کدام عقیده درست است؟

به نام خدا
آقای جو مانتلو، تولد 50 سالگی پسران در گروه را به بهترین شکل ممکن تبریک گفت...
اما اصلا استایل و تم فیلم چگونه است که راجع به آن بحث کنیم؟ آیا دراماتیک است_کمدی است_اصلا فیلم سینمایی هیت یا نه؟!! در ادامه بحث متوجه میشویم...
نزدیک به 50 سال پیش در چنین روزی، آقای مت کراولی بزرگ که یکی از رهبران صاحب نام تاتر بود، تاتری را به نام پسران در گروه به خارج از منطقه تاتر زده و مبتلا به صحنه ی برادوی برد.
اما اصلا آن تاتر چه بود؟
نمایش پسران در گروه به مسائل اجتماعی قشر جوان houmesexulit یا همجنسگرا در قالب یک مهمانی تولد شبانه که 2 ساعت طول میکشید پرداخت. مسائلی که هنوز این قشر(بدون قضاوت و بدون نظر همجنسگرایان را ببینیم زیرا قضاوت چیزی که جای آن نیستیم کاملا غلط است)با آن دست و پنجه نرم می کنند و با گذشت 50 سال از مبارزه هایشان برای آزادی عقیده و قبول آنها در جامعه، این فیلم تیر خلاص را شلیک کرد.
! اقتباس قبلی فیلم که ویلیام فردکین، خالق فیلم جنگیر کارگردان آن بود نیز اگر اشتباه نشود در دهه 90 جریان داشت.!
اما فیلم ما چرا در رده film d'art یا همان رده کم مخاطب یا مخاطب خاص قرار دارد؟
جدای از این مطلب که 90 درصد مردم به کلی با موضوع فیلم که همجنسگراییست مشکل دارند، فیلم ما مخاطب عام ندارد.
چرا که تم و ساختار سبکی آن به تاتر بر میگردد و کارگردان تاتر، یک نمایش تاتر را به صورت فیلم در می آورد. این اواخر فیلم ایرانی مسخره باز نیز از همین سبک استفاده کرد و با داستان پردازی ها و شات های خلاقانه کارگردان، انسان را در محیطی بسته و کلاستروفوبیک مشتاق دیدن فیلم میکرد و آن را از خود نمیزد. (البته باز هم جدای این نکته که فیلمنامه فیلم مسخره باز رده سنی نمیشناسد...)
فیلم هایی از این قبیل(فیلم های تاتر نما) شاید قصد این را داشته باشند که خود را در هنر هفتم جا کنند. شاید بخواهند برای خود سبکی دست و پا کنند و در سینما دیده شوند.
با در نظر گرفتن این نکته که تمام فیلم های لوکیشن بسته و اصطلاحا کلاستروفوبیک تاتری نیستند و بخش بزرگی از آنها متعلق و مال سینماست؛نه اشکالی ندارد. چرا سبکی با عنوان فیلم تاتری تشکیل و ساخته نشود.
از بحث اصلی دور نمیشویم و روی محور زمانی فیلم نقطه نظر میگذاریم.
فیلم به خاطر روح و شالوده ی تاتری و نمایشی اش، خواسته ناخواسته شلوغ پلوغ و غیر قابل تحمل میشود اما کافیست 40 دقیقه از فیلم بگذرد تا شما اثرات تاتر را دیگر در یک فیلم مشاهده نکنید. به قولی پس از نیم ساعت الی چهل دقیقه گذشت زمان در فیلم، فرمان فیلم که تا آن موقع دست خودش بود به دست شما میرسد و آشفتگی 40 دقیقه ای، به ناگهان در 5 دقیقه فرونشین میکند و خنثی میشود. دقیق که بگویم از ورود آلن مک کارتی به خانه.
آقای جو مانتلو تجربیات تاتری سینمایی خود را در این فیلم خلاصه کرد و به مخاطب یادآوری کرد که هنوز با داشتن این علم که طریقه درستِ استفاده از دوربین چگونه است، میتوان 2 ساعت فیلم را حتی در مکانی 3 در 3 به حد اعلی رساند.
دقیقا همانند کاری که آقای لوکولشوف روسی، در سال 1923 با فیلم به نام قانون انجام داد. او فیلم بلندی را فقط با چند نما و مونتاژ یا به قولی تدوین تهیه و تولید کرد که زمانش اصلا به چشم نمی آمد. چیزی که بود فقط لذت مخاطب بود و بس.
پسران در گروه نیز همین کار را کرد. البته با دو تفاوت:
1_نماها و مونتاژ آن بی شمار بود.
2_موضوعش همه بین نبود.
در مورد عقیده یا عقاید این قشر، همان طور که میدانید از نظر دین ما کار اشتباهیست، از نظر دین آنها کار ممتنعیست، از نظر فلان مذهب کار درستی است و از نظر بهمان کاریست که کاملا باید انجام شود.
مگر خدای ما یک خدای واحد نیست؟
آیا خدای مسیحیان با یهودیان و مسلمانان و... فرق دارد. مگر همه نمیگوییم خدا واحد و عادل و کامل است. پس کو این همه گفته وقتی در عرصه ی عمل پوچ گرا باشیم.
اگر خدا یکی است دزدی را برای همه غلط پنداشته نه برای گروه یا قشری خاص.
اگر خدا یکی است دروغ، حجاب، تهمت، زورگویی، حق خوری و... را برای همه برنامه ریزی کرده نه برای کسانی خاص.
پس با وضعیت کنونی دو عقیده ایجاد میشود.
1 یا خداوند عالم چند تا است.
2 یا این ماییم که چند تاییم.
خودتان قضاوت کنید...