشگاه شد تا رشتهی مورد علاقهاش حقوق را بخواند. هدف او این بود که روزی در حرفهی وکالت شروع به فعالیت کند. از اینرو تصمیم گرفت به طور نیمهوقت وارد دنیای مدلینگ شود تا بتواند شهریه دانشگاه پروجیا بپردازد.
و سرانجام، زندگی پر زرق و برق و فریبندهی حرفهی مدلینگ که شامل مسافرت و درآمد بالا بود، مونیکا را وسوسه کرد تا از رشتهی حقوق فاصله بگیرد. و این نیاز و این کار نیمهوقت و این وسوسه، ناخواسته، آغاز حیات هنری و اجتماعی و سینمایی مونیکا بلوچی رقم زد.
به نظر میرسد که فیلم آپارتمان، بهانهای شد برای آشنایی مونیکا بلوچی و وینسنت کسل. بعد از گذشت سه سال یعنی در سال ۱۹۹۹ با هم ازدواج کردند و از این ازدواج صاحب دو فرزند دختر به نامهای دیوا متولد سال ۲۰۰۴ و لئونیه متولد سال ۲۰۱۰ شدند. زندگی مشترک ایندو هنرمند، ۱۴ سال طول کشید و سرانجام در ۲۶ اوت ۲۰۱۳ از یکدیگر جدا شدند.
مونیکا قبل از این نیز در سال ۱۹۹۰ با عکاس ایتالیایی، کلودیو کارلوس باسو، ازدواج کرده بود و پس از هجده ماه از او طلاق گرفته بود.
مونیکا بلوچی کارهای هنری خود را از سن ۱۳ سالگی به عنوان مدل و الگوی عکاسان محلی آغاز کرد. ده سال بعد، در ۲۳ سالگی یعنی در سال ۱۹۸۸ در ادامهی کار به یکی از مراکز مد اروپا در میلان رفت و به کمک نمایندهی مدل، پیِرو پیاتسی، به آژانس معروف "الیت مدل" پیوست و با آن قرارداد بست و موفقیتهایش اوج بیشتری گرفت.
یک سال بعد، ۱۹۸۹ مونیکا بلوچی یک مدل مطرح و برجستهای در پاریس و آن سوی اقیانوس اطلس در نیویورک شده بود و نام خود را بر سر زبانها انداخت.
او نزد برندهای گوناگون مثل برند ایتالیایی دولچه و گابانا، محبوب و مطرح و مورد نظر بود. در همین راستا بود که مجلهی مد و سرگرمی اسکوایر مقالهای پنج صفحهای دربارهاش نوشت و تصویر مونیکا را بر روی جلد آورد.
در همین سال ۱۹۸۹ یعنی در سن ۲۴ سالگی، مونیکا بلوچی کمکم به دنیای بازیگری وارد شد و اقدام به شرکت در کلاسهای بازیگری کرد. نخستین بازی خام و اولیهی خود را در سن ۲۶ سالگی یعنی در سال ۱۹۹۰ در برنامههای تبلیغاتی تلویزیونی تجربه کرد.
مینی سریال "زندگی با کودکان"
در سال ۱۹۹۰، دينو ريسي، کارگردان مینی سريال "زندگی با کودکان" (Vita Coi Figli) با توجه به حضور جذاب و دلربای مونیکا بلوچی در برنامههای تبلیغاتی و مدل، مشتاق شد که برای مونیکا نقشي را به نام الدا در نظر بگیرد و این نقش، آغاز حرفهي نقشآفرینی مونیکا بلوچی شد.
"زندگی با کودکان" یک مینی سریال تلویزیونی دو قسمتی است که بین سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ در ایتالیا تولید شده است و در ۲۶ و ۲۷ مه سال ۱۹۹۱ از کانال پنجم ایتالیا پخش شده است. این اثر تلویزیونی، به نویسندگی مشترک انیو دی کنکینی و دینو ریسی و بازیگری جانکارلو جیانینی و مونیکا بلوچی و کورین کلری و تامارا دونو تهیه شده است.
آدریانو ستتی وقتی همسرش میمیرد و به سختی از فرزندان مراقبت میکند، با یک دختر زیبا و کمسن به نام الدا (مونیکا بلوچی) آشنا میشود و زندگیاش به کلی دگرگون میشود و...
در سال ۱۹۹۱ مونیکا بلوچی در نخستین تجربهی بازیگریش در فیلم سینمایی ایتالیایی کمدی و درام به نام "قرعهکشی" (La Riffa/ The Raffle) ظاهر شد.
او در نقش یک زن جوان بسیار زیبا و ثروتمند (فرانجسکا) بازی میکند که شوهر خود را با کوهی از بدهی از دست داده است و دچار مشکلات شدید مالی شده است. او برای پرداخت بدهیهای شوهرش تصمیم میگیرد قرعهکشیای را ترتیب دهد که چهار سال زندگی با او جایزهاش است.
نویسنده و کارگردان این اثر فرانچسکو لائودادیو است و همبازیهای مونیکا بلوچی در این فیلم، جولیو اسکارپاتی، مارینو مازه و رناتو اسکارپا هستند.
در سال ۱۹۹۲ مونیکا بلوچی با بازی در فیلم آمریکایی و هالیوودی "دراکولای برام استوکر" (Bram Stoker's Dracula) راهش به دنیای هالیوود باز شد. کارگردان این اثر فرانسیس فورد کاپولا یکی از نامدارترین کارگردانان دنیا بود.
مونیکا با بازی در نقش عروس دراکولا خوش درخشید و بر شهرتش افزوده شد. او از یک سو چهرهای زیبا و جذاب ایتالیایی داشت؛ چهرهای که چشم هر بینندهای را جذب خود میکرد؛ و از سوی دیگر کارگردان فیلم، فورد کاپولا نیز که خود، یکی از مطرحترین کارگردانان دنیا بود، در ورود مقتدر مونیکا به جهان هالیوود بسیار مؤثر بود.
در سال ۱۴۶۲ ولاد دراکولا از پیروزی در برابر ترکها باز میگردد تا پس از آنکه دشمنانش به دروغ مرگ او را گزارش میدهند، همسرش الیزابتا خودکشی میکند. کشیش به او میگوید که روح همسرش به دلیل خودکشی در جهنم لعنت شده است. دراکولا که عصبانی است، کلیسای کوچک را هتک حرمت میکند و خدا را رها می کند و به دنبال انتقام میرود.
دراکولای برام استوکر برگرفته از رمان برام استوکر است. این اثر، با این که کارگردانش جایزه بزرگی نگرفت اما فیلم تبدیل به یکی از ستایششدهترین آثار سینمائی در ژانر ترسناک شد. دراکولای کاپولا در آمریکا ۸۲ میلیون دلار و در کل جهان ۲۱۵ میلیون دلار فروش کرد، که با محاسبه نرخ تورم این رقم چیزی در حدود۴۰۰ میلیون دلار در حال حاضر است. و این، همان چیزی بود که کاپولا تقریباً وعدهاش را داده بود.
راهزنان ـ عشق و آزادی در ۱۹۹۳
یک سال بعد، در سال ۱۹۹۳ مونیکا بلوچی در فیلم درام ایتالیایی به نام "راهزنانـعشق و آزادی" (Briganti - Love and Freedom/ Briganti - Amore e Libertà) ظاهر شد. این اثر که نویسنده و کارگردانش مارکو مودوگنو، پسرخواننده و بازیگر معروف دومنیکو بود، در جشنوارهی بینالمللی فیلم ونیز ارائه شد.
کلادیو آلماندولا همبازی اصلی مونیکا بلوچی در این فیلم بود. مودوگنو به همراه فوریو اسکارلی نویسندهی مشترک این اثر بودند.
گاسبارون برادر دوست دخترش را میکشد. برای اینکه دستگیر نشود و به دادگاه معرفی نشود ، فرار می کند و در کوه ها پنهان می شود.
در پادشاهی ناپل و دو سیسیل، مالاکارنِ نگهبان، کاروسوی راهزن را میکشد و با همسرش ازدواج میکند. بیوهی کاروسو، در حالی که جیووانی را به دنیا میآورد، سرپرستی کونستانزا (مونیکا بلوچی) میپذیرد. بعدها جیووانی و کاستانزا عاشق یکدیگر میشوند و...
ـ گلوله برفی
سه سال بعد از بازی در دراکولای برام استوکر، مونیکا بلوچی در سال ۱۹۹۵ دعوت مائوریتسیو نیکتی کارگردان فیلم ایتالیایی کمدی و ماجراجویی "گلوله برفی" (Snowball/Palla di neve) را پذیرفت و در این اثر در نقش ملینا ظاهر شد.
