نوید محمدزاده از پرافتخارترین بازیگران سینمای ایران است، او دو بار پیاپی موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فجر و همچنین تندیس بهترین بازیگر جشن حافظ و مفتخر به دریافت بسیاری از جوایز بینالمللی گردیده است.
نوید محمدزاده ازجمله بازیگرانی است که به انتخاب هوشمندانه و دقیق نقشها معروف شده، چرا که اغلب فیلمهایی که او در آن به ایفای نقش پرداخته موردتوجه مردم، منتقدان و جشنوارههای داخلی و خارجی قرار گرفته است.
بازی هوشمندانه، حسی و تأثیر گذارش، او را بهعنوان هنرمندی توانمند در عرصه سینما معرفی کرده است.
نوید محمدزاده در هفدهم فروردین ۱۳۶۵ در خانوادهای پرجمعیت (پدر و مادر و دوازده فرزند) در تهران به دنیا آمد، او آخرین فرزند خانواده بود.
او در مصاحبهای بیان کرده است که: "ما رابطهای بسیار صمیمانه و سرشار از احترام با یکدیگر داریم و بیش از اینکه خانواده باشیم، دوست هستیم."
امید محمدزاده، برادر بزرگتر نوید محمدزاده هم بازیگر است. امید محمدزاده در ۱۸ دیماه ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمد. او علاوه بر بازیگری، شاعر و نقاش است. امید با برادر دیگرشان امین دوقلو هستند.
امید محمدزاده در قسمت چهارم سریال قورباغه نقش ناصر (پدر صابر ابر) را بازی کرد.
در آن اپیزود، بیشتر داستان به خاطرات کودکی شخصیت "ناصر" اختصاص داشت. امید محمدزاده نقش مردی را بازی میکند که بهعمد زمینه قطع شدن انگشت دست همسرش را فراهم میکند تا بتواند برایش کارت جانبازی بگیرد. امید محمدزاده در این نقش، باورپذیر و جذاب است و ثابت کرد که میتواند همچون برادرش در سینما بدرخشد.
پدر و مادر محمدزاده اصل تا اهل مهران میباشند و زمانی که محمدزاده ۲ ساله بود به دلیل اینکه پدرش کارمند آموزشوپرورش بود به ایلام مهاجرت کردند و سالها در ایلام زندگی کردند.
وقتی که او دوازدهساله (دوم راهنمایی) شد، خانواده به کرج بازگشتند.
او در کودکی و نوجوانی به فوتبال علاقهمند بود و در این مسیر بسیار ممارست و تلاش میکرد، تا جایی که بازی او موردتوجه مربیان تیم فوتبال سایپا نیز قرار گرفته بود و اگر به سینما علاقهمند نمیشد احتمالاً اکنون فوتبالیست موفقی بود.
وقتی پسر خالهاش با دو فیلم ویدئویی قیصر و سوتهدلان به خانه آنها آمد؛ نوید محمدزاده بهیکباره فوتبال را رها کرده و شیفته سینما شد.
فردای آن روز به ویدئو کلوپ محلهشان رفته و دو فیلم صورت زخمی و پدرخوانده را اجاره کرده و آنها را تماشا کرد.
و به همین ترتیب کار هرروزه او این بود که به ویدئو کلوپ محلهشان برود و فیلمهایی اجاره کرده و به تماشای آنان بنشیند و روز را شب و شب را روز کند. او بسیار تغییر کرده بود، گویی مسیر زندگی خویش را در همان نوجوانی پیدا کرده بود، فوتبال دیگر برایش اهمیتی نداشت و او مفتون جادوی سینما شده بود.
نوید محمدزاده دوست داشت به دانشگاه یا آموزشگاه هنر رفته و آنجا علاقه خویش را دنبال کند، اما پدر و مادرش تاکید داشتند او همچنان رشته ریاضی و فیزیک را ادامه داده و پس از آن به بازیگری بپردازد.
در اردیبهشت سال ۱۴۰۰، نوید محمدزاده با انتشار پستی، تولد فرشته حسینی را در اینستاگرام تبریک گفت و با این کار، رابطه عاشقانه خودشان را اعلام کرد.
نوید محمدزاده و فرشته حسینی در سریال قورباغه با یکدیگر همبازی بودند. مجموعه قورباغه به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی و تهیهکنندگی علی اسدزاده است. پخش این سریال از سال ۱۳۹۹ شروع شده و در فروردین سال ۱۴۰۰ به اتمام رسید. فرشته حسینی در این سریال نقش لیلا را بازی میکند.
