در سلامسینما جستجو کنید
اختصاصی سلام سینما - پیمان قاسمخانی اولین اصول فیلمنامهنویسی را از سیفالله داد فقید آموخت. او فعالیت حرفهای خود را با فیلم «من زمین را دوست دارم» ابوالحسن داوودی آغاز کرد و در ادامه بدل به یکی از مهمترین نویسندگان کمدی ایرانی شد. نویسندهای که نامش بهعنوان نویسنده یا سرپرست نویسندگان در شماری از مهمترین فیلمها و سریالهای کمدی ایرانی به چشم میخورد.
«دختری با کفشهای کتانی»، «نان، عشق، موتور هزار»، «مکس»، «شن پترزبورگ»، «مرد هزار چهره» و «پژمان» از جملهٔ این آثارند.
به بهانهٔ تولد این نویسندهٔ عزیز، مهمترین آثار او اعم از فیلم و سریال را مرور کردهایم.
سریال
پاورچین
قاسمخانی در «پاورچین» به سراغ اقتباس از سریال موفق «دوستان یا همان فرندز» میرود. او در یکخانهٔ ویلایی خانوادگی ترکیبی از سه دختر و سه پسر را میسازد که در یک ساختمان زندگی میکنند و به این واسطه اتفاقات کمیک زیادی را از سر میگذرانند.
بسیاری از قسمتهای «پاورچین» تماموکمال از روی اپیزودهای «دوستان» برداشته شدهاند با این تفاوت که در «پاورچین» همگی زن و شوهر هستند و مناسبات میانشان خانوادگی است و البته هرکدام از کاراکترها خصلتهای شخصیتی خودشان را دارند. شخصیتهایی که قاسمخانی آنها را بر اساس جامعهٔ ایرانی بازنویسی کرده و از نوساخته است و این، قضیه را برای تماشاگر ایرانی جالبتر میکند. چراکه به شکل زیستش نزدیکتر است. ضمن اینکه باز نمایش شوخیهای «فرندزی» برای صداوسیما در آن روزهای بسته و کسلکننده خود بسیار پیشروانه بهحساب میآمد.
اما سریال «پاورچین» نقطه ارتقای ویژهای در کارنامه قاسمخانی محسوب میشود. هم در کار خودش جدیتر گرفته شده و گام بلندش را در عرصهٔ فیلم و سریال برمیدارد و هم بهعنوان نویسنده نشان میدهد که ایدهها و بازخوانیهایش از جامعهٔ ایرانی چقدر در میان مردم طرفدار دارد؛ تکیهکلامهایی چون «نفس من بید»، «من چکاره بیدم»، «کار نداری بری بمیری» چنان بین مردم رواج مییابد که هنوز هم گاهی استفاده میشود. واژه «پاچهخواری» که در این سریال متولد شد هم عملاً وارد دایره واژگانی مردم میشود. قاسمخانی برای جامعهٔ خود «زبان» میسازد و فراگیر میشود و این بدل به مهمترین دستاورد او در جایگاه یک نویسنده میشود.
مسافران
«مسافران» سریالی که رامبد جوان آن را کارگردانی کرد هم در شمار یکی از آثار متفاوت پیمان قاسمخانی قرار میگیرد. یکی از ایدههای جالب کارنامهٔ کاری او که بعدتر در سریال «روزی روزگاری مریخ» در شبکهٔ نمایش خانگی سعی کرد آن را بسط بدهد.
ترکیب متن قاسمخانی و کارگردانی رامبد جوان در نهایت باعث خلق سریالی شده است که جنس کمدی منحصربهفرد خود را دارد. با موضوعی که باز هم برای صداوسیما بسیار نوآورانه بود. حضور چند آدمفضایی با پوشش انسان در تهران برای یک مأموریت پژوهشی و شناسایی نقطهٔ ورود به داستان «مسافران» است. این آدمفضاییها با ترکیببندی درخشان بازیگرانشان یعنی حسن معجونی، سحر دولتشاهی، شقایق دهقان و نصرالله رادش، بهواسطه همسایگی با یک خانوادهٔ بامزه، با قهرمان فیلم یعنی خود رامبد جوان آشنا میشوند. وقتی او متوجه فضایی بودن آنها میشود، کلی داستان و اتفاق خندهدار در پیشروی مخاطبان قرار میگیرد.
مؤخرهٔ هر اپیزود سریال که با نوشتن گزارش تحقیقاتی آن روز توسط حسن معجونی به پایان میرسید، یکی از نابترین و خلاقانهترین ایدههای قاسمخانی در همهٔ این سالها بوده است که شاید اگر حسن معجونی بازیگر اصلی آن نبود، هرگز چنین خاطرهانگیز نمیشد.
ساختمان پزشکان
پیمان قاسمخانی در «ساختمان پزشکان» با سروش صحت همکاری کرد. یک همکاری موفق که بعدتر در سریال «پژمان» هم ادامه یافت.
قاسخانی این بار در داستان خود به سراغ قشر پزشکان رفته بود و جهانش را در دل یک ساختمان پزشکان ساخت. قهرمان داستان او یک روانشناس به نام نیما بود که کمتر کسی از همکارانش او را تحویل میگرفت. پزشکی که با یکی از بیمارانش ازدواج کرده و مطبش با دوست صمیمی دندانپزشکش مشترک بود.