نویسندگان ”گلوله برفی" به طور مشترک عبارت بودند از: چیرو ایپالیتو، مائوریتزیو نیکتّی و جانّی رامولی.
ـ سرنوشت یوسف
در همین سال مونیکا بلوچی در یک تلهفیلم آمریکایی درام به نام "سرنوشت یوسف" (Bible Joseph) در نقش همسر فرعون بازی کرد. این فیلم درباره زندگی یوسف و محصول مشترک آلمان، ایتالیا و آمریکا است.
این نسخهی آمریکایی از زندگی یوسف به کارگردانی «راجر یانگ» (کارگردان آمریکایی برنده جایزه امی) و با بازی بن کینزلی (در نقش یوسف و برنده اسکار) مارتین لندو (برنده اسکار) لسلی آن وارن (در نقش زلیخا و برنده امی و نامزد جایزه اسکار) و پل مرکریو (در نقش یوسف) ساخته شده است.
ـ بیت و قطعات:
یک سال بعد، در سال ۱۹۹۶ مونیکا در فیلم ایتالیایی کمدیـدرام "بیت و قطعات" (Bits and Pieces/ Il cielo è semper più blu ) به کارگردانی آنتونلو گریمالدی بازی کرد. عنوان فیلم اشاره به آهنگی از رینو گائتانو دارد.
این فیلم در سال ۱۹۹۵ در رم فیلمبرداری شد و در ۲ فوریهی سال بعدش در سینماهای ایتالیا اکران شد. فیلم، ۳۰ رویداد کوتاه و به طور پراکنده اما تکاندهنده را به تصویر میکشد. این رویدادها، همه، در پایتخت ایتالیا، فقط در ۲۴ ساعت اتفاق میافتد. چشم بیننده، پشت سر هم، میان یک قصه و قصهی دیگر از طریق بیش از ۱۳۰ صحنهی گفتاری میپرد و سرانجام خود را در مقابل پرترهی تقریباً تاریکِ یک ایتالیای ویرانشدهی اجتماعی میبیند.
ـ آپارتمان، فیلم محبوب مونیکا بلوچی:
مونیکا بلوچی در همین سال در فیلم فرانسوی "آپارتمان" (The Apartment) به کارگردانی و نویسندگی ژِل مِمونی در نقش لیزا (دوست دختر قدیمی مکس) همراه با ونینت کَسِل (در نقش مکس) بازی کرد. این فیلم روایتی غیرخطی دارد و در طول فیلم بارها شاهد فلشبکهای متعددی خواهیم بود.
مونیکا بلوچی در این اثر بیش از دیگر آثارش نقشآفرینی کرده است. خودش نیز این فیلم را از میان فیلمهایش دومین فیلم محبوبش انتخاب کرده است.
لیزا (مونیکا بلوچی) دوستدختر مکس (وینسنت کسل) است. و مکس، یک کولی سابق و نویسندهی آماتور است که در نیویورک کار میکند. لیزا عاشق مکس است. مکس او را در شرایط اسرارآمیزی ترک میکند. بعدها با موریل (سندرین کیبرلین) نامزد میشود اما اتفاقاتی باعث میشود که دوباره نگاهش به سمت لیزا سوق پیدا کند و...
این اثر به دلیل طرح پیچیده و کارگردانی شیک آن مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه بفتا برای بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان و اولین جایزه فیلم مستقل بریتانیا برای بهترین فیلم به زبان خارجی شد. در سال ۲۰۰۴ نیز در ایالات متحده با نام Wicker Park بازسازی شد.
به نظر میرسد که فیلم آپارتمان، بهانهای شد برای آشنایی و ازدواج مونیکا بلوچی و وینسنت کسل.
"دوبرمن" در ۱۹۹۷
دوبرمن (Dobermann) فیلمی در ژانر جنایی است که در سال ۱۹۹۷ اکران شد. مونیکا بلوچی در این اثر، نقش یک دختر زیبا و ناشنوا به نام نَت کولی را بازی میکند که دوستدختر دوبرمن (وینسنت کسل) است. از بازیگران این فیلم میتوان به وینسنت کسل، چکی کاریو، رومن دوریس اشاره کرد.
دوبرمن یک مجرم کاریزماتیک خطرناک است که همراه با دوستدخترش اولین سلاحش را در زمان غسل تعمیدش به دست گرفت و رهبری گروهی سارق را به عهده گرفت و به کمکشان از بانک، سرقت پیچیده و وحشیانهای میکند اما توسط پلیس سفت و سخت و سمجی به نام کریستینی (چکی کاریو) تحت تعقیب و فشار قرار میگیرند.
کارگردان لوکزامبورگی این اثر جان کونِن و نویسندهی فرانسویاش ژوئه لوساست.
"کاپوت موندی" در ۱۹۹۸
یک فیلم کمدی-درام به زبان ایتالیایی و به کارگردانی مارکو ریسی است که بر اساس داستان کوتاهی از نیکولو امانیتی به نام "آخرین سال جدید بشریت" ساخته شده است. برخی از مهمترین بازیگران آن عبارتند از مونیکا بلوچی، مارکو جالینی، آنجلا فینوکیارو، کلاودیو سانتاماریا. مونیکا در نقش جولیا جووانینی بازی میکند.
ـ تحت سوء ظن
فیلم تحت سوء ظن (Under Suspicion) یک فیلم سینمایی درام آمریکاییـ فرانسوی در ژانر هیجانانگیز و جنایی به کارگردانی استیون هاپکینز با بازیگرانی چون جین هکمن، مورگان فریمن، مونیکا بلوچی و توماس جین است. این اثر، که محصول آمریکا و فرانسه است، بر اساس یک فیلم فرانسوی سال ۱۹۸۱ به نام "تحت بازداشت" (Garde –vue) نوشتهی کلود میلر و جین هرمان، و رمان بریتانیایی دههی ۱۹۷۰ به نام "شستشوی مغزی" نوشتهی جان واین رایت است. تحت سوء ظن در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۰ بدون رقابت به نمایش درآمد.
ـ مالنا
مونیکا بلوچی در سال ۲۰۰۰ در فیلم معروف مالنا (Malena) به نویسندگی و کارگردانی کارگردان مشهور و نامدار جوزپه تورناتوره بازی کرد. مونیکا در این اثر در نقش مالنا اسکوردیا بازی کرد؛ بیوهی زیبایی که شوهرش را در جنگ از دست داده است و هوش و حواس همهی مردان دهکده را برده است و موجب حسادت زنان دهکده شده است.
نقش مونیکا در این اثر درخشان، یک ویژگی منحصر به فرد داشت: او بدون داشتن هیچ دیالوگی و تنها با حرکات بدن و صورت خود تا حد یک ستاره درخشید. خودش درباره بازی در فیلم مالنا میگوید: بازیکردن به معنای استفاده از کلمات نیست.
قصهی فیلم، که اقتباسی از داستان "لوچیانو وینچنزونی" است، در میانه جنگ جهانی، دههی ۱۹۴۰ در شهر کوچکِ کنار دریا به نام کاستلکوتو نزدیک سیسیل جریان دارد. یک پسر نوجوان ۱۳ ساله به نام رناتو آموروسو (که راوی قصه است و جوزیه سولفارو در این نقش بازی میکند) به طور پنهانی و فقط نزد خودش و خیالات خودش به شدت شیفتهی زنی بسیار زیبا و جذاب به نام مالنا میشود و با او رؤیاپردازی میکند. همسر مالنا، نینو اسکوردیا (لوچانو فدریکو)، که اهل آن شهر نبود و با همسرش مالنا به آن شهر مهاجرت کرده بود، به آفریقا رفته تا برای موسلینی بجنگد اما خبر میرسد که همسرش کشته شده است. مالنا دیگر از چشمهای هوسانگیز مردان شهر در امان نیست؛ چرا که دیگر شوهر ندارد. و مالنا، چهرهی بسیار زیبا و جذابش آفت زندگیش میشود و...
این اثر، در واقع، به بررسی مشکلات زندگی ایتالیاییها در طول جنگ جهانی و به بررسی بحرانهای دورهی نوجوانی خصوصاَ در دوران آستانهی بلوغ یک پسر میپردازد. فیلم مالنا و نیز فیلم ماترکس دو فیلمی هستند که مونیکا بلوچی را به اوج شهرت رساندند و بیش از پیش نامش را بر سر زبانها انداخت.