فرشته حسینی در اردیبهشت سال ۱۳۷۶، از پدر و مادری افغان، در تهران به دنیا آمد. پدر و مادرش حدود ۳۰ سال پیش به دلیل جنگ از افغانستان به ایران آمده و در تهران ساکن شدند.
در هجدهم فروردینماه ۱۴۰۰، فرشته حسینی با تبریک تولد نوید محمدزاده در صفحه اینستاگرام خود شایعاتی را در مورد این دو بازیگر آغاز کرده بود. او در صفحه اینستاگرامش با انتشار تصویری از خود نوید محمدزاده نوشت:
"برای همیشه تو را آنگونه به یاد میآورم.
ایستاده بر روی صخرهای
باشکوه دریا و آرامشِ آسمان.
تو همانی که خود دیدی به چشمِ دل.
همانی که هیچکس هنوز نمیداند!
تولدت مبارک "
و در اواخر فروردینماه ۱۴۰۰، نوید محمدزاده به همراه فرشته حسینی همه مجسمههای یک هنرمند افغانستانی را خریدند. این مجسمهساز طی یک مصاحبهای در برنامه محاکات در تلویزیون گفته بود که نوید محمدزاده به همراه فرشته حسینی به انبار مجسمههای او آمده و آقای بازیگر پس از بالابردن نرخ مجسمهها، تمام آنها را خریداری کرده بود.
مجسمهساز افغانستانی درباره خرید مجسمههایش توسط نوید محمدزاده گفته بود: روزی مشغول کار مجسمهسازی بودم که فرشته حسینی یکی از هموطنان بازیگرم، تماس گرفت و خواستار دیدار شد وقتی فرشته حسینی به انبار مجسمهها آمد، یک جوان خوشبرخورد هم همراهش بود که مدام قیمت مجسمهها را میگرفت و هر قیمتی من میگفتم، کمی هم بیشتر حساب میکرد و در نهایت چندین مجسمه مرا با قیمتی بالا خرید.
این هنرمند افغانستانی در این باره اضافه کرده بود: پس از فروش مجسمهها بود که از طریق فرشته حسینی فهمیدم، خریدار مجسمههایم کسی نبوده جز نوید محمدزاده بازیگر «مغزهای کوچک زنگزده» که اخیراً هم سریال «قورباغه» را بازی کرده بود.
در ادامه اما عکسی از فرشته حسینی و نوید محمدزاده پخش شد که نشان میداد این دو لباس خود را با یکدیگر ست کردهاند. این اتفاق بیشازپیش حرفوحدیثهایی را در مورد این دو بازیگر به وجود آورده است.
پس از این نوید محمدزاده در ۵ اردیبهشت تولد فرشته حسینی را اینگونه در صفحه اینستاگرامش تبریک گفت:
"جانمی، جان، افغان بخوان بگم، جان، من، اَستی، کوردی بخوام بگم، گیانمی، گیان. تولدت مبارک. میدونم ۶ اُمی، از الان، مبارک."
پس از این تبریک عملا رابطه عاشقانه این دو بازیگر علنی شد و در پی آن همکاران و هنرمندان دیگر به این دو تبریک گفتند.
مراسم عقد نوید محمدزاده و فرشته حسینی همزمان با فرارسیدن عید غدیر در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۰، بهصورت رسمی برگزار شد و عکسهای این مراسم در فضای مجازی منتشر شد. سید عبدالرضا رضوی مجری صداوسیما نیز در این مراسم حضور داشت و عکسی از مراسم عقد نوید محمدزاده در کنار فرشته حسینی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.
پس از آنکه در سال ۱۳۸۲ دیپلم ریاضی و فیزیک را گرفت، برای دوره بازیگری به آموزشگاه هفت هنر کرج رفته و دوره بازیگری را زیر نظر محمد یعقوبی و مهتاب نصیرپور سپری کرد.
و پس از آن سالها با اجرای تئاترهای آماتور و دانشجویی و همینطور دریافت تقدیرنامهها و جوایزی در همان سطح، روزگار را سپری میکرد و البته شوق بی حد او به بازیگری و روحیه بلندپرواز او به آن مقدار قناعت نمیکرد.
او در سال ۱۳۸۶ اولین پیشنهاد جدی بازیگری در سینما را دریافت کرد.