عمده داستان «ساختمان پزشکان» در فضاهای داخلی خانه و محل کار نیما میگذرد بااینوجود فیلمنامه خلاقانهٔ پیمان قاسمخانی باعث شده یک جهان تماموکمال و بیاندازه کمیک در جلوی دوربین خلق شود.
یکی از مهمترین نکات سریال که نقطهٔ قوت کار قاسمخانی هم هست، خلق شخصیت خانم شیرزاد، منشی نیما است. یک همکاری درخشان دیگر میان قاسخانی و دهقان که یک کاراکتر ویژه و بهیادماندنی را نتیجه میدهد. کاراکتری که چنان گویاست که ادبیات، لحن و تکیهکلامهایش را به مخاطبان منتقل میکند و بخشی از فرهنگ عامهٔ متأخر میشود.
سینما
نقاب
«نقاب» فیلمی که کاظم راستگفتار آن را ساخت مورد بیمهری عجیبی قرار گرفت و قربانی قاچاق فیلمها شد. سیدی پردهای فیلم تنها یک روز بعد از شروع اکران فیلم سر هر چهارراهی به فروش میرسید و این امر باعث شد فیلم ورشکسته شود. اما دلیل این قاچاق نابهنگام موضوع جالب، روایت غیرقابلپیشبینی و سبک روایی متفاوت فیلم بود که در فیلمهای ایرانی آن سالها دیده نشده بود. چیزی که مربوط به فیلمنامه خوب قاسمخانی میشد. اگر فیلمنامهٔ «نقاب» را در شمار بهترینهای قاسمخانی در نظر بگیریم، بیراه نرفتهایم.
«نقاب» محصول سال ۸۳ بود و برای آن سال فیلمی متفاوت بهحساب میآمد. داستان این فیلم انتقامجویانه در دبی میگذشت و درباره دو رفیق بود که از زنان سوءاستفاده کرده و آنها را در دام خیانت قرار میدادند تا ازشان اخاذی کنند. تا اینکه در جریان یکی از نقشهها یکی از مردان واقعاً عاشق دختر میشود و قضیه وقتی جالب و پیچیدهتر میشد که تماشاگر میفهمید دختر یک قربانی شبیه به بقیه نیست و خود را در نقش قربانی جا زده تا انتقام خواهرش را بگیرد.
مارمولک
بیاغراق باید عنوان شاهکار پیمان قاسمخانی را روی «مارمولک» بگذاریم. «مارمولک» را میتوان مهمترین و پرحاشیهترین فیلم دهه هشتاد دانست. فیلمی که تکیهکلامهای رضا مارمولک، قهرمانش را تا مدتها بر سرزبان مردم انداخت. (مانند «به تعداد آدمها راه است برای رسیدن به خدا» یا «عزیز دل برادر») و در هر مجلسی از آن صحبت میشد. موضوع ساختارشکنانه فیلم دلیل اصلی این حواشی و البته ماندگاری فیلم در متن تاریخ اجتماعی سینمای ایران است.
«مارمولک» اولین فیلمی است که با لباس روحانیت شوخی میکند و آن را به تن یک خلافکار میپوشاند تا از تناقض میان جایگاه روحانیت در میان عموم مردم و زیست و شخصیت قهرمان خلافکارش، لحظات و موقعیتهای بامزه و متنوعی خلق کند. ادبیات یک خلافکار که در جایگاه روحانی قرار گرفته و به زبان آنها صحبت میکند بامزهترین نکته فیلم است. بار اصلی جذابیت و بکری فیلم را ذهن قاسمخانی به دوش میکشد و بازی پرویز پرستویی حکم نگین درخشنده فیلم را دارد.
ورود آقایان ممنوع
ورود آقایان ممنوع سومین تجربه سینمایی رامبد جوان بهعنوان کارگردان بود که فیلمنامه آن را پیمان قاسمخانی نگاشت و ویشکا آسایش برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
«ورود آقایان ممنوع» یکی از بهترین و متفاوتترین کمدیهایی است که در دهه نود ساخته شد. در دههای که کمدیها به اوج ابتذال، بلاهت و بیکیفیتی رسیده بودند، قاسمخانی داستانی نوشت که شبیه به باقی این تولیدات سطح پایین نبود. «ورود آقایان ممنوع» بسیار خلاقانه نوشته شده و دست روی موضوع خاص و البته بسیار بامزهای هم گذاشته.
علاوه بر داستانپردازی، شخصیتپردازی جالب کاراکترهای اصلی و فرعی از نکات ویژه دیگر فیلم «ورود آقایان ممنوع» محسوب میشد. شخصیت ساده و دستوپاچلفتی معلم شیمی با بازی همدلیبرانگیز رضا عطاران و قراردادن او در کنار یک مدیر جدی، بدعنق و بداخلاق با بازی درخشان ویشکا آسایش، فیلم را در ذهن هر تماشاگری ماندگار میکند و نقشهای فرعیتر با بازی پگاه آهنگرانی، مانی حقیقی، بهاره رهنما و حدیث میر امینی هم بر لحظات بامزه فیلم میافزاید.