در سال ۲۰۰۱ مونیکا بلوچی در فیلم فرانسویِ عاشقانه و ترسناک و اکشن "برادری گرگ" (Brotherhood of the Wolf) به کارگردانی کریستفگانس و نویسندگی مشترک گانس و استفان کَبِل بازی کرد. فیلم را میتوان از جهتی سیاسی نیز دانست. شاید بتوان هیولای فیلم را که تلفیقی از آهن و گوشت و خون است، نمونهای از کارگزاران سیاسی به شمار آورد و آن را استعارهای برای تأثیرات زیستمحیطی و صنعتی و تکنولوژیک. مهمترین همبازی مونیکا وینسنت کَسِل بازیگر معروف سینمای جهان، و نیز ساموئل له بیهان و امیلی دوکن هستند. مونیکا (در نقش سیلویا) که رفتاری وحشیانه دارد و دارای قدرتهای فوق طبیعی است، تاثیر عمیقی بر شوالیه گره گوارِ طبیعیدان اما سادهدل میگذارد و...
این فیلم، مبنایی تاریخی دارد و داستانش در سالهای دهه ۱۷۶۰ فرانسه رخ میدهد؛ جایی که شوالیه دیفرونساک و مانی از قبیلهی ایروکوئیز برای بررسی کشتار اسرارآمیز صدها نفر توسط یک موجود ناشناخته و وحشی در استان ژوودان فرستاده میشوند.
این فیلم، با بودجهی ۲۹ میلیون دلاری و فروش حدود ۷۰ میلیون دلار یک موفقیت تجاری بود؛ به خصوص که ششمین فیلم پرفروش فرانسویزبان در همهی دوران در آمریکا، و همچنین یکی از بزرگترین موفقیتهای بین المللی برای فیلمهای فرانسویزبان شد.
ـ آستریکس و اوبلیکس: مأموریت کلئوپاترا
مونیکا بلوچی یکی دو سال بعد از نقشآفرینی در فیلم "برادری گرگ"، در سال ۲۰۰۲ به بازی در فیلم "آستریکس و اوبلیکس: مأموریت کلئوپاترا" (Asterix & Obelix: Mission Cleopatra) توسط کارگردان فیلم آلن شابات برای نقش کلئوپاترا دعوت میشود. چهره زیبا و جذاب و ذهن باهوش و شخصیت باوقار، در کنار هنر بازیگری، باعث میشود که او برای ایفای نقش ملکهای تاریخی بهترین انتخاب باشد. مونیکا خودش درباره این فیلم چنین میگوید:
"دختران من هنوز به سنی نرسیدهاند که فیلمهای من را ببینند. تنها فیلمی که از خودم به آنها نشان دادهام "استریکس و اوبلیکس: ماوریت کلئوپاترا" بوده است."
اگرچه مونیکا بلوچی معمولاً در فیلمهایی با ژانر درام و جنایی و یا اکشن بازی کرده است اما اگر کسی به دنبال فیلمی کمدی با بازی مونیکا بلوچی برای لیست فیلمهای مورد علاقهی خودش است، این فیلم میتواند انتخاب درستی باشد. این اثر، که هم کمدی و هم خانوادگی است، به ماجراهایی در سرزمین مصر باستان میپردازد که کلئوپاترا بر آن سلطنت میکند.
ـ برگشتناپذیر
فیلم فرانسوی "برگشت ناپذیر" (Irreversible) به کارگردانی کارگردان مشهور گاسپارنوئهی آرژانتینی، از آثاری است که در آن از تکنیکهای فیلمبرداری خاصی استفاده شده است؛ به طوری که نیاز به دقت فراوان بیننده دارد.
مونيکا بلوچی بازيگر نقش آلکساندرا که از دوست پسرش “مارکوس” (ونسن کسل) باردار است. آلکساندرا در برگشت از یک مهمانی، توسط مردی به نام تنيا در یک زیرگذر مورد تجاوز و خشونت سخت و طاقتفرسایی قرار میدهد تا جایی که الکس به شدت زخمی میشود و در نهایت به کما میرود. در این میان دو نفر که نقششان را وینسنت کسل (همسر آن زمان مونیکا) و آلبرت دوپونتل بازی میکنند، به دنبال یافتن فرد متجاوز هستند.
هنگام اکران در جشنواره کن و سنسباستین برخی از مخاطبان، شیفتهی روایت منحصربهفرد فیلم شدند اما برخی یا بسیاری از مخاطبان از تصاویر بسیار خشن و جنسی آن ناراضی بودند؛ تا جایی که بسیاری سالن سینما را ترک کردند. راجر ایبرت منتقد آمریکایی این اثر را چنان خشونتآمیز و بیرحمانه میخواند که بیشتر مردم آن را غیرقابل تماشا میدانند. به همین علت این فیلم جزء فیلمهایی است که کمتر بازیگری حاضر به ایفای نقش الکس در آن بود.
ـ مرا به خاطر بسپار، عشق من
مونیکا بلوچی با بازی در فیلم درام و کمدی دلنشین "مرا به یاد بیاور، عشق من" (Remember Me, My Love) به کارگردانی کارگردان نامدار ایتالیایی، گابریل موچینو، در کنار بازیگرانی چون فابریتزیو بنتیوولیو، لائورا مورانته، یکی از نقاط اوجگیری بازیگری خود را به نمایش گذاشته است. فیلم، یک اثر هوشمندانه درباره عشقی است که از میانِ گِل و لای غم و اندوه بر میآید و شکفته و شکوفا میشود.
ـ اشکهای خورشید
مونیکا بلوچی در فیلم دیگرش در همین سال یعنی فیلم جنگی و ماجراجویی و درام "اشکهای خورشید" (Tears of the Sun) باز هم با بازی در نقش یک پزشک باوجدان و نجاتدهنده، دکتر لینا کندریکس، در کنار بازیگرانی توانا مثل بروس ویلیس (فرمانده واترز)، فیونولا فلنگن (پرستار گریس)، تام اسکریت و ایمون والکر، مخاطبان خود را شوکزده کرد.
فیلمنامهی این فیلم توسط آلکس لاسکر و پاتریک سیریلو نوشته شده و توسط آنتونی فوکوآ کارگردانی شده است. فیلم، یک اثر جنگی است که یک عملیات تیم نجات نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا را در قلب نیجریه به تصویر میکشد. قصه این است که فرماندهی کهنهکار و وفادار نیروی دریایی، ای.کی. واترز، ماموریت مییابد تا با یک تیم حرفهای به نیجریه برود تا دکتر لنا کندرکس را آزاد کند اما آنها متوجه میشوند که کندرکس، فقط در صورتی همراهشان میآید که ۷۰ پناهندهی دیگر را نیز نجات دهند.
ـ بارگذاری مجدد ماتریکس
شاید سال ۲۰۰۳ مهمترین سال مونیکا بلوچی از نظر بازیگری در سینما باشد. او در این سال در فیلم دیگری به نام "بارگذاری مجدد ماتریکس" (The Matrix Reloaded) که یکی از سهگانهی علمیـ تخلی ماتریکس به کارگردانی و نویسندگی خواهران واچوفسکی است، نقشآفرینی میکند. عمدهی شهرت مونیکا بلوچی به خاطر بازی کوتاه اما بسیار مؤثر در نقش پرسفونه در این قسمت از کالکشن ماتریکس و نیز اجرای نقشهای کوتاه و مؤثر در قسمتهای دیگر این سهگانه است. مونیکا در این فیلم چهرهای آرام با موهای زیبا دارد که در پس این چهره احساسات و عواطفی زنانه پنهان است. پرسفونه در این اثر زندگی غمانگیزی دارد و در راه رسیدن به آرمانش از قهرمان داستان، نئو، حمایت میکند.
این فیلم دومین قسمت در سهگانه ماتریکس و ادامهی قسمت اولش است که در سال ۱۹۹۹ به نمایش درآمد. قسمت سوم این سری نیز با نام انقلابهای ماتریکس، شش ماه پس از بارگذاری مجدد، در ۵ نوامبر ۲۰۰۳ اکران شد.
شش ماه پس از اتفاقات نسخهٔ اول، اکنون نئو و ترینیتی معشوقه یکدیگر هستند. در ادامه داستان که نئو در یک سردرگمی به سر میبرد که دلیل انتخاب او چه بودهاست. داستان ماتریکس ۲ و ۳ کاملاً به هم پیوند دارد و در اصل میتوان آن دورا یکی فرض کرد.