افشین هاشمی بهعنوان "انتخاب بازیگر" فیلم «در میان ابرها» به کارگردانی روحالله حجازی به محمدزاده اولین نقش سینماییاش را پیشنهاد داد و او برای بازی در آن نقش کوتاه و حاشیهای اولین دستمزدش به مبلغ صد و پنجاه هزار تومان را دریافت کرد.
بعد از آن فیلم، نقشهای جدیتری در تئاتر به او پیشنهاد شد، مهمترین نقشی که بهواسطه آن، شهرت محمدزاده را بر سر زبانها انداخت، نمایش «یک دقیقه سکوت» به کارگردانی آیدا کیخواهی و نویسندگی محمد یعقوبی در سال ۱۳۸۹ بود.
رضا درمیشیان نمایشهای محمدزاده را دنبال میکرد و بازی متفاوت و هنرمندانه او، خصوصاً در نمایش «ویران» را پسندیده بود.
و بهواسطه همین بازیهای درخشان تئاتر برای نقش اول فیلم «عصبانی نیستم» بهعنوان بازیگر نقش مقابل باران کوثری که سابقه بیشتری از او در سینما داشت، انتخاب شد.
اما قبل «عصبانی نیستم»، نوید محمدزاده با باران کوثری در نمایش «زمستان ۶۶» کاری از محمد یعقوبی همبازی بود و همین نمایش زمینهساز آشنایی او با باران کوثری شده بود.
درمیشیان قبل از همه بازیگران، باران کوثری را برای فیلمش انتخاب کرده بود، بعد از مدتی به او گفت من برای نقش مقابلت یک بازیگر ناآشنا را در نظر دارم، از طرف دیگر باران کوثری هم میخواست محمدزاده را بهعنوان نقش مقابل خودش به درمیشیان معرفی کند. اما قبل از آن که چیزی بگوید، درمیشیان پیش از او نام نوید محمدزاده به زبان آورد و اینگونه محمدزاده فیلم «عصبانی نیستم» را بازی کرده و تواناییهای خویش را در صحنه سینما به دیگران نشان داد.
او با بازی در آن فیلم بسیار درخشید، ایفای نقش هنرمندانه و احساسی محمدزاده نشانگر ظهور یک ستاره در سینما بود. بازی او در «عصبانی نیستم» موردپسند تماشاگران و هم هیئات داوران جشنواره سی و دوم فجر قرار گرفت، اما بهخاطر حواشی به وجود آمده او سیمرغ بازیگری را دریافت نکرد.
نوید محمدزاده در مصاحبه با فریدون جیرانی در برنامه ۳۵ میگوید: "روز قبل از جشنواره صحبتهایی مبنی بر اینکه کسی از فیلم «عصبانی نیستم» نباید جایزه بگیرد، میشد، روز بعد کسی به او زنگ میزند و میگوید اشتباه شده و جایزه را میگیرد اما کمی بعد رضا درمشیان به او زنگ میزند که باید نامهای را امضا کنند مبنی بر اینکه از جشنواره انصراف دهند اما او قبول نمیکند."
او میگوید من از کودکی لحظه سیمرغ گرفتن را بارها جلوی آینه تمرین کرده و حتی نطقی را که هنگام دریافت جایزه باید میگفتم را هم بارها با خودم مرور کرده بودم.
و اما تلخترین لحظه عمرم وقتی بود که در بیست و هفتسالگی شنیدم سیمرغ بلورین از آن من است، اما به دلایل غیرسینمایی نباید آن را به من بدهند.
بعد از تجربه «عصبانی نیستم» نوید محمدزاده، «ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده و نویسندگی مشترک پناهنده و ارسلان امیری و تهیهکنندگی بیژن امکانیان را بازی کرد.
بازی زیبا و متفاوت نوید محمدزاده در نقش مردی معتاد و خشن که زندگی را از راه شرطبندی میگذراند، موردتوجه منتقدان و تماشاچیان قرار گرفت و او برای این بازی، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره بینالمللی فیلم براتیسلاوا در سال ٢٠١۵ شد.
و البته خود فیلم «ناهید» هم در جشنوارههای گوناگون جوایز متعددی را از آن خود کرد.
تجربه خوب درمیشیان، کوثری و محمدزاده در «عصبانی نیستم» باعث شد این سه، بار دیگر با یکدیگر در درامی تلخ همکاری نمایند.
«لانتوری» فیلمی به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی رضا درمیشیان است که ماجرای یک اسیدپاشی را روایت می کند که توسط جوانی به نام پاشا (با بازی متفاوت نوید محمدزاده) که سردسته باند تبهکارانهای به نام لانتوری است انجام میشود.
