نصرت اله وحدت
کارگردان, نویسنده, بازیگر
نصرت الله وحدت از سال های نوجوانی با رضا ارحام صدر و شخص دیگری به نام فخرالدین ایوبی آشنا شد.آن سه مدام به سینما می رفتند، از بازی بازیگران در فیلم هایی که دیده بودند تقلید می کردند و به دنبال این بودند تا به هر طریق ممکن به دنیای نمایش راه یابند. آنها شیفته و شیدای بازی و حرکات کمیک چارلی چاپلین و لورل و هاردی بودند. در سال 1326 او و ارحام صدر به تئاتر المپ رفتند و نخستین نمایش خود را با نام «پینه دوز» در بارگاه خلیفه به کارگردانی ناصر فرهمند اجرا کردند. وحدت نقش میرزا بنویس را بازی می کرد که فقط به افراد به روی صحنه تعظیم می کرد و دیالوگی به زبان نمی آورد. او با ابتکاری که روی صحنه به خرج داد موفق شد حتی خود را بیش از بازیگران اصلی و خود فرهمند که نقش پینه دوز را ایفا می کرد، از تماشاچیان خنده بگیرد. وحدت در نمایش دومی که با نام «دو شارلاتان» بازی کرد نقش مقابل ناصر فرهمند را به عهده گرفت. به زودی او و رضا ارحام صدر جزو بازیگران مطرح تئاتر اصفهان درآمدند و بسیاری از علاقه مندان به نمایش سرگرم کننده برای نام آن دو به تئاتر می رفتند. با تأسیس تئاتر سپاهان وحدت و رضا ارحام صدر به تماشاخانه جدیدی رفتند و با گروه ناصر فرهمند که به تئاتر اصفهان رفته بودند رقابت کردند. تئاتر سپاهان با نمایش گرگ دو پا افتتاح شد که وحدت در آن نقش روستایی چلمن و ساده دلی را بازی می کرد که بعدها در سینما به صفرعلی تبدیل شد. در سال 1327 با درخشش وحدت در نمایش جاده زرین سمرقند به نقش حسن قناد و به کارگردانی رضا رخشانی، او از سوی معزدیوان فکری به تهران دعوت شد تا همین نمایش را به کارگردانی او اجرا کند. شهلا ریاحی نقش مقابل او را اجرا می کرد. اجرای این نمایش در سالن تئاتر فردوسی نام وحدت را در پایتخت هم به سر زبان ها انداخت و او برای همیشه در تهران ماندگار شد. وحدت نخستین نقش سینمایی خود را برای معزدیوان فکری بازی کرد. در فیلم 16 میلی متری «دختر سرراهی» که در آبان 1332 نمایش داده شد شهلا ریاحی هم بازی وحدت بود. دومین فیلم او «پنجمین ازدواج» (1334) بود که خودش کارگردانی کرد. پنجمین ازدواج 16 میلی متری بود و از حیث ساخت و پرداخت نمایش شبیه نمایش هایی بود که در صحنه نمایش خانه های تهران و اصفهان اجرا کرده بود. وحدت با شکست پنجمین ازدواج کارگردانی سینما را برای مدتی طولانی رها کرد و فقط به بازی در فیلم ها پرداخت: «خورشید می درخشد» (سردار ساگر 1335) «نردبان ترقی» (پرویز خطیبی 1336) «روزنه امید» (سردار ساگر 1334) «قاصد بهشت» (ساموئل خاچیکیان 1337) شماری از فیلم هایی هستند که وحدت در دهه 30 بازی کرده است. او همچنین کارگردانی فیلم هایی مثل «آسمون جل»(1338) «مرغابی سرخ کرده» (1340) «مسافری از بهشت» (1342) «عروس فرنگی» (1343) «زبون بسته» (1344) «مردی در قفس» (1344) و یک قدم تا بهشت (1345) بود. وحدت و کارگردان هایی که از سنخ تقریباً ثابت آدم شهرستانی لهجه دار استفاده می کردند از دو عامل بهره می جستند: نخست تأکید روی لهجه و آهنگ خاص گفتار؛ دوم لطیفه گویی، لودگی. وحدت از سال 1334 با فیلم «پنجمین ازدواج» عامل لهجه را به طور آشکار به عنوان عنصر نیرومند تحمیل شده ای برای خنده به کار برد و در سایر فیلم هایش مثل «صفر علی»، «نوبر اصفهان»(1350)، «ناخدا با خدا»(1352)، «روزهای بی خبری» (1357) و «مشکل آقای اعتماد» (1357) به کار برد. وحدت در آخرین سال های فعالیتش در سینما درباره خنداندن تماشاگران می گفت: خنداندن مردم مشکل شده است دیگر با این همه گرفتاری نمی توان مردم را سر شوق آورد. خندیدن یک مقدار زمینه مستعد روحی می خواهد، وقتی کسی روحیه ی شادی داشته باشد به سینما می آید و با یک حرف یا یک حرکت خنده دار قهقهه سرمی دهد؛ اما وقتی به فکر هزار گرفتاری است چه طور می تواند بخندد؟