ـ انقلابهای ماتریکس
فیلم انقلابهای ماتریکس (The Matrix Revolutions) سومین و آخرین قسمت از سهگانهی فلسفی و اکشن ماتریکس است که مونیکا بلوچی در آن بازی میکند. فیلم در این قسمت در جستوجوی به پایان رساندن سؤالی بود که در قسمت قبلی ایجاد شده بود. صهیون، شهر انسانها، در مقابل حملات بی امان اختاپوسهای کامپیوتری که از هوش مصنوعی برخوردار بودند و قرار است تا ۴۸ ساعت نسل بشر را منقرض کنند، مقاومت میکند؛ در حالی که نئو در میدانی دیگر برای خاتمهدادن به این نبرد با مامور اسمیتِ سرکش، که به نوعی به ویروس کامپیوتری تبدیل شده است و به دنبال تصاحب ماتریکس و انتقام از نئو است، میجنگد.
در این فیلم نیز همانند نسخهی قبلی بازیگران بزرگی همچون کیانو ریوز، لارنس فیشبرن، کری-ان ماس، هوگو ویوینگ، و... در کنار مونیکا بلوچی ایفای نقش میکنند. این اثر به یادماندنی، در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۳ به طور همزمان، در شصت کشور جهان به نمایش در آمد.
ـ مصائب مسیح
وقتی از مونیکا بلوچی میپرسند که چه فیلمهایی از خود را بیشتر از همه دوست دارد، از چهار فیلم نام میبرد که یکی از آنها "مصائب مسيح" (The Passion of the Christ) يكي از جنجاليترين فيلمهاي تاريخ سينماست.
این فیلم، اثری درام و وابسته به کتاب مقدس، به کارگردانی و نویسندگی مل گیبسون و بندیکت فیتزجرالد است که حوادث ۱۲ ساعت پایانی زندگی عیسی مسیح تا زنده شدن دوباره او و صعود او به آسمان را شامل دستگیری، شکنجه، مصلوب شدن، مرگ، تدفین، و برخاستن از قبر روایت میکند. مونیکا بلوچی در این اثر جنجالی در نقش مریم مجدلیه، در کنار مایا مورجنسترن در نقش حضرت مریم و هریستو جیفکوف در نقش یوحنا بن زبدی بازی میکند.
کارگردان زندگی مسیح را بر اساس روایاتی از کتابهای عهد جدید، اناجیل چهارگانه و نوشتههای مذهبی آنه کاترین امریک به نمایش درآوردهاست. دیالوگ این فیلم کاملاً به زبانهای آرامی، لاتین و عبری و همراه با زیرنویس است.
مصايب مسيح به علت به نمایش گذاشتن واقعيتهايی بر ضد يهوديها از جانب ایشان به شدت تمام مورد حمله قرار گرفت. انتقادها به قدری تند و شدید بود که گيبسون بعد از ساخت فيلم به مدت سه ماه فراری بود. از سویی دیگر، منتقدان آمریکایی آن را به عنوان بهترین فیلم از نظر تطبیق با کتاب مقدس انجیل در تاریخ هالیوود انتخاب کردند.
فیلم، با وجود تحريمهای فراوان، فروش خوبی معادل ۶۱۱ ميليون دلار داشت. در اولین هفتهی انتشار بر روی دیویدی و سیستم ویدئوی خانگی، نزدیک به ۹ میلیون نسخه فروش رفت که با این رقم بالاتر از فیلمهای محبوبی چون ارباب حلقهها قرار گرفت.
ـ مأموران مخفی
مونیکا بلوچی در فیلم دیگرش در سال ۲۰۰۴ سراغ یک اثر فرانسوی میرود. او در فیلم جنایی و رازآمیز و ترسناک و اکشن "جاسوسان" (Agents secrets) به کارگردانی فردریک شوندورفر و به نویسندگی مشترک یان برایان، جین کوسموس و اولیویه دویر نقشآفرینی کرد.
دو مامور فرانسوی مخفی و میدانی DGSE به نام بریسو (وینست کسل) و لیزا (مونیکا بلوچی) که از عوامل اصلی میدانی سرویس مخفی فرانسه هستند، ماموریتی را در مراکش برنامهریزی و اجرا میکنند که با مشکلاتی روبرو میشود و یک مامور زندانی میشود. وظیفهی آنها منفجرکردن کشتی یک فروشندهی روسیِ اسلحه و ترساندن وی و توقف تحویل سلاح به شورشیان آنگولاست اما برنامه آنها با سرویس مخفی ایالات متحده مطابقت ندارد. از سوی دیگر با اینکه بریسو به کارش به شدت معتاد است، لیزا از کار خسته شده است؛ و...
ـ او از من متنفر است
فیلم دیگر مونیکا بلوچی در سال ۲۰۰۴ یک اثر آمریکایی کمدی و درام و زندگینامهای به نام "او از من متنفر است" (She Hate Me) است؛ به کارگردانی و نویسندگی و تهیهکنندگی اسپایک لی و نقشآفرینی آنتونی مکی (در نقش جان هنری آرمسترانگ)، کری واشنگتن (در نقش فاتیما گودریچ)، الن بارکین (در نقش مارگو چادویک)، و مونیکا بلوچی (در نقش سیمونا بونانسرا).
آرمسترانگ یک مدیر مالی موفق و متحرک در یک شرکت بیوتکنولوژی است که پس از خودکشی یکی از همکارانش دکتر هرمان شیلر، به جعل اوراق بهادار متهم میشود و در حالی که داراییهایش مسدود است، اخراج میشود. او که ناامیدانه در جستجوی کاری برای گذراندن زندگی خود است به پیشنهاد دوست دختر خود عمل کرده و…
این فیلم که هزینهاش حدود ۸ میلیون دلار بود، بیشتر در لوکیشن شهر نیویورک فیلمبرداری شد و نامزد دریافت جوایز مختلف نیز بود اما نتوانست برندهی جایزهای شود.
ـ برادران گریم
مونیکا بلوچی در سال ۲۰۰۵ ملکهی فیلم اکشن و فانتزی "برادران گریم" (The Brothers Grimm) شد. نقش مقابل مونیکا (ملکه) مت دیمن و هیث لجر بود که در نقش برادران گریم به نام ویلیام گریم و یاکوب گریم بازی کردند.
این اثر، محصول مشترک آمريكا و انگليس و جمهوري چك و به چهار زبان انگليسي، فرانسوي، آلماني و ايتاليايي، به كارگرداني تري گيليام و نویسندگی اِرِن كروگر بود.
قصهی فیلم، در آلمان سال ۱۷۹۶ که به اشغال ناپلئون در آمده بود رخ میدهد. برادران گریم، حقهبازهایی هستندکه به این سو و آن سو سفر میکنند و به هرجا میرسند نمایشهایی به راه میاندازند و مردم را میترسانند و ادعا میکنند که با عالم غیب ارتباط دارند و از این طریق کسب درآمد میکنند. سرانجام در دهکدهای به نام ماربادن حاکم فرانسویش دلاتوم متوجه حقههای آنها میشود. و تنبیه آنها این میشود که به مأموریتی خطرناک بروند: يافتن راز جنگل اسراراميز و مقابله با جادوگر بزرگ، ملكهی آينهها (مونیکا بلوچی).
ـ چقدر منو دوست داری
مونیکا بلوچی سال ۲۰۰۵ نیز مثل سال قبلش در یک فیلم فرانسوی به نام "چقدر دوستم داری" (How much do you love me) در نقش دانیلا دومون مارتر، در کنار برنارد کامپان (فرانسوا) جرارد دپاردیو (چارلی) و ژان پییِر داروسین (آندره میگو) نقشآفرینی کرد.
این فیلم، اثری کمدی و درام، محصول مشترک فرانسه و ایتالیا به کارگردانی برتراند بلییِر بود. این اثر توسط برتراند بلیر نوشته و کارگردانی شده است و در ۲۶ اکتبر در فرانسه و بلژیک اکران شد و در ۱۸ مارس ۲۰۰۶ در آمریکا اکران محدودی داشت.
دانیلا (مونیکا بلوچی) یکی از زنهای بدکارهی یک نایتکلاب است. فرانسوا کارمندی تنها و خسته از کار و شغل اداری است و بیماری قلبی نیز دارد. او در یک قرعهکشی، چند میلیون دلار برنده میشود. به نایت کلاب میرود و با زنی زیبا و جذاب به نام دانیلا آشنا میشود. به او پیشنهاد میدهد که اگر با او یک ماه زندگی کند ۱۰۰ هزار یورو به او میدهد. دانیلا قبول میکند اما به یک شرط: با او مثل یک زن خیابانی رفتار نشود و ...