فیلم هم در جشنوارههای داخلی و هم جشنوارههای خارجی مورد استقبال قرار گرفت.
نوید محمدزاده با درخشش در نقش اصلی این فیلم، نامزد بهترین بازیگر اصلی مرد در نوزدهمین دوره جشن خانه سینمای ایران و همچنین دهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران شد.
فیلم بعدی نوید محمدزاده «خشم و هیاهو» به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی و تهیهکنندگی سعید سعدی است. فیلم داستانی جنایی و پیچیده از زندگی یک هنرمند (با بازی نوید محمدزاده) را به تصویر میکشد.
فیلم با پایانی متفاوت و بازی درخشان محمدزاده دلیلی موجه برای یک همکاری موفق و ادامهدار بین دو هنرمند جوان یکی در مقام کارگردان و دیگری در مقام بازیگر بود.
محمدزاده برای بازی در این نقش نامزد دریافت سیمرغ از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر شد.
«ابد و یک روز» از هر لحاظ یک نقطه عطف در کارنامه بازیگری نوید محمدزاده بهحساب میآید. هم خود فیلم و هم، بازی متفاوت و بسیار درخشان محمدزاده، این اثر سینمایی را در ذهن مخاطبان و تاریخ سینمای کشور ماندگار کرده است.
نوید محمدزاده با سعید روستایی دوستی دیرینه داشت، قبل از این کار هم در فیلم کوتاه روستایی با نام «خیابان خیلی خلوت» نقشی یکدقیقهای را بازی کرده بود و همین دوستی در نهایت به ساخت فیلم «ابد و یک روز» منتهی شد.
این فیلم در ژانر فیلم اجتماعی روایتگر خانوادهای است که درگیر مشکلات مختلفی همچون اعتیاد، فقر و بیکاری هستند و نوید محمدزاده در نقش محسن (پسر معتاد خانواده) ظاهر شده است.
این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر سروصدای زیادی بپا کرد و موردتوجه منتقدان و تماشاگران قرار گرفت و توانست ٩ سیمرغ بلورین جشنواره را به دست آورد.
بازی درخشان نوید محمدزاده توانست اولین سیمرغ بلورین را برای او به ارمغان بیاورد. فیلم در اکران عمومی هم بسیار پرفروش شد و موقعیت نوید محمدزاده را بهعنوان بازیگری موفق در سینمای ایران مستحکم کرد. تکیهکلامها و دیالوگهای او در فیلم بهسرعت در زبان مردم کوچه و بازار راه یافت، از جمله آن دیالوگ معروفش که هنوز هم بر سر زبانهاست: «سمیه نرو ولی اگه رفتی دیگه برنگرد…».
پس از موفقیت چشمگیر فیلم «ابد و یک روز»، محمدزاده به تجربه تازهای روی آورد. انتخاب بعدی او، بسیار هوشمندانه بود.
«بدون تاریخ، بدون امضا» فیلمی اجتماعی به کارگردانی وحید جلیلوند است که نوید محمدزاده در آن نقشی مکمل را بازی میکند.
بازی نوید محمدزاده در سکانس کشتارگاه بسیار درخشان و تأثیرگذار است. بازی بینظیر و احساسی او در این سکانس به اوج خود میرسد. این فیلم موفقیتهای متعدد داخلی و بینالمللی کسب کرد و بسیاری از آنها مربوط به بازی درخشان و تحسینبرانگیز نوید محمدزاده بود.
«خفهگی» فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی فریدون جیرانی است که بهصورت سیاهوسفید تولید شد.
بازی نوید محمدزاده در این فیلم آنچنانکه باید و شاید به چشم نیامد و شاید بتوان گفت: بازی او در این فیلم، سطحی متوسط داشت و در کارنامه هنری او کاری شاخص و درخشان محسوب نمیشود.
و اما دومین همکاری مشترک نوید محمدزاده با هومن سیدی، باعث درخشش او در سینما و تحسین منتقدان نسبت به بازی او و همینطور خلق یک درام اجتماعی موفق شد.
گریم و جنس بازی نوید محمدزاده در این فیلم با تمامی فیلمهای گذشته او متفاوت است و سطح دیگری از هنر بازیگری او و فرار از غلتیدن به دام کلیشهها و نقشهای تکراری را نشان میدهد.