ــ "راهنمای عشق ۲"
راهنمای عشق ۲ (Manual of Love 2) فیلمی ایتالیایی و کمدی و عاشقانه، به کارگردانی جیووانی ورونزی و به نویسندگی مشترک آندره آگنِلو، اوگو چیتی و جیوانی ورونزی، و با بازیگرانی چون کارلو وردون (در نقش ارنستو)، مونیکا بلوچی (در نقش لوسیا، فیزیوتراپیست بیمارستان)، ریکاردو اسکامارچو (در نقش نیکولا)، داریو باندییِرا (در نقش داریو)، سرجو روبینی (در نقش فوسکو) و... است.
این فیلم چهار قسمت دارد که محوریت همگی عشق است:
در قسمت اول، داریو و نیکولا، دو مرد از آپولیا، با ماشین تصادف میکنند و به علت فلجشدن پاها به بیمارستان منتقل میشوند. نیکولا عاش فیزیوتراپیست زیبایی به نام لوسیا (مونیکا بلوچی) میشود.
در قسمت دوم، فرانکو و مانوئلا، یک زوج جوان، که برای بچهدارشدن مناسب نیستند، برای درمان تخصصی باروری به بارسلونا میروند.
در قسمت سوم، فیلیپو و فوسکو، دو همجنسگرا، تصمیم به ازدواج میگیرند.
و در قسمت چهارم، ارنستو پیشخدمت در یک رستوران مهم، که چندان میلی به زندگی زناشیوییش ندارد، عاشق سیسیلیا، جوان اسپانیایی که در همان رستوران کار میکند، میشود.
ــ ناپلئون و من
مونیکا بلوچی در فیلم کمدیـدرام تاریخی و جنگی "ناپلئون و من" (Napoleon and Me) در نقش بارونسا امیلیا بازی میکند. این اثر، محصول مشترک ایتالیا و فرانسه و اسپانیاست و کارگردانش پائولو ویرزا، آن را بر اساس رمان اِن (N)، نوشتهی ارنستو فررو، ساخته است. نویسندگان مشترک فیلمنامه نیز فرانچسکو برونی و فوریو اسکارپلی هستند.
در سال ۱۸۱۴ در شهر البا، مارتینو یک معلم جوان، آرمانگرا و به شدت ضد ناپلئون است. او عاشق دختر زیبا و نجیب، بارونسا امیلیا میشود. مرد جوان بنا بر اتفاقاتی، به عنوان کتابدار در خدمت امپراتور بزرگ قرار میگیرد و در طی حوادثی، با اینکه از ناپلئون نفرت دارد، شروع به ضبط خاطرات ناپلئون میکند. و بدین ترتیب بینش بیشتری از زندگی او به دست میآورد و...
مونیکا بلوچی در این سال، از فیلمنامهی "شلیک نهایی" (Shoot 'Em Up) به کارگردانی و نویسندگی مایکل دیویس، که در ژانر اکشن آمریکایی و مهیج و کمی فانتزی است، خوشش میآید و میپذیرد که در آن مشارکت کند. او در این اثر، نقش زن مستقلی را بازی میکند به نام دونا کویینتانو که کارهای خیلی بد و خطرناک و تاریک را به شیوهای بازیگوشانه انجام میدهد.
در ایستگاه اتوبوس، یک رانندهی هویجدوست و جانباز نظامی به نام اسمیت (کلایو اوون) یک یک زن باردار را نزدیک به زایمان میبیند که در حال فرار از کسی است که میخواهد او را بکشد. اسمیت به دنبال آنها وارد انبار میشود و مهاجم را میکشد و با هویج به صورت او ضربه میزند و اسلحهی زن را پس میگیرد. با آمدن افراد بیشتر به رهبری مردی به نام هرتز (پل جیاماتی) زن زایمان میکند و نوزاد را در حین تیراندازی به دنیا میآورد. سپس زن کشته میشود و اسمیت به سختی با نوزاد تازه متولد شده فرار میکند و...
ـ به گذشته نگاه نکن
فیلم "به گذشته نگاه نکن" (Don't Look Back) محصول مشترک چهار کشور فرانسه و ایتالیا و لوکزامبورگ و بلژیک است که به کارگردانی ماریانا دی ون و نویسندگی مشترک وی و ژاک اَکچوتی ساخته شده است. در این فیلم بازیگرانی همچون سوفی مارسو، مونیکا بلوچی، آندریا دی استفانو، تیری نوویک، و... ایفای نقش کردهاند.
مونیکا بلوچی در این فیلم در نقشی و سناریویی بسیار پیچیده و لایهلایه و روانشناسانه بازی کرده است. جین (با بازی سوفی مارسو) نویسندهای است که به همراه همسر و دو فرزندش زندگی میکند و درحال نوشتن داستانی از کودکی خودش است که از آن چیزی به یاد نمیآورد! و این تناقض، کمکم او را در جلد شخصیت دیگری فرو ميبرد و تبدیل به جینِ دیگری میشود. جین دوم و تغییر یافته، صحنهی نمایش زیبای مونیکا بلوچی است. نقش جینِ تغییریافته را مونیکا بازی میکند.
ـ زندگی شخصی پیپا لی
ربکا آگوستا میلر، فیلمنامهنویس و کارگردان و هنرپیشهی آمریکایی و فرزند آرتور میلرِ معروف، در سال ۲۰۰۹ فیلمی درام و عاشقانه ساخت به نام "زندگی شخصی پیپا لی" (The Private Lives of Pippa Lee) که یکی از بازیگران نامدارش مونیکا بلوچی در نقش فرعی جیجی لی (دختر پیپا لی) بود.
قصه این اثر رمانتیک، که برگرفته رمانی که به همین نام، زندگی پیپا لی (رابین رایت) را با فلاشبکهای گذشتهی پرآشوبِ او روایت میکند. پیپا در نوجوانی از مشکلاتش فرار میکند و به عمهی همجنسگرایش پناه میبرد اما نزد عمه نیز چندان نمیماند و زندگی بیقیدانهای را در پیش میگیرد. با هرب (با بازی آلن آرکین) که از خودش سی سال بزرگتر است ازدواج میکند و از او صاحب دو فرزند میشود. جیجی لی (با بازی مونیکا بلوچی) همسر اول هرب، در اولین ملاقات با پیپا خودکشی میکند. و بعدها متوجه میشود که زن دیگری به نام ساندرا در زندگیاش هست.
به نظر میرسد که این فیلم، تا حد قابل توجهی نگاه فمیستی به زنان دارد. شاید بتوان یکی از دلایل این برداشت را دستاندرکاران فیلم دانست که اغلبشان زن هستند: کارگردان و شخصیت اصلی آن (رابین رایت پن) و بیشتر نقشهای فرعی.
ـ باریا
فیلم "باریا" (Baarìa) دوازدهمین فیلم جوزپه تورناتوره به عنوان کارگردان است. فیلم، اثری ایتالیایی است با زیرساخت کمدی ـ اجتماعی ـ خانوادگی. مونیکا بلوچی نیز در این اثر، نقش فرعی دختر ماسون را بازی میکند. فیلم، متن زندگی در شهر باقریا یا باگریا را (که زادگاه کارگردان نیز است) نشان میدهد (در سیسیل، این شهر را باریا مینامیدند).
در این اثر، سه نسل از یک خانوادهی سیسیلی به تصویر کشیده شده است: از سیکو تا پسرش پپینو، تا نوهاش پیترو؛ که در این تصویر، عشقها و رویاها و امیدها و ناامیدیهای جامعه در استان پالرمو، در طول پنج دهه نشان داده میشود: دوران فاشیسم و کمونیسم و گرسنگی و بیعداالتی و شور و شوق و کتاب و اشعار حماسی و رمانهای عاشقانه و جنگ جهانی دوم و ظلم مالکان زمین و دوران پس از جنگ و... .
این فیلم افتتاحیهی شصت و ششمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز در سپتامبر در سال ۲۰۰۹ بود.
در فیلم، صحنههایی وجود داشت که چندان خوشآیند حامیان حقوق حیوانات نبود. انجمن ملی حفاظت از حیوانات، خواستار برداشت فوری همه نسخههای توزیعشده در سینماها شد. شاید به همین علت بود که لوکیشن اصلی کار و بیشترین فیلمبرداریِ صحنههای فیلم، نه در سیسیل که در منطقهای در حاشیه شهر تونس انجام گرفت.
ـ افشاگر
"افشاگر" (The Whistleblower) فیلمی است در ژانر درام و جنایی به کارگردانی لاریسا کوندراکی و و نویسندگی مشترک وی و ایلیس کروان، با بازی راشل وایز در نقش کاترین بولکوواک و دیوید استراتیرن در نقش پیتر وارد و نیکولای لی کاس در نقش جان وان در ولده و مونیکا بلوچی در نقش لورا لوویانی و...
فیلمنامه برگرفته از داستان کاترین بولکوواک (افسر پلیس نبراسکا) که به عنوان حافظ صلح سازمان ملل، در یک بنگاه خصوصی در بوسنی و هرزگوین پس از جنگ در ۱۹۹۹ استخدام شده بود، الهام گرفته شده است. کتی یک افسر پلیس آمریکایی است که به تازگی به عنوان سفیر صلح برای اعزام به کشور جنگزدهی بوسنی انتخاب شده است تا بتواند با گزارشهای خود از فاجعهی جنگ در این منطقه جلوی ویرانی هرچه بیشتر این کشور را بگیرد. اما…
ـ شاگرد جادوگر
مونیکا بلوچی در سال۲۰۱۰ همبازی با نیکلاس کیج میشود و در فیلم اکشن و فانتزی "شاگرد جادوگر" (The Sorcerer's Apprentice) به کارگردانی جان ترتلتاب و تهیهکنندگی جری بروکهایمر و نویسندگی دوگ میرو و کارلو برنارد و مت لوپز بازی میکند. از بازیگران اصلی دیگر میتوان به جی باروچل، آلفرد مولینا، ترسا پالمر، پیتون لیست و... اشاره کرد.
این فیلم بر اساس قسمت "شاگرد جادوگر" در فانتازی دیزنی است که خود بر اساس شعر سمفونیکِ اواخر سال ۱۸۹۰ توسط پل دوکاس، و تصنیف یوهان ولفگانگ فون گوته در سال ۱۷۹۷ ساخته شده است.
در۷۴۰ بعد از میلاد در انگلستان، مرلین جادوگر سه شاگرد داشت: بالتازار بلیک، ورونیکا گورلوسن و ماکسیم هوروات. هوروات با پیوستن نیروهایش به جادوگر شرور به ارباب خود خیانت میکند. مورگانا قبل از اینکه ورونیکا بتواند روح مورگانا را از بدنش جدا کند و آن را در بدن خود جذب کند، مرلین را به طور مرگبار مجروح میکند. پس از مرگ مرلین (جادوگری در منهتن امروزی که در حال مبارزه با نیروهای شر است) شاگردش بالتازار (با بازی نیکلاس کیج) مأمور میشود تا جانشین مرلین را پیدا کند. از طرفی ورونیکا (مونیکا بلوچی) نیز که یکی از شاگردان مرلین است، جان خود را به خطر میاندازد تا ماکسیم هورواتز (با بازی آلفرد مولینا) و مورگانا (با بازی آلیس کرج) جادوگری که دشمن مرلین است، به قدرت او دست پیدا نکنند. ورونیکا همراه مورگانا گرفتار جادویی میشود که بر اساس آن تا پیدا شدن جانشین مرلین باید در ظرفی گرفتار شود.
راهنمای عشق ۳ (Manuale d'amore 3)، سومین بخش از سهگانهی راهنمای عشق، یک فیلم کمدی رمانتیک ایتالیایی به کارگردانی جیووانی ورونسی و نویسندگی وی و اوگو چیتی است که در اروپا فروش زیادی داشته است. بازیگر مقابل مونیکا بلوچی (در نقش دیولا) و در واقع معشوق او در این فیلم، رابرت دنیرو (در نقش یک استاد دانشگاه به نام آدریان) است.
راهنمای عشق ۳ از سه قسمت تشکیل شده است. حلقهی واسط این سه قسمت، یک راننده تاکسی جوان است که نقش کوپید را بازی میکند. و هر قسمت از زوجی متفاوت پیروی میکند:
روبرتو و میکول (با بازی "ریکاردو اسکامارسیو" و "لورا چیاتی")
فابیو و الیانا (با بازی "کارلو وردونه" و "دوناتلا فینوکیارو")
آدریان و ویولا (با بازی "رابرت دنیرو" و "مونیکا بلوچی")
در قسمت اول، روبرتو یک وکیل است که به یک روستا فرستاده شده تا خانوادهای از کشاورزان قدیمی را قانع کند که زمین خود را بفروشند. آنها نمیپذیرند. روبرتو چند روزی میماند. با زنی زیبا و جوان به نام میکول آشنا و معاشقه میکند. روبرتو نامزد دارد و مدام با او تماس میگیرد. روبرتو دار عذاب وجدان است و... .
مونکیا بلوچی در سال ۲۰۱۲ برای اولین بار با یک کارگردان ایرانی و در یک فیلم مستند کردیـایرانی و در مقابل یک بازیگر بسیار معروف ایرانی (بهروز وثوقی) بازی کرد: فصل کرگدن (Rhino season)، به کارگردانی بهمن قبادی و ارائه توسط مارتین اسکورسیزی.
بازیگران این اثر، عبارتند از بهروز وثوقی (در نقش ساحل)، مونیکا بلوچی (در نقش مینا)، ییلماز اردوغان (در نقش اکبر رضایی)، کانر سیندروک (در نقش ساحل جوان)، آرش لباف (در نقش پسر) و بلچیم بیلگین در نقش دلال زن.
این فیلم، روایتگر یک داستان عاشقانه پس از تحولات سیاسی بعد از انقلاب ۵۷ ایران، و برگرفته از زندگی صدیق کمانگر، شاعر و نویسندهی کرد ایرانی است. کمانگر، در حالی که به خانوادهاش گفته بودند که او مرده است، ۲۷ سال در زندان ایران بوده است. سالهای سال خانوادهی کمانگر بر سر قبر خالیاش که توسط دولت ایران ساخته شوده بود گریه میکردند.
فصل کرگدن اولین فیلم بهمن قبادی است که در ترکیه ساخته میشود. تورج اصلانی برای این فیلم برندهی بهترین فیلمبرداری از جشنواره فیلم سنسباستین شد. قبادی این فیلم را به صانع ژاله و فرزاد کمانگر تقدیم کردهاست. نمرهی فیلم در وبگاه متاکریتیک، ۶۶ از ۱۰۰ بر اساس ۶ منتقد است. این نشان میدهد که نظرات منتقدان درباره این اثر مطلوب بوده است.
ساحل و همسرش مینا به دلیل کینهورزیها و انتقامجوییهایی، پس از انقلاب به زندان میافتند. مینا که به علت ازدواج با بازجویش در زندان، ده سال بعدش آزاد شد و با بازویش زندگیِ تلخی را آغاز کرد، گمان میکند شوهرش مرده است. او به همراه دو فرزندش به استانبول میرود. ساحل که بیست سال بعد آزاد شده است، به دنبال همسر و فرزندانش میرود.
مونکیا بلوچی در فیلم "شگفتیها" (Le meraviglie) نقش کوتاه اما لذتبخش و معقولانه و پرحرارتِ آلبا رورواخر را برعهده دارد. این فیلم، محصول ایتالیا و به کارگردانی و نویسندگی آلیچه رورواکر، اثری درام و از فیلمهای غیر معمول ایتالیایی است. حال و هوای فیلم به طرزی رازآمیز میانِ رویا و واقعیت معلق است و کارگردان از نماهای بیروح و چشمگیر استفاده میکند، مانند نمای فراموشنشدنیِ زنبورهایی که روی چهرهی بی حالت یک زن جوان در حرکتند.
فیلم، ناپدید شدن شیوهی زندگی سنتی روستایی در ایتالیا، و نیز قصهی دختر روستاییِ کمتجربهای را نشان میدهد؛ دختری که به دنبال فرار از خانوادهاش است. ولفگانگ پدر سختگیر آلمانی (با بازیگری سام لوویک ) مصمم است دنیای مدرن را از خانوادهی خود دور نگه دارد، اما دچار تناقض و ناسازیِ اجتناب پذیر بین دو دنیای خانوادگی و دورنی و دنیای واقعی که به دنیای آنها تجاوز میکند، میشود.