این فیلم یک موفقیت تمامعیار برای سازندگانش بود. فیلم کاندیدای یازده جایزه از جشنواره فیلم فجر و برنده چهار جایزه شد.
«سرخپوست» فیلمی در ژانر درام، معمایی و عاشقانه به کارگردانی و نویسندگی نیما جاویدی و تهیهکنندگی مجید مطلبی است.
بازی نوید محمدزاده در نقش سرگردی میانسال با نقشهای قبلیاش تا حد زیادی متفاوت بود. او که در شمایل جوان برونگرا و پرشور سینمای ایران بهخوبی جاافتاده بود در این نقش بازی کنترلشده و حسابشدهای از خود نشان داد که بسیار مورد تحسین قرار گرفت.
فیلم در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و از موفقترین فیلمهای سال بود و با نامزدی در ۸ رشته این جشنواره، توانست سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران را به خود اختصاص دهد. نوید محمدزاده دوباره نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد اما اینبار موفق به دریافت این جایزه نشد.
همکاری سوم (دو اثر بلند و یک فیلم کوتاه) با سعید روستایی باعث خلق اثری تحسینبرانگیز با عنوان «متری شیش و نیم» شد. این فیلم نخستینبار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به روی پرده رفت و موفق شد برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شود.
فیلم در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر در ده رشته نامزد دریافت جایزه شد که یکی از آنها مربوط به نوید محمدزاده برای نقش مکمل مرد بود.
و اما سومین همکاری هومن سیدی و نوید محمدزاده در سریال «قورباغه» شکل گرفت.
«قورباغه» سریالی با ژانر جنایی و معمایی به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی و تهیهکنندگی علی اسدزاده، محصول سال ۹۹-۱۳۹۸ است.
نکته حاشیهای ولی مهم در این سریال همبازی بودن نوید محمدزاده و فرشته حسینی (همسر نوید محمدزاده) میباشد.
نوید محمد زاده در سومین فیلم بلند سعید روستایی، «برادران لیلا» نیز حضور دارد و در کنار ترانه علیدوستی، پیمان معادی، فرهاد اصلانی، سعید پورصمیمی و ... ایفای نقش کرده است.
«برادران لیلا» در اولین حضور جهانی خود در بخش مسابقه هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد.
نوید محمدزاده همیشه جسارت خاصی در پوشش خود دارد، یکی از متفاوتترین آنها حضور با شلوار کوتاه در جشنواره کن بود کـه با واکنش منفی مردم در شبکه اجتماعیاش مواجه شد. پوشش نا متعارف و متفاوت او در برنامه «۲۰:۳۰» مورد انتقاد قرار گرفته و بهشدت مورد هجمه قرار گرفت.
تشویق مردم برای کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه توسط نیکی کریمی، نوید محمدزاده و دیگر هنرمندان و مشخص نشدن سرنوشت پولها و یا تخصیص غیراصولی کمکها در برنامه «۲۰:۳۰» مورد حملات و انتقادات فراوانی قرار گرفت.
آخرین روزهای اردیبهشت ماه ۹۹ بود که مخاطبان تلویزیون شاهد تبلیغات جدیدی از یک برند معروف آبمیوه با حضور نوید محمدزاده بودند.
نوید محمدزاده که محبوبیت و شهرت زیادی در میان سینما دوستان دارد با تبلیغ یک برند آبمیوه به تلویزیون آمد و این اتفاق با واکنشهایی متعدد همراه بود و البته از چشم منتقدان هم بهدور نماند.
نوید محمدزاده بعد از تبلیغ آبمیوه به سراغ تبلیغات عطری با برند خودش رفته است و این بار نگاههای بیشتری را متوجه فعالیت تبلیغاتیاش کرده است.
نوید محمدزاده در تبلیغ عطر نوید نوشت:
"بماند به یادگار از من به تو ...
دو عطر ناب از برند ایرانی نوید محمدزاده که در سال ۲۰۲۰ میلادی و در قالب یک زوج عطری منحصربهفرد، چشم به دنیای عطر گشودند. عطرهایی زنانه و مردانه با رایحهای مدرن و قوی همچون ببری پرصلابت، اما درعینحال سرشار از لطافت و ظرافتِ روح لطیفِ یک هنرمند، عطرهایی پراحساس و انرژیبخش که با تأثیری عمیق بر روح و ذهن، آرامش وصفناپذیری را با خود به ارمغان میآورند و همگان را مجذوب خود میسازند."
مسعود فراستی، منتقد سینما و تلویزیون در برنامه هفت بهصورت غیرمستقیم به فعالیتهای تبلیغاتی نوید محمدزاده اشاره کرد و از این موضوع انتقاد کرد.
در این برنامه مسعود فراستی بدون نام بردن از نوید محمدزاده درباره فعالیت تبلیغاتی او گفت:
“بیلبوردهای تبلیغاتی این بازیگر که در سطح شهر پخش شده، خیلی بد است و از حالت دوربین و جای بازیگر و پوستر تبلیغاتی او انتقاد کرد و به موضوع اشاره کرد که من از این بازیگر تعریف کرده بودم و آینده درخشانی در انتظار او بود اما ممکن است با این کار تعریفم را پس بگیرم.”
نوید محمدزاده در برنامه کافه آپارات به این موضوع واکنش نشان داد که در ادامه به گزیدهای از صحبتهای او نگاه میکنیم:
«حتما این تبلیغات تاثیر بهتر در کار ما میگذارد تا انتخابهای بهتر بکنیم.
وقتی سنت میرود بالا باید حواست باشد که خودت را به هرجایی نفروشی. من کاری کردم که رابرت دنیرو هم انجام داده.
خیلیها تبلیغ کردند، چرا فقط درباره من این حرفها زده شد؟ همین عطر من را افراد دیگر هم بیرون دادند، هیچ حرفی زده نشد.
چرا فقط دنبال اینیم آدمها را بکوبیم؟!
اگر رونالدو تبلیغ میکند به این معنی نیست که نمیتواند در زمین گل بزند. حتما در بازیگری اگر حواس و تمرکزم باشد میتوانم اتفاقات بهتری را رقم بزنم.
قطعا آدمها من را با تبلیغاتم به یاد نمیآورند. چون من میدانم چه فیلمهایی را دارم بازی میکنم.
حتما اگر تعریف شده از بازی من، اگر تبلیغ کردم نباید از تعریفشان پشیمان بشوند.
میدانم « سریال قورباغه » دارد میآید بیرون و فیلمهای دیگر و من میدانم مسیرم را دارم چجوری میروم جلو.»
حمید گودرزى در برنامه دورهمى مهران مدیری گفت: “درگذشته فیلمها مردم را شاد میکرد، اما این روزها فیلمهای غیرواقعی و سیاهنمایی و خیانت را میبینیم و سینما زن ها و مردها را نسبت بـه هم بدبین میکند. آدمهای چرک و کثیف با زیر پیراهن فیلم بازی میکنند که البته اسم نمی اورم و آن فیلم بدون قهرمان و پایان باز و تلخ است و بعد میگویند فلانی خوب بازی کرده است، چون که در فیلم داد زده و رگ گردنش باد کرده است و در نهایت هم به او سیمرغ بلورین میدهند ... “
چند روز بعد از این اتفاق، یغما گلرویی ترانهسرای شناخته شده کشورمان در پستی شدیدا از گودرزی بابت حرفهایش انتقاد کرد.
او با انتشار متنی به دفاع از نوید محمدزاده پرداخت و در صفحه اینستاگرام خودنوشت: “بعضیها اصولاً بیرگاند، یعنی داد که سهل است، هوار هم که بزنند رگ گردنشان بیرون نمیزند. در کل به قول «لو را» «آن ندارند» و رگی هم در تنشان نیست برای بیرون زدن. به همین خاطر پاپیچ رگدارها میشوند برای دیدهشدن. “
گلرویی در ادامه دفاعیه خود از نوید محمدزاده بهشدت از گودرزی انتقاد کرد و از فیلمهایی که حمید گودرزی در آنها به ایفای نقش پرداخته بود بهعنوان «فیلم سوپری» یادکرد: “بعضیها تارهای سفید موشان بیشتر و بیشتر میشود اما خودشان نمیشوند. یعنی به درودیوار میزنند تا بشوند و نمیشوند. فیلمهایشان اغلب اکران نشده و در سوپر مارکتها فروخته میشود. به فیلمهایشان روشمندانه «فیلم سوپری» میگویند. پس پاپیچ بازیگران فیلمهای جدی میشوند برای دیدهشدن. بعضیها عقدة هالیوود دارند و بازیگران فرنگی و تازه لباس آن بازیگران، نه بازیشان. مو چرب میکنند و کتوشلواری مثل آنان میپوشند اما بازهم راهشان به تبلیغ مبل در بیلبوردهای یافتآباد ختم میشود. پس پاپیچ بازیگرانی که بی کتوشلوار همچشم نوازند میشوند برای دیدهشدن. “
و اما حمید گودرزی حرفهای یغما گلرویی را بیپاسخ نگذاشت و در صفحه اینستاگرام خود بهشدت به این ترانهسرا حمله کرد. گودرزی بدون ان که نامی از گلرویی بیاورد، در پست اینستاگرامی خود نوشت: “از رسواییهای زندگی شخصی در عرصه مجازی، اتهام سرقت ترجمههای دیگران، ترانه سرایی برای مطربهای مرتد آنسوی آب و خوانندگان لوس آنجلسی، تا کلکل با روزنامه کیهان و همزمان حقوق گرفتن از سازمان اوج (وابسته به سپاه پاسداران) و ترانه ارزشی گفتن، مظهر شو آف و خودنمایی ایران ملغمهای است غریب از تناقضهایی که او را مضحکه خاص و عام کرده، اما دست بردار نیست، در جستجوی هویت ازدسترفته و آبرو و اعتبار هرگز نداشته آتش بیار معرکههایی میشود که نه دخلی به او دارد و نه فهمش را دارد.
گودرزی در ادامه مینویسد: «در عرصه بزرگترها بالبال میزند به امید جلبتوجهی، غافل از اینکه تنها عِرض خود میبرد و زحمت ما میدارد. خدا به داد ما برسد در این بلا روزگاری که نام شاعر را کسانی مصادره کردهاند که بهجای تکیه بر هنر و شعور، برای دیدهشدن تن به هر ابتذالی میدهند. خلاصه کنم و تمام. به قول ابراهیم گلستان برای شاعری دانستن عروض کافی نیست، شرف باید داشت…» با انتشار این پست بسیاری از طرفداران یغما گلرویی و حمید گودرزی در صفحه اینستاگرام این بازیگر به مصاف یکدیگر رفته و به دفاع از شخصیتهای محبوب خود پرداختند. “
حمید گودرزی پس از واکنشهای گسترده صحبتهایش، در صفحه اینستاگرامش پستی گذاشت و گفت:
“درود بر هنر و هنردوستان این روزها متأسفانه باند و باندبازی به فرهنگ عدهای از مردم نازنینمان هم کشیده شده که صدالبته از ماست که بر ماست نوید عزیز طبق تلفنی که با هم صحبت کردیم برات گفتم که من بههیچعنوان منظورم تو نیستی عزیزم و منظورم از سینمای زیر پیرهنی سینمای تلخ و ناامیدکنندهای میباشد که متأسفانه این روزها سایهاش سینمای ایران را دربرگرفته بههرحال تو یکی از بهترین بازیگران این مملکت هستی و برایت آرزوی سیمرغهای بیشتر و شادیهای افزونتر را از خدای بزرگ خواستارم“
نوید محمدزاده با انتشار یک استوری در صفحه اینستاگرامش با حواشی فراوانی مواجه شد.
به نظر میرسید که استوری محمدزاده خطاب به سریال «زخم کاری» و بازی جواد عزتی در نقش اصلی آن بود.
نوید محمدزاده در این استوری به بازیگر و فیلمسازانی اشاره کرده که در نهایت کارشان از لحاظ کیفی معمولی است و سطح بازیگری را کاهش دادهاند:
«بهخاطر دوزار، آنقدر سطح سینما و بازیگریو نیارین پایین. کار خوب تولید کنید، وقت بذارین، زحمت بکشین، درست کار کنین، به شعور مخاطب احترام بزارید. انقد هزینه واسه تعریف از محصول معمولیه (نهایت معمولیه) خودتون نکنید.»
نوید محمدزاده به همراه همسرش فرشته حسینی برای اکران فیلم سینمایی «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی که در بخش مسابقه اصلی هفتاد و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن حضور داشت به فرانسه و کن سفرکرده بود.
هنگام عبور از روی فرش قرمز در حضور تماشاگران و عکاسان، ناگهان این زوج در حرکتی جنجالی یکدیگر را بوسیدند که این بوسه با حواشی بسیار زیادی همراه شد.
در جلسه مطبوعاتی فیلم «برادران لیلا» در جشنواره کن، پاسخ نوید محمدزاده به لحظه صمیمیت و بوسیدن همسرش این بود: «زنمه دوست داشتم ماچش کنم. واکنشها به این لحظه بیشتر مثبت بود. در این دوره که به نظرم واجب هست به عشق احترام بگذاریم، در دورهای که آدمها با هم زیاد خوب نیستند، با هم برخورد خوبی ندارند و حواسشون به یکدیگر نیست. من حتماً و حتماً از کسی که زندگیام را تغییر داده و باعث شده در زندگی آرامش داشته باشم، حتماً قدردان او هستم و او را باز هم میبوسم.»
پس از حواشی پیشآمده برای نوید محمدزاده و فیلم «برادران لیلا» در جشنواره کن، صحبتهایی درباره ممنوع الکار شدن این بازیگر عنوان شده اما تا این لحظه اخبار رسمی از این موضوع منتشر نشده است.
- نمیتوانم بگویم بازیگر خوبی هستم. اما یک چیز را میتوانم بگویم. اینکه بازیگری هستم که شبیه هیچ بازیگری نیست. شاید بازیگر بدی باشم ولی مدل خودم هستم.
- به این ایمان دارم و می گویم وقتی خداوند آدم ها را در شکل های مختلف می آفریند پس ما باید رفتارهای مختلفی هم داشته باشیم. هر آدمی ویژگی های مختلف خودش را دارد و هیچ کسی شبیه به دیگری نیست. من هم از کسی تاثیر نگرفته ام. البته از خانواده ام تاثیر پذیرفته ام. ولی سعی ام بر این بوده که همواره خودم باشم.
1392 : نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در ۳۲مین جشنواره فیلم فجر برای فیلم عصبانی نیستم!
1393: نامزد جایزه آسیا پاسفیک برای بهترین بازیگر مرد در فیلم عصبانی نیستم
1393: تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد از هشتمین جشن منتقدان سینما برای فیلم عصبانی نیستم
1394: سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم ابد و یک روز
1394: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در ۳۴مین جشنواره فیلم فجر برای فیلم خشم و هیاهو
1395: سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1395: تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشن خاته سینما برای فیلم ابد و یک روز
1395: تندیس حافظ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از شانزدهمین جشن دنیای تصویر برای فیلم ابد و یک روز
1395: تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دهمین جشن منتقدان سینما برای فیلم ابد و یک روز
1395: برنده جایزه بهترین بازیگر مرد برای فیلم ابد و یک روز از اولین جشن روزنامه سینما
2015: برنده بهترین بازیگر مرد از جشنواره بینالمللی فیلم براتیسلاوا برای فیلم ناهید
1396: برنده جایزه ویژه بهترین بازیگر مرد در یازدهمین دوره جوایز سینمایی آسیا پاسفیک برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1396: برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در نوزدهمین دوره جشنواره فیلم براتیسلاوا (بخش مسابقه بینالمللی) برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1396: تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد از هفدهمین جشن دنیای تصویر برای فیلم لانتوری
1396: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در ۳۶مین جشنواره فیلم فجر برای فیلم مغزهای کوچک زنگزده
1396: نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در یازدهمین دوره جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1396: نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در نوزدهمین جشن سینمای ایران برای فیلم لانتوری
1397: تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشن خانه سینما برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2017: برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در هفتادو چهارمین جشنواره فیلم ونیز (بخشِ افقها) برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1397: برنده جایزه بهترین بازیگر مرد سال در نخستین دوره آکادمی سینماسینما برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1397: برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در سومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم سلیمانیه برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1397: برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره شبهای تالین برای فیلم مغزهای کوچک زنگ زده
1397: برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن منتقدان سینمایی برای فیلم مغزهای کوچک زنگ زده
1397: تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بیستمین جشن سینمای ایران برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1397: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در ۳۷مین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سرخپوست
1397: نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در ۳۷مین جشنواره فیلم فجر برای فیلم متری شیش و نیم
1397: نامرد جایزه بهترین بازیگر مرد در هجدهمین دوره جشن دنیای تصویر برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
1397: نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیستمین جشن سینمای ایران برای فیلم عصبانی نیستم
1397: نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیستمین جشن سینمای ایران برای فیلم خفگی
1398: تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد از نوزدهمین جشن دنیای تصویر برای فیلم مغزهای کوچک زنگ زده و متری شیش و نیم
1398: تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد بیست و یکمین جشن سینمای ایران برای فیلم سرخپوست
1398: نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و یکمین جشن سینمای ایران برای فیلم مغزهای کوچک زنگزده