یک روز کنار ساحل، جلسی از دیدن مونیکا بلوچی در منظرهای باشکوه، مات و مبهوت میماند. تماشاگران فیلم، و تا اندازهای هم جلسومینا میدانند که او صرفاً هنرپیشهای است که همراه با گروه تلویزونی سرگرم ساخت یک آگهی تبلیغاتی هستند اما با این وجود، جادوی این صحنه چنان قوی است که زندگی جلسومینا را تغییر میدهد.
مونیکا بلوچی در بیست و چهارمین فیلم جاسوسی از مجموعهی جیمز باند به نام "اسپکتر" (Spectre) در سن پنجاه سالگی، در نقش یک دختر به نام لوسیا سیارا در کنار دانیل کریگ (در نقش جیمز باند) ظاهر شد. این چهارمین فیلمی است که دانیل کریگ در نقش جیمز باند، و دومین فیلم از این مجموعه به کارگردانی سام مندس، پس از اسکای فال است. نویسندگان مشترک این اثر عبارتند از جان لوگان، نیل پورویس، رابرت وید و جز باترورث.
اسپکتر از دسامبر ۲۰۱۴ تا جولای ۲۰۱۵ در اتریش، انگلستان، ایتالیا، مراکش و مکزیک فیلمبرداری شده است و در ۲۶ اکتبر در انگلستان اولین نمایش جهانی در رویال آلبرت هال لندن، و در ۶ نوامبر در آمریکا و کانادا اکران شد و نقدهای نسبتاً مثبتی از منتقدان دریافت کرد. اندرو اسکات (در نقش دنبای)، دیو باتسیتا (در نقش آقای هینکس)، کریستوف والتز (در نقش فرانز اوبرهاوزر)، لئا سیدو (در نقش مادلین سوآن) و ... از دیگر بازیگران این فیلماند.
نامهای عجیب از گذشته، جیمز باند را به مأموریتی خطرناک در مکزیکو سیتی و سپس رم میفرستد، جایی که او با لوسیا سیارا، بیوه زیبا و دستنیافتنی یک جنایتکار مشهور آشنا میشود. باند در طی ملاقاتی محرمانه از هویت واقعی سازمانی شیطانی به نام اسپکتر پرده برمیدارد و...
فیلم دارای ۶۵ درصد اعتبار بر اساس ۳۵۹ نقد، و میانگین امتیاز ۶.۴ از ۱۰ است. در وبگاه متاکتریک، فیلم دارای نمرهی ۶۰ از ۱۰۰ است.
ـ در راه شیری
مونیکا بلوچی درباره این فیلم میگوید:
"«در راه شیری» فیلم بسیار خاصی است که به جنگ بالکان میپردازد؛ دورهای که برای کارگردان، اِمیر کاستوریکا، بسیار مهم است. اما سویهی بسیار شاعرانهای نیز در این عشق هست که این زوج را متحد میکند؛ به گونهای که به ندرت بر پرده سینما دیده شده است. من همیشه فیلمهای کاستوریکا را دوست داشتم. اولین بار با فیلم "عصر کولیها" او را کشف کردم. زمانی که امیر از من درخواست همکاری در این فیلم کرد، حس پروازی به سوی ماه را داشتم. زمانی که فیلمنامه را خواندم فهمیدم نقش یک زن صرب را بازی خواهم کرد. اول کمی از این بابت نگران بودم اما مستقیما به دل آن رفتم و به نظرم ارزشش را داشت."
مونیکا بلوچی ۴۸ ساله بود که در کنار خودِ کارگردان فیلم، در فیلم "در راه شیری" (Lungo la Via Lattea/ On the Milky Road) بازی میکند؛ فیلمی که به کارگردانی و نویسندگی امیر کاستوریکا (تنها فرزند یک خانوادهی مسلمان اهل یوگسلاوی) و بر اساس اپیزودِ نهمِ ساختهی خودش از فیلم "کلماتی با خدایان" ساخته شده است.
این اثر، سه قسمت دارد که در پی دورههای بحرانی زندگی یک مرد و کشورش رخ میدهد:
۱. تجربه او در دوران جنگ بوسنی
۲. رابطه عاشقانهاش با زنی که سعی در نجات او دارد
۳. زندگی راهبانه و گوشهگیرانه و زاهدانهای که (در نگاه به گذشتهی متلاطمش) سهم او از دنیا میشود.
در میانهی جنگ بوسنی، کاستا (با بازی امیر کاستوریکا) شیر را از مزرعهای که توسط میلنا اداره میشود، و از جبههای که سربازان در یک جنگ بی پایان درگیر آن هستند می آورد. در این میان، اتفاقاتی میافتد که میان کاستا و عروس (با بازی مونیکا بلوچی) رابطهای عاشقانه پیش میآید و...
ـ سریال موتسارت در جنگل
"موتسارت در جنگل" سریالی آمریکایی در ژانر کمدیـدرامِ موزیکال به کارگردانی جیسون شوارتزمن است که فقط در اینترنت پخش شد و بدیلی برای سریالهای تلویزیونی و سنتی شد. مونیکا بلوچی در نقش الساندرا، سوپرانوی گوشهگیر ایتالیایی، بازی میکند که در ونیز ایتالیا زندگی میکند.
قصهی فیلم، برگرفته از کتاب "موتسارت در جنگل: سکس، مواد مخدر و موسیقی کلاسیک" است.؛ خاطرات یک ابوانواز به نام بلیر تیندال در سال ۲۰۰۵؛ خاطراتی از زندگی شغلی حرفهایش در نیویورک و اجراهای مختلف در کنسرتهای برجسته با گروههای موزیک فیلارمونیک نیویورک و ارکسترهای متعدد تئاتر برادوی.
"موتزارت در جنگل" درباره پشت پرده زندگی موزیسینهای حرفهای کلاسیک است. داستان دختر جوانی به نام هایلی است که ابوا (ساز بادی چوبی) مینوازد و برای گذران زندگی، این ساز را تدریس میکند. او قصد دارد که به عنوان نوازنده به استخدام گروه ارکستر فیلارمونیک نیویورک، تحت رهبری استاد دسوزا در بیاید اما موفق نمیشود. با این وجود، دسوزا که به هایلی علاقهمند شده، او را به عنوان دستیار خود استخدام میکند و…
فصل اول این سریال که نقدهای مثبتی دریافت کرد، به طور کامل در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۴ به نمایش درآمد و تا چهار فصل ادامه یافت. فصل چهارم در ۱۶ فوریهی ۲۰۱۸ منتشر شد.
مونکیا بلوچی در سال ۲۰۱۷ فقط در سریال آمریکایی درام و ترسناک "تویین پیکس" (Twin Peaks)، و فقط در قسمت چهاردهم از فصل سوم این سریال، نقش بسیار کوتاهی (که در واقع، نقش خودش بود) بازی کرد. فصل اول این سریال، نخستین بار در آوریل ۱۹۹۰ و فصل دوم در سال ۱۹۹۱ به دست دیوید لینچ و مارک فراست ساخته و پخش شد. فصل سوم این سریال که قرار بود پس از ۲۵ سال در سال ۲۰۱۶ میلادی پخش شود، با یک سال تأخیر در ۲۲ مه ۲۰۱۷ از شبکهی تلویزیونی شوتایم پخش شد. فصل سوم، شامل ۱۸ قسمت میشود که نویسندهاش دیوید لینچ و مارک فراست هستند و کارگردانش دیوید لینچ.
این سریال، مورد استقبال منتقدان و نیز مخاطبان عادی قرار گرفت؛ تا جایی که مجلهی تایم آن را در لیست ۱۰۰ مجموعهی تلویزیونی برتر تاریخ قرار داد.
منتقدان، دیوید لینچ را بیشتر به علت نگاه سوررئالش میشناسند که در برخی از فیلمهایش باعث میشود مخاطب، کاملا گیج شود. در توئین پیکس، بهویژه در قسمتهای اول، لینچ تلاش کرده است تا این حس را کم کند اما با پیشبردن داستان، او به سبک و سیاق خود، باز هم مخاطب را کاملاً گیج میکند.
مونیکا بلوچی در "نکروترونیک" (Nekrotronic) که یک فیلم ترسناک کمدی علمیـتخیلی استرالیایی است، در نقش فینگان بازی میکند. فیلم به نویسندگی و کارگردانی کیاه روچ ترنر بوده و مهمترین بازیگران آن بن اوتول (در نقش هاوارد نورث) و مونیکا بلوچی هستند. این فیلم داستان شیاطینی است که روح انسانها را از طریق برنامههای تلفنهای هوشمند میدزدند و شکارچیان دیو برای کشتن آنها بیرون میروند.
یک مرد متوجه می شود که بخشی از یک فرقه تاریک و جادویی است که باید موجودات شرور را در اینترنت نابود کند ... این فیلم داستان مردی را به تصویر میکشد که به طور اتفاقی متوجه میشود که بخشی از یک گروه مخفی میباشد که در جستجو و پیدا کردن موجودات خبیث هستند تا آنها را شکار و نابود کنند. اما در این میان با نیرومندترین آنها نیز برخورد میکنند که شکست دادنش بسیار دشوار است و…
این فیلم در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو در همان سال به نمایش درآمد و در سپتامبر ۲۰۱۹ اولین نمایش آن در استرالیا در جشنواره فیلم سایفای در سیدنی بود.
ـ بهترین سالهای یک زندگی
فیلم درام و عاشقانهی فرانسوی "بهترین سالهای یک زندگی" (Les plus belles années d'une vie) به کارگردانی کلود لِلُوش محصول کشور فرانسه، ادامه فیلم "یک مرد و یک زنِ" همین کارگردان است که در سال ۱۹۶۶ برنده نخل طلای جشنواره کن شد. مونکیا بلوچی در این فیلم، که چهل و نهمین فیلم کارگردان است، در نقش النا ظاهر شد.
برخی از بازیگران این فیلم، عبارتند از ژان لویی ترنتینیان (در نقش ژان لویی دوغوک)، آنوک امه (در نقش ان گوتیه)، سعاد حمیدو (در نقش فرانسوا گوتیه)، و...
یک مرد ، ژان لوئیس؛ و یک زن، آن (Anne). آن ها عاشق یکدیگر بودند. پنجاه سال بعد ، آنها دوباره ملاقات میکنند. ژان لوئیس دوروک در یک خانه سالمندان در نورماندی با مشکلات شدید حافظه زندگی میکند. فرزندش به دیدارش میرود و او را راضی میکند که به دیدار عشق قدیمی خود ژان برود، به این امید که این ملاقات بهبودش کند. ملاقات انجام میشود. شروع به صحبت میکنند اما بدون اینکه ژان، عشق قدیمی خود را تصدیق کند،...
ـ عنکبوت در تار
فیلم اکشن و مهیج و جاسوسی "عنکبوت در تار" (Spider in the Web) به کارگردانی و تهیه کنندگی اِرِن ریکلس و نویسندگی گیدن مارِن و امانوئل ناکاش است. بازیگران اصلی این اثر، عبارتند از بن کینگزلی (در نقش ادرت)، مونیکا بلوچی (در نقش آنجلا کارونی)، ایتزیک کوهن (در نقش ساموئل) و ایتای تیران (در نقش دانیال) .
این فیلم محصول مشترک بین المللی اسرائیل، بلژیک و انگلستان است که در ۳۰ اوت ۲۰۱۹ در آمریکا و در ۱۶ ژانویه ۲۰۲۰ در اسرائیل اکران شد.
عنکبوت در تار روی یک عامل جوان تمرکز می کند که برای ماموریت به دنبال مامور قدیمی تر فرستاده می شود ، رفتار او زیر سوال رفته است.
فیلم، داستان آدراث، جاسوس سالخوردهای را به تصویر میکشد که باید پیش از آن که فرصتش از دست برود، آخرین مأموریتش را انجام دهد و رستگار شود. اما کمکم متوجه میشود که شکارچی، تبدیل به شکار شده است و تحت تعقیب گروهی مرموز است. یک مأمور جوان از طرف رئیس خود برای آموزش دیدن و کسب تجربه، به دنبال مامور سالخوردهای فرستاده میشود که رفتارش مشکوک شده است. اما به زودی ماجرا عوض میشود و اتفاقات خارج از برنامه رخ میدهد و...
ــ بلوچی در مستند پرسش بزرگ که درباره "مصائب مسیح" است، گفت که به همهی مذاهب علاقه دارد و به آنها احترام میگذارد اما او یک ندانمانگار است. او به یک انرژی مرموز در جهان و طبیعت باور دارد.
ــ مونیکا بلوچی اغلب هجده سال زندگی مشترکش با شوهرش وینست کسل، جدا از او زندگی میکرد و صاحب یک خانهی شخصی در جای دیگر و گاهی در کشور دیگر بود. شاید سرانجام، همین اخلاق مونیکا باعث شد که آنها در سال ۲۰۱۳ از هم طلاق بگیرند.
ــ دوا کسل، یکی از دختران مونیکا بلوچی وینست کسل است که در 12 سپتامبر 2012 به دنیا آمد. او بعد از آنکه به سن 16 سالگی رسید ، مانند مادرش، وارد حرفه مدلینگ شد.
دوا کسل و مادرش، مونیکا بلوچی در سال 2021 در کنار یکدیگر به عنوان مدلهای مجلهی ایتالیایی ووگ حاضر شدند. حضور این دو در کنار یکدیگر و جذابیتشان در فتوشاتها، سر و صدای زیادی به پا کرد.
ــ بلوچی برای آموزش زبان ایتالیایی به فرزندانش با آنها ایتالیایی صحبت میکند. او میگوید: علاقهاش به امریکا به دلیل بودجه بالای فیلمهایش است.
ــ مونیکا بلوچی معتقد است که او برای کار بازیگریش و ایفای نقشهایمش از سوفیا لورن و کلودیا کاردینال الهام میگیرد.
ــ مونیکا بلوچی تُن صدای بمی دارد. موهایش از اول مشکی بوده است؛ و قدش حدود ۱۷۱ سانتی متر است.
ــ مونیکا میگوید که عاشق فیلم “یک روز بخصوص“ است.
ــمونیکا بلوچی از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۶ به مدت ۱۸ سال به عنوان یکی از ۱۰۰ زن زیبا انتخاب شد.
ــ یکی از بهترین لحظات زندگی مونیکا زمانی است که در کنار دوستانش غذا میخورد.
ــ مونیکا بلوچی میگوید:
"لحظهای که در فیلم "برگشتناپذیر" از زیرگذر بیرون آمدم که در فیلم، مورد تجاوز بسیار وحشیانه و خشن قرار گرفته بودم، سرتاپایم خونین بود. وینست کسل وقتی مرا دید، با اینکه میدانست که این فقط یک فیلم بوده است، اما شدید گریه کرد. گفتم: "وینسنت، بیا. این فقط یک فیلم است. ما میدانیم که این، واقعی نیست.""
سال ۱۹۹۷: نامزد جایزه سزار در رشتهی متعدترین بازیگر زن برای "آپارتمان"
سال ۲۰۰۱: نامزد جایزه تماشاگران در رشتهی بهترین بازیگر زن از جوایز فیلم اروپا برای "مالنا"
سال ۲۰۰۳: نامزد جایزه ساترن در رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی برای فیلم برادری گرگ
سال ۲۰۰۳: نامزد چهرهی ژانر سینکیپ جوایز آینده، در رشتهی بهترین بازیگر زن برای "ماتریکس: بارگذاری مجدد" و "انقلابهای ماتریکس"
سال ۲۰۰۳: نامزد دیوید دی دوناتلو در رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای "مرا به خاطر بسپار، عشق من"
سال ۲۰۰۳: نامزد جوایز برگزیده نوجوانان، در رشتهی فیلم منتخب ستاره سختکوش زن، برای "ماتریکس: بارگذاری مجدد" و "اشکهای خورشید"
سال ۲۰۰۳: برندهی جایزه روبان نقرهای در رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای "مرا به خاطر بسپار، عشق من"
سال ۲۰۰۴: نامزد جایزه سینمایی و تلویزیونی امتیوی در رشتهی بهترین بوسه برای "ماتریکس: بارگذاری مجدد"
سال ۲۰۰۵: برندهی جایزه گلدن گلوب اروپا، از مراسم گلدن گلوب ایتالیا
سال ۲۰۰۵: نامزد جایزهی روبان نقرهای در رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای "مصائب مسیح"
سال ۲۰۰۷: نامزد جایزهی روبان نقرهای در رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن، برای "ناپلئون و من"
سال ۲۰۱۷: برندهی روبان نقرهای از مراسم روبان نقرهای اروپا برای "در راه شیری"
سال ۲۰۲۰: برندهی جایزه افتخاری ماگریت
از مجموع 0 رای
از مجموع 0 رای
از مجموع ۱ رای
از مجموع 0 رای
از مجموع ۲۶ رای
از مجموع ۱ رای
از مجموع ۲۳۴